هدایت شده از 🌱 مسجد🌱
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥استاد رحیم پور ازغدی :
سادگی و جسارت کردم و از امام خامنه ای، نتیجه آینده انقلاب بدون ایشون رو پرسیدم...
جواب آقا بسیار قابل تأمل بود
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
هدایت شده از فریاد ابوذرها (۱۴ میلیون)
⭕️مرحوم آیتالله «شیخ محیالدین حائری شیرازی»:
«اسرائیل از مقدمات ظهور است. این آمده تا شرکهای خفی در او حل شود. کسانی که به ظاهر مسلمانند و در باطن مشرکاند، نمیروند مگر اینکه با اسرائیل بیعت کرده باشند. اسرائیل آمده بیعت بگیرد... اگر در عمق اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل پاکی هست، بالاخره از صفوف آنها خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست و اگر در درون خانههای ما ناپاکی وجود داشته باشد، بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به آنها خواهد پیوست. این قرار ما با آنهاست.»
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 عظمت شخصیت #حضرت_زهرا (سلام الله علیها)در کلام #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف...
🎙حجتالاسلام انصاریان
#فاطمیه
#فرهنگسازی_حیا
کلیپ های جذاب و دیدنی👇
🆔@farhangsaze_haya
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روستایی عجیب و خارق العاده در فرانسه که تمام ساکنانش مسلمان شدهاند.
معتقد و منتظر ظهور #امام_زمان عج ایستادهاند!
#فرهنگسازی_حیا
کلیپ های جذاب و دیدنی👇
🆔@farhangsaze_haya
[ما منتظریم : خورشید مهدویت در منظومه فکری امام خامنه ای - مطلب هفدهم. عنایات امام زمان در دفاع مقدّس - صفحه ۲۴۳]
این تجربه ی تعیین کننده ی زمان ما در طول زندگی پربرکت ولی عصر صلوات الله علیه تا امروز یک
تجربه ی بی نظیر بوده است. من در همین روزهای اخیر احساسی در دلم بود که این احساس را به بعضی از دوستان هم گفتم و به شما هم میگویم، در روز پانزدهم دی من این احساس را در خود ناگهان وجدان کردم که صاحب این میدان، صاحب این بیابانها، صاحب این صحنه ی پرشور و عظیم، ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و بی گمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم اکنون با جسم و حضور جسمی و بدنیش یا با توجّهش، در میان این جنگ آوران و جنگجویان است. [۱]
----------
[۱]: . در مکتب جمعه، ج ۳، ص ۵۵.
[ما منتظریم : خورشید مهدویت در منظومه فکری امام خامنه ای - بخش هشتم: ظهور و حکومت اما م زما ن عجل الله تعالی فرجه الشریف - صفحه ۲۴۷]
مهم ترین و حسّاس ترین مسأله ی هر ملّتی، همین مسأله ی حکومت، ولایت، مدیریت و حاکمیت والای بر آن جامعه است، این تعیین کننده ترین مسئله برای آن ملّت است. ملّتها هر کدام به نحوی، این قضیه را حل کرده اند؛ ولی غالباً نارسا و ناتمام و حتّی زیانبخش. [۱]
----------
[۱]: . دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، به مناسبت عید سعید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
[ما منتظریم : خورشید مهدویت در منظومه فکری امام خامنه ای - گفتار اوّل. ضرورت تشکیل حکومت - صفحه ۲۴۷]
بعضی از مکتبها پیش بینی میکنند آن روزی را که جامعه، جامعه ی ایده آل است و یکی از خصوصیاتش این است که دیگر دولت و حکومت در آن جامعه نیست؛ نه، اسلام این را پیش بینی نمیکند. خوارج زیر بهانه ی حکومت الهی بودند که میگفتند: علی بن ابیطالب نباید باشد. میگفتند: «لَا حُکمَ إِلَّا لِلَّهِ»؛ حکومت برای خداست. امیرالمؤمنین در جواب این میگوید: «کلمةُ حقٍّ یرادُ بِها الباطل»؛ سخن، سخن درستی است، حاکم واقعاً خداست؛ آن کسی که مقرّرات را میگوید و سررشته ی زندگی را به دست میگیرد واقعاً خداست، امّا شما میگویید: «لَا حُکمَ إِلَّا لِلَّهِ» یا میگویید: «لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ»؟! قانون و حکومت برای خدا، مجری قانون کیست؟ آن را هم شما میگویید که غیر خدا کسی نباید مجری قانون باشد؟! بعد لذا در جواب این سخن میگوید: «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ»؛ بالأخره انسانیت و جامعه ی بشری، امیر لازم دارد. حاکم و فرمانروا لازم دارد؛ این طبع انسانی است که باید زندگی اش با یک مجری قانون همراه باشد. بودن قانون کفایت نمیکند؛ باید کسی باشد تا اینکه این قانون را اجرا کند و نظارت کند بر اجرای دقیق و صحیح این قانون. [۲]
----------
[۲]: . ولایت و حکومت، ۸۱-۸۲.
[ما منتظریم : خورشید مهدویت در منظومه فکری امام خامنه ای - گفتار سوّم. حکومت، لازمه ی حاکمیت خدا بر جامعه - صفحه ۲۴۸]
حاکم و فرمانروای قانونی در جامعه ی الهی، اسلامی، قرآنی و در ظلّ نظام اسلامی و حکومت نظام عِلوی فقط خداست. حالا این سؤال پیش میآید که «حاکم خداست» یعنی چه؟ خدای متعال که با مردم روبه رو نمیشود تا امر و نهی کند و از طرفی انسانها هم احتیاج دارند که یک انسانی بر آنها حکومت کند، یک انسانی لازم است که سر رشته ی کار انسانها را به دست بگیرد. والّا اگر چنانچه در میان جامعه ی انسانی و بشری، فقط قانون باشد ولو آن قانون از طرف خدا باشد، ولی امیری یا یک هیئتی نباشد که حکومت کند و خلاصه اگر ناظری بر اجرای قانون در جامعه ی بشری نباشد، انتظام جامعه ی بشری باز هم به هم خورده است؛ امّا این انسان چه کسی میتواند باشد؟ آن انسان یا انسانهایی که قرار است به بشر و جامعه ی بشری عملاً فرمانروایی کنند، عملاً ولی جامعه باشند و عملاً ولایت جامعه را به عهده بگیرند اینها چه کسانی میتوانند باشند؟
به این سؤال پاسخهای متفاوت داده شده. پاسخ واقعیتهای تاریخی هم به این سؤال گوناگون بوده است. عدّه ای گفتند: هر که غالب شد، یعنی حکومت جنگل، عدّه ای گفته اند: هر کسی که از طرف مردم مورد قبول باشد، عده ای دیگر براین عقیده اند که هر کس از دودمان چنین و چنان باشد و چند نظر دیگر بر طبق عقیده ی خویش. پاسخ دین و مکتب به این سؤال این است که «إِنَّما
وَلیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ» آن کسی که عملاً در جامعه زمام فرمان و امر و نهی را از سوی پروردگار عالم به دست میگیرد، «رسول» اوست. لذا در جامعه وقتی که پیغمبری آمد، معنی ندارد که با بودن پیغمبر حاکم دیگری به جز پیغمبر بر مردم حکومت بکند. پیغمبر یعنی همان کسی که باید زمام قدرت را در جامعه به دست بگیرد. حاکم باشد، امّا وقتی که پیغمبر از دنیا رفت، تکلیف چیست؟ و وقتی که پیغمبر خدا مثل همه ی انسانهای دیگر از دنیا رفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد، آنجا چه کنیم؟ آیه ی قرآن پاسخ میدهد: «وَالَّذینَ آمَنوا»، مؤمنان ولی شما هستند. کدام مؤمنان؟ هر که به مکتب و دین ایمان آورد، او ولی و حاکم جامعه ی اسلامی است؟! اینکه لازم است که به عدد همه ی نفوس مؤمن حاکم داشته باشیم، آیه ی قرآن میخواهد ضمن آنکه روی انسان معلوم مشخّصی انگشت میگذارد و کسی را که در نظر شارع و قانونگذار اسلام مشخّص است، بر مردم حکومت میدهد، میخواهد علّت انتخاب یا انتصاب او را هم بگوید و به این وسیله معیار به دست بدهد، بنابراین در اسلام ولی امر آن کسی است که فرستاده ی خداست، آن کسی است که خود خدا معین میکند؛ چون فرض این است که به حسب طبیعت خلقت و آفرینش هیچ انسانی حق تحکّم بر انسانهای دیگر را ندارد. تنها کسی که حقّ تحکّم دارد خداست و چون خدا حق تحکّم دارد، خدا میتواند طبق مصلحت انسانها این حق را به هر کسی که میخواهد، بدهد و میدانیم که کار خدا بیرون از مصلحت نیست، دیکتاتوری نیست، قلدری نیست، زورگویی نیست. کار خدا طبق مصلحت انسانها است و چون طبق مصلحت انسانهاست، پس بنابراین او معین میکند و ما هم تسلیم میشویم. او پیغمبر و امام را معین میکند و برای بعد از امام نیز صفاتی را معین میکند که اینها بعد از ائمّه ی هداة معصومین، حاکم بر جامعه ی اسلامی هستند.
