#سلام_همسایه
#پندانه
روزت را بیاندیشه سر نکن
«فقر» چیزی است که همه جا سرک میکشد.
فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست. فقر چیزی را نداشتن است، ولی آن چیز پول نیست، طلا و غذا هم نیست.
فقر همان گردوخاکی است که بر کتابهای فروشنرفته یک کتابفروشی مینشیند.
فقر، تیغههای برنده ماشین بازیافت است که روزنامههای برگشتی را خرد میکند.
فقر، کتیبه ۳هزارسالهای است که روی آن یادگاری نوشتهاند!
فقر، پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته میشود.
فقر، شب را «بیغذا» سر کردن نیست، فقر، روز را «بیاندیشه» سر کردن است.
@mahale114
شبنامه 989.mp3
12.53M
#خبر
مهم / پایگاه انگلیسی فاش کرد: مهسا_امینی جنگِ پنهانِ ایران و آمریکا بوده است...
شبنامه / پایگاه انگلیسی: از چند ماه قبل از ماجرای مهسا، اکانتهای آمریکایی بر روی داغ کردن فضا در ایران، پیرامون مسئلهی بانوان کار کردهاند / سنتکام اکانتهایی را در حوزه سایبری ساخته و متمرکز بر ایران کرده است / در ماجرای مهسا امینی برخی از این اکانتها میدان دار بودهاند / پایگاه انگلیسی: این اکانتها حتی کسانی که کوشیدهاند از عوامل خارجی بگویند را متهم به تئوری توطئه کردهاند... /
#آقای_تحلیلگر
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل سوم: صفحه یازدهم: نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل سوم:
صفحه دوازدهم:
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
.....................
هنوز که هنوز است متعجبم چطور در آن لحظه اینهمه فکر و خیال بر من گذشت. تمام اسارت در خیالم پرورش یافت و سررشتۀ آن به دا رسید و دغدغۀ همیشگیاش: «پسرم، از شهادت تو هیچ ترسی ندارم. مجروحیت و جانبازی هم در راه خدا آسونه. اما خدا نکنه اسیر بشی. طاقت اسارت ندارم.»
افکار ازهمگسیختهام با صدای دا آرامش یافت. خودم را در برابر این خواستۀ قلبیاش مسئول دیدم. در بین افسران، یک بعثی شکمگنده متوجه من شده بود و برای اسیر کردنم میآمد. آنقدری نزدیک بود که خوشحالی و خندۀ تحقیرآمیزش را ببینم. اسلحهاش را بهسویم گرفته بود و با تکان دادن آن امرونهی میکرد. با خودم گفتم: حالا که دا ایثار و فداکاریش رو در حق من تموم کرده، نوبت منه که براش یه کاری کنم.
سمت چپ سنگر شیاری نیممتری بود که در یک شیب تند، رو به بالا میرفت. اگر خود را به آنسوی بلندی میرساندم دیگر در امان بودم. مهیای رفتن شدم، طوری که رفتن از سنگر یا رفتن از دنیا برایم فرقی نداشت. سخنم با خود این بود که یا موفق به فرار میشوم یا شهید. از تمام وجودم با صدایی که شاید در عمرم تکرار نشد، اللهاکبر را فریاد زدم. همزمان دستم را به گوشۀ سنگر ستون کردم و بهسرعت خود را در شیار انداختم. طوری که من تکبیر گفتم و بیرون پریدم، افسر فکر کرد نارنجک انداختهام. ترسید و او هم خودش را به عقب پرت کرد و غلتزنان دور شد.
در همین حین، شروع کردم به بالا رفتن از آن شیب تند. زمین را چنگ میانداختم و بالا میرفتم. افسر وقتی دید از انفجار نارنجک خبری نیست بلند شد. با عصبانیت داد زد: «لا تحرك!» سپس هرچه از دهنش میآمد، ردیف کرد و بهسمتم تفنگ گرفت. نمیدانم به بقیه چه گفت، اما هرکه آنجا بود شروع کرد تیراندازی بهسمت من.
من فقط به زمین چنگ میانداختم و در حین بالا رفتن تندتند صلوات میفرستادم. پیرامونم از فرط گلوله گردوخاک شده بود. در بین اینهمه گلوله، انگار سپری از من در برابر تیرها محافظت میکرد. حتی چند تیر به کف پوتین خورد و پایم را داغ کرد، اما زخمی بر من نینداخت.
تا سر تپه دیگر چیزی نمانده بود. از سر کنجکاوی آمدم ببینم کجای معرکهام و پشتسر چه خبر است. همینکه سر چرخاندم، گلولهای نوک بینیام را سوزاند. آنقدر نزدیک بود که تکانم داد و فکر پشتسر را از سرم بیرون کرد. دوباره به جلو خیره شدم و دستوپا زدم. وقتی به بلندی رسیدم انگار دنیا را به من داده باشند، خودم را پرت کردم آنطرف و نفس راحتی کشیدم. دیگر رمقی برایم نمانده بود.
نگاه کردم دیدم حسن بههمراه سه مجروح، دورتر نشسته است. هرکدام ترکشهای ریزودرشتی خورده و زمینگیر بودند. رفتم بالای سرشان با تشر گفتم: «چهکار میکنید شما؟ اومدن. منتظر چی هستید؟»
حسن گفت: «خب اینا مجروح هستن؛ چه کنیم؟»
گفتم: «بلند شید. نگید امامزمان کمک میکنه. بله امامزمان کمک میکنه، اما وقتی راه بیفتیم.»
گفت: «حالا مگه چی شده؟ قضیه چیه؟»
گفتم: «داستانش مفصله. الان فقط تا اسیر نشدیم، بلند شید.»
با همین حرفها مجروحان متقاعد شدند علیرغم درد و سختی مسیر، حرکت کنند. وقتی به مجروحان در بلند شدن کمک کردیم دیدم در دست حسن یک زنبیل پلاستیکی کوچک است. تعجب کردم. در این شرایط که عقب کشیدن خود و مجروحان غنیمت است، حسن این غنیمتی را برای چه دست گرفته؟ پرسیدم: «حسن، این چیه دستت؟»
گفت: «زنبیل سیگاره.»
کفری شدم؛ گفتم: «الان چه وقت سیگاره؟ تو که سیگار نمیکشی. باور کن میآن میگیرنمون.»
آرام گفت: «پیرمردای گردان گناه دارن؛ برای اونا میبرم.»
راست میگفت. در شرایطی که آب بهدرستی به منطقه نمیرسید، سیگار دیگر جای خود داشت. پیرمردها مجبور میشدند چای خشک را بهجای توتون بکشند و معذب بودند. سکوت و نگاه معنادارم را که دید، تیر خلاص را زد و گفت: «گناه دارن؛ بذار من این سیگارها رو براشون ببرم.»
حسن زنبیل بهدست راهی شد. منطقه پر از تپهماهورهای کنار هم بود که تشخیص مسیر را سخت میکرد. تنها دلخوشیمان جادهای خاکی بود که بهسمت عقب میرفت. تن به جاده و پیچوتاب آن در میان ارتفاعات دادیم.
طی عملیات دیشب، مجروحان بسیاری از دشمن در مسیر به جا مانده بود. بهردیف نشسته بودند و از درد ناله میکردند. هیچکدام حالوروز خوشی نداشت و منتظر مرگ یا معجزهای بودند تا از این وضعیت نجات پیدا کنند. همینطور که از کنارشان رد میشدیم حسن از زنبیل پر از سیگارش، سیگار برمیداشت، آتش میکرد و بر لب آنها میگذاشت.
ادامه دارد.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای خنده و شادی رفقا...
این احمق ها را خدا برای خنده و شادی مومنین خلق کرد...
فقط آخرش 🤣🤣🤣
وای خدا چقدر اینا ابلهند
#آشوب
#آشوبگران
#فضای_مجازی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 گفتگو با ایرج قطعی قیامشناس و کنشگر سیاسی پیرامون تفاوت اعتراضات اخیر ایران با اعتراضات و قیامهای گذشته
🔴 ویژه برنامهی دیبیسی فارسی
#نفوذی
#آشوب
#حجاب
#بصیرت
#منافقین
#جنگ_ترکیبی
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا داریوش همایون، وزیر اطلاعات پهلوی از مبارزه با جمهوری اسلامی ایران دست کشید؟
🔹این صحبتهای ۱۵ سال پیش همایون رو باید همه اونهایی فکر میکنند براندازی، بدون تجزیه ایران امکانپذیر میشه ببینند.
