eitaa logo
روشنگری
47 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
13 فایل
بمنظور تبیین خط انقلابی باخط سازش وبروزکردن حوادث پیرامون انقلاب خونبار ما واستمرار حرکت الهی امام امت'ره' این کانال راه اندازی شد.آدرس آنmaf51214@ میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹روزهایی که فراموش نمی‌شود. یکی از تلخ‌ترین لحظات در طی 8 سال دولت تدبیر و امید(!) وقتی بود که آقای روحانی پس از 12 روز ناآرامی و آشوب به دنبال سوءتدبیری دولت وقت و اجرای غافلگیرانه طرح اصلاح قیمت حامل‌های انرژی در 24 آبان 1398؛ با لبخند خاص خود 6 آذر 1398 در مقابل دوربین‌ها گفت: «من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید.» آن‌قدر این اظهار نظر بد بود که حتی غلامحسین کرباسچی به عنوان یکی از حامیان دولت تدبیر(!) نیز به آن اعتراض کرد: «به‌عنوان یکی از حامیان این دولت غرق در عرق شرم از مصاحبه جناب وزیر کشور بودم که سخنان همراه با قهقهه جناب رئیس‌جمهور پاک ناامیدمان کرد.» اما حقیقت این بود که آقای روحانی کاملا در جریان زمان انجام طرح قرار داشت. سه روز بعد از سخنان تأسف‌بار رئیس ‌دولت دوازدهم، 9 آذر 1398 جمال عرف معاون سیاسی وزیر کشور گفت: «روز سه شنبه[21 آبان 1398] ساعت ۱۰ صبح شورای امنیت کشور برگزار شد و در همان جلسه زمان سهمیه‌بندی مطرح شد. بعد از جلسه صورتجلسه آن در اختیار رئیس‌جمهور قرار گرفت. روز چهارشنبه[22 آبان 1398] هم آقای وزیر [کشور] در دولت [درباره طرح آغاز سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین] گزارش می‌دهد.» اگر آقای روحانی به بیماری فراموشی مبتلا نباشد دست کم یک خلاف‌گویی آشکار از ایشان سر زده بود که در شرایط ملتهب آن روز مصداق نمک پاشیدن به زخم مردم بود. خلاف‌گویی‌هایی از این دست پیشتر نیز بارها سابقه داشت، یکی از معروف‌ترین نمونه‌های آن وقتی بود که آقای روحانی 21 فروردین 1396 در پاسخ به خبرنگار همشهری که پرسید: «در [تبلیغات] انتخاباتی وعده حل مشكلات اقتصادی مردم را دادید و گفتید در برنامه‌های من برنامه مدون 100 روزه‌ای برای حل مشكلات اقتصادی وجود دارد اما... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/264703 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹داستان یک مرگ! کابوس تلخی وجود داشت به نام برنامه جامع اقدام مشترک یا همان «برجام». برنامه‌ای که اکنون با دقت خوبی می‌توان گفت شامل هیچ اقدام مشترکی نبود. صرفا مسیر یک طرفه‌ای از تعهدات حداکثری ایران بود بدون آنکه طرف‌های غربی به تعهدات حداقلی خود پایبند باشند. توافق نامتوازنی که به روایت آمار و ارقام و اظهارات مسئولان وقت نه‌تنها «تقریبا هیچ» گره‌ای از اقتصاد ایران باز نکرد بلکه قفل‌های تازه‌ای نیز بر آن زد. ما با برجام صنعت هسته‌ای خود را سال‌ها به عقب برگرداندیم و با فروش نفت بدون دسترسی کامل به پول‌های حاصل از آن، بازار انرژی را به نفع غرب به آرامش رساندیم اما آنها حتی از سوخت‌رسانی به هواپیمای رئیس‌جمهور و وزیر خارجه وقت ایران خودداری کردند. برجام با همه این تلخی‌هایش به عنوان ضمیمه قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل یک سند ثبت شده بین‌المللی است. شاید به همین دلیل ایران برخلاف طرف مقابل بدون خروج از آن تصمیم به کاهش تعهدات خود گرفت. برجام بدون آنکه کسی خبر مرگش را اعلام کند، مُرد؛ این را رئیس‌جمهور ایالات متحده 4 نوامبر 2022 گفت: «برجام مرده است اما ما نمی‌توانیم این را اعلام کنیم. داستانش