#سلام_امام_زمانم
به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست
گر این جهان بپا شده بهخاطر صفای توست
ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز
بگو کدام لحظهها ظهور روی ماه توست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
🔥والدین عزیز اگر کودک شما زیاد دروغ میگوید نخست👇
"به دنبال ریشه ی این رفتار نادرست باشید!"
‼️بیشتر کودکان زمانی دروغ میگویند که والدین خیلی به آنها گیر میدهند برای فرار از گیر دادنها و سخت گیری به دروغ پناه میبرند.
⚠️لطفا به کودکان خود زیاد گیر ندهید و به آنها بها و ارزش بدهید تا خودشان را پیدا کنند.
#تربیت_فرزند
═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
💠 احکام دانشآموزی: پنجره کلاس
🔻معلم دیر کرده بود. بچهها از پنجره کلاس مشغول تماشای خونه همسایه بودن. با صدای فریاد مبصر همه برگشتن، اما با تعجب دیدن که معلم سر کلاس نشسته.
💎 آقای یونسی با ناراحتی و تعجب گفت: نگاه به خونه همسایه و دیگران کار خیلی بدیه و اشکال داره.
💥 آرش از ته کلاس گفت: چیزی که از خونهاش کم نشده، ما فقط نگاه کردیم.
✅ بچههای مهربون! همونطوری که ما دوست نداریم وقتی توی خونه هستیم دیگران به ما نگاه کنن، ما هم نباید با این کارمون بقیه رو آزار بدیم. نگاه کردن به خونه دیگران، هم کار خیلی بدیه، هم اشکال شرعی داره و حرامه.
📎 #احکام_دانش_آموزی
📎 #کودکانه
📎 #خونه_همسایه
📎 #حق_الناس
📎 #معلم_خوب
🔰 ═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
کلیپ آموزشی مذهبی
منتظران
#کلیپ_شاد
═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارتون
#مهارتهای_زندگی
═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
دلايل حساس شدن سيستم #استرس بچه ها مي تواند :
💠امر و نهي زياد والدين ،
💠خستگي ،
💠گرسنگي ،
💠توقع هاي بيش از توان ،
💠روابط مشكل دار والدين ،
💠بي توجهي به نيازهاي عاطفي ،
💠كلام تند و
💠توهين والدين باشد .
براي رفع مشكل، دليل را جستجو و برطرف كنيد.
@mah_mehr_com
#قصه_کودکانه
#قصه_های_کلیله_و_دمنه
💠سگ طمع کار
روزی بود و روزگاری سگی در بیشه ای قدم میزد و دنبال غذا می گشت از دور ، یک تکه نان خشک دید.دوید و آن را خورد زبانش را دور دهانش کشید و گفت: «چه قدر کم بود به ته شکمم هم نرسید ! باید یک غذای درست و حسابی برای خودم پیدا کنم.
بعد دوباره شروع به گشتن کرد ، این بار از دور چیز دیگری دید و به طرفش دوید آن را به دندان گرفت؛ اما هر چه گاز زد و این طرف و آن طرفش کرد دید که خوردنی نیست.تکه ای نمد بود که وسط بیشه افتاده بود،سگ واق واقی کرد و با
حرص گفت: «وای شکمم چه قار و قوری راه انداخته او نمد را به گوشه ای پرت کرد و به راه افتاد. همین طور که می رفت ناگهان استخوانی را کنار جوی آبی دید. چشمانش از خوشحالی برقی زد، فوری دوید و آن را به دندان گرفت و گفت: به این میگویند یک غذای حسابی.آقاسگه این طرف و آن طرف را نگاه کرد تا مبادا کسی آن دور و برها باشد و او با خیالی آسوده برود گوشه ای بنشیند و با راحتی آن را بخورد.
به جوی آب نگاه کرد ناگهان چشمانش از تعجب چهار تا شد. او عکس خودش را در آب دید؛ ولی فکر کرد سگ دیگری است که او هم استخوانی به دهان گرفته و آنجاست. در دل گفت: وای... چه استخوان درشت و خوش مزه ای دارد باید آن را هم به چنگ آورم.
او آن قدر از دیدن استخوان ذوق زده شد کهدهانش را باز کرد و به طرف استخوان حمله برد؛ولی استخوان خودش در جوی افتاد و آب آن را با خود برد. دوباره به آب نگاه کرد. عکس خودش را در آب دید و گفت «وای... سگ بیچاره... استخوان تو را هم آب برد! کاشکی به تو حمله نمی کردم و هر کدام استخوان خودمان را میخوردیم بعد راهش را کشید و رفت تا غذای دیگری برای خود پیدا کند
@mah_mehr_com
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #نقاشی گربه سیاه بامزه 😍
@mah_mehr_com
#نقاشی موشک مرحله به مرحله✨
🎨 🚀 🎨 🚀 🎨
@mah_mehr_com