eitaa logo
249 دنبال‌کننده
230 عکس
20 ویدیو
4 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه؛ نویسنده، پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ ارتباط با نویسنده سید جواد محمدزاده: @seyedjmdz
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
💢درب بسته و جذب طلبه! ✍️ سید جواد محمدزاده این روزها حوزه‌های علمیه، شب و روز ندارند. بندهای پوتین را محکم بسته‌اند و برای جذب طلبه سعی مشکور به راه انداخته‌اند! ابزارهای مدرنیته هم به کمک آمده‌اند. از نصب بنر، اینستاگرام، شبکه‌های مجازی و صدا و سیما و مدارس آموزش و پرورش گرفته تا هزار ترفند مزایا و امکانات و خوابگاه و بیمه و تضمین آینده شغلی! 📌درب بسته! در حوزه‌های علمیه در مرکز شهر و میانه شلوغ‌ترین و پر رفت و آمدترین مکان مردم بود؛ بازار. کنار حرم امام یا امامزاده یا نزدیک مسجد جامع شهر و یا در گذر بازار یک مدرسه علمیه ساخته می‌شد که درب آن باز بود و مردم برای نماز جماعت، درون حوزه می آمدند. عالم شهر نیز درس مکاسب خود را از حوزه به بازار می‌کشاند و کاسب‌ها و متدینین را پای رساله کسب می‌نشاند. 📌درب بسته! این روزها درب حوزه‌های علمیه بسته شده است! گاهی برخی برای وجوهات به حوزه مراجعه می‌کنند که این هم به برکت اپلیکیشن‌های بانکی نیاز به حضور و مراجعه ندارد. مردم درس اخلاق خود را از آمدن به حوزه می‌گرفتند که الان درب بسته است و علمیه مخصوص طلبه‌ها است همانند دانشگاه که اگر کارت ورود ارائه ندهید؛ شما را راه نمی‌دهند! 💠 طعم شیرین طلبگی یک طعم شیرین دارد و آن هم چشیدنی است. هزار مثنوی در وصف آن گفتن؛ جان نمی بخشد. حوزه؛ دانشگاه نیست تا انتخاب واحد کند و مدرک بگیرد و دکتر و مهندس بشود! حوزه؛ بیمارستان نیست تا درد آپانتیس بگیرد و سراسیمه خودش را به آن برساند! حوزه؛ آموزشگاه رانندگی نیست که برای گواهینامه خودش را به آب و آتش بزند! حوزه؛ مدرسه و کلاس نیست تا پدر و مادر مجبور باشند، بچه را مدرسه بفرستند! 🔸حوزه؛ حوزه است. 🔸حوزه؛ طعم دارد و آن هم طعم شیرین طلبگی. @HOWZAVIAN
روز تولد اول خرداد روز تولدم است. از همون دوران کودکی و خردسالی و نوجوانی و جوانی آرزو داشتم که یکجای دنج گیر بیارم و کلی کتاب دو رو برم بریزم و مطالعه کنم و بنویسم و چند تا رفیق مشتی داشته باشم که همیشه با هم بحث های علمی و تحلیل ها کنیم. برنامه ما با برنامه خدا خیلی فرق می کند. در این سال ها از عمر خودم به همین یک خط رسیدم: » همین یک خط تمام تجربه این عمرم است. تمام سید جواد محمدزاده تولدت مبارک https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