طولانی است.» «مرگ برجام» حالا شاید تنها نقطه توافق ایران و آمریکا باشد و هر مواجهه جدید دیگری میان دو کشور از همین نقطه آغاز خواهد شد. سال ۱۴۰۲ هیچ شباهتی به سال ۱۳۹۴ که در آن توافق به امضا رسید، ندارد. محاسبات طرف آمریکایی این بود که با خروج از برجام و اعمال فشار می‌تواند میز مذاکره جدیدی با ایران بچیند. محاسباتی که دولت وقت ایران در شکل‌گیری آن چندان بی‌اثر نبود. به‌خصوص وقتی به یاد بیاوریم دولت دوازدهم دست کم در دو مقطع به طرف آمریکایی این اطمینان را داد که در صورت خروج آنها از توافق به تعهدات یک طرفه‌ خود پایبند خواهد ماند و آن طور که آقای روحانی می‌گوید حتی برای دیدار با ترامپ نیز چندان بی‌رغبت نبودند! بر این اساس طمعی در دولتمردان واشنگتن شکل گرفت که می‌شود باج‌گیری را ادامه داد و از جمهوری اسلامی امتیازات بیشتری ستاند. میزی که آنها با خروج از برجام برای ایران چیدند دست‌کم شامل محدودیت‌های طولانی‌مدت هسته‌ای، خلع سلاح ایران در حوزه موشکی و مهار نفوذ منطقه‌ای ایران می‌شد.... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/265147 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹غربگرایان داخلی دست‌های پنهان آمریکا 13 بهمن 1397 عنوان اصلی روزنامه‌های حامی دولت وقت به یک موضوع مشترک اختصاص داشت. آنها خبر از یک دستاورد مهم و حتی شکست آمریکا توسط ایران می‌دادند. تیتر یک روزنامه اعتماد این بود: «دهن‌کجی اروپا به دلار»، روزنامه شرق یکی دیگر از روزنامه‌های حامی دولت همین موضوع را با تیتر: «فرار اروپا از دلار آمریکا» پوشش داده بود و روزنامه جمهوری اسلامی با حروفی درشت در عنوان اصلی خود نوشته بود: «شکست دوباره آمریکا از ایران؛ اتحادیه اروپا سازوکار مالی با ایران را راه‌اندازی کرد». آن روز در مطبوعات حامی دولتِ آقای روحانی، خرده‌تیترهای فراوانی در وصف این رویداد، به عنوان یک پیروزی شگرف به چشم می‌خورد: «تلاش برای شکست سلطه دلار»، «بازگرداندن اعتماد به تجار اروپایی و آمریکایی»، «spv یک گام به پیش»، «استقبال ‌اندیشمندانه از spv»، «آغاز سراشیبی قیمت ارز» و... ماجرا از این قرار بود؛ پس از خروج ترامپ از برجام در 18 اردیبهشت 1397 آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور وقت ایران بلافاصله در یک نطق تلویزیونی حضور پیدا کرد و از مهلتی «چند هفته‌ای» به اروپا خبر داد. مهلتی که طی آن اتحادیه اروپا باید تصمیم می‌گرفت که آیا حاضر به تأمین منافع اقتصادی ایران ذیل برجام علی‌رغم خروج آمریکا از این توافق است یا خیر؟ مهلت «چند هفته‌ای» آقای روحانی «چند ماه» کش پیدا کرد و اروپا همچنان از یک پاسخ شفاف به این سؤال ساده طفره می‌رفت. در نهایت 11 بهمن 1397 (8 ماه و 11 روز پس از ضرب‌الاجل[!] چند هفته‌ای آقای روحانی) آلمان، فرانسه و انگلیس طی بیانیه‌ای از ثبت کانال ویژه مالی برای حفظ برجام خبر دادند. همین بیانیه در اولین روز کاری هفته بعد (شنبه 13 بهمن 1397) تیتر اصلی روزنامه‌های حامی دولت وقت شد. قرار بود برجام علی‌رغم نقض عهد آمریکا و خروج از آن، همچنان پابرجا باشد و اتحادیه اروپا از طریق وسیله‌ای با هدف ویژه (SPV) که آن را تحت عنوان شرکت اینستکس(INSTEX) به ثبت رساند، بدون تبادلات دلاری در ازای واردات از ایران اجازه صادرات مواد غذایی و دارو به ایران را بدهد. اینستکس آن‌طور که آقای ظریف، وزیر خارجه وقت ایران در هفته‌های اخیر گفت یک «خانه تهاتر» بود؛ البته تهاتر غذا و دارو با صادرات ایران به اروپا که عمدتا شامل نفت