هدایت شده از نویسندگان حوزوی
☀️ حرکت نرم افزاری تمدن اسلامی با امام رضا(ع)
✍️ سیدجواد محمدزاده
پایههای تمدن اسلامی را پیامبر اکرم (ص) در مدینه پی ریزی کردند و با ساختن هرم انسانی و اشکال حکومتی آن، مسیر سنگلاخ ابوسفیان ها و ابولهب ها را با شق القمر خود به عرش الهی متصل ساختند.
امام رضا (ع) بسترهای نرم افزاری تمدن اسلامی را با هجرت به ایران افتتاح کردند.تمدن یعنی عینیت یافتن یک نظم اجتماعی و مدنی پیشرفته در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی که معارف و اندیشه ها خود تمدن ساز هستند.
1- دومینوی اسلام ناب توحیدی
در دستگاه عریض و طویل هارون و امین و مامون عباسی؛ آنچه گم شده بود؛ توحید و رابطه امامت بود. حدیث سلسله الذهب یک ماراتن نفس گیر برای ساختن اهرام ثلاثه توحید و امامت و معاد بود که با نگارش بیست و چهار هزار نفر آن را به جهان بشریت مخابره کردند و بنیاد تمدن اسلامی با یک جمله ژرف و عمیق بنا نهادند:«كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي«بشروطها و انا من شروطها»
2-دوم. ارائه تصویری جامع از اسلام
یکی از مشکلات جامعه اسلامی چه در آن مقطع و چه سایر مقاطع من جمله الآن، عدم درک صحیح جامعیت اسلام و هماهنگی میان اجزای تعالیم اسلامی است و من معتقدم مجموعه معارف رضوی، جامعیت و انسجام تعالیم مترقی اسلام را به رخ میکشد. این مطلب را باید توجه داشته باشیم که این جامعیت انگاری برای تمدن اسلامی یک نیاز ضروری است و مادام که چنین نگاهی به اسلام شکل نگیرد، نظم روشنی از بطن اسلام متولد نمیشود.
2- مینیاتوری جامع از دین اسلام
یکی از چالش برانگیزترین مسائل دین، انحراف و خرافات است.
کاریکاتوری کردن احکام و عقائد و اخلاقیات دین و دست بردن به اعوجاج و التقاط؛ طعم شیرین و جان بخش را از اسلام مبین می گیرد. مناظرات پدر و اجداد علی بن موسی با اندیشمندان
حضرت رضا (ع) کرسی تدریس و سخنرانی به راه انداخت و با مناظرات علمی و تبیین صحیح؛ غبار از کجی های دین شست. که شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا آورده است.
متن کامل
#امام_رضا
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
♨️ درجهی حرارت معلمی
✍️ سیدجواد محمدزاده
این روزها و ماههای گذشته، بازار جذب معلم داغ داغ است و هر عطاری با دیدن دختر و پسر جویای کار؛ چندین خطبه غرّا و شوق انگیز می خواند و توصیه می کند که بروید معلم شوید و اندر احوالات تعطیلات شب عید و تابستان و آب و هوای آن دم گوش آن جوانک بیکار مثنوی می خوانند.
معلمی از برترین شغلها و در ردیف شغل انبیای الهی است که افتخاری بالاتر از این نیست. ولی تنها نداشتن شغل می تواند ما را رهنمون به این مقام کند؟!
لوازم معلمی
1-عشق و علاقه
یک کارگر برای کندن یک چاه یا راننده کامیون برای راندن ماشین نیاز به علاقه دارد. نویسنده، پزشک و پرستار تا وکیل و مخترع و تولید کننده بدون علاقه نمی تواند قدم از قدم بردارد.
معلم از علاقه بیشتر به عشق نیازمند است و تنها دست و پای نیست که حرکت می کند! جان و قلب او نیز باید بجوشد از چشمه زمزم، بسوزدهمانند شمع برای شاگردان خود که بیش از علاقه به عشق نیازمند است.
2- تفکر و اندیشه
معلم یک بیل و کلنگ برنمی دارد که زمینی را شخم بزند تا کشاورز گندم یا جو یا کلزا در آن بکارد!
مغز و اندیشه انسان در کلاس روی میز است تا حضرت معلم به هر شکلی که دوست دارد آن را بچرخاند، باز کند و در درون آن خزعبلیات بریزد یا علوم الهی یا شبهات منظومه های کفر یا نا امیدی ها یا کرور کرور ابن سیناها و خوارزمی ها و ملاصدراها بپاشادو اندیشه شاگرد را به عرش برساند.
