eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
‬🩸حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... 🩸اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ... در نقل‌ها آمده است: بعد از اعتراض همسایه‌ها مولا علی علیه‌السّلام آمده و به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: ای دختر رسول خدا! پیرمردهای مدینه از من خواسته‌اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی‌مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم؛ یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم حضرت امیر علیه‌السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری؛ هر چه می‌خواهی همان را انجام بده» 🥀 از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إِذَا وَهَجَتْها الشَمسُ تَفيَّأَتْ بِظِلّ‌ِ أَراكَةٍ هُناك؛فَبَلَغَ ذلكَ الرَجُلَين فَقَطَعاها 🔻و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می‌شد، به سایه درختی که در آن‌جا بود، پناه می‌بردند و آن جا می‌گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه‌های فاطمه زهرا و حسنین «علیهم‌السلام» به گوش اولی و دومی رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. 🥀 روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به دنبال آن ها آمد. وقتی که حال آن ها اینگونه را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود: أَللّهمَّ أنتَ شاهدُ كُلِّ نَجوَى و مَوضعُ كُلّ شَكوى؛اللهمَّ إنّكَ تَرىٰ ما يُفعلُ بِآلِ نَبيّك و صَفيّك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی؛خدا تو خوب می‌بینی که این قوم چه بلاها بر سر عترت رسولت می‌آورند! ثُمّ صَنعَ ظِلالًَا مِن جَريدِ النَخلِ و سمّاهُ ب‍‌«بيت الأحزان».فجَعلَتْ تخرجُ إليه. 🔻سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " بیت الاحزان " گذاشت. فَاتَّفقَ المنافقوُن و هَدَّمُوه،فَجعَلتْ تَخرُج إلى مَقابر الشُهداء و تُبكي. ▪️اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دیگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. 🥀 و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه زهرا سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب؛ ص ٥٤٢ 📚 موسوعة الکبری،ج۱۴ ص۱۸۹، به نقل از مجالس الاحزان(نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج۴٣ ص١٧۴(با کمی اختلاف) ✍ظاهرا زهرا به احمد، جان به جانان می‌رود پشت پرده باطنا قرآن به قرآن می‌رود بین محرابش که مشغول عبادت می‌شود نور زهرایی او تا عرش رحمن می رود خادمان خانه‌اش خیل ملائک می‌شوند این کرامت ها مگر از یاد سلمان می رود؟! حرف حیدر که وسط باشد هزینه می‌دهد با تمام هستی اش زهرا به میدان می رود ننگ بر دنیا و بر اهلش که ناموس خدا وقت گریه کردنش تا بیت الاحزان می‌رود دست در دست پسرهایش به سختی فاطمه بر مزار حمزه با چشمان گریان می‌رود بانویی که قامتش مثل رسول الله بود در میان چادرش حالا چه پنهان می‌رود از فضای خانه مولا مشخص می‌شود دارد عمر یاس حیدر رو به پایان می‌رود ... @maghaatel
