eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
409 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
98 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
صفحه پنچم حجت الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ........................... همان زمانِ شاه، یک نمایش تدارک دیده بود که داستان کشاورزی فقیر را بازگو می‌کرد. کشاورز بقچۀ نان‌خشکی داشت که به چوب بسته بود و همان‌طور که چوب را بر شانه تکیه داده بود به این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت و قصه‌گویی می‌کرد. در همین حین، با دیدن هندوانه‌ای، گمشده‌اش را پیدا می‌کرد و از شدت گرسنگی، هندوانه را با طنز مضحکی می‌خورد. آخرسر هم خان می‌آمد و همین هندوانه را از او می‌گرفت و آیۀ (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ...) خوانده می‌شد. من آن موقع فقط طنزش را می‌دیدم، اما نمایشنامۀ حساب‌شده‌ای داشت و به‌صورت سربسته مردم را به اتحاد علیه ظلم دعوت می‌کرد. بعد از نمایش، به ژاندارمری گزارش داده بودند و عذر متولیان مراسم را خواسته بودند. اما علی مصباح به‌خاطر سن کمش از دست آن‌ها قسر دررفت. انجمن اسلامی ‌در شکل‌گیری شخصیت ما سهم بسزایی داشت. همنشینی با دوستان خوبی که بسیاری از آنان بعدها در زمرۀ شهدا قرار گرفتند، توفیق ایام نوجوانی بود. با پیروزی انقلاب، فعالیت‌های انجمن اسلامی اوج گرفت و انجمن به‌طور علنی در منطقه برنامه برگزار می‌کرد. ما هیچ‌گاه بیکار نبودیم. برگزاری دعای ندبه و کمیل در دیگر روستاها، برپایی کتابخانه، پخش فیلم با دستگاه اختصاصی خودمان، لبیک به فرمان جهاد سازندگی امام و تلاش برای احداث راه و جوی آب و مرمت خانه‌های اهالی روستا، همه از کار‌های انجمن بود. حاج‌محمد طالبیان وقتی از انجمن و جوانان باانگیزۀ آن مطلع شد، ما را به‌شاگردی پذیرفت. او یک معلم نمونه بود. بااینکه سابقۀ درخشانی در مبارزات قبل از انقلاب داشت و به‌عنوان یکی از رهبران گروه انقلابی ابوذر، زندانی و هم‌سلول شدن با مقام معظم رهبری را تجربه کرده بودو پس از پیروزی انقلاب، علاوه‌بر تدریس در مدارس نهاوند، ریاست حزب جمهوری اسلامی ‌نهاوند و سپس شهرداری نهاوند را عهده‌دار بود؛ اما برای جمع ما به‌طور ویژه وقت می‌گذاشت و هر جمعه از نهاوند به برزول می‌آمد تا برنامۀ کوهنوردی جذاب و پرمحتوا را یک‌تنه اجرا کند. هر هفته، پس از جمع شدن بچه‌ها، از برزول، پیاده به‌سمت «زرامین» می‌رفتیم و پس از همراه شدن رضا و علی احمدوند و دیگر بچه‌های فعال این روستا، به کوهِ «گرو» صعود می‌کردیم. روی قله، حاج‌محمد برایمان نهج‌البلاغه و قرآن می‌خواند و با سخنانی زیبا آن را شرح و تفسیر می‌کرد. از همان جمع، شهدای بسیاری پرورش یافتند که می‌توان به یونس سلگی، بهمن احمدوند، مطلب قیصری، محمود شیراوند، مبارک رضایی، حمزه گودرزی، رضا احمدوند و خیرالله رضایی اشاره کرد. ادامه دارد. @mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
