eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.4هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
12.6هزار ویدیو
398 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 احکام دانش آموزی: نماز جمعه 🔻 کدام نماز باید به جماعت خوانده شود؟ 🔹 نماز صبح 🔸 نماز جمعه 🔹 نماز مغرب 🔸 نماز زلزله ✅ فرشته های مهربون، وقتی جمعه می ریم نماز جمعه، اگه بخوایم نماز جمعه دو رکعتی بخونیم، باید به جماعت بخونیم. 📎 📎 📎 📎 @mah_mehr_com
🔴 بچه اگر نکند مریض است! این جنس خاطرات کمتر از امام برایمان گفته شده. این خاطره از نوه ایشان است👇🏻👇🏻 امام در همه چیز سفت و محکم بودند، اما به خانواده که می‌رسیدند نرم بودند. بارها می‌شد عصای ایشان را می‌بردم و با آن بازی می‌کردم. بعد مادرم با اعتراض می‌گفت ایشان خسته‌اند. امام می‌فرمودند: «نه، بگذار بازی کند. بچه اگر بازی نکند مریض است. بچه باید شیطونی کند.» منبع: پا به پای آفتاب، ج ۱، ص ۲۳۱ ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖼تابلو خمیری بسازیم 😍 احتیاج داریم به: 1چوب 2چسب ۵سانتی 3چسب 4خمیر بازی🟨 @mah_mehr_com
رفتار های بی‌ادبانه فرزندتان همیشه عمدی نیست... گاهی اوقات بچه ها تشخیص نمی‌دهند که پریدن وسط حرف دیگران،دست کردن دربینی‌شان یا بلند درمورد عیب دیگران در خیابان حرف زدن کاربی‌ادبانه‌ای است. چند نکته تربیتی را به آنها یادآور شوید: 👈 وقتی چیزی از کسی می‌خواهند بگویند: لطفاً. 👈 وقتی چیزی از کسی می‌گیرند بگویند: متشکرم. 👈 اگر نیاز است که فوراً توجه کسی را به خودشان جلب کنند، از عبارت عذر می‌خواهم استفاده کرده و پشت سر آن بقیه حرفشان را بزنند. 👈 هیچوقت بین صحبت بزرگترها نپرند مگر اینکه کارشان خیلی مهم باشد. 👈 اگر برای انجام کاری تردید دارند، اول اجازه بگیرند @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اختلافات دو تصویر رو پیدا کن🤔 @mah_mehr_com
🌼من دیگه عصبانی نمیشم روزی روزگاری در یک روستای کوچک، پسری به نام حسن زندگی می‌کرد. حسن پسری باهوش و مهربان بود، اما گاهی اوقات وقتی عصبانی می‌شد، نمی‌توانست خود را کنترل کند و حرف‌هایی می‌زد که بعداً از گفته‌هایش پشیمان می‌شد. یک روز، حسن و دوستانش در حال بازی بودند که ناگهان یکی از دوستانش به نام امیر، توپ را به طرف حسن پرتاب کرد و به او برخورد کرد. حسن به شدت عصبانی شد و شروع به فریاد زدن کرد: «چرا این کار را کردی؟ تو همیشه این کارها را می‌کنی!» امیر که از این رفتار حسن ناراحت شده بود، به او گفت: «حسن، چرا اینقدر عصبانی هستی؟ من فقط یک شوخی کردم!» حسن در آن لحظه متوجه نشد که چقدر رفتار او ناپسند است. او به خانه برگشت و در حالی که هنوز عصبانی بود، به مادرش گفت: «امیر خیلی بی‌احترامی کرد و من نمی‌دانم چه کار کنم!» مادرش با آرامش به او گفت: «حسن جان، به یاد داشته باش که در زمان عصبانیت، هیچ‌گاه نباید صحبت کنی. حدیثی هست که می‌گوید: «لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ» یعنی در زمان غضب، ادب و احترام از بین می‌رود.» حسن به حرف‌های مادرش فکر کرد و فهمید که او درست می‌گوید. او تصمیم گرفت که در آینده، وقتی عصبانی می‌شود، قبل از اینکه چیزی بگوید، چند نفس عمیق بکشد و آرام شود. روز بعد، حسن دوباره با امیر و دیگر دوستانش بازی می‌کرد. این بار وقتی امیر به او برخورد کرد، حسن به یاد حدیث مادرش افتاد و به جای عصبانی شدن، با لبخند گفت: «امیر، مراقب باش، اما من می‌دانم که تو فقط شوخی می‌کنی.» امیر با تعجب به حسن نگاه کرد و گفت: «حسن، تو خیلی تغییر کردی!» حسن با خوشحالی گفت: «بله، من یاد گرفتم که در زمان عصبانیت باید آرام باشم و با ادب صحبت کنم.» این داستان به ما یادآوری می‌کند که در زمان عصبانیت، باید خود را کنترل کنیم و با ادب و احترام با دیگران صحبت کنیم. @mah_mehr_com