3-سوز و گداز
معلم در کوره دلسوزی باید بسوزد، جزقاله شود، تکه تکه شود، آب شود، نیست گردد، محو شود، تا مدال معلمی بر گردن او بیاویزند.
نمیدانم در مصاحبهها چرا از قانون نیوتن و معادله چند مجهولی و ترکیبات هیدورژن و اکسیژن میپرسند؛ ولی درجه حرارت سوز معلم را اندازه نمیگیرند!
4-شاگردپروری
نشستن و سخن گفتن و مطلب پشت مطلب، دادههای مختلف، معلومات نامتناهی و شاگرد را یک هارد و فلش و رباط دیدن از معلمی به دور است. با شاگرد باید زندگی کرد و راه رفت و غذا خورد و خندید و گریه کرد و آن را پروراند.
#تربیت
#فرهنگیان
#آموزش_و_پروش
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
از کریمان سنگ میخواهیم ما , زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم,چون در زدن مال من است
دست سائلها فقط تا حلقه درمیرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم,کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان, ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است,بین طوس وقم
رزق از دو سفره موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دین قم, هم زیر دین مشهدم
گاه به دادم برادر,گاه خواهر میرسد
علی اکبر لطیفیان
https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
🔹کتاب را بخورید!
نمایشگاه کتاب در مصلای تهران، فرصتی مناسب است تا محکی برای من و شما باشد تا ذائقه سنجی کنیم.
🔸کتاب را بعضی ها می خرند و می خوانند و از آن لذت می برند.
🔸چندین جلد گالینگور کتاب را برخی ها برای زیبایی و دکور در بوفه و کتابخانه منزل می خرند و می گذارند.
🔸کتاب های رنگارنگ و خوش نقش، اطلس ها، دائره المعارف ها را گاهی می خرند و از زیبایی آن سرمست می شوند.
🔸گروهی از خردمندان، کتاب را می خرند که خریده باشند.
🔸و انگشت شمار هستند که کتاب را می خرند و می خوانند.
نمایشگاه کتاب یک بازار برای عرضه محصولات نوشتاری است که همه قوانین بازار را دارد. از ویترین و راه های فروش و تخفیف و بازاریابی و مشتری مداری، و تفاوت آن با قابلمه و لباسشویی، کتاب است.
📌کتاب را باید خورد، ریز ریز کرد، لقمه لقمه کرد، سرسفره باید گذاشت تا خانواده با سس خردل میل نمایند.
وقتی کتاب خورده شود، تبدیل به ویتامین و پروتئین می گردد و وارد افکار و اندیشه می شود و حالا رفتار تغییر می کند و جامعه را متحول می سازد.
‼️کتاب خوردنی است.
🌾همه کتاب ها خوردنی نیستند.
سید جواد محمدزاده
#کتاب
#نمایشگاه_کتاب
باز نشر مطلب
https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
💢درب بسته و جذب طلبه!
این روزها حوزه های علمیه، شب و روز ندارند. بندهای پوتین را محکم بسته اند و برای جذب طلبه سعی مشکور به راه انداخته اند!
ابزارهای مدرنیته هم به کمک آمده اند. از نصب بنر، اینستاگرام، شبکه های مجازی و صدا و سیما و مدارس آموزش و پرورش گرفته تا هزار ترفند مزایا و امکانات و خوابگاه و بیمه و تضمین آینده شغلی!
📌درب بسته!
در #تمدن_اسلامی حوزه های علمیه در مرکز شهر و میانه شلوغ ترین و پر رفت و آمد ترین مکان مردم بود؛ بازار.
کنار حرم امام یا امامزاده یا نزدیک مسجد جامع شهر و یا در گذر بازار یک مدرسه علمیه ساخته می شد که درب آن باز بود و مردم برای نماز جماعت، درون حوزه می آمدند. عالم شهر نیز درس مکاسب خود را از حوزه به بازار می کشاند و کاسب ها و متدینین را پای رساله کسب می نشاند.
📌درب بسته!
این روزها درب حوزه های علمیه بسته شده است!
گاهی برخی برای وجوهات به حوزه مراجعه می کنند که این هم به برکت اپلیکیشن های بانکی نیاز به حضور و مراجعه ندارد.
مردم درس اخلاق خود را از آمدن به حوزه می گرفتند که الان درب بسته است و #حوزه علمیه مخصوص طلبه ها است همانند دانشگاه که اگر کارت ورود ارائه ندهید؛ شما را راه نمی دهند!
💠 طعم شیرین
طلبگی یک طعم شیرین دارد و آن هم چشیدنی است.
هزار مثنوی در وصف آن گفتن؛ جان نمی بخشد.
حوزه؛ دانشگاه نیست تا انتخاب واحد کند و مدرک بگیرد و دکتر و مهندس بشود!
حوزه؛ بیمارستان نیست تا درد آپانتیس بگیرد و سراسیمه خودش را به آن برساند!
حوزه؛ آموزشگاه رانندگی نیست که برای گواهینامه خودش را به آب و آتش بزند!
حوزه؛ مدرسه و کلاس نیست تا پدر و مادر مجبور باشند، بچه را مدرسه بفرستند!
🔸حوزه؛ حوزه است.
🔸حوزه؛ طعم دارد و آن هم طعم شیرین طلبگی.
✍️سید جواد محمدزاده
#طلبگی
#حوزه
https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
انتشار مقاله حجت الاسلام و المسلمین محمدزاده در نشریه گلستان مهر
با یادداشت: حرکت نرم افزاری تمدن اسلامی امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
💢درب بسته و جذب طلبه!
✍️ سید جواد محمدزاده
این روزها حوزههای علمیه، شب و روز ندارند. بندهای پوتین را محکم بستهاند و برای جذب طلبه سعی مشکور به راه انداختهاند!
ابزارهای مدرنیته هم به کمک آمدهاند. از نصب بنر، اینستاگرام، شبکههای مجازی و صدا و سیما و مدارس آموزش و پرورش گرفته تا هزار ترفند مزایا و امکانات و خوابگاه و بیمه و تضمین آینده شغلی!
📌درب بسته!
در #تمدن_اسلامی حوزههای علمیه در مرکز شهر و میانه شلوغترین و پر رفت و آمدترین مکان مردم بود؛ بازار.
کنار حرم امام یا امامزاده یا نزدیک مسجد جامع شهر و یا در گذر بازار یک مدرسه علمیه ساخته میشد که درب آن باز بود و مردم برای نماز جماعت، درون حوزه می آمدند. عالم شهر نیز درس مکاسب خود را از حوزه به بازار میکشاند و کاسبها و متدینین را پای رساله کسب مینشاند.
📌درب بسته!
این روزها درب حوزههای علمیه بسته شده است!
گاهی برخی برای وجوهات به حوزه مراجعه میکنند که این هم به برکت اپلیکیشنهای بانکی نیاز به حضور و مراجعه ندارد.
مردم درس اخلاق خود را از آمدن به حوزه میگرفتند که الان درب بسته است و #حوزه علمیه مخصوص طلبهها است همانند دانشگاه که اگر کارت ورود ارائه ندهید؛ شما را راه نمیدهند!
💠 طعم شیرین
طلبگی یک طعم شیرین دارد و آن هم چشیدنی است.
هزار مثنوی در وصف آن گفتن؛ جان نمی بخشد.
حوزه؛ دانشگاه نیست تا انتخاب واحد کند و مدرک بگیرد و دکتر و مهندس بشود!
حوزه؛ بیمارستان نیست تا درد آپانتیس بگیرد و سراسیمه خودش را به آن برساند!
حوزه؛ آموزشگاه رانندگی نیست که برای گواهینامه خودش را به آب و آتش بزند!
حوزه؛ مدرسه و کلاس نیست تا پدر و مادر مجبور باشند، بچه را مدرسه بفرستند!
🔸حوزه؛ حوزه است.
🔸حوزه؛ طعم دارد و آن هم طعم شیرین طلبگی.
#طلبگی
#حوزه_علمیه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
روز تولد
اول خرداد روز تولدم است.
از همون دوران کودکی و خردسالی و نوجوانی و جوانی آرزو داشتم که یکجای دنج گیر بیارم و کلی کتاب دو رو برم بریزم و مطالعه کنم و بنویسم و چند تا رفیق مشتی داشته باشم که همیشه با هم بحث های علمی و تحلیل ها کنیم.
برنامه ما با برنامه خدا خیلی فرق می کند.
در این سال ها از عمر خودم به همین یک خط رسیدم: #خودت_را_به_خدا_بسپار»
همین یک خط تمام تجربه این عمرم است.
تمام
سید جواد محمدزاده تولدت مبارک
https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
💢#سگ و زندگی ایرانیان
«تحلیلی بر فرایند چگونگی و چرایی سگ گردانی»
✍سید جواد محمدزاده
این روزها که پدیده ای به نام #سگ سر سفره زندگی ایران اسلامی پا نهاده است و عضو جدید برخی خانواده های ایرانی شده است و دل و قلوه به جناب سگ می دهند و باهم به هواخوری می روند و زیست جدیدی را در حال راه انداختن هستند؛ چند نکته بیان می کنم:
🔻نکته اول #سگ_سنتی
از گذشته سگ همانند دیگر مخلوقات خداوند نقش خود را می دانست و در نگهبانی و پاسبانی از مکان ها و حراست از دام ها و گله های گوسفندان در مقابل گرگ ها و درندگان؛ یک قهرمان بی نظیر با همان آناتومی دفاعی خود می درخشید. حتی در همراه جوانمردان اصحاب کهف با همان شرح وظیفه نگهبانی خود جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. مورد احترام بود. غذا به او داده می شد. همراه بود اما با همان نفر اولی مواظبت ها و حراست ها و تمام.
🔺نکته دوم #سگ_مدرن
جامعه ماشینی با غول افکن های برج و آپارتمان و شهرنشینی ها با سرعت نور دست به تغییر همه سنت ها و لوازم در گذشته زد. بهم ریخت.ساخت و سازها و شب بیداری ها و فست فودها و پیتزا خوری ها با ماشین گردی را به منوی زندگی خود تزریق کرد. ناخودآگاه جناب #سگ از پست نگهبانی ارتقا پیدا کرد و به مقام عزیز دردانه و لوس و ملوس وارد خانه ها شد! روی مبل نشست! دست در گردن مادر و پدر انداخت و با هم تخمه شکاندند و خندیدند و از یک قلاده به یک نفر تغییر کاربری داد!
🔹نکته سوم چرایی #سگ
جناب مستطاب سگ وقتی دست در دست ما گذاشت و راه رفت و صاحب شناسنامه هویتی شد! هر شخص و گروهی اندر احوالات و چرایی آن مقاله نوشتند و سخنرانی ها کردند!!
▪️بعضی ها نوشتند که #سگ صاحب تخت خواب شد؛ چون زن و شوهر ها بچه ندارند و مشکل در نبود فرزند است. بلندگو ها را روشن کردند و فریاد فرزند آوری را با صدای بلند سر دادند!
▪️برخی ها گفتند که #سگ تنهایی مردان و زنان را پر می کند و این را با اجتماعات کامل کنیم!
▪️گروهی قلم زدند که #سگ نجس است و مساله طهارت و نجاست را مردم نمی دانند. فیلم و انیمیشن ساختند که سگ نجس العین است!
▪️عده ای پوستر و بنر و نشریه زدند اندر مضرتات میکروبی #سگ و ناله سردادند که ای وای سگ حامل بیماری ها و میکروب ها است!
▪️جمعی با راه انداختن ماشین حمل #سگ در محیط های عمومی تلاش کردند تا فرهنگ #سگ گردانی را جمع کنند!
همه این نگاه ها و راه ها در نوع خودش مفید است و گاهی نیز راهگشا می باشد.
🔸نکته چهارم #سگ_سوغات مدرنیته
تمدن غرب در حال گلاویز شدن با تمدن نوین اسلامی است و این همنشینی ایرانی ها در سفر به کشورهای غربی از طریق فضای مجازی و حقیقی و غور کردن در افعال و رفتار اروپایی ها و آمریکایی ها و غربی ها، سوغات #سگ گردانی را وارد بلاد اسلامی ایران کردند.
امپراطوری رسانه ای غرب از چشم خیلی از ما مغفول مانده است. جهان مدرن چنان چشم نواز است که انسان های شرقی مبهوت جلال و جبروت آن گشته اند و از آن #سگ را برگزیده اند!!
مردم ناآگاه نیستند. مساله ما از نوع فقهی و طهارت و نجاست #سگ نیست. نبود فرزند و مشکلات اقتصادی دلیل نمی تواند باشد.
آنچه #سگ را آراسته و در بغل مرد و زن و دختر و پسر ما جا داده است؛ همان تاثیر همنشینی و جلوه سوغاتی تمدن غرب است.
📌نکته پنجم #چگونگی حل #سگ
با این سوغاتی نامیمون جهان غرب چه باید کرد؟!
راه بیان مسائل فقهی و طهارت و نجاست نیست که هیچ جواب نمی دهد.
راه یک کلمه است و آن انسان شناسی الهی است.
انسان در نگاه غربی ها همان کالای بی ارزشی است که با مرگ نابود می شود!
انسان در نگاه اسلام یک خلیفه الله است که می تواند به مقام خلت برسد و همه عالم در تسخیر اوست.
انسان را باید به مخاطب شناساند و نور ولایت الهی را بر قلب تاباند.
https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad