هدایت شده از محله شهیدمحلاتی
فصل اول صفحه سوم
#خاطرات_رزمندهٔ_جانباز
حجت الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
برگرفته از کتاب نماز ناتمام
...........................
در خانه، اتاق کوچکی داشتیم که «تنورسوز» نام داشت. مادرم برای طبخ نان و غذا از آن استفاده میکرد. دیوارهایش را تمام، دوده گرفته بود و معلوم نبود دری رو به دشت دارد. از این راه مخفی، از خانه بیرون میزدیم و به مزارع گندم یا خانۀ اقوام پناه میبردیم تا آبها از آسیاب بیفتد. احمد که ناکامی مأموران را در یافتن محل اختفای ما میدانست، عکس کوچک و زیبایی از امام را روبهروی در ورودی، به کمد چسبانده بود تا مأموران را بسوزاند. گرچه فرار فرصت رویارویی را ربوده بود اما همین عکسِ زیبا حامل تمامی پیام ما بود.
حضور مردم برزول در جریان انقلاب و شرکت در تظاهرات، زبانزد مردم منطقه بود و اوصاف آن به قم و تهران رسیده بود. قهوهخانۀ شهسوار نقطۀ شروع راهپیمایی بود. در آنجا بزرگترها جمع میشدند و پس از رصد اخبار انقلاب و ردّوبدل نظرات، به کوچهپسکوچههای برزول میآمدند و ما بههمراه مادرانمان به آنان ملحق میشدیم.
علیرحم سلگی و مسیب فلکی از پایهثابتهای تظاهرات بودند. علیرحم همیشه یک گرز با خود میآورد و مسیب هم شمشیری قدیمی و باشکوه در دست داشت. مردم بهاحترام آنها از این صحنۀ حماسی استفاده کردند و شعاری ساختند که برای همیشه در یاد و خاطر بزرگان ماندگار شد. احسان درویشی برایشان این شعار را چاق میکرد و آنها بلند جواب میدادند: «به گرزکَه علیرحم، به شمشیر مسیب، شاه تو را میکشیم!» بعدها اهالی برزول این شعار را در نهاوند سرمیدادند و جمعیت چندهزار نفری نهاوند، یکصدا این شعار را تکرار میکردند؛ بدون آنکه بدانند علیرحم و مسیب چه کسانی هستند و ماجرای گرز و شمشیر آنان چیست!
مبارزه با شاه و انقلابیگری درسی از جانب برادرانم بود که با شیطنتهای دوران کودکیام پاس میشد. آنها الگوی من بودند و حرفهای انقلابیشان در جانم بذر امید میپاشید. بهدنبال راهی برای سر برآوردن بین سرها، خاک سرد اطرافم را کنار میزدم و چشم به فعالیتهایی گرمابخش داشتم. در مدرسه، وقتی همه دست میزدند و شعار «جاوید شاه» سرمیدادند، من و دوستانم به لری میگفتیم: «جو بید شاه، جو بید شاه!»
عدهای از معلمها خنده بر لبشان سبز میشد، اما بعضی دیگر با عتاب و خطاب میگفتند: «چی گفتی؟!» ظاهر معصومانهای به خود میگرفتم و میگفتم: «آقا همون که بقیه میگن. چه کنم؟ لهجهمون همینه دیگه!» و با این استدلال از دست آنها خلاص میشدم.
یک شب کلاس قرآن داشتیم. با رحمت موسیوند، نیکزاد معافی، علیکوثر معافی و علی سلگی قرآنهایمان را در دست گرفتیم و عازم مسجد شدیم. زمان شاه، خانوادهای در روستا بود که به شاهدوستی شهره بودند. هنگامی که به آن خانه رسیدیم به رفقا گفتم: «شعار بدیم؟»
گفتند: «چی بگیم؟»
گفتم: «اینکه میگم!»
من در کودکی بااینکه التهاب لوزه داشتم و صدایم درنمیآمد، اما در آن لحظه طوری فریاد زدم که سکوت شبانۀ روستا مثل ظرف چینی شکسته شد و خودم متعجب ماندم! با صدای بلند گفتم: «ما این رژیم کثیف پهلوی را نمیخواهیم.»
بقیه هم با تأیید، پشتسرهم گفتند: «صحیح است! صحیح است!»
نمیدانم سروکلۀ ماشین ژاندارمری از کجا پیدا شد. ژاندارمی مثل اجل معلق از ماشین پایین پرید و غریو کشید: «ایست، ایست!» ما هم با شنیدن فرمان او تا توان در بدن داشتیم، دویدیم.
علیکوثر کفشهای پارهای داشت. همین باعث شد از ما عقب بماند و کتک مفصلی از ژاندارمها بخورد. ما به مسجد پناه بردیم و از آنجا صدای جیغ و فریادش را میشنیدیم، بیآنکه کاری از دستمان بربیاید. وقتی از دست سربازها رهایی پیدا کرد و به مسجد رسید، سیاه و کبود بود. پوست دستش بلند شده بود و حتی به قرآن در دستش جسارت کرده بودند. آن شب علیکوثر کتک مرا خورد و من قسر دررفتم؛ اما همینکه زنده ماند، جای شکر داشت.
در کلاسهای قرآن، جریان عبادت پیامبر(ص) در غار حرا یا به کوه طور رفتن حضرت موسی و عباداتی نظیر آن را شنیده بودیم و با کنار هم گذاشتن آنها به این تلقی رسیده بودیم که برای عبادت باید به صحرا رفت و بیرون از روستا به خدا رسید. به همین منظور، هر روز ظهر، برای نماز به بیشهزار میرفتیم. برای این کار، یک جمع هشتنفره داشتیم که متشکل از رحمت موسیوند، علیکوثر معافی، نیکزاد معافی، احسان درویشی، علیمراد موسیوند و برادران سنایی بود. آنقدر از روستا دور میشدیم که جز صدای کلاغها، هیچ صدایی نمیآمد. هر بار یکی جلو میایستاد و نمازجماعت با حالوهوایی عرفانی برگزار میشد. اتفاقاً آنجا گرگ داشت و آدم با کوچکترین صدایی از پشتسر، زهرهترک میشد اما خودمان را دلداری میدادیم و میگفتیم خدا هست و اتفاقی نمیافتد.
ادامه دارد.
#هفته_دفاع_مقدس
#بیاد_شهدا
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
@mahale114
شبنامه 1339 - @mrtahlilgar.mp3
11.1M
🚨#خبر
لیست تهدیدات اسراییل تغییر کرد؛ آمریکا و ایران و فلسطین/ گزارش مهم مرکز مطالعاتی رژیم
شبنامه / مراکز مطالعاتی رژیم صهیونیستی تهدیدات سالانه رژیم را به روز کردند / آمریکا هم به لیست تهدیدات رژیم صهیونیستی اضافه شد / توجه آمریکا دارد از ما به اوکراین و زورآزمایی با چین جلب میشود / این شش رخداد نشانه ی افول ماست و باید آن را بپذیریم / توان هسته ای ایران به اوج تهدید رسیده است / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
زیرنویس شبکه خبر: خرم آباد لرستان لرزید؛ #خبر_فوری @mahale114
تکمیلی
ایسنا به نقل از مدیرکل مدیریت بحران استان لرستان: موضوع لرزش زمین در حال بررسی است اما تاکنون موضوع زلزله محرز نشده است. احتمال وقوع انفجار دور از انتظار نیست
#خبر_فوری
@mahale114
آقای شهیدم مولا #امام_باقر علیهالسلام میفرمایند:
✍️ ثَلاثةٌ مِنْ أفْضَلِ الاَعْمالِ: شِبْعـَةُ جُوْعـَةِ المُسْلِمِ وَ تَنْفيسُ كُرْبَتِهِ وَ تَكْسُو عَوْرَتَهُ؛
💠 سه چيز از برترين اعمال است: سيركردن گرسنگى مسلمان، زدودن غم مسلمان، پوشاندن زشتى و عيب او.
📚مصادقة الأخوان، ص۴۴
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ راههای زندگی انسان
🔻انسان سه راه دارد:
1⃣ راه اول از اندیشه میگذرد؛
این والاترین راه است.
2⃣ راه دوم از تقلید میگذرد؛
این آسانترین راه است.
3⃣ و راه سوم از تجربه میگذرد؛
این تلخترین راه است.
@mahale114
سرفصل های #مقام_محمود۱۰
۱• لزوم شناخت ظهورات یک مقام برای کسب آن
۲• تجلی ظهورات یک مقام = تثبیت مقام
۳• چند راهکار مهم خودمراقبتی از حجابها و حملههای مقدس شیطان در مسیر کسب مقام محمود
استادمحمدشجاعی
@mahale114
4_5915739077059022492.mp3
14.04M
#مقام_محمود ۱۰
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#رهبری | #استاد_شجاعی
※ مسیر فهم مقام محمود تا کسب مقام محمود، از درون زندگی ما می گذرد!
و زندگی پر از فراز و نشیب و خطراتی است که می تواند انسان را از مسیر دور کند.
✘ چه کنیم که خطرات این مسیر، ما را از هدفمان باز ندارد و بسرعت به مقصد برسیم؟
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ عبدالحمید : پیامبر روی خاک و حصیر مینشست...
مولوی بیعمل به چه ماند!؟
به زنبور بی عسل... که فقط وز وز میکند!
#نفوذ
#مولوی_عبدالحمید
@mahale114
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥لحظه دستگیری «ابوبخاری» سرکرده خطرناک داعشی در کرکوک عراق
#منافق
#گونی_سه_خط
#سربازان_گمنام
#گونی_قاره_پیما
@mahale114
نفس بکش4؛ بایستیم بسازیم.mp3
12.08M
📼 مجموعه صوتی نفس بکش
⚜️ قسمت چهارم: بایستیم بسازیم
📻 بایستیم بسازیم:
"صدام حسین دستش را دراز کرده برای اینکه با ما مصالحه کند. ما با او مصالحه نداریم. یک آدمی است که کافر است، یک آدمی است که فاسد است، مفسد است و مفسد را ما نمیتوانیم با او مصالحه کنیم. ما تا آخر با آنها جنگ خواهیم کرد و انشاءالله تعالی، پیروز خواهیم شد."
🔹 ادامه دارد...
♦️ همراه ما باشید
🎙مطرآوا؛ محتوای شنیداری مطرا
🇮🇷|مطرا برای تحقق راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی به میدان آمده است.|🇮🇷
#نفس_بکش
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
#جنگ_تحمیلی
#جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#گام_دوم_انقلاب_اسلامی
@mahale114
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جلسه محرمانۀ گروهکهای برانداز خارج از کشور، تحت رصد اطلاعاتی ایران
#ایران_قوی
#گونی_سه_خط
#گونی_قاره_پیما
@mahale114