[ما منتظریم : خورشید مهدویت در منظومه فکری امام خامنه ای - گفتار سوّم. حکومت، لازمه ی حاکمیت خدا بر جامعه - صفحه ۲۴۹]
پس ولی را خدا معین میکند، خودش ولی است؛ پیغمبرش ولی است؛ امامها ولی هستند. امامهای خاندان پیغمبر تعیین شده اند که دوازده نفرند و در رتبه ی بعد، کسانی که با یک معیارها و ملاکهای خاصی تطبیق بکنند و جور بیایند، آنها از برای حکومت و خلافت معین شده اند. [۱]
----------
[۱]: . طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص ۵۷۹-۵۸۰.
[ما منتظریم : خورشید مهدویت در منظومه فکری امام خامنه ای - گفتار سوّم. حکومت، لازمه ی حاکمیت خدا بر جامعه - صفحه ۲۴۹]
در جامعه، حکومت خدا باید در حکومت و امارت و ولایت یک انسانی مجسّم بشود. پس خدای
متعال این حکومت را تفویض میکند به انسانهایی. این انسانها چه کسانی هستند؟ پیغمبران؛ در درجه ی اوّل، حاکم الهی پیغمبرانند که باز این هم در قرآن در آیات متعددی مورد توجّه قرار گرفته: یکجا از قول مومنین خطاب به خدای متعال میفرماید که مؤمنین به خدا عرض کردند: «وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنکَ وَلِیا»؛ برای ما از سوی خود یک ولی و حاکم قرار بده. یا در آیه ی دیگر میفرماید که: «إِنَّما وَلِیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ»؛ ولی شما، خدا و رسولند. نه اینکه رسول، شریک خداست- چون خدا شریک را قبول نمیکندرسول نایب خداست؛ جانشین خداست؛ مظهر حاکمیت و ولایت خداست. یا در آیه ی دیگر میفرماید: «وَ ما آتاکُمُ الرَّسولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُم عَنهُ فَانتَهُوا»؛ این آیه یک نکته ای دارد، میفرماید آنچه را که پیامبر به شما گفت، از او بپذیرید؛ آنچه شما را از او نهی کرد از آن اجتناب کنید. ظاهر این سخن نشان میدهد که این سخن، خطاب به مؤمنینی است که اصل وحی خدا و دین خدا را قبول کردند؛ وحی خدا را از پیغمبر گرفتند؛ آیات قرآن را و احکام الهی و شرعی را پذیرفتند؛ به اینها خدا میگوید: هرچه پیغمبر گفت، قبول کنید. پس روشن است که هرچه پیغمبر گفت، منظور احکام شرعی نیست- چون مردم احکام شرعی را از پیغمبر گرفتند، به آن ایمان آوردند و به آن عمل هم کردنداین یک چیز اضافه را به مردم میگوید؛ اگر این پیغمبر به شما حکمی داد؛ دستوری داد، اجرای کاری را خواست؛ دخالت در جان و نفس و مال شما کرد شما باید او را قبول کنید؛ یعنی همان حکم حکومتی؛ یعنی آن دخالت اجرایی در امور مردم. خب، پس ولایت الهی به پیامبرمنتقل شد.(۱).