صفحه ششم حجت الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) ........................... با شروع انتخابات مجلس، حاج‌محمد نامزد انتخابات شد و همۀ اعضای انجمن مشغول تبلیغات برای او شدیم. روزی جلسه‌‌ای در مسجد برای او تدارک دیدیم و از او دعوت کردیم برای مردم سخنرانی کند. او در سخنان تبلیغاتی خود یک‌به‌یک نامزدها را نام برد و ویژگی‌های مثبت آن‌ها را بیان کرد و خود را در عداد آنان برشمرد. پیرمردی بلند شد و گفت: «آقای طالبیان، شما برای خودتان تبلیغ می‌کنید یا برای دیگران؟» حاجی گفت: «من مسابقه نمی‌دم! وظیفه‌ای دیدم و به این عرصه اومدم. اگر رأی بدید که وظیفۀ من‌و سنگین‌تر کردید. اگر هم رای ندید، باری از روی شونه‌م برداشتید.» حاج‌محمد در انتخابات رأی نیاورد. این در حالی بود که حامیان دیگر کاندیداها تخلفاتی نیز داشتند. ما شدیداً به او اعتراض می‌کردیم که حق خود را بگیرد، اما حاج‌محمد چشم خود را بر روی همه‌چیز بست و از ما نپذیرفت که دوستانش تخلفی کرده باشند. شهید یونس با تمام مشغله‌های انجمن، به نهاوند می‌رفت و کارگری می‌کرد. از وقتی خبردار شدم، برنامۀ هر روزم همراهی با او بود تا کمک‌خرج خانواده باشم. آخرِ روز که کارمان تمام می‌شد، وسایلمان را که کیسه‌ای بیشتر نبود پشت کول می‌انداختیم و به‌سمت روستا راهی می‌شدیم. در بین راه، منافقین بساط پهن کرده بودند و کتاب‌هایشان را می‌فروختند. یونس می‌گفت برویم با آن‌ها بحث کنیم. یونس دیپلمه بود و من کلاس اول راهنمایی. نه چیزی بلد بودم تا در بحث‌ها مشارکت کنم و نه قد بلندی تا اگر دعوا شد کمکش کنم. اما یونس یک‌تنه می‌رفت و بحث می‌کرد. منافقین از ایدئولوژی داس و چکششان می‌گفتند و یونس بی‌وقفه جواب شبهه‌هایشان را می‌داد تا جایی که حرف‌های دیکته‌شده‌شان ته می‌کشید و جوابی برای حرف‌های یونس نمی‌یافتند. هر روز، وقتی می‌دیدند حرفی برای گفتن ندارند شعار می‌دادند، شلوغ می‌کردند و کار به زدوخورد می‌کشید. در این میانه، من نه از مارکسیسم سر درمی‌آوردم، نه از جبر تاریخ. نه می‌فهمیدم دیالکتیک چیست و نه ماتریالیسم آن. من فقط ‌‌هاج‌‌وواج به آن‌ها نگاه می‌کردم! تنها خوبی مناظره این بود که بعد از یک روز کارگری و خستگی، معنای «قیام برای طبقۀ کارگر» را می‌فهمیدم؛ که البته بیشتر به «قیام علیه طبقۀ کارگر» شباهت داشت. ادامه دارد @mahale114
هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
فصل دوم صفحه اول ایثارگران برزول نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) نیروی رزمی-‌تبلیغی لشکر انصارالحسین(ع) استان همدان مصاحبه: مرتضی سمیعی‌نیا؛ کمیل کمالی تدوین: کمیل کمالی: جوانان روستا که از برنامۀ روزانۀ ما خبر داشتند به کمکمان می‌آمدند. آن‌ها با ماشین، دورتر می‌ایستادند تا دعوا شروع شود و جلو بیایند. پس از نجات ما از دست منافقین، ما را با ماشین به خانه می‌رساندند و با این کار مرهمی ‌بر جای کتک‌های آنان می‌گذاشتند. در مدرسه دبیری به‌نام محمود شیراوند، مشوق ما در پیروی از راه انقلاب و تبعیت از امام بود. او که همراه حاج‌محمد طالبیان در مبارزات انقلابی ید طولایی داشت، درس جدیدی برای ما آورده بود که از زبان شیوایش شنیده می‌شد و با حضور او در مسجد و نمازجمعه و پایگاه بسیج، مشق می‌شد. درسی که پایانش شهادت او در جزیرۀ مجنون بود و مردود شدن شاگرد تنبلی چون من. با عضویت در بسیج، به دورۀ آموزشی پانزده‌روزه‌ای رفتم که توسط آقا محمود در سراب گیان برگزار می‌شد. برای اولین بار سلاح m1 و برنو را در دستانم لمس کردم. باتوجه‌به جثۀ کوچکم اسلحه‌ای با این وزن و اندازه در دستانم، بدقواره می‌ایستاد؛ ولی سریع با آن خو گرفتم. در همان ایام، به‌دلیل کمبود نیرو، از زندان نهاوند درخواست نیرو می‌دادند و ما به‌عنوان نگهبان حاضر می‌شدیم. وقتی یکی از زندانیان می‌خواست به دستشویی برود هنگام عزا گرفتن ما بود. هرکدام از آن‌ها دوبرابر ما قد داشت و اسلحۀ بزرگی که در دست ما بود به‌جای اینکه آن‌ها را بترساند بیشتر می‌خنداند. در میانۀ تقویم پر جنب‌وجوش نوجوانی خبری غریب به‌سرعت همه‌جا را پر کرد و برگ جدیدی از زندگی‌ام را ورق زد. شهریور1359 ارتش بعث عراق به خاک ایران تجاوز کرده بود و هموطنان ما به خاک و خون کشیده می‌شدند. در سن سیزده‌سالگی هیچ تصور درستی از جنگ نداشتم و واقعاً نمی‌دانستم جنگ یعنی چه. گمان می‌کردم بعثی‌ها و ایرانی‌ها روبه‌روی هم صف کشیده‌اند و حالا اگر نه با شمشیر، با تفنگ به هم حمله می‌کنند و گلاویز می‌شوند! برادرانم این ‌بار در دفاع مقدس نیز پیش‌قدم بودند. احمد از طریق جهاد استان گیلان به جبهه اعزام شده بود و آنجا مسئولیت داشت. اصرار داشتم مرا به جبهه ببرد، اما او امتناع می‌کرد و اجازه نمی‌داد. بالاخره دست‌به‌دامن مادر شدم تا احمد را راضی کند. احمد وقتی اصرار مادر را دید که کم از اصرار خودم نداشت، راضی شد و بدین ترتیب در سال 1360، به‌همراه احمد عازم جبهۀ سومار شدم. در ابتدا دژبانی با دیدن من، اجازۀ ورود نداد و سن کم مرا بهانه کرد. احمد گفت: «مهمون بچه‌های جهاده. چند روزی بیشتر اینجا نیست.» دژبان به‌اعتبار احمد قبول کرد و زنجیر را انداخت. این چند روز دو ماه طول کشید! کم‌کم با همۀ بچه‌های جهاد عیاق شدم. برایشان چای می‌بردم. غذاها را تقسیم می‌کردم و در جستجوی معنای جنگ همراهشان می‌شدم. آن زمان، برادران جهاد در دل تپه‌ها مشغول احداث جاده بودند. وقتی سروصدای لودر و بولدوزر بلند می‌شد و کامیون‌ها رفت‌وآمد می‌کردند، بارانی از خمپاره بر سر ما باریدن می‌گرفت. به احمد می‌گفتم: «این جنگ که می‌گن کجاست؟ چرا رودررو نمی‌آن بجنگن؟ چرا خمپاره می‌زنن؟» احمد در پاسخ می‌خندید و می‌گفت: «همینه دیگه. این جنگ نامردیه.» اقتضای کار آن‌ها راهسازی و سنگرسازی بود و این آن چیزی نبود که من می‌خواستم. دائم به جانش نق می‌زدم که حداقل مرا ببر جلو، من آمده‌ام بجنگم. او هم می‌گفت: «جبهه همینه! کار ما که کم از جنگیدن نداره.» و دوباره به کارش ادامه می‌داد. بااینکه آنجا مقر جهاد گیلان بود، اما به‌لطف حضور اهالی برزول، فعالیت‌های فرهنگی انجمن اسلامی استمرار داشت و در جای‌جای مقر به چشم می‌خورد. بچه‌ها محمود مصباح را به‌عنوان خطاط آورده بودند و او تمامی تابلو‌ها، دیوار‌ها و حتی کوه‌ها را با خط زیبا و شعر و شعارهای حماسی آراسته بود. در قسمتی از آن مقر، رزمندگان در سنگر‌ها حضور داشتند. من به‌بهانۀ تقسیم کمک‌های مردمی، در سنگرها سرک می‌کشیدم و با بسیجی‌ها گفتگو می‌کردم. در سنگرها بعضاً به نوجوانانی هم‌سن‌وسال خود برمی‌خوردم که کلاه آهنی و سلاح در دست داشتند. برایم سؤال بود آن‌ها چطور به جبهه آمده‌اند؟ وقتی فهمیدم از بسیج اعزام شده‌اند و روند ثبت‌نام چگونه است، با خود گفتم چرا من از طرف بسیج نیایم؟ پس از دو ماه، موعد برگشت فرا رسید و مادر با آغوش گرم خود از من استقبال کرد. پسر ته‌تغاری‌اش حالا از جنگ برگشته بود و به‌قول خودش مرد شده بود. در این بین، استقبال معلم‌ها ویژه بود. خانم محجوب و آقامحمود که از جبهه رفتن من بسیار خوشحال بودند به هر بهانه‌ای مرا مثال می‌زدند و شرمنده می‌کردند ادامه دارد. @mahale114
🔹خروجی‌های حوزه علمیه در دفاع مقدس: ۳ هزار و ۸۹۰ شهید ۳ هزار جانباز ۳۰۰ آزاده ۹۳ شهید روحانی مفقود الاثر ۱۵۶ شهید روحانی ترور ۳۰ شهید مجتهد مسلّم ۷۰ شهید روحانی غواص ۵۶۷ شهید در عملیات کربلای ۵ و به لحاظ جمعیت،۶ برابر دیگر اقشار جامعه، رزمنده، شهید، جانباز و آزاده تقدیم اسلام و میهن کرده است! @mahale114
28.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بابی انتم و امی و نفسی و مالی و اهلی و ولدی... یا اباعبدالله 🙏🌹🌹🌹🌹🌹🙏 توییت استاد خانواده او را بخاطر دین به اسارت بردند. تو به نام دین برای خانواده‌ات تابعیت گرفتی! او جانش را در طبق اخلاص گذاشت تو منافع کشور را فدای جان بی‌ارزشت کردی! او در جای‌جای مسیر در میان مردم چشم در چشم آنها روشنگری می‌کرد حتی برای یک نفر… تو مردم را از پشت شیشه ضد گلوله نگاه می‌کردی! آقای مسئول تو مورد‌ِ سوال خواهی بود در روزی که با آن پیکر بی‌سر مواجه شوی! @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ خاطره عجیب مسئول عملیات تیم حفاظت رهبر انقلاب در زمان ریاست جمهوری از استقرار آیت‌الله خامنه‌ای در نزدیکی حلبچه در خاک عراق! @mahale114
👤 توییت استاد ✍️ اگر می‌خواهید بدانید چه شد که در هشت سال دفاع مقدس پیروز شدیم و حاج‌قاسم‌ها در کدام اتمسفر رشد کردند و یکی از اصلی‌ترین راه‌حل‌های معضلات کنونی کشورمان چیست، این کلیپ را بارها و بارها و بارها ببینید و به فرزندانتان بیاموزید. کتاب 👈 @mahale114
♦️ داستان امضای سرخ 📣 همسر شهيد صالحي مي گويد: عنايت شهيد بعد از شهادت ايشان نيز كم نشده و وي حضور و بر كارهاي ما نظارت دارد و نمونه بارز آن نيز براي دخترم زهرا،اتفاق افتاده است. وي ادامه داد: در روزهاي پايان سال 62 كه خبر شهادت را آوردند و شهيد نيز تشييع و به خاك سپرده شد، فرماندار خوانسار چند روز عزاي عمومي اعلام كرده و ما نيز در مراسمي در اين شهرستان دعوت شديم و دخترم زهرا به خاطر مدرسه، نتوانست ما را همراهي كند. 🔷 وي گفت: دخترم صبح براي اولين بار بعد از شهادت پدرش به مدرسه رفته و همان روز برنامه امتحاني نوبت دوم را به ايشان دادند و گفتند، والدين بايد امضاء كنند. ميرصانعي خاطرنشان كرد: دخترم مي گويد، آن شب با خاطري غمگين و چشماني اشك آلود و با اين فكر كه چه كسي بايد كارنامه مرا امضاء كند به خواب رفتم، ولي پدرم را در خواب ديدم كه مثل هميشه خندان و پر نشاط بود،. بعد از كمي صحبت به من گفت زهرا آن كارنامه مدرسه ات را بياور تا امضاء كنم، گفتم كدام كارنامه؟ گفت: همان كارنامه اي كه امروز در مدرسه به تو دادند. وي به نقل از دختر خود مي گويد: كارنامه را آوردم اما هر خودكاري كه بر مي داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون مي دانستم پدرم با خودكار قرمز امضاء نمي كند.بالاخره يك خودكار آبي پيدا كردم و به پدر دادم و او شروع به نوشتن كرد، فردا صبح كه براي رفتن به مدرسه آماده مي شدم از خواب ديشب چيزي يادم نبود. اما وقتي داشتم وسايل خود را مرتب مي كردم، ناگهان چشمم به آن كارنامه افتاد، باورم نمي شد. اما حقيقت داشت، در ستون ملاحظات كارنامه دست خط پدرم بود كه با رنگ قرمز نوشته بود' اين جانب نظارت دارم سيد مجتبي صالحي' و امضاء كرده بود، ناگهان خواب شب گذشته به يادم آمد. 🔶 همسر شهيد مي گويد: دخترم قصد برملا كردن اين راز را نداشت ولي دوست ايشان در مدرسه فهميده ومساله را به ناظم مدرسه انتقال داده و وضيعت به گونه اي شد كه از دستگاه هاي مختلف آمده و حتي نامه و دستخط را به يكي از كشورهاي اروپايي برده و آزمايش كردند و ديدند دستخط مربوط به شهيد صالحي است. وي افزود: جوهر خودكاري كه با آن نوشته و كارنامه را امضاء كرده نيز با همه خودكارها تفاوت دارد و اين يكي از كرامات و نمونه هاي نظارت شهيدان است. 👌 ميرصانعي اظهار داشت: بعد از مطرح شدن موضوع، آيت الله خزعلي تشريف آوردند و اين دستخط را گرفته و براي تعيين صحت و سقم پيش علماي ديگر بردند، حضرت امام(ره) نيز موضوع را متوجه شده بود، همه هم تاييد كردند واكنون نسخه آن در موزه شهداء در تهران نگهداري مي شود. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسـلام به مو می‌رسه، ولی پاره نمیشه! اسلام به من و شما هم بند نیسـت... شهید والامقام آقا مصطفی کلهری رحمت الله علیه @mahale114
🔺بیستمین یادواره ١٠٠ شهید منطقه مسجد جامع شهر مقدس قم 🔹سخنران: حجت‌الاسلام آقاتهرانی 🔹راوی: رزمنده جانباز دکتر خنجری 🔹مداح: کربلایی محمد جواد احمدی 🕣 جمعه 10 آذر 1402 همزمان با نماز مغرب و عشاء 🕌میعادگاه: قم/55 متری عمار یاسر/کوچه 15/مسجد جامع شهر مقدس قم @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 و تو چه میدانی چیست؟ 🔰سوم دی ماه ۶۵ ساعت ۲۲:۳۰ ، شب عملیات کربلای ۴ است. 🔸 شب غواصان، شب جانبازی صدها گردان ... گردان‌های لشکرهای ۱۴ امام حسین و ۴۱ ثارالله و عاشورا و ۲۷حضرت رسول ... امشب در نهر عرایض و خین خبرهایی است. شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات @mahale114
محله شهیدمحلاتی
مواظب اغتشاش اردیبهشت باشیم...🤲 مواظب باشیم با احساساتی شدن آب به آسیاب دشمن نریزیم و پازل از پیش طر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حافظه تاریخی: یک فیلم قدیمی از پشتیبانی مردم شریف ایران در زمان جنگ تحمیلی/ چه کردن ملت🌹❤️... 《یک‌فیلم زیرخاکی ِعالی دیده نشده》 ‼️مسئولان مملکتی جایگاهشان را مدیون فداکاری و از خودگذشتگی این بزگواران بدانند. این مردان و زنان باشرف که الان خیلی هاشان یا پیر شدن و یا از دنیا رفتن صد برابر این خدمتها؛ خون و جان فرزندان عزیزشان رو در راه این انقلاب و مملکت فدا کردن و این انقلاب اینطوری به دست ما رسیده، قطعا اگر روزی نیاز شود جان ناقابل مان را فدای این خاک و بوم کنیم حتماً دریغ نخواهیم کرد. اما دشمن این راخوب میداند که توان جنگ مستقیم با ما را ندارد بنابراین دنبال آشوب های خیابانی و انتقام گرفتن از مردم شریف و مظلوم مقتدر ایران است، ان شاءالله بزودی نابودی کامل دشمنان اسلام را جشن خواهیم گرفت. مردم ما در سختی های گوناگون زندگی میکنند اما ما وطن فروش و خائن نیستیم. یقینا" هرکس در هر پست و مقامی به این نسل از مردم با دیانت و با غیرت پشت پا بزند ؛ خیر دنیا و آخرت از او ساقط است خدایا هر مقام مسئولی که در خط اسلام و دین و مملکت و ولایت است تایید بفرما و عزت بده! و هر کدامشان که منافقانه در صدد ضربه زدن به دین و فرهنگ و آب و خاک این مملکت هستن روسیاه و نابودشان گردان آمین یا رب العالمین 🤲 ✍️سیدنا ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهتره هر چند وقت یکبار این کلیپ را ببینیم، تا فراموشی به سراغمان نیاید.... ما همه مدیون شهدا هستیم و موظفیم راه شهدا را ادامه دهیم. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇶 نقشۀ متحرک تغییرات مرزی ایران و عراق در جنگ هشت‌ساله ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی دانم در رابطه با این کلیپ متنی بنویسم واقعا شرم دارم...! فقط کم کاری مارا ببخشید 🙏🌹 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محسن رضایی: به بنی‌صدر گفتیم عراق اماده حمله شده، گفت عراق حمله نمی‌کند مگر اینکه شما پاسدارها جنگ درست کنید! 🔺 بنی صدر ۱۰ روز قبل از حمله صدام در شورای دفاع گفت ۱۰ هزار دلار دادم به یک نفر برایم اطلاعات جمع کرده که قرار است ارتش عراق به ایران حمله کند! ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هر آنچه که باید از جنگ خلیج فارس بدانید! 🔹ماجرای کمتر شنیده‌شده ۱۵۰‌ جنگنده پیشرفته‌ای که صدام به ایران داد. 🔹از حمله آمریکا به عراق تا دفن جنگنده‌های عراقی زیر خاک. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مهم‌ترین تصمیم جنگ در جلسه‌ای با حضور آیت‌الله خامنه‌ای 🔹سردار فتح‌الله جعفری - موسس یگان زرهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: 🔹شورای عالی سپاه برای اینکه بتواند نظرات خود را به محضر امام خمینی(ره) برساند و اداره جنگ را به‌شیوه پیشنهادی خود بر عهده بگیرد، نیاز به شخص معتمدی داشت و تصمیم بر این شد که آیت‌الله خامنه‌ای نماینده وقت امام در جنگ را دعوت کنند چون ایشان درک درستی هم از جبهه‌ها داشتند. 🔹در جلسه شورا با آیت‌الله خامنه‌ای، یکی از مهم‌ترین تصمیم‌های جنگ گرفته شد یعنی تغییر استراتژی جنگ و ورود مردم به صحنه نبرد. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعداز اینکه رفسنجانی وتیمش عمدا پشتیبانی جبهه ها را تضعیف می کنند و حتی به کسانی که خودشان توان تولید مهمات و...