eitaa logo
‹ مَحــٰـاءْ ›
1.2هزار دنبال‌کننده
74 عکس
17 ویدیو
0 فایل
- بسم‌نامَش‌ودرپَناهش🤍 - ـ که از تمامی درد‌هایِ این دنیا .. به گریه‌ی بر غمت پناه آوردیم ؛ حسين جان :) -‌ میشنویم؛🌱 https://harfeto.timefriend.net/17332326197694
مشاهده در ایتا
دانلود
این روزها در کنجِ خانه‌ی علی نمیدانم چرا دلم برای .. گوشه گیری امام حسن میگیرد ! هی چشمانش را میبندد و هی ماجرایِ سیلی ؛ اشکش را سرازیر میکند :)💔
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
‏چنان تو در دلِ من جا گرفته‌ای ای جان ؛ که هیچ کس نتواند گرفت جایِ تو را ..
آقای امام رضا ؛ در زندگی روزهایی هست که می‌ترسم از آنچه نمی‌دانم کجا و چگونه برایم رقم می‌خورد .. ولی حضورتان ؛ اینکه همچون پدری پشت سرم می‌ایستید قوتی است به این پاهایِ بی رمقم .. دلم گرم است به گرمیِ بودنتان :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
که خراباتِ دلم ؛ در پیِ تو آباد است ..
عمیقاً نیاز دارم ؛ برگردم به اون اولین باری که بعد از کلی انتظار بین جمعیت دستم رسید به شیش گوشه‌ت :)
آقای امام‌ حسین‌ ؛ کاش‌‌ برایِ منِ‌‌ خسته‌ی غریب‌‌ آغوش‌ واکنی و بگی .. نبینمت‌‌ که غریبی بیا در آغوشم‌‌ :)
میشه اگر کسی مشهده خیلی فوری سلام ما رو به آقای امام رضا(ع) برسونه و بگه: همون که خودتون می دونید؟! :)💔
ای آنکه یادت؛ آرامش است:)!
‹ مَحــٰـاءْ ›
- بگذار در جانم تو را پنهان کنم‌ . .
نمی دونم اینجا چند نفر رفتن کربلا ولی یه جایی هست بهش میگن باب‌القبله .. اونجا که وایسی اگر اشکات بزاره ؛ یه شیش گوشه معلومه :) خواستم بگم آقای امام حسین میشه یه بار دیگه خیلی زود از اونجا بهتون سلام بدیم ..
آقای امام حسین ؛ گردن بگیر بی سر و سامانی ما را نوکر غیر از ارباب چیزی ندارد ..
ولی من دلم واسه لحظه به لحظه .. واسه تمامِ قدم‌ها ، تمامِ اشک‌ها تمامِ نفس هایی که تو کربلا کشیدم ؛ تنگ شده :))
میگفت .. خدایا خودت جبرانش کن ؛ شکستگی هایِ اون قلبِ خسته‌ای که تسلیمه مقابلت و راضی شده به چیزی که تو براش خواستی :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
در آغوش بگیر ؛ نوکرِ خستهِ رَنجورِ بهم ریخته را ..
آقای امام حسین ؛ تو تنها کسی هستی که وقتی زندگی مرا نابود میکند به سراغش میروم :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
نیازی به فریاد نیست آنقدر نزدیکی که اگر نجوا هم بکنم؛ می فهمی تنهایی ام را...
يَا مَنْ يَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِينَ مَنْ یَعْلَمُ ضَمیرَ الصّٰامِتینَ ای خدایی که نیازی به گفتنِ من نداری و می‌دانی که در دلم چه می گذرد .. :)
مرا اسیرِ خودش کرده ؛ غصه‌یِ دنیا .. یکی مرا برساند به صحنِ انقلاب :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
هرلحظه به آغوشِ تو مشتاقم و محروم ؛ مانندِ غریبی که دلش پیشِ وطن بود ..
درديست در دلم که دوا ؛ كربلایِ توست :)!
وسطِ شلوغیِ روز .. گوشه‌ی تنهاییِ آخرِ شب ؛ یادِ تو .. دلخوشیِ لحظه‌هایِ من است آقای امام حسین :)
میگفت .. حُبِ دنیا و حُبِ خدا در یک دل جای نمی‎گیرد ؛ باید از یکی از آنها گذشت ..
بسوی تو می آیم ؛ اصلا آمده ام که به تو برسم ! و در این راه دشمن مرا بسیار است .. نَفس ، شیطان .. هر کدام هربار مرا زمین میزنند ، می‌لغزم ؛ مسیر را گم میکنم و در بیراهه ها سرگردان و آشفته حال می‌شوم .. و هربار تو به من اجازه می‌دهی برگردم ؛ تو مرا رخصتِ توبه می‌دهی .. و دستم را می‌گیری .. و من بازهم عصیان و سرپیچی میکنم و چه بنده‌یِ طغیانگر و ناسپاسی‌ام من‌ ؛ از خودم به درگاهِ تو شکایت میکنم و از خشم و عذابت به خودت پناه می‌برم چرا که جز تو کسی را ندارم :)! هر چند بد اما بنده‌یِ خودت هستم ؛ مگر می شود رها و ناامیدم کنی ؟!
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
در لیلة‌الرغائب چشمم به گریه گوید ؛ من آرزو ندارم جز کربلایِ ارباب :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
سنجیده اند ارزشِ دل را به آرزو ؛ خوش آن دلی که وصلِ تو را آرزو کند ..