می‌شد. آن روزها رسانه‌های حامی دولت وقت و یا منتسب به مدعیان اصلاحات از اینکه چنین سازوکاری را «نفت در برابر غذا و دارو» لقب دهند به‌شدت امتناع می‌کردند و گزارش‌های افتخار‌آمیزی از سازوکار تهاتر با اروپا منتشر می‌کردند. اما چیزی حدود 5 ماه دیگر گذشت تا همان روزنامه‌ای که از اقدام اروپا در راه‌اندازی اینستکس ذوق‌زده شده بود؛ 13 تیر 1398 از قول حسن روحانی بنویسد: «اینستکس توخالی به هیچ دردی نمی‌خورد» حالا بیش از 13 ماه از مهلت «چند هفته‌ای» آقای روحانی به اروپا می‌گذشت و اروپا نه‌تنها عملا هیچ اقدامی انجام نداده بود بلکه دو ماه بعد در 8 شهریور 1398 فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا طی یک نشست خبری اعلام کرد نهایی شدن اینستکس زمان زیادی می‌برد: «اولین معاملات اینستکس هنوز به اتمام نرسیده است و زمان می‌برد و زمان بسیار زیادی می‌برد». محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران می‌گوید: «اروپا نتوانست حتی یک خانه تهاتر هم به اسم اینستکس ایجاد کند، به نظر من آنها داشتند فیلم می‌آمدند.» او البته توضیح نمی‌دهد که اگر چنین برداشتی از اقدام اروپا داشته، چرا به عنوان متولی وقت سیاست خارجی ایران بیش از یک سال کشور را معطل اروپا کرده است؟.... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/270120 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹رئیسی دیوار کشید؟! 18 اردیبهشت 1396 است؛ 11 روز تا آغاز رأی‌گیری برای دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری مانده و تنور تبلیغات انتخاباتی داغ است. حسن روحانی در همدان میان هوادارانش می‌گوید: «اگر شما جوانان در خانه بنشینید[در انتخابات شرکت نکنید]، بدانید که در پیاده‌رو‌های ما هم دیوار خواهند کشید. شما آنها را نمی‌شناسید من آنها را می‌شناسم.» او سعی می‌کند با این سخنان، مخاطبانش را از پیروزی سید ابراهیم رئیسی به عنوان مهم‌ترین رقیب انتخاباتی‌اش بترساند تا چهار سال دیگر بر صندلی ریاست جمهوری بنشیند و همین‌طور هم می‌شود. حالا 7 شهریور 1402 است. سید ابراهیم رئیسی با رأی مردم در 28 خرداد 1400 به ریاست جمهوری انتخاب شده و سومین نشست خبری با اصحاب رسانه‌های داخلی و خارجی را برگزار می‌کند. حامیان آقای روحانی اما هنوز به شیوه او متوسل می‌شوند و همچنان سعی می‌کنند از کلیدواژه «دیوارکشی» استفاده کنند. خبرنگار یکی از نشریات زنجیره‌ای حامی حسن روحانی با‌ اشاره به جامعه ایران سؤال می‌کند: «آقای رئیسی در جامعه پل ساختید یا دیوار کشیدید؟» اما اجازه دهید این بار به جای آقای رئیسی، مرور رویدادهای یک دهه اخیر پاسخ این سؤال را بدهد. 2 خرداد 1401 حوالی ساعت 2 بعد از‌ظهر بخشی از مجتمع تجاری متروپل آبادان فروریخت. کمتر از 8 ساعت پس از حادثه وزیر کشور برای بررسی میدانی، آماده سفر به آبادان می‌شود اما به دلیل شرایط نامساعد جوی این سفر در بامداد 3 خرداد صورت می‌پذیرد. احمد وحیدی بلافاصله از فرودگاه آبادان به محل حادثه می‌رود و پس از بازدید از محل، اولین جلسه برای هماهنگی و مدیریت اقدامات امداد و نجات را در ساعت 3 بامداد 3 خرداد 1401 تشکیل می‌دهد. او تا آخرین روز آواربرداری و کشف اجساد و شناسایی قربانیان در آبادان می‌ماند و 6 روز بعد، پس از اتمام عملیات در 9 خرداد 1401 به تهران بازمی‌گردد. حادثه‌ تلخ متروپل اگرچه به دلیل عدم رعایت اصول مهندسی و عدم توجه به هشدار مهندسان ناظر و همچنین قصور شهرداری آبادان با ریزش یک ساختمان نیمه‌ساز منجر به فوت 43 نفر شد ولی به نظر می‌رسید خبر از فرو ریختن یک دیوار دیگر هم می‌داد؛ اما کدام دیوار؟ 