💢 و زندگی ایرانیان «تحلیلی بر فرایند چگونگی و چرایی سگ گردانی» ✍سید جواد محمدزاده این روزها که پدیده ای به نام سر سفره زندگی ایران اسلامی پا نهاده است و عضو جدید برخی خانواده های ایرانی شده است و دل و قلوه به جناب سگ می دهند و باهم به هواخوری می روند و زیست جدیدی را در حال راه انداختن هستند؛ چند نکته بیان می کنم: 🔻نکته اول از گذشته سگ همانند دیگر مخلوقات خداوند نقش خود را می دانست و در نگهبانی و پاسبانی از مکان ها و حراست از دام ها و گله های گوسفندان در مقابل گرگ ها و درندگان؛ یک قهرمان بی نظیر با همان آناتومی دفاعی خود می درخشید. حتی در همراه جوانمردان اصحاب کهف با همان شرح وظیفه نگهبانی خود جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. مورد احترام بود. غذا به او داده می شد. همراه بود اما با همان نفر اولی مواظبت ها و حراست ها و تمام. 🔺نکته دوم جامعه ماشینی با غول افکن های برج و آپارتمان و شهرنشینی ها با سرعت نور دست به تغییر همه سنت ها و لوازم در گذشته زد. بهم ریخت.ساخت و سازها و شب بیداری ها و فست فودها و پیتزا خوری ها با ماشین گردی را به منوی زندگی خود تزریق کرد. ناخودآگاه جناب از پست نگهبانی ارتقا پیدا کرد و به مقام عزیز دردانه و لوس و ملوس وارد خانه ها شد! روی مبل نشست! دست در گردن مادر و پدر انداخت و با هم تخمه شکاندند و خندیدند و از یک قلاده به یک نفر تغییر کاربری داد! 🔹نکته سوم چرایی جناب مستطاب سگ وقتی دست در دست ما گذاشت و راه رفت و صاحب شناسنامه هویتی شد! هر شخص و گروهی اندر احوالات و چرایی آن مقاله نوشتند و سخنرانی ها کردند!! ▪️بعضی ها نوشتند که صاحب تخت خواب شد؛ چون زن و شوهر ها بچه ندارند و مشکل در نبود فرزند است. بلندگو ها را روشن کردند و فریاد فرزند آوری را با صدای بلند سر دادند! ▪️برخی ها گفتند که تنهایی مردان و زنان را پر می کند و این را با اجتماعات کامل کنیم! ▪️گروهی قلم زدند که نجس است و مساله طهارت و نجاست را مردم نمی دانند. فیلم و انیمیشن ساختند که سگ نجس العین است! ▪️عده ای پوستر و بنر و نشریه زدند اندر مضرتات میکروبی و ناله سردادند که ای وای سگ حامل بیماری ها و میکروب ها است! ▪️جمعی با راه انداختن ماشین حمل در محیط های عمومی تلاش کردند تا فرهنگ گردانی را جمع کنند! همه این نگاه ها و راه ها در نوع خودش مفید است و گاهی نیز راهگشا می باشد. 🔸نکته چهارم مدرنیته تمدن غرب در حال گلاویز شدن با تمدن نوین اسلامی است و این همنشینی ایرانی ها در سفر به کشورهای غربی از طریق فضای مجازی و حقیقی و غور کردن در افعال و رفتار اروپایی ها و آمریکایی ها و غربی ها، سوغات گردانی را وارد بلاد اسلامی ایران کردند. امپراطوری رسانه ای غرب از چشم خیلی از ما مغفول مانده است. جهان مدرن چنان چشم نواز است که انسان های شرقی مبهوت جلال و جبروت آن گشته اند و از آن را برگزیده اند!! مردم ناآگاه نیستند. مساله ما از نوع فقهی و طهارت و نجاست نیست. نبود فرزند و مشکلات اقتصادی دلیل نمی تواند باشد. آنچه را آراسته و در بغل مرد و زن و دختر و پسر ما جا داده است؛ همان تاثیر همنشینی و جلوه سوغاتی تمدن غرب است. 📌نکته پنجم حل با این سوغاتی نامیمون جهان غرب چه باید کرد؟! راه بیان مسائل فقهی و طهارت و نجاست نیست که هیچ جواب نمی دهد. راه یک کلمه است و آن انسان شناسی الهی است. انسان در نگاه غربی ها همان کالای بی ارزشی است که با مرگ نابود می شود! انسان در نگاه اسلام یک خلیفه الله است که می تواند به مقام خلت برسد و همه عالم در تسخیر اوست. انسان را باید به مخاطب شناساند و نور ولایت الهی را بر قلب تاباند. https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
💢 و زندگی ایرانیان «تحلیلی بر فرایند چگونگی و چرایی سگ گردانی» ✍سید جواد محمدزاده این روزها که پدیده ای به نام سر سفره زندگی ایران اسلامی پا نهاده است و عضو جدید برخی خانواده های ایرانی شده است و دل و قلوه به جناب سگ می دهند و باهم به هواخوری می روند و زیست جدیدی را در حال راه انداختن هستند؛ چند نکته بیان می کنم: 🔻نکته اول سگ سنتی از گذشته سگ همانند دیگر مخلوقات خداوند نقش خود را می دانست و در نگهبانی و پاسبانی از مکان ها و حراست از دام ها و گله های گوسفندان در مقابل گرگ ها و درندگان؛ یک قهرمان بی نظیر با همان آناتومی دفاعی خود می درخشید. حتی در همراه جوانمردان اصحاب کهف با همان شرح وظیفه نگهبانی خود جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. مورد احترام بود. غذا به او داده می شد. همراه بود اما با همان نفر اولی مواظبت ها و حراست ها و تمام. 🔺نکته دوم سگ مدرن جامعه ماشینی با غول افکن های برج و آپارتمان و شهرنشینی ها با سرعت نور دست به تغییر همه سنت ها و لوازم در گذشته زد. بهم ریخت.ساخت و سازها و شب بیداری ها و فست فودها و پیتزا خوری ها با ماشین گردی را به منوی زندگی خود تزریق کرد. ناخودآگاه جناب سگ از پست نگهبانی ارتقا پیدا کرد و به مقام عزیز دردانه و لوس و ملوس وارد خانه ها شد! روی مبل نشست! دست در گردن مادر و پدر انداخت و با هم تخمه شکاندند و خندیدند و از یک قلاده به یک نفر تغییر کاربری داد! 🔹نکته سوم چرایی سگ جناب مستطاب سگ وقتی دست در دست ما گذاشت و راه رفت و صاحب شناسنامه هویتی شد! هر شخص و گروهی اندر احوالات و چرایی آن مقاله نوشتند و سخنرانی ها کردند!! ▪️بعضی ها نوشتند که سگ صاحب تخت خواب شد؛ چون زن و شوهر ها بچه ندارند و مشکل در نبود فرزند است. بلندگو ها را روشن کردند و فریاد فرزند آوری را با صدای بلند سر دادند! ▪️برخی ها گفتند که سگ تنهایی مردان و زنان را پر می کند و این را با اجتماعات کامل کنیم! ▪️گروهی قلم زدند که سگ نجس است و مساله طهارت و نجاست را مردم نمی دانند. فیلم و انیمیشن ساختند که سگ نجس العین است! ▪️عده ای پوستر و بنر و نشریه زدند اندر مضرتات میکروبی سگ و ناله سردادند که ای وای سگ حامل بیماری ها و میکروب ها است! ▪️جمعی با راه انداختن ماشین حمل سگ در محیط های عمومی تلاش کردند تا فرهنگ سگ گردانی را جمع کنند! همه این نگاه ها و راه ها در نوع خودش مفید است و گاهی نیز راهگشا می باشد. 🔸نکته چهارم سگ سوغات مدرنیته تمدن غرب در حال گلاویز شدن با تمدن نوین اسلامی است و این همنشینی ایرانی ها در سفر به کشورهای غربی از طریق فضای مجازی و حقیقی و غور کردن در افعال و رفتار اروپایی ها و آمریکایی ها و غربی ها، سوغات سگ گردانی را وارد بلاد اسلامی ایران کردند. امپراطوری رسانه ای غرب از چشم خیلی از ما مغفول مانده است. جهان مدرن چنان چشم نواز است که انسان های شرقی مبهوت جلال و جبروت آن گشته اند و از آن سگ را برگزیده اند!! مردم ناآگاه نیستند. مساله ما از نوع فقهی و طهارت و نجاست سگ نیست. نبود فرزند و مشکلات اقتصادی دلیل نمی تواند باشد. آنچه سگ را آراسته و در بغل مرد و زن و دختر و پسر ما جا داده است؛ همان تاثیر همنشینی و جلوه سوغاتی تمدن غرب است. 📌نکته پنجم چگونگی حل سگ با این سوغاتی نامیمون جهان غرب چه باید کرد؟! راه بیان مسائل فقهی و طهارت و نجاست نیست که هیچ جواب نمی دهد. راه یک کلمه است و آن انسان شناسی الهی است. انسان در نگاه غربی ها همان کالای بی ارزشی است که با مرگ نابود می شود! انسان در نگاه اسلام یک خلیفه الله است که می تواند به مقام خلت برسد و همه عالم در تسخیر اوست. انسان را باید به مخاطب شناساند و نور ولایت الهی را بر قلب تاباند. ____________________ 🆔 @howzavian_mazandaran
💥آیا وقت آن نرسیده است؟! «نهضت » 📌این یک خبر نبود ((صف طولانی مردم برای خرید طلا در ۱۳ صفر)) یک بود. حضور مردم در صف های طولانی برای خرید طلا به بهانه خوش یمن بودن آن در 13 ماه صفر در بازار؛ یک قیام بود. 🔗آتشفشان تبلیغ این روزها از گدازه های زمین فضای مجازی می خروشد و ذهن و فکر انسان هارا می تراشد و رفتار اجتماعی از آن می سازد! 🖇منبر و کلاس و وعظ و خطابه یک اصل ازلی و ابدی است که میثاق تبلیغ است و هیچگاه کهنه نمی شود. ولی با ابزار نو و اژدهای هفت سر فضای مجازی باید چه کنیم؟ با این سیل چند دهقان فداکار ساخته ایم؟ 🧷نهضت سواد آموزی را یادتان هست که چگونه همه را خواندن و نوشتن آموخت. حالا در این چهاردیواری گوشی و تبلت و رایانه؛ میلیون ها جوان و مرد و زن به دام افتاده اند! به اندازه قوت بخور و نمیر؛ کنار خانواده می نشینند و بعد دوباره همانند زندان زاویراه سنگ می شکنند! کانال باز می کنند! فیلم دانلود می کنند! چت می کنند! فکر می سازند! رفتار می بافند! لازم است. مبلغ در این فضا نیاز است. ✍سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
اربعینی و یک کلمه چه غوغایی برپا شده است! صدای هل من ناصر ینصرنی حسین بن علی به گوش می رسد! زینب کبری بالای تلّ به نظاره نشسته ایستاده! زمین تاب این همه عاشقی را ندارد! خورشید می تابد! گرمای خود را به اوج رسانده! آغوش گرم باز کرده! جبرئیل امین نازل شد؛ فاخلغ نعلیک را فریاد می زند! چه غوغایی برپا شده است! یعنی حرکت و توقف ممنوع است. ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را از همان خُطوه اول و گام نخست ملائکه می نویسند! بال پهن می کنند. آسمان را ریسه و چراغانی می سازند. برای حرکت من و تو!!! زیارت برگردان همان کلمه توقف_ممنوع است. اربعین یعنی بلند شوید و حرکت کنید. راه بروید. زن و مرد و بچه ها را بیاورید. اربعین یعنی ؛حرکت از امام تا امام! کعبه تا کعبه! حرم تا حرم! نجف تا کربلا! اربعین یعنی حرکت از علم به عشق! از باب العلم امیر المومنین علی علیه السلام تا سید الشهدا حسین بن علی علیه السلام! از محراب عبادت ابوتراب تا دشت خونین و سر جدا نینوا! از چکاچک شمشیر صفین و نهروان تا اسارت آل الله! سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