دارند بودجه نمی دهند و می گویندنساز تا به این بهانه به جنگ پایان دهندو هم نبودقطعه را منوط به برقراری رابطه با آمریکا کنند رفسنجانی مخفیانه به آمریکا پیغام میده که معاون رئیس جمهور امریکا بدون اطلاع با کیک برای تولد ارتباط وبا کلید به عنوان شروع ارتباط و با کلت به عنوان تامین سلاح ما به ایران بیاید تا امام ره در مقابل عمل انجام شده قرار بگیرد و باب مذاکره باز شود قبلش هم که پشتیبانی به جبهه ها ضعیف شده بود و امثال رفیق دوست را که از دیگر کشورها تامین سلاح می کرد را حذف کرده بودند اما امام ره به امریکائیها محل نمی گذارد وبا بی ابروئی برمی گردند برای اینکه خبر درز پیدا نکند و آبروی آمریکا نرود رفسنجانی پخش خبر را ممنوع وپخش کنندگان را تهدید به اعدام می کند اما خبر به خارج درز وآمریکا آبروی ایران را می برد که درخواست ایران بوده خبرنگار خارجی درسوالش داره اشاره می کنه لذا امام ره به رفسنجانی دستور می دهنداصل ماجرا را درنمازه جمعه اعلام کند تا دنیا بداند خواسته ایران نبوده رفسنجانی ناگزیراعلام می کند ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از فتح خرمشهر تفکری که در راس آن هاشمی رفسنجانی بود و همو باعث تکثیر این تفکر شوم ویرانگر جاسوس پرور شد و همو باعث به قدرت رسیدن این تفکر پلید شد که تا کنون دنبال ارتباط با آمریکا هستند به بهانه های مختلف از تامین قطعه و... در حالیکه تفکر امام ره تفکر الهی بود و هست که آمریکا را شیطان بزرگ می داند و اعتقاد داشت که ما می توانیم و حقیقتا هم هرچه بدست آوردیم براساس تفکر امام ره بود چون دشمن از ایجاد رابطه با ما راضی نمی شد تا به تدریج افراد انقلابی حذف و حکومتی در جهت کمک به منافع او و غارت او پدید آید و تفکر امام ره آمریکا را کفر می داند و مذاکره با کفر را ننگ می داند چرا که انتهای رابطه با امریکا این است که به تجاوزات او به سوریه ، عراق ، لبنان و فلسطین نباید کاری داشت و حتی باید تائید و کمک کرد به آنها همان کاری که رفسنجانی می کرد و با جبهه مقاومت مخالف بود تفکر رفسنجانی عمدا بودجه برای جبهه قرار نمی داد ومیرحسین را نخست وزیر می کرد تا به جبهه ها کمک نکند مثل بهزاد نبوی تا به امام دروغ بگویند باید از آمریکا قطعه بخریم حال آنکه خودمانع تولید بودند اگر بهانه قطعه بود پس چرا می گفتند جنگ افزار نسازید ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔴 حدود ٢١۱ سال پیش در زمان فتحعلی شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال ١١٩٢ شمسی (۱۸۱۳ میلادی) کشورهای فعلی: «قفقاز، ارمنستان، گرجستان، داغستان، چچن و اینگوش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین» به مساحت حدود ٢٣٠ هزار کیلومتر مربع از ایران جدا شده و به روسیه تزاری تقدیم گردید. 2⃣ حدود ١٩۶ سال پیش و باز هم در زمان فتحعلی‌شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال ١٢٠٧ شمسی (۱۸۲۸ میلادی)، منطقه‌ی «ایروان، نخجوان و بخش‌هایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع دیگر از ایران جدا شد و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! 3⃣ حدود ١۶۸ سال پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب معاهده ننگین پاریس در سال ١٢٣۵ شمسی (۱۸۵۶ میلادی) مناطق: «هرات و افغانستان و بلوچستان و مکران» به مساحت ٩٧۵/۲۲۵ کیلومتر مربع با فشار انگلیس از ایران جدا شد! 4⃣ حدود ١۵۳ سال پیش و باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین حکمیت «گلد اسمیت» در سال ١٢۵٠ شمسی (۱٨٧١ میلادی)، و باز هم تحت فشار انگلیس مناطقی از: «پاکستان و سیستان» به مساحت ٣۵٠/٠٠٠ کیلومتر مربع از ایران جدا شد! 5⃣ حدود ١۴۳ سال پیش باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب «پیمان آخال» در سال ١٢۶٠ شمسی (۱۸۸١ میلادی) کشورهای فعلی: «ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان» به مساحت ١/٢٢۶/۵٠٠ کیلومترمربع از ایران جدا شده و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! 6⃣ حدود ١٠۵ سال پیش در سال ١٢٩٨ شمسی (١٩١٩ میلادی) در زمان احمد شاه قاجار و دولت وثوق‌الدوله براساس پیمان منطقه‌ای مستشاران انگلیس، جزایر نفت خیز خلیج فارس از جمله کشورهای فعلی: «امارات، قطر، عمان و چند جزیره بسیار ارزشمند دیگر» به مساحت ۴٠۵/٢٨٧ کیلومتر مربع رسماً از ایران جدا شد! 7⃣ حدود ٨۷ سال پیش در سال ۱۳۱۶ شمسی (۱۹۳۷ میلادی) در زمان رضا شاه پهلوی با امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) بخش‌های عظیمی از ایران با دسیسه انگلیس جدا شد؛ از جمله: «ارتفاعات سوق‌الجیشی آرارات» به ترکیه؛ بخش عظیمی از «اروندرود» و اداره کامل آن را به عراق‌؛ و «دشت وسیع نااُمید» به مساحت ۳ هزار کیلومتر به افغانستان بخشیده شد! 8⃣ حدود ۷۰ سال پیش در سال ١٣٣٣ شمسی (١٩۵۴ میلادی) در زمان محمد رضا شاه پهلوی، بندر استراتژیک «فیروزه» در شرق دریای خزر از ایران جدا و به شوروی واگذار گردید! 9⃣ و باز هم در زمان محمدرضا شاه در سال ١٣۵٠ شمسی (١٩٧١ میلادی) با فشار انگلیس، مجمع الجزایر بحرین به مساحت بیش از ٧٠٠ کیلومتر مربع با انبوهی از مخازن نفت و گاز از ایران جدا شد! 👈 و با کمال تأسف باید این حقیقت تلخ را بدانیم که این مقدار تجزیه و جدایی بیش از ٣ میلیون و ۵٠٠ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به واسطه سستی و سستی پادشاهان در کل تاریخ جهان بی‌سابقه است و ایران امروز با مساحت ١/۶۴٨/١٩۵ کیلومتر مربع کمتر از یک سوم مساحت ایران بزرگ دویست سال قبل را دارد! 👊 ، در دوران اخیر ایران پس از هشت سال دفاع مقدس، یک سانتیمتر از خاک کشور عزیزمان را هم از دست ندادیم .. 🇮🇷 پاینده ایران عزیز.. زنده و جاودانه باد یاد شهیدان./ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
record014_1.mp3
20.87M
♨️سخنرانی با موضوع: در عصر ✌️یادواره شهدای دفاع مقدس و گرامیداشت 📌🎤با سخنرانی محمد جوانی 👌با سرعت 2X گوش کنید ➕🎤با مداحی رحمان جعفری ✍مداحی از دقیقه ۷۰شروع می‌شود و مداح عزیز با یک شعر سیاسی و جنجالی، حسابی از خجالت پزشکیان و سفر نیویورک درآمدند! 👌حتما بخش مداحی را گوش کنید ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم هدیه برای خنده و رفع خستگیتان😂 خاطرات جنگ و 😂 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