‹ مَحــٰـاءْ ›
-
قلبم برایِ
زخمهای قدس، میتپد
و تمام وجودم برای
دردهای بیروت، درد می کند ..
347.6K
ولی من ..
به جایِ تمام کلماتی که
نتونستم با تو حرف بزنم
گریه کردم :))
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
باشد قرارِِ ما شبِ جمعه بین الحرمین ؛
گوشه کناری ، خلوطی با جان و دل ..
ولی هر آدمی یك نقطه ای
از زندگیش ؛ عمیقاً متوجه میشه ..
فقط امام حسینِ که باهاش مونده :)
- و آیا وقت آن نرسیده که برخیزیم و پای
بر راه بِنَهیم و آغازگر حرکتی باشیم ؛
به سمتِ او ..
میگفت ..
درد ؛ دلِ آدمی را بیدار میکند
روح را صفا میدهد
غرور و خودخواهی را نابود میکند
نخوت و فراموشی را از بین میبرد
انسان را متوجهِ وجودِ خود میکند ..
خدایا ..
ما آدما که از دریا بزرگتر نیستیم ؛
هروقت دیدی حالمون طوفانی شد
خودت آروممون کن :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
در من کسی فراقِ تو را داد میزند ؛
فکری به حالِ پاسخِ این بیجواب کن ..