علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی
تو را از واهمه در قامت عباس میبیند
اگر تیر سهشعبه کرده پیشت عرض اندامی
برایت با غلاف از خاکها گهواره میسازد
ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی
کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست
برایش میبرد با دست خون آلوده پیغامی
🖤قسم به گهواره خالی مقابل چشمان رباب!...
قسم به لحظه نا امیدی عباس!
که دمی دست از حسین بر نخواهیم داشت
نه اینکه حسین بییاور بماند
نه،
که ما دیگر همچون حسین یار و اربابی نخواهیم داشت...
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#حضرت_علی_اصغر
#حب_الحسین_یجمعنا