21 آبان 1396 حوالی ساعت 10 شب است که زمین‌لرزه‌ای به بزرگی 7.3 ریشتر استان کرمانشاه در شمال غرب ایران را می‌لرزاند. گزارش‌های اولیه از تخریب گسترده روستاها، برخی شهرها، راه‌های مواصلاتی و خسارات جانی و مالی فراوان خبر می‌دهند؛ اما تا... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/272422 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹روح خدا در غزه بهار 1323 (1944 میلادی) هنوز جنگ جهانی دوم در جریان بود و تقریبا 3 سال از اشغال ایران توسط قوای متفقین می‌گذشت. عوارض قحطی ناشی از جنگ و اشغالِ کشور همچنان در جامعه ایران قابل مشاهده بود تا جایی که ژنرال «پاتریک هرلی»، مشاور «فرانکلین روزولت»، رئیس‌جمهور وقت آمریکا که همان روزها به تازگی از ایران به آمریکا بازگشته بود در گزارش خود نوشت: «اجساد [قربانیان] را در معابر دیده و صدای زنان و کودکانی که بر سر آنها شیون و زاری می‌کردند، شنیده است.» «آن کی. اس. لمبتون» یکی از کارکنان سفارت انگلستان همان سال (1944 میلادی) مشاهداتش هنگام سفر از تهران به بوشهر را این‌طور می‌نویسد: «فقر مردم در طول جاده و به‌طور کلی، مرا تکان داد... بیشتر پیران نحیف بودند و شکم‌های اطفال ورم کرده بود... بیماری‌های چشمی رایج بودند. همه جا پر از گدا بود. مردم ژنده‌پوش بودند؛ بسیاری از آنها تقریباً برهنه بودند.» بیماری‌هایی چون مالاریا و تیفوس در اثر شرایط ناشی از جنگ در ایران همه‌گیر شده بود. 3 دسامبر 1943 (11 آذر 1322) اداره خدمات راهبردی آمریکا درباره شرایط مشهد گزارش کرد: «تیفوس شایع شده است... دکترها پیش‌بینی می‌کنند از آنجا که بخش بزرگی از مردم نمی‌توانند لباس و غذای کافی تهیه کنند یا اینکه سوخت مورد نیاز خود را بخرند، زمستان امسال در این منطقه عده بسیاری بمیرند.» این اداره 8 فوریه 1944 (18 بهمن 1322) گزارش دیگری از شرایط تبریز تهیه کرد و نوشت: «تیفوس در تبریز رو به افزایش است... امکانات بیمارستانی وجود ندارد.» از تهران تا بوشهر و از تبریز تا مشهد رنج و درد مردم در شهرها گزارش می‌شد و ناگفته پیدا بود مناطق محروم روستایی شرایطی به مراتب بدتر دارند. طبق برآوردهای آماری در سال‌های اشغال ایران توسط متفقین طی جنگ دوم جهانی چیزی حدود 3 تا 4 میلیون ایرانی در اثر قحطی و عوارض آن کشته شدند که مسئولیت آن مستقیما متوجه قوای اشغالگر بود. آقا روح‌الله آن زمان چهل و دو ساله بود که 15 اردیبهشت 1323 ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/275733 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹یک انتخاب بد 29 دی 1377 وقتی روزنامه خرداد وابسته به جریان موسوم به اصلاح‌طلبی طی مطلبی به دفاع از روند سازش با اسرائیل پرداخت و دوم خرداد 1376(انتخاباتی که منجر به روی کار آمدن محمد خاتمی شد) را «نقطه پایانی» بر سیاست مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی دانست؛ خیلی‌ها فکر می‌کردند عبدالله نوری به عنوان صاحب امتیاز و مدیرمسئول این روزنامه با توجه به سابقه‌اش در سال‌های آغازین انقلاب، نسبت به اصلاح این موضع‌گیری اقدام خواهد کرد تا دامن جریان سیاسی متبوع خود را از ننگ حمایت از اسرائیل پاک کند اما این اتفاق نه از جانب او و نه از جانب بسیاری دیگر از سردمداران این جریان، هرگز نیفتاد. آقای نوری که تا چند ماه قبل وزارت کشور را در دولت اصلاحات برعهده داشت نه تنها این موضع را پس نگرفت و اصلاح نکرد بلکه به حمایت تمام قد از آن پرداخت و گفت: «سخنان امام خمینی(ره) درباره اسرائیل را نیز باید در ظرف زمانی خاص خود مثل آفریقای جنوبی مورد بررسی و امعان نظر قرار داد [...] وقتی جامعه بین‌المللی خواهان تحقق صلح در منطقه خاورمیانه است و کشورهای اسلامی همسایگان اسرائیل و ملت فلسطین و بسیاری از مبارزان آن[!] ناچار به پذیرش صلح تحمیلی شده‌اند [...] مخالفت ما چه نفعی عاید ملت ایران می‌کند؟» این شاید اولین دوصدایی در جمهوری اسلامی برای مواجهه با مسئله فلسطین بود. ناظران خارجی که تا آن زمان ملت و مسئولان ایران را یکصدا در حمایت از آرمان فلسطین و علیه رژیم اشغالگر قدس مشاهده می‌کردند حالا صدای دیگری می‌شنیدند. مدعیان اصلاحات در جبهه خودی شکاف انداختند و برای دشمن کوچه باز کردند.... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/276157 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
هدایت شده از کیهان آنلاین
🖌 🔹مدعیان تقلب یا متقلبان مدعی؟ 19 فروردین 1367 انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که در ماه‌های منتهی به انتخابات، حملات رژیم بعث صدام به ایران شدت گرفته و فقط به شهر تهران بیش از 140 بمب اصابت کرده بود. طبق آمارهای اعلام شده توسط سخنگوی وقت ارتش بعث، در این مدت 731 تُن بمب و 300 تُن مواد منفجره بر سر مردم در شهرها و روستاهای ایران ریخته شده بود. زمزمه‌هایی برای به تعویق انداختن انتخابات از ترس عدم شرکت مردم زیر بمباران شدید دشمن به گوش می‌رسید. با این حال امام(ره) طی پیامی در 11 فروردین 1367 مردم را به حضور در انتخابات تشویق کرد: «[ملت ایران] مطمئناً در زیر موشک و بمب هم اگر قرار بگیرند، به پاى صندوق‌ها مى‏روند و به تکلیف شرعى و الهى خود عمل خواهند نمود.» همین اتفاق هم رخ داد. انتخابات در موعد مقرر برگزار شد و علی‌رغم شرایط جنگی آن روزها با حضور حدود 17 میلیونی مردم پای صندوق‌های رأی، مشارکت 59.7 درصدی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی به ثبت رسید. این اتفاق بزرگ اما با بدخُلقی‌های انتخاباتی یک طیف سیاسی، اندکی به کام مردم و دست‌اندرکاران انتخاباتی وقت، تلخ شد. طیفی که آن روزها به «جریان چپ» معروف شده بود و معمولا رقبای سیاسی خود را با برچسب «آمریکایی» کنار می‌زد، سال‌ها بعد در منتهی‌الیه راست ایستادند و از سردمداران «برقراری رابطه با آمریکا» شدند! جریان موسوم به چپ با توجه به تمایلات نخست‌وزیر وقت، نفوذ و قدرت قابل توجهی در دولت داشت. از همین رو وزارت کشور وقت، به عنوان مجری انتخابات چندان بیطرفانه عمل نمی‌کرد. فرماندار وقت تهران در حدود 30 شعبه از شعب اخذ رأی، ناظرین شورای نگهبان را دستگیر و زندانی کرد. ناظرین حدود 600 صندوق نیز در گزارش‌های خود از وقوع تخلفاتی در جریان برگزاری انتخابات خبر داده بودند. آیت‌الله مؤمن که آن زمان عضو هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات بود، می‌گفت: «آقای باهنر دوهزار و خرده‌ای رأی داشته است؛ ولی تنها دو رأی برای ایشان منظور شده است.» اتفاق مشابهی برای حبیب‌الله عسگراولادی و اسدالله بادامچیان نیز افتاده بود. آقای بادامچیان می‌گوید: «اشکالات تا حدی بود که با بازشماری بیست-سی تا از صندوق‌ها، نتیجه تغییر کرد. بنده و آقای عسگراولادی که جزو ۳۰ نفر [منتخب تهران] نبودیم به [رتبه] 17 و 18 رسیدیم.».... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/280302 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper