4_5837222230165032999.mp3
23.33M
🔊 صوتی #زمینه
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
چه امتحانیه...
کربلایی حسین_طاهری
#حضرت_زهرا
#حضرت_مادر
#فاطمیه
@mahale114
4_5805228245683015327.mp3
17.13M
🔊 صوتی: #شور
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
صاحب قبر بینشون
حاجمهدی رسولی
#حضرت_زهرا
#حضرت_مادر
#فاطمیه
@mahale114
44.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلسله مباحث مهدوی
👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی
👈 #استاد رائفی پور
جلسه دوم2⃣ قسمت هشتم8⃣( ادامه دارد...)
✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه تقدیم حضورتان خواهیم کرد.
👈#نشر حداکثری
لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید 🌺
#مهدویت
#امام_زمان
#دعای_ندبه
@mahale114
🌹«یلدای فاطمی»🌹
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
#گزارش_کار
باعرض سلام و آرزوی موفقیتهای روزافزون برای شما همراهان گرامی؛
🌹با کمک پروردگار عالم به مناسب شب یلدا دیروز توانستیم ۹۰ بستهٔ با شعار یلدای فاطمی که شامل،
🔸سیب
🔹انار
🔸نارنگی
🔹موز
🔸پرتقال
🔹شکلات
🔸آجیل
🔹شیرینی
🔸و مرغ
🔻 بود را آماده و بین نیازمندان تحت پوشش گروه جهادی منتظران موعود عج توزیع کنیم.
🔻آن گروه جهادی برخود لازم میداند ضمن تشکر و قدردانی از دوستانی که در آماده سازی و توزیع این اقلام ما را کمک کردند از
▪️هیئت امام حسن عسکری علیهالسلام،
▪️پایگاه ۱۰ شهید جوینده،
▪️پایگاه ولایت ویژه خواهران،
▪️و بطور ویژه از همکاری و مساعدت ستاد اجرایی فرمان امام ره
جهت تهیه این اقلام کمال تشکر و سپاس را داشته باشد.
🔻گروه جهادی منتظران موعود عجل الله تعالی فرجه برای تک تک این عزیزان محترم آرزوی سلامتی و تندرستی و موفقیت را از خداوند منان مسئلت میکند.
ومن الله توفیق
#گروه_جهادی_منتظران_موعود
#مسجد_امام_حسن_مجتبی ع
#محله_شهید_محلاتی
#پایگاه_ولایت
#کمک_مؤمنانه
#کنارتم_هموطن
@mahale114
بخشهایی از ویژه برنامه یلدایی شبکه پنج که در رسانه ها منتشر شده (تازه اینها گزینشی و بنفع پورعرب بوده) نشان می دهد، ابوالفضل پورعرب نه برای شاد کردن دل مردم در این شب خاص، بلکه برای دلجویی و حمایت از فتنه گران پا به این برنامه گذاشته و در حالی حرف از احترام به ادیان و تحمل و بخشش همدیگر میزند که خود کوچکترین نرمش و تحمل و بخششی در برابر شوخی و طنازی سامان گوران ندارد و به شکلی کاملا نامحترمانه و تلخ، بارها به طنازی های گوران واکنش نشان می دهد!!
بطور کلی برای جماعت فتنه گر و حامیان آنها، بخشش و احترام به هم و تحمل نظر مخالف و... مفاهیمی هستند در جاده یکطرفه که اگر بنفع آنها بودند خوب هستند و باید اجرا شوند ولی اگر به ضرر آنها بودند، نباید انجام پذیرند!
✍️آنتی صهیون
#بصیرت
#برانداز
#پاکسازی
#سلبریتی_دوزاری
@mahale114
🏴 «پاتوق فاطمی» 🏴
♠️ به مناسبت شهادت مادر خوبیها حضرت زهرا سلام الله علیها
❇️ برپایی غرفه های فرهنگی خدماتی
(ویژه خانواده ها، نوجوانان و کودکان)
🔅 عینک سهبعدی، دارت ، عکس یادگاری، نقاشی، نمایش، ساخت تسبیح ، چای خانه، مسابقه و ...
📆 از جمعه تادوشنبه ۲ - ۵ دیماه
🕔 ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۲:۳۰
◾️ مکان: میدان شهیدمحلاتی ، حسینیه حضرت زینب(س)
منتظر حضورتان هستیم.
#فاطمیه
#حضرت_مادر
#پاتوق_فاطمی
#محله_شهید_محلاتی
#حسینیه_حضرت_زینب ع
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دهم : صفحه یازدهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل دهم : صفحه دوازدهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
با اضطراب بیسیم را گذاشتم و به سنگر مشرف به جاده دویدم. میخواستم اردشیر را منصرف کنم، اما صدایم به جایی نمیرسید. با چشمم او را دنبال کردم. اردشیر بدون ترسولرز وارد جاده شد. مقداری ندویده بود که از بد حادثه، خمپارهشصتی در نیممتری او جاخوش کرد و کنار پایش منفجر شد. اردشیر با موج انفجار پرت شد و چند متر آنطرفتر افتاد.
