ولی من دلم واسه لحظه به لحظه ..
واسه تمامِ قدمها ، تمامِ اشکها
تمامِ نفس هایی که تو کربلا کشیدم ؛
تنگ شده :))
میگفت ..
خدایا خودت جبرانش کن ؛
شکستگی هایِ اون قلبِ خستهای
که تسلیمه مقابلت و راضی شده به
چیزی که تو براش خواستی :)
آقای امام حسین ؛
تو تنها کسی هستی که وقتی زندگی
مرا نابود میکند به سراغش میروم :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
نیازی به فریاد نیست
آنقدر نزدیکی که اگر نجوا هم بکنم؛
می فهمی تنهایی ام را...
يَا مَنْ يَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِينَ
مَنْ یَعْلَمُ ضَمیرَ الصّٰامِتینَ
ای خدایی که نیازی به گفتنِ من نداری
و میدانی که در دلم چه می گذرد .. :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
هرلحظه به آغوشِ تو مشتاقم و محروم ؛
مانندِ غریبی که دلش پیشِ وطن بود ..
وسطِ شلوغیِ روز ..
گوشهی تنهاییِ آخرِ شب ؛
یادِ تو ..
دلخوشیِ لحظههایِ من است
آقای امام حسین :)