💠مسموم یک قطره کوچک سم به تنهایی می تواند یک گردان را مسموم کند! یک ته مانده کپکی از غذای؛ برای کشاندن چند خانواده به بیمارستان و مسمومیت کافی است! مسموم!!! 🔸یک حرف مسموم می تواند؛مهر باطلی بر نماز بنشاند! 🔹یک کلمه مسموم؛ چنان گسلی بین زن و شوهر می نشاند که تنها سه طلاقه می تواند مرهمی بر قلب شکسته آنان باشد! ▪تنها یک جمله مسوم؛ دست قاضی را در لابلای پرونده می تواند به حکم اعدام سرازیر کند! 🔸تنها یک نگاه مسموم؛ می تواند؛ دل دخترکی را برباید و سالها او را کنج خانه به اسارت بکشاند! 🔹تنها یک رفاقت مسوم؛ می تواند کارخانه ای را به ورشکستگی برساند و با سر سقوط کند! 🔺انسانهای مسموم کم نیستند! 🔻حرفهای مسموم بی نهایت می تواند باشد! 🟢دلیلش شاید همان حب دنیا و جاه و مال و شهوت طلبی ها باشد! هر چه هست مسموم است. ✅زلالی را باید جُست. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad/1364
🔹سوزن و جوالدوز «تحلیل بر منابر » ✍سید جواد محمدزاده 📌عصر تکنولوژی و فضای مجازی با همه هیمنه و شیفتگی خود، هنوز به پله اول منبر نرسیده است. در این چکاچک غول مدرنیته؛ جایگاه معتبر و مقدس منبر با همان سنت خود در میان مردم، می درخشد و انسان می سازد و جریان راه می اندازد. در این سالها فراز و فرود کم نبوده است! گاهی پای منبرها غلغله و جای سوزن انداختن نیست! و گاهی در خلوتی پایین منبر، سکوت حکفرما بوده است! یک سوزن برداشتم برای خودم تا چند نکته در باب منبر عرض کنم. نکته اول: مسائل کلی معاد، قیامت، گناه، عالم قبر، عدالت، نهج البلاغه، اعجاز قرآن، و هزاران موضوع دیگر که در بهترین حالت از کلیات و مسائل کلان است که صد جلد سخن است. تلسکوپ باید برداشت و موضوع هایی با ابعاد آسمان و زمین را بشکافیم و لقمه لقمه در جان مخاطب بنشانیم. نکته دوم: مخاطب شناسی منبر در محیط بانوان که سرشار از احساس و عواطف هستند با مجلس مردانه متفاوت است. هیات جوانان که شور و حماسه می آفرینند با جلسه دختران آسمان تا زمین فرق دارد. منبر مجلس ختم با مجلس عزا، منبر مدرسه و اداره با مسجد و حسینیه، منبر مسقف یا در محیط باز متفاوت است. شاقول مخاطب شناسی از مهمترین ارکان منبر است. نکته سوم: احساس یا عقل منبر با دو رکن عاطفه و عقل بالا می آید. کلاس درس را نمی توان روی منبر چیدمان کرد. سخنرانی با سایه عقل و استدلال های عمیق فلسفی اگر با روح و جان و احساس مخاطب آغشته نشود؛ ره به جایی نمی برد. نکته چهارم: فراز و فرود یکنواختی در زندگی یا رانندگی عاقبتی جز خواب آلودگی یا آشفتگی ندارد. تغییر لحن و کشاندن افکار به زنجیره صعود و پراندن حواس ها از چالش های یک منبر استاندارد است. نکته پنجم: منبر برای خراب کردن؛ افکار پریشان، دیوار حجاب، رفتار کج و معوج است. منبر برای ساختن؛ مسیر سیر و سلوک، بلند شدن و حرکت، بخشیدن، زندگی امید بخش، است. منبری که جملاتی را کنار هم بگذارد و پاراگراف بسازد و خانه ای را خراب یا آباد نسازد از دایره خارج است. نکته ششم: همراه سازی سخنران وقتی بالای منبر می نشیند؛ متکلم وحده است و تک و تنها سخن می راند و مستمع فقط شنونده است. منبری برای اینکه همه را با خود همراه سازد و ومسیر را تنها نرود، باید با فنون سخنرانی همه پامنبری ها را با خود قدم به قدم همراه سازد. نکته هفتم: پاورقی فرصت محدود در منبر به تنهایی قادر به پاسخ و حل مسئله مستمعمین نیست لذا ارجاع و معرفی چند کتاب در سخنرانی یک پاورقی مناسب برای شوق آفرینی و ایجاد پیوست است. نکته هشتم: اضلاع گاهی منبر بدون گوشه است. داشتن چند ضلع تاریخی، قرآنی، روایی، تمثیل، مسائل روز و جهان می تواند اضلاع خوبی برای یک منبر باشد https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
مهر ماه بوی ماه مهر همه جا را گرفته است و خانواده ها مشغول خرید، کیف و کفش و لوازم التحریر دانش آموزان خود هستند. در این سال ها و دهه ها نظام آموزشی مدارس؛ چه تغییر و رشدی کرده است؟ مشق و نوشتن ده بار از درس تصمیم کبری؛ برداشته شده است! دغدغه معیشت معلمان؛ تر و تازه باقی مانده است! کتاب ها با ویرایش جدید، چند درس و تصویر را به خود اضافه کرده اند! دانش آموز که بهترین فصل زندگی خود را می گذراند این روزها در یک چرخه به گِل نشسته این مدل آموزشی، می آید و می رود. معلم که خود از نخبگان جامعه است با چال کردن خلاقیت خود در بیرون مدرسه به یک رباط شباهت پیدا کرده است. سند تحول آموزش و پرورش نیز همچنان در سند بودن خود ایستاده است و قدم از قدم برنداشته است. البته گاه گاهی همایش و نشست و مجلس از سند سخن می رانند و زینت می باشد. امروزه نظام آموزش و پرورش با نزول حضرت هوش مصنوعی و فضای مجازی؛ هزاران سال نوری با هم فاصله دارند! بوی ماه مهر وزیدن گرفته و داغ چند ساله ما تازه گشت. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
ترفند 📌انبوهی از تجربه های ما در زندگی؛ مهارت ترفندها است. 🔹صداقت و درست کرداری نیاز به هیچ ترفندی ندارد و هر آنچه هست؛ هست و تمام. اینکه ما در شب و روز به ترفندها نیاز پیدا می کنیم و آن ها را بکار می بندیم چند دلیل بیش ندارد: 🔻اول: ساختار انسانی را استحاله کرده ایم و به مکرها و حیله ها آغشته ساخته ایم و برای برون رفت از آن ها نیاز به ترفند ها داریم. 🔻دوم: در مسیر رسیدن به قله ابرحیله ها می خواهیم قرار بگیریم که سخت محتاج جابجایی کوه ترفند ها هستیم! 🔻سوم: عالم را با دو چشم سر می بینمیم و بدون تزویر، راه به جایی نخواهیم داشت لذا دست به دامان جناب ترفند می شویم برای نجات از این سرگردانی و آشوب ها! 🔻چهارم: ترفند مترادف ترفند: تزویر، چاره، حیله، دروغ، شعبده، فریب، مکر، سخن بیهوده، محال سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
وَمَا مُحَمَّدٌ ای محمد خوش آمدی! بر چشم و جان قدم بگذار که چشم انتظار تو بودیم. خورشید از شدت عشق به تو؛