eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
384 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که روشن شود از نـور تو هر صبح جهان روشنـــای دل من حضرت خورشـید سلام❤️ 🔸شاعر: حمید بیرانوند فرج مولا صلواتـــــــ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
34.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 [ کارتون قسمت. ۴ 《 هر روز با یه سینمایی جدید . . . 》 ‌ ‌━─━─━•••━─━─━ ☝️☝️☝️ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
🤹‍♂ بنام خدای مهربون یکی بود یکی نبود بنفی برای بار پنجم در مسابقه ماهیگیری ثبت نام کرد🦆 حیوانات دیگر با خودشان می‌گفتند: حتما این بار هم بنفی اول می شود، چون شش دفعه ی قبلی هم، او اول شده و تا حالا هیچ لک لکی به اندازه او مدال نگرفته ؛🥇🥈🥉 ماری گفت: خب معلوم است، او یک لک لک است و لک لک ها، بخاطر نوک کوتاه و پای بلندی که دارند سریعتر شیرجه می روند . خرسی به ماری گفت: تو عقلت نمی‌رسد، اگر کمی فکر میکردی متوجه می شدی که در صحرا، هزارتا لک لک دیگر هم وجود دارد اما فقط بنفی بین آنها برنده شده ،🤔 کم کم داشت بین آنها دعوا می شد که یک دفعه سرو کله ی بنفی پیدا شد ،🦆 همه به احترام او که یک قهرمان بود ، از جایشان بلند شدند و سلام کردند ، 🐻‍❄️🐨🐯🦁🐮🐥🐸 اما او بدون اینکه جواب سلامشان را بدهد ، روی صخره ی بلندی پرید ، کمی خستگی گردنش را گرفت و گفت : 😏 میبینم که منتظرید تا روز مسابقه شروع شود ؛ شک نکنید که این بار هم، خودم اول می شوم . بالاخره روز مسابقه از راه رسید .🎊✨ سمور ، خرس قطبی ، خرس قهوه ای و دارکوب هم جزء شرکت کننده ها بودند . همه ی حیوانات جنگل، برای تماشای مسابقه ،خودشان را به کنار رودخانه رسانده بودند و هر کس ،حیوان مورد علاقه خودش را تشویق می کرد . مسابقه ، با صدای سوت موش کور که داور مسابقه بود شروع شد .⏳📯 اما با تعجب فراوان ، خرس قهوه ای توانست ۴ تا ماهی بیشتر از بقیه بگیرد و اول شد ؛ 🐻🏆 بنفی ،خجالت زده و شرمنده ، سرش را پایین انداخت و از پشت جمعیت به آسمان پرواز کرد و دور و دور شد .🦆😓😓 دوستای گلم به نظر شما چه اشکالات و عیبهایی تو این قصه بود ⁉️ اونها رو پیدا کنید و برای ما بفرستید 💌 به ۵ نفر اول که پاسخ کاملتری داشته باشند ، هدایایی تعلق خواهد گرفت 🎁 البته شرطش اینه که دیگرون رو هم در این رقابت باحال سهیم کنید .😊 و این قصه رو برای ۱۰ نفر دیگه ارسال کنید ❤️🙏 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
🌼✨🍃✨🌼🍃🍃🌼✨🍃✨🌼 هر کودک مسلمان مهربون و با ایمان هر شب دعا می‌کنه برا امام زمان ای خالق توانا خدای خوب و دانا آقا امام زمان زودی بیاد پیش ما همون که مهربونه یار و یاورمونه سلامتی آقا دعای هممونه •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
در سیره ی حضرت فاطمه ی زهرا (س) ✅تشویق فرزندان به فراگیری علم: حضرت زهرا (س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آن ها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آن ها سرشت و از همان آغاز به آن ها علم آموخت و آن ها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده می کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن (ع) که هفت ساله بود می فرمود: به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن. @mah_mehr_com
. دفتر املا و دفتر مشق فرشته ها رو اینجوری قشنگ کنین😍 @mah_mehr_com
رئیس قوه‌قضائیه.mp3
9.78M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🟣 ماجرای قبول کردن مسئولیت قوه قضائیه⚖ توسط آقای رئیسی 🟡 آقای رئیسی اون روزی که می‌خواست از آستان قدس برود به تولیت بعدی آقای مروی گفت: اگر می‌شود یک قبر برای من در حرم در نظر بگیرید 🔹قصه قهرمان ها🔸 @mah_mehr_com
🌼عقیل،مهمان علی عقیل در زمان خلافت برادرش امیرالمؤمنین علی علیه السلام به عنوان مهمان به خانه آن حضرت در کوفه وارد شد. علی علیه السلام به فرزند بزرگتر خویش ، حسن بن علی اشاره کرد که جامه ای به عمویت هدیه کن، امام حسن یک پیراهن و یک ردا از مال شخصی خود به عموی خویش عقیل تعارف و اهداء کرد. شب فرا رسید و هوا گرم بود،علی علیه السلام و عقیل روی بام دارالاماره نشسته و مشغول گفتگو بودند. موقع صرف شام رسید عقیل که خود را مهمان دربار خلافت میدید طبعا انتظار سفره رنگینی داشت، ولی برخلاف انتظار وی، غذای بسیار ساده و فقیرانه ای آورده شد. عقیل با کمال تعجب پرسید: غذا هرچه هست همین است علی؟ امیر المومنین(ع):مگر این نعمت خدا نیست؟من که خدا را بر این نعمتها بسیار شکر میکنم و سپاس میگویم. عقیل: پس باید حاجت خویش را زودتر بگویم و مرخص شوم. من مقروضم و زیر بار قرض مانده ام دستور فرما هرچه زودتر قرض مرا ادا کنند و هر مقدار میخواهی به برادرت کمک کنی بکن، تا زحمت را کم کرده و به خانه خویش برگردم. امام علی (ع):چقدر مقروضی؟ عقیل:صدهزار درهم امام علی (ع): اوه،صدهزار درهم چقدر زیاد متأسفم برادرجان، این قدر ندارم که قرضهای تو را بدهم،ولی صبر کن موقع پرداخت حقوق برسد ، از سهم شخصی خودم برمیدارم و به تو میدهم و شرط مواسات و برادری را بجا خواهم آورد. اگر نه این بود که عائله خودم خرج دارند تمام سهم خودم را به تو میدادم و چیزی برای خود نمی گذاشتم. عقیل:چی؟صبر کنم تا وقت پرداخت حقوق برسد؟ بیت المال و خزانه کشور در دست تو است و به من میگویی صبر کن تا موقع پرداخت سهم ها برسد و از سهم خودم به تو بدهم، تو هر اندازه بخواهی میتوانی از خزانه و بیت المال برداری چرا مرا به رسیدن موقع پرداخت حقوق حواله میکنی؟! بعلاوه مگر تمام حقوق تو از بیت المال چقدر است؟ فرضا تمام حقوق خودت را به من بدهی چه دردی از من دوا میکند؟ امام علی (ع):من از پیشنهاد تو تعجب میکنم خزانه دولت پول دارد یا ندارد چه ربطی به من و تو دارد؟ من و تو هم هر کدام فردی هستیم مثل سایر افراد مسلمین، راست است که تو برادر منی و من باید تا حدود امکان از مال خودم به تو کمک و مساعدت کنم، اما از مال خودم نه از بیت المال مسلمين مباحثه ادامه داشت و عقیل با زبانهای مختلف اصرار و سماجت میکرد که اجازه بده از بیت المال پول کافی به من بدهند، تا من دنبال کار خود بروم. آنجا که نشسته بودند به بازار کوفه مشرف بود. صندوقهای پول تجار و بازاری‌ها از آنجا دیده می‌شد، در این بین که عقیل اصرار و سماجت میکرد علی علیه السلام به عقیل فرمود : اگر باز هم اصرار داری و سخن مرا نمی‌پذیری پیشنهادی به تو میکنم اگر عمل کنی میتوانی تمام قرض خویش را بپردازی و بیش از آن هم داشته باشی.» عقیل:چکار کنم؟ در این پایین صندوقهایی است،همینکه خلوت شد و کسی در بازار نماند از اینجا برو پایین و این صندوقها را بشکن و هرچه دلت میخواهد بردار عقیل:صندوقها مال کیست؟ امام علی (ع):مال این مردم کسبه است، اموال نقدینه خود را در آنجا می ریزند. عقیل:عجب به من پیشنهاد میکنی که صندوق مردم را بشکنم و مال مردم بیچاره ای که به هزار زحمت به دست آورده و در این صندوقها ریخته و به خدا توکل کرده و رفته اند بردارم و بروم؟ امام علی (ع):پس تو چطور به من پیشنهاد میکنی که صندوق بیت المال مسلمین را برای تو باز کنم؟ مگر این مال متعلق به کیست؟ این هم متعلق به مردمی است که خود راحت و بیخیال در خانه های خویش خفته اند،اکنون پیشنهاد دیگری میکنم اگر میل داری این پیشنهاد را بپذیر عقیل:دیگر چه پیشنهادی؟ امام علی:اگر حاضری شمشیر خویش را بردار من نیز شمشیر خود را برمی دارم،در این نزدیکی کوفه شهر قدیم «حیره» است، در آنجا بازرگانان عمده و ثروتمندان بزرگی هستند،شبانه دو نفری می رویم و بر یکی از آنها شبیخون میزنیم و ثروت کلانی بلند کرده و می آوریم. عقیل:برادر جان من برای دزدی نیامده ام که تو این حرفها را میزنی.من میگویم از بیت‌المال و خزانه کشور که در اختیار تو است اجازه بده پولی به من بدهند تا من قروض خود را بدهم. امام علی(ع):اتفاقا اگر مال یک نفر را بدزدیم بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر مسلمان یعنی مال همه مسلمین را بدزدیم،چطور شد که ربودن مال یک نفر با شمشیر دزدی است،ولی ربودن مال عموم مردم دزدی نیست؟ تو خیال کرده‌ای که دزدی فقط منحصر است به اینکه کسی به کسی حمله کند و با زور مال او را از چنگالش بیرون بیاورد؟! شنیع ترین اقسام دزدی همین است که تو الان به من پیشنهاد میکنی 🌸نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری ... @mah_mehr_com
(سلام‌الله‌‌علیها) ◾️ حضرت مهدی (عج):فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بهترین الگوی من @mah_mehr_com
61.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 نماهنگ سوزناک ﴿ بمون زهرا ﴾🍁🍂 🎶تقـבیم بـہ زیباترین بهانـہ خلقت ؛ ماבر ساבات حضرت ؋ـاطمـہ زهرا (س) ˙·٠•❤️‍🩹 ✔️ اثر گروه‌ سرود ضحی أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج @mah_mehr_com
34.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میمون وتمساح 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com