#نفوذ
#یهود
#نفوذی
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترور
#شهدا_شرمنده_ایم
@mahale114
19.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 افشاگری خبرنگار مطرح جهان عرب: برخی عناصر ایرانی در پایگاههای آمریکایی خصوصا پایگاه "تنف" در مرزهای عراق، سوریه و اردن برای این روزهای ایران آموزش دیدهاند! پایگاههای آمریکایی و اسرائیلی در بحرین و اربیل نیز در حال نقشآفرینی در هدایت اغتشاشات ایران هستند!
«حسین مرتضی» خبرنگار و تحلیلگر سیاسی:
🔹میخواهم حرفی با جوانان ایرانی بزنم: شما ای جوانان ایرانی آیا آنچه در سوریه و عراق روی داد را ندیدید؟ آیا آنچه در یمن و افغانستان روی میدهد را نمیبینید؟ این کشورها را ویران کردند!
🔹مراقب پروژه سوریهسازی ایران باشید! تاکتیکهایی که امروزه در ایران رخ میدهد دقیقا همان تاکتیکی است که برای سوریه اجرا کردند!
🔹در ابتدای نبرد در سوریه از برخی بازیگران، کارگردانان سینما و همچنین برخی فوتبالیستها بهره بردند، دقیقا همان سناریو در ایران پیاده میشود!
🔹امروز شاهد نبرد رسانهای هستیم؛ عربستان میلیونها دلار در این شبکهها هزینه میکند، شبکه سعودی اینترنشنال نیز نقش تحریف و تحریک دارد و با سازمان اطلاعات آمریکا و محمدبنسلمان در ارتباط است!
#نفوذ
#یهود
#نفوذی
#حجاب
#بهائیت
#فتنه_گر
#شهدای_ترور
#فضای_مجازی
#شهدا_شرمنده_ایم
@mahale114
25.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موزیکویدئو «۳۱۳»
🎙 خواننده و آهنگساز: پویا بیاتی
⭕️ تولید واحد موسیقی مؤسسه مصاف
#مهدویت
#عید_بیعت
#امام_زمانم
#سلام_فرمانده
@mahale114
تحلیل اغتشاشات مهر ۱۴۰۱ .mp3
16.46M
🔉 بشنوید
💠 تحلیل اغتشاشات اخیر
🎙حجت الاسلام محمدرضا پاکباز
🔸یادمان شهید علی هاشمی - اهواز
🔹افتتاحیه طرح معراج -
۱۴۰۱/۰۷/۱۲❗️مبلّغین، معلمین، و همه مجاهدین تبیین، حتماً استماع کنند 🏷 #جمهوری_اسلامی_ایران 🇮🇷 #یهود #نفوذی #حجاب #بصیرت #فتنه_گر #غیرت_دینی #جنگ_ترکیبی #فضای_مجازی #فتنه_فواحش_و_دواعش @mahale114
اول؛ خودمان صبور باشیم .mp3
2.88M
🔉 بشنوید
"چگونه تحت تاثیر جنگ روانی دشمن قرار نگیریم؟"
🔹خودمان صبور باشیم
🎙حجت الاسلام محمدرضا پاکباز
#نفوذی
#جنگ_روانی
#جنگ_ترکیبی
#فضای_مجازی
#دشمن_شناسی
#فتنه_فواحش_و_دواعش
@mahale114
RISMAN8.mp3
9.32M
#دوره_ریسمان
آموزش امربه معروف ونهی ازمنکر این واجب فراموش شده...
توسط استادعلی تقوی
مرکز تخصصی #واجب_فراموش_شده
جلسه هشتم:
#تذکر_لسانی
#تذکر_عملی
#سبک_زندگی
#فرهنگ_دینی
#تربیت_اسلامی
#خانواده_سبک_زندگی
#امربه_معروف_و_نهی_ازمنکر
@mahale114
19.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگن چرا رهبری کاری نمیکنه؟
باید اوضاعو درست کنه دیگه
اما.......
بنظرتون چرا نمیتونن کاری کنن؟
جوابش رو توی کلیپ از زبان استاد تقوی بشنوین..
خدایا من و اعمالم را مانع ظهور قرار نده!....🤲
#واجب_فراموش_شده
#نماز
#قانون
#رهبر_انقلاب
#جمهوری_اسلامی
#قرآن
#اسلام
#حجاب
@mahale114