🩸حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند... در روایتی امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: 🥀 من رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در لباسش غسل دادم؛ بعد از دفن آن حضرت ، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها پیاپی از من می‌خواست تا پیراهن پدرش را به او نشان بدهم؛ تا اینکه در نهایت روزی پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به او نشان دادم؛ 📋 فإذٰا شَمَّتهُ غُشِیَ عَلَیها؛ فَلَمّا رَأَیتُ ذٰلکَ غَیَّبتُهُ. 🥀 همینکه او آن پیراهن را گرفت، بوی رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را از آن استشمام کرد و در همان‌جا غش کرد و بر روی زمین افتاد؛ من که این صحنه را دیدم، دیگر آن پیراهن را از دید او پنهان کردم. 📚احقاق الحق،قاضی نورالله،ج۱۰ ص۴۳۶ 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۵۷ ✍ پیراهنی که نه خونی بود و نه زخمی، با دیدن آن، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از هوش رفتند ... وای از روزی که پیراهنِ عزیز از دست رفته‌ای، زخمی و خونی هم باشد... 📜 ... نيمه‌های ظهر بود که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به همسر خويش «عبدالله» فرمود: «بستر مرا در حياط به زير آفتاب قرار بده.» 🥀 عبدالله گوید: او را در حياط جاي دادم كه متوجه شدم چيزي را روي سينه خويش نهاده و مدام زير لب حرفي مي‌زند. به او نزديك شدم ديدم پيراهن حسين عليه‌السلام را كه خونين و پاره پاره است، بر روي سينه نهاده و مدام مي‌گويد: «حسين، حسين، حسين!... » لحظاتي نگذشت که دیگر روح مطهرش از این عالم مفارقت نمود . 📚مصائب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام،عزیزی،ص۱۶۷ 📝 شعلهٔ آه مرا هر دلی اِدراک کند دود آن رَخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند سر او را که شکستند شکستم سَرِ خود آیینه می‌شکند جامه اگر چاک کند @maghaatel
🩸چیزی به جز یک «شَبَه» از فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، باقی نمانده بود... چند گزارش پیرامون حال صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بعد از شهادت پدر و واقعه دردناک در و دیوار: 📜 ﻭَ ﺍﻣَّﺎ ﻓﺎﻃمةُ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓَﺒَﻘﻴَﺖْ ﺁﺛﺎﺭُ ﺍﻟﻌَﺼﺮةِ ﺍﻟﻘَﺎسیةِ ﻓِﻲ ﺟِﺴﻤِﻬﺎ ﻭ أﺻﺒَﺤَﺖ ﻣَﺮیضةً عَلیلةً ﺣَﺰینةً، ﻭ ﻟَﺰﻣَﺖِ ﺍﻟﻔِﺮﺍﺵ ▪️و اما صدیقه کبری علیهاالسلام بعد از آن واقعه دردناک، آثار فشار در و دیوار و آن همه ضربه و سیلی و تازیانه، بر روی جسم شریفش باقی مانده بود ، از آن همه اذیت و آزار، بیمار شده بود و در بستر افتاد بود.(۱) 📜 ﻭ ﻧَﺤِﻞَ ﺟِﺴﻤُﻬﺎ ﻭَ ﺫﺍﺏَ ﻟَﺤﻤُﻬﺎ ﻭ ﺻﺎﺭَﺕ ﻛَﺎﻟﺨِﻴﺎﻝ، ﻭ ﻣَﺮِﺿﺖْ ﻣﺮﺿﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍ، ▪️روز به روز جسم شریفش نحیف‌تر شده و گوشت بدنش ذوب می‌شد؛ به گونه‌ای که همانند یه شَبَه شده بود و حال آن حضرت به شدت خراب بود.(۲) 📜 ﻭ ﻣٰﺎ ﺭُﺅﻳَﺖْ ﺿﺎحِکةً... ﺍِﻟَﻲ أﻥْ ﻗُﺒﻀَﺖ ▪️بعد از شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دیگر خنده بر روی لب‌های صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها نیامد تا اینکه به شهادت رسید.(۳) 📜 مُعصّبةَ الرَأس، ناحِلةَ الجِسم، مُنهَدّةَ الرُکن، باکیةَ العَین، مُحترقةَ القَلب، یُغشَی ساعةً بعد ساعةٍ ▪️دائماً سر مبارکش بسته بود؛ جسمش نحیف شده بود؛ شدیداً از پا افتاده بود؛ قلبش آتش گرفته بود؛ ساعتی به هوش می‌آمد و ساعتی دیگر از هوش می‌رفت.(۴) 📚(۱) مؤتمر علماء بغداد، ص۶٣ 📚(۲) دعائم الاسلام، ج١ ص٢٣٢ 📚(۳) المناقب، ج۸ ص۸۶ 📚(۴) المناقب،ج۸ ص۱۵۷ ✍️ تو راه می‌روی و خون چِكد ز پيرهنت تو آه می‌كشی و سرخ می‌شود حَسنت تو نان نمی‌پزی و سفرهٔ شبم خاليست نه آب ميخوری و آب می‌شود بدنت ز گيسوان پريشان زينبم پيداست كه مانده زخم عميقی به دست شانه‌زنت چگونه در به رُخَم باز كرده‌ای تنها كه غرق خون شده امشب مسير آمدنت نگير پرده ببينم چه آمده به سرت بلندتر شده اين روزها نفس زدنت تو گريه ميكنی و من به سينه می‌كوبم برای زخم نگاهت... براي زخم تنت... @maghaatel