شبانه، عبور از جاده بهصورت محدود و برای انتقال مهمات و تدارکات ضروری انجام میشد ولی عبور از آن در روز، واقعاً دل و جرئت میخواست. من دل و جرئت اردشیر را نداشتم اما با دیدن بدن غرق به خون او جاده و دنیا در نظرم مثل شب، تاریک و سیاه شد. پس سریع از تپه پایین رفتم و درویشی را که امدادگری بلد بود با خود همراه کردم. چشمان اردشیر ترکش خورده بود و باز نمیشد. یک سمت بدنش بهطور کامل پر از ترکشهای ریزودرشت بود و بزرگترین ترکش مثل یک میلۀ فلزی در پا گیر کرده و از هر دو طرف بیرون زده بود. صورت او را بوسیدم و دلداریاش دادم.
قبل از آنکه خودمان با خمپارههای این جاده مجروح شویم، با کمک درویشی او را از تپه بالا کشیدیم و در سنگر مجروحان جا دادیم. از آن بهبعد، بین سنگر اردشیر و سنگر رزم در رفتوآمد بودم. قدری میجنگیدم و قدری از او پرستاری میکردم. حالوهوای خوبی داشت. از درد حرفی نمیزد. تشنه بود و هر لحظه امکان داشت شهید شود. با جراحت چشمش، رشتۀ زمان از دستش خارج بود و روز و شب نداشت. هرگاه سؤال میکرد ساعت چند است؟ میگفتم: «ظهر نشده... شب نشده...»
کمتر جواب میدادم تا گذران وقت را در محاصره حس نکند و روحیهاش را نبازد.
با او شوخی میکردم، سربهسرش میگذاشتم، میگفتم: «چیزی نیست، تو خودت اسطورۀ موجی شدن و ترکش خوردنی.» مدام میگفتم: «همین وقتهاست که تپۀ اول آزاد بشه و تو رو بفرستیم عقب.» اینها را میگفتم، اما خودم میدانستم در چه شرایط سختی هستیم و ناراحتی قلبیام از این بود که کاری برای برگشتش نمیتوانستم انجام دهم. حالوروز او دلم را به درد آورده بود و اینکه کاری از دستم برنمیآمد اذیتم میکرد.
بااینحال، خود را شاداب نشان میدادم. سرش را روی پایم میگذاشتم و همزمان که چشمش را ضدعفونی میکردم از موفقیت و دلاوری رزمندگان تپۀ شمشیری در دفع پاتکها میگفتم. درویشی پشتسرهم برایش سرم میزد تا ضعف نکند و عطشش فروبنشیند. هرچه را مخفی میکردم، نمیتوانستم ترکش به این بزرگی را در پای او مخفی کنم. صحنۀ دلخراشی بود. دست میزد و میپرسید: «پام چطوره؟»
دو طرف آن را با دست میگرفتم و با خنده میگفتم: «فرمون دوچرخۀ خوبیه! بیا تو هم یه دوری بزن.»
دیگر بچهها هم با همین فرمان دوچرخه، کلی سربهسرش میگذاشتند و لبخند بر لب اردشیر سبز میشد.
فردای آن روز، گروهان شهید باهنر بهفرماندهی رحمت سنایی وارد صحنۀ نبرد شد و به تپۀ اول حمله کرد. رحمت پسرخالهام بود و به جنگاوری میشناختمش. حاجمهدی توانسته بود تانک و نفربر در اختیارشان بگذارد تا در مواجهه با بعثیها دست برتر را داشته باشند. تا پایان روز، درگیریشان طول کشید و جز دعا برای موفقیت آنها کاری از ما برنیامد. شب، بانگ اللهاکبر پیروزی از تپهها بلند شد و از محاصره خارج شدیم. در جریان شکستن حصر تپۀ شمشیری، شهدای بزرگواری تقدیم شد که از آنها میتوان به عارف هفدهسالۀ انجمن اسلامی برزول، شهید عارف ملکی اشاره کرد.
زیباترین لحظه برای من، دیدن آمبولانسی بود که با باز شدن جاده خودش را به ما رساند و با امکان تردد در جاده میتوانست مجروحان را به عقب ببرد. خوشحال از اینکه فرجی حاصل شده، نزد اردشیر برگشتم و با دادن این خبر خوش، او را تا پای آمبولانس رساندم. برای خداحافظی در آغوشش کشیدم و با بوسیدن دوبارهاش او را به خدا سپردم. با ختمبهخیر شدن ماجرای اردشیر، خیالم از جانب او راحت شد و به تپه برگشتم.
اردشیر هرگاه با من به جبهه آمده مجروح شده و با احتساب آن ترکشها و مینی که بعدها در دستش منفجر شد، هماکنون هفتاد درصد جانبازی دارد. او سالهای سال است که دردها و ترکشهای بسیاری را با خود حمل میکند و در ازای آن پا و چشم و انگشتان دستش را در جبهه بهجا گذاشته است.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پروژه کشته سازی این بار با لیوان آب آلبالو در مشهد!
شناسایی و دستگیری عوامل اغتشاشات در دانشگاه فردوسی مشهد توسط سازمان اطلاعات سپاه
#بصیرت
#فتنه_گر
#اغتشاشگر
@mahale114