13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای جاااانم،
اینو ببینید تا خستگی از تنتون بیرون بره....
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#تربیت_فرزند
#فرزند_پروری
#کرامت_خانواده
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما شما هم شبهه معروف "خود فلسطینی ها مقصرند چون زمینهایشان را به یهودی ها فروختند" را شنیده اید!
پاسخ کوتاه اما جامع به این شبهه را از استاد مسعود اسداللهی بشنوید!
#قیام_مظلوم
#خانه_عنکبوت
#طوفان_الاقصی
#وقت_سگ_کشی
@mahale114
در کرب و بلا، بی طرفان بی شرفان اند
تاریخ همان است، حسینی و یزیدی...
#شب_جمعه
#فلسطین
#غزه
@mahale114
شبنامه 1356 - @mrtahlilgar.mp3
12.44M
🚨#خبر
تحولات فلسطین / فلسطینی ها ضد ايرانی ترین کریدور غرب به شرق را هوا کردند / آغاز جنگ حداکثری
تحولات فلسطین / مصاحبه جدید سخنگوی مقاومت: کمتر از سه ساعت 1500 نفر را فراخوان دادیم، عملیات کردیم و برگشتیم / نظامی های ما به برخی رسیدند که آمریکایی بودند اما یونیفورم نظامی اسرائیل به تن داشتند / از کرانه باختری میخواهیم مسلح شود / بازی مقاومت لبنان با سامانه های پدافندی رژیم / تعداد کودکان کشته شده غزه از 400 و تعداد نظامیان رژیم از 200 و تعداد مجموع کشته های رژیم از 1300 گذشت / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
آقا و مولای شهیدمان حضرت #امام_حسین عليهالسلام میفرماید:
💠 يا بُنَىَّ اِيّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لايَجِدُ عَلَيْكَ ناصِراً اِلاَّ اللّهَ؛
❇️ فرزندم! بپرهـيز از سـتم بر كسى كه غير از خدا ياورى در مقابل تو ندارد.
📚اعيان الشيعة: ج۱، ص۶۲۰
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍️ حج مقبول
🔹در سالن انتظار فرودگاه جده در حال برگشت به ایران، دو حاجی ایرانی با یکدیگر آشنا شدند و قرار شد برای پرکردن زمان تاخیر پرواز هواپیما داستان حجشان را برای همدیگر تعریف کنند.
🔸حاجی اولی:
بنده پیمانکار ساختمان هستم الحمدلله دهمین بار است که فریضه حج را بهجا میآورم.
🔹حاجی دومی:
از خداوند برای شما حج مقبول و سعی مشکور مسئلت دارم.
🔸بنده پزشک متخصص هستم و در یکی از بیمارستانهای خصوصی کار میکنم.
🔹بعد از ۳۰ سال کار در یکی از بیمارستانهای خصوصی توانستم هزینه حج را پسانداز کنم، اما روزی که برای دریافت پساندازم به بخش مالی مراجعه کردم، همانجا با مادر یکی از بیمارانم که فرزند معلولی دارد برخوردم.
🔸بعد از احوالپرسی مختصر متوجه شدم که خانم بسیار غمگین و پریشان است و دلیل ناراحتی ایشان این بود که بهخاطر اخراج شوهرش از کار، دیگر توانایی پرداخت هزینه معالجه فرزند معلولشان را در بیمارستان خصوصی ندارند.
🔹پیش مدیر بیمارستان رفتم و از او خواهش کردم تا ادامه درمان آن طفل مریض به حساب بیمارستان صورت گیرد.
🔸اما مدیر بیمارستان به تقاضای من جواب رد داد و گفت:
اینجا بیمارستانِ خصوصیست، نه بنیاد خیریه.
🔹با ناامیدی تمام از پیش مدیر بیمارستان خارج شدم و در حالی که دلم بهحال مریض و خانوادهاش سخت میسوخت، بهصورت اتفاقی و غیرارادی دستم به جیبم که پول پسانداز حج در آن بود، خورد.
🔸برای چند لحظه، به فکر فرورفتم که این پول کی و کجا هزینه شود بهتر است؟
🔹بیاراده سرم را بهسمت آسمان بلند کردم و خطاب به خداوند گفتم:
بارالها! خودت بهتر از هرکسی آرزوی دلم را میدانی، هیچچیزی برایم از رفتن حج و زیارت خانهات و مسجد حضرت نبی اکرم محبوبتر نیست و این را نیز میدانی که برای زیارت خانهات تمام عمر تلاش نموده و زحمت کشیدهام.
🔸بارالها! من مشکل این زن ناامید و شوهر ناچار و فرزند مریضش را بر میل باطنیام که همانا زیارت خانه توست ترجیح میدهم.
🔹الهی از من بپذیر که امید بیپناهانی. خدایا مرا از فضل و کرمت بینصیب مگردان!
🔸مستقیم رفتم به بخش مالی بیمارستان و هرچه پول داشتم همه را یکجا تحویل دادم و گفتم این پول ۶ ماه پیشپرداخت برای بستری و هزینه درمان آن طفل مریض و معلول.
🔹و به مدیر بخش گفتم یک خواهشی دیگر هم از شما دارم که لطفاً تحت هیچ شرایطی به مادر مریض نگویید که هزینه بستری و علاج طفل معلولشان را من پرداختهام و اگر اصرار کردند بگویید بیمارستان پرداخت هزینه بیمار شما را متقبل شده است.
🔸به خانه برگشتم. از یکطرف بهخاطر اینکه سفر حج و زیارت خانه خدا را از دست دادهام بسیار ناامید و غمگین بودم، اما در عین حال حس رضایت عجیبی وجودم را فراگرفته بود و از اینکه خداوند مرا وسیله قرار داد تا مشکل آن بیمار برطرف شود، احساس خوبی داشتم.
🔹آن شب در حالتی که صورت و گونههایم خیس اشک بود به خواب رفتم. در خواب دیدم که در حال طواف خانه خدا هستم، و مردم به من سلام میکنند و میگویند، حجتان قبول باشد حاجسعید.
🔸میگفتند بشارت باد بر شما، قبل از اینکه در زمین حج کنید، در آسمانها حج کردهاید، و از من التماس دعای خیر داشتند.
🔹از خواب پریدم و احساس خوشحالی عجیبی سرتاپایم را فراگرفته بود. خدا را شکرگزاری کردم و به رضای پروردگار راضی شدم.
🔸چند دقیقهای از بیدارشدنم نگذشته بود که زنگ تلفنم به صدا درآمد. مدیر بیمارستان بود.
🔹بعد از احوالپرسی مختصر گفت:
صاحب بیمارستان امسال هم عازم حج هستند و ایشان هیچوقت بدون پزشک خصوصی خودشان حج نمیروند، اما متاسفانه اینبار پزشک خصوصی ایشان بهدلیل بارداری خانمش و نزدیکشدن وضع حملش، نمیتواند صاحب بیمارستان را در این سفر همراهی کند. خواهشی از شما دارم که امسال زحمت همراهی ایشان را در سفر حج عهدهدار شوید.
🔸اشک شوق از چشمانم جاری شد. فوراً سجده شکر بهجا آوردم و همان طور که حالا میبینید خداوند حج و زیارت خانه خودش را بدون پرداخت هیچ هزینهای، نصیبم گردانیده.
🔹الحمدلله نهتنها که هزینهای بابت این سفر پرداخت نکردم، بلکه بهدلیل رضایت از همراهی و خدماتم، هدایای زیاد و هزینه قابل ملاحظهای نیز برایم پرداخت کردند.
🔸در طول سفر حج فرصتی دست داد تا این داستان را برای صاحبِ بیمارستان تعریف کنم.
🔹ایشان هم گفتند بهمحض برگشت از سفر، دستور خواهند داد تا فرزند مریض آن خانواده تا بهبودی کامل از حساب خاص بیمارستان درمان شود. همچنین دستور خواهند داد تا صندوق خاصی برای پاسخگویی موارد مشابه و درمان فقرا در بیمارستان تاسیس شود.
@mahale114
عکس = استوری
▫️ مخاطب این حرفا تویی...
🕋 من خودم میدونم چجوری به تنهایی خدا رو عبادت کنم که ازم راضی باشه. اگه ایستادم به خاطر شماست...
▫️ ویژه سالروز صلح #امام_حسن علیهالسلام
#امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#من_غلام_اهلبیتم
#مظلوم_مقتدر
@mahale114