🩸به خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند... طبق نقل کتاب شریف «کافی»: هنگامی که (عمر و ابوبکر و سربازان این دو)، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را از خانه بیرون آوردند، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی که پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر سر خود انداخته و دست دو پسر خود را گرفته بودند، از خانه بیرون آمده و فرمودند: 📜 مَا لِی وَ لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ؟! تُرِیدُ أَنْ تُوتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی؟! ▪️ای ابوبکر! من چه بدی با تو کرده‌ام که می‌خواهی (با کشتنِ علی علیه السلام) دو فرزندم را یتیم و من را بیوه کنی!؟ به خدا سوگند اگر گناه نداشت، موهایم را بیرون می‌ریختم و پریشان می‌کردم و به سوی پروردگارم فریاد بر می‌آوردم. 🥀 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📜 واللَّهِ لَوْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا مَاتُوا طُرّاً ▪️ به خدا سوگند اگر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها موهایش را پریشان می‌کرد، تمام آن مردم، می‌مُردند. 📚 الکافی ج۸ ص۲۳۸. ✍شهر،آبستن غم‌هاست خدا رحم كند شهر اين بار چه غوغاست خدا رحم كند بوي دود است كه پيچيده، كجا ميسوزد؟ نكند خانه‌ي مولاست خدا رحم كند همه‌ي شهر به اين سمت سرازير شدند در ميان كوچه دعواست خدا رحم كند هيزم آورده كه آتش بزنند اين در را پشت در حضرت زهراست خدا رحم كند مو پريشان كند و دست به نفرين ببرد در زمين زلزله برپاست خدا رحم كند همه جمعند و موافق كه علي را ببرند و علي يكه و تنهاست خدا رحم كند ماجرا كاش همان روز به آخر مي‌شد تاز آغاز بلاهاست خدا رحم كند... @maghaatel
🩸خدایا! أجَل مرا دیگر برسان... در یکی از روزها، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها هرگونه بود بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حاضر شدند و با آن قبر مطهر نجوا کرده و فرمودند: 📋 الثُّکْلُ شَامِلُنَا وَ الْبُکَاءُ قَاتِلُنَا وَ الْأَسَی لَازِمُنَا ▪️غم از دست دادن‌ شما وجود ما را گرفته است؛ گریه، ما را کشته و گرفتار افسوس و حسرت شده‌ایم. 📋 ثُمَّ زَفَرَتْ زَفْرَةً وَ أَنَّتْ أَنَّةً کَادَتْ رُوحُهَا أَنْ تَخْرُجَ ▪️سپس آن بانوی مظلومه از روی دردی که داشتند ناله‌ای کشیده و فریادی زدند که نزدیک بود روح از بدن مبارکش جدا شود. 🥀 آنگاه اشعاری را بر زبان آوردند که در آخرین بیت آن‌ها اینگونه از خدای متعال درخواست نمود: 📋 یَا إِلَهِی عَجِّلْ وَفَاتِی سَرِیعاً‌ / فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَیَاةُ یَا مَوْلَائِی ▪️ای خدای زهرا! اجل مرا دیگر به زودی برسان! زیرا زندگی در این دنیا برای من تیره و تار گردیده است. 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۱۷۷ ✍یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو «عَجِّلْ وَفَاتِی» مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی‌گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می‌اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری... @Maghaatel
🩸علی جان! شب‌ها خواب راحت ندارم... در نقلی آمده است: بعد از واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها روزی امیرالمومنین علیه‌السلام بر بالین بستر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها حاضر شدند و احوال بانوی خانه‌اش را پرسیدند. زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها به مولا علی علیه‌السلام فرمودند: 🥀 شب گذشته خواب پدرم را دیدم که در یک جای بلندی ایستاده بود؛ گویا منتظر کسی بود؛ من جلو رفتم و عرضه داشتم: ای پدرجان! از این دنیا رفتید و مرا تنها گذاشتید؟! من بعد از شما، شبانه و روزم شده است اشک و غصّه! 📜 لا ألتَذُّ بِطَعامٍ وَ لا أتَهَنَّئُ بِمَنامٍ. ▪️نه هیچ بهره‌‌ای از غذا می‌برم؛ نه شب‌ها خواب راحتی دارم. 📚وفاة فاطمة الزهراء عليهاالسّلام،بحرانی،ص۱۲۳ 📚موسوعة الکبری، ج۱۵ ص۱۳۶ ✍ السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای لاله‌ی پرپر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟ ای چراغ خانه‌ی حیدر چنین سو سو نزن پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست باز با یک خنده‌ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است کنج بستر این تن تب‌دار پیرت کرده است آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است تیزی و داغیِ آن مسمار پیرت کرده است هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت فاطمه ای کاش اصلا خانه‌ی ما، در نداشت این غمِ همواره همراهت عذابم می‌دهد دردهای سخت و جانکاهت عذابم می‌دهد سُرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد این سیاهی بر روی ماهَت عذابم می‌دهد چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش ... @Maghaatel
🩸فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به سختی روی پای خود می‌ایستاد... در نقلی آمده است: در آخرین روزهای عمر شریف حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بود که در یکی از شب‌ها به امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: اگر شما اجازه بدهید می‌خواهم بر سر قبر پدرم بروم تا قبل از رفتنم از این دنیا با او وداع کرده باشم؛ چرا که وقت جدایی دیگر نزدیک شده است. 📜 فَبَكىٰ عَلِيّ عليه‌السّلام و قٰالَ: ▪️در این‌جا بود که مولا علی علیه‌السلام به گریه افتادند و فرمودند: 📜 إنّكِ بِهٰذِهِ الحالةِ لَم تَستَطيعِي القِيام!؟ ▪️ شما با این حال، حتی توانایی ایستادن را هم ندارید؟ 🥀 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند:‌ دیگر چاره‌ای نیست ؛ سپس به پا خواستند و به سمت قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله راه افتادند. 📜 فَتارةً تَقومُ و تارةً تَطيحُ حتّى وَصلَتْ إلىٰ قَبرِ رَسولِ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله ▪️صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در بین راه مکرّر به زمین می‌خورد و باز بلند می‌شد تا اینکه به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید... 📚وفاة فاطمه الزهرا علیهاالسلام، بحرانی،ص۱۲۲ 📚موسوعة الکبری، ج۱۵ ص۱۳۵ ✍️ درد داری! دست بر بازو بگیر؛ اما بمان پیش چشمم دست بر پهلو بگیر؛ اما بمان من که می‌دانم برایت راه رفتن مشکل است باشد اصلاً دست بر زانو بگیر؛ اما بمان گرچه سختی می‌کشی در خانه، باشد کار کن فضه را بنشان و خود جارو بگیر؛ اما بمان غربت من گرچه سنگین است روی شانه‌ات با غم تنهایی من خو بگیر؛ اما بمان چهره می‌پوشانی از من، گرچه دل‌خونم ولی جان حیدر! هر شب از من رو بگیر؛ اما بمان... @Maghaatel
🩸 طوری زدند صدیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» را، که سرش را هم نمی‌توانست تکان بدهد... امام صادق علیه‌السلام در ضمن روایتی فرمودند: وقتی‌که آن دو نفر، (به جهت ظاهرسازی و مظلو‌م‌نمایی) برای عیادت به خانه مادر ما، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آمدند، 📜قَالَتْ لِنِسْوَةٍ حَوْلَهَا حَوِّلْنَ وَجْهِی ▪️آن حضرت، به زن‌هایی که دور و برش بودند (أسماء، فضه، سَلمیٰ‌ و...) ، فرمود: «روی مرا (به سمت دیوار) برگردانید.» (یعنی خودِ آن حضرت توانِ روی‌برگرداندن نداشت؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...) 📚علل الشرایع ج۱ ص۱۷۷ 📚بحارالانوار ج۴۳ ص۲۰۳ ✍ گاهی تکان می‌داد سر را پیکرش را نه این روزهای آخری حتی سرش را نه پلکش جوابِ اَلسّلامِ همسرش را داد اما جوابِ التماسِ دخترش را نه این شانه سنگین است وقتی بازویش خُرد است زینب ببین بازوی او را ، بسترش را نه خونْ سرفه‌هایش بسترش را غرقِ خون کرده است چاره کند تَب را اگر ، دردِ سرش را نه تنها علی را خوب می‌بیند در این خانه با چشمهای زخمی‌اش دوروبرش را نه... @Maghaatel
🩸چند روایت پیرامون «شدّت حُزن و مصیبت» صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها ... چندین روایت، میزان حزن و اندوه و مصیبتی را که صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله متحمّل شد، بیان می‌کند: 📋عَنِ النّبی صلی‌الله‌علیه‌وآله:يا بُنيّة! إنّه لَيسَ مِنّا مِنَ نِساءِ المُسلِمينَ اِمرأةٌ أعظمَ رزيّةٍ مِنك(۱) ▪️رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: ای دخترم! هیچ زنی از زنان مسلمان، مصیبت و بلایش بزرگتر از مصائب تو نیست. 📋عَنِ الزّهراء علیهاالسلام: صُبَّتْ عَلَيّ‌ََََ مَصائبٌ لَو أنّها / صُبَّتْ عَلَى الأيامِ صِرْنَ لَيالِيا (۵) ▪️فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: چنان مصیبت ها بر سر من آوار شد که اگر بر سر روزها این مصائب آمده بود، تبدیل به شب می‌شدند. 📋عَنِ الصّادقِ عَلَیه‌السلام: إِنَّ اللَّهَ لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ علیهاالسلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ (۲) ▪️امام صادق علیه‌السلام فرمودند: چون رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفت، بر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چنان حزن و اندوهی وارد شد که کسی جز حق تعالی شدّت آن را نمی‌دانست. 📋عَن زَينبِ بنتِ عليّ علیهماالسلام: عَدلَتْ إلیٰ قبرِ أبيها رسولِ الله فَألقَتْ نَفسَها علَيه وَ شَكتْ إليه ما فَعَلَه القومُ بِها و بَكتْ حتّي بَلّتْ تُربَتُه بِدُموعِها (۳) ▪️زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: مادرم بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حاضر شد و خود را به روی آن قبر انداخته و شِکوه نمود؛ و آن‌قدر گریه کرد که خاک قبر مطهر، خیس از اشک شد. 📋عَن فضّة: وَ لَمْ یَکُنْ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَحْبَابِ أَشَدَّ حُزْناً وَ أَعْظَمَ بُکَاءً وَ انْتِحَاباً مِنْ مَوْلَاتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ علیهاالسلام (۴) ▪️فضّه گوید: میان اهل زمین و اصحاب و خویشاوندان و دوستان، کسی نیست که هم اندازه بانوی من فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها حزن و اندوه داشته باشد. 📚(١)إحقاق الحق:ج٢٥ ص٧٢ 📚(۲)الکافی،ج۱ ص۲۴۰ 📚(۳)الأمالی،شیخ مفید، ص۳۴ 📚(۴)بحارالانوار ج۴۳ ص۷۵ 📚(۵)المناقب،ج۲ ص۳۶۰ @Maghaatel
. 🏴 السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ سلام علیکم و رحمةالله لازم دانستم چند نکته را قبل از قراردادن پُست‌های مرتبط با فاطمیه خدمت عزیزان عرض کنم: ✔️ مصائب و مقاتل مرتبط با فاطمیه با شش محور : تهیه و تنظیم شده و ان‌شاءالله فردا فهرست لینک‌دارِ آن‌ها در همین کانال قرار داده می‌شود. همچنین فهرست لینک‌دارِ مصائب اهلبیت علیهم‌السلام، همواره در کانال «فهرست‌مقاتل» قرار دارد. ✔️ برای استفاده بیشتر تمام دلسوختگان فاطمی در این ایام، توصیه می‌شود کانال را به دوستان و آشنایان خود - خصوصاً ذاکرین و مبلّغین - معرفی بفرمایید. ✔️ عمدهٔ مصائب مستند آن حضرت در سال‌های گذشته در کانال قرار داده شده و امسال ان شاءالله موارد جدیدی که تحقیق و آماده شده - خصوصاً با محور معارف فاطمی - خدمت عزیزان ارائه می‌گردد. ✔️ گوشه‌ای از فضائل و مقامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌توانید با جستجوی هشتک دنبال کنید. ✔️ همانگونه که عزیزان در جریان هستند جریان کفر و نفاق، هر ساله سعی دارد عزای فاطمیه را تضعیف کند. لذا با مدد از ساحت قدسی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، همگی همّت گذاشته و بیش از سال‌های قبل، در راستای إحیای عزای آن حضرت و نشر معارف فاطمی قدم برداریم. @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با ایام بستری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهابه خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند...چیزی به جز یک «شَبَه» از فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، باقی نمانده بود...چند روایت پیرامون «شدّت حزن و مصیبت» صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها...حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند...حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... (اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ...) طوری آن حضرت را زده بودند، که سرش را هم نمی‌توانست تکان بدهد...صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به سختی روی پای خود می‌ایستاد...علی جان! شب‌ها خواب راحت ندارم...کسی جز خدا ، از شدّت اندوهِ صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» خبر نداشت...یا فقط روزها گریه کن... یا فقط شب ها...از جمله ادعیه صدّیقه کبری «سلام‌الله‌علیها» در مثل این ایّام...فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» با چه حالی بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله حاضر شدند...امیرالمومنین علیه‌السلام، خودش این روزها از بانوی خانه اش پرستاری می‌کند...ای سلمان ! فاطمه «سلام‌الله‌علیها» را دریاب؛ که اگر نفرین کند ، مدینه اهلش را می‌بلعد... به خدا قسم دیدم که دیوارهای مسجد از جا کنده شد ...جملات جگرسوز فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» با امیرالمومنین «علیه‌السلام» در مسیر بازگشت به خانه ... خدایا! دیگر مرگ مرا برسان... @Maghaatel
معارف و مقاتل آلُ الله
. ⚫️ مصائب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با شش محور 👇 #بستر_شهادت #مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت #مصائب_غصب
. سلام علیکم و رحمةالله اَعظَمَ اللهُ اُجورَکم 🖤 🗯 قابل توجه اعضای محترم کانال! ▪️ما به جهت پرهیز از قراردادن پُست‌های تکراری، دیگر مطالب سال‌های گذشته را امسال نگذاشتیم❗️ ▪️لذا جهت دسترسی به مصائب مستند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و اشعار متناسب با آن، با استفاده از جستجوی هشتک‌های موضوعی، از مطالب سال‌های گذشته نیز غافل نشوید❗️ ✔️ هشتک مورد نظر را کلیک کنید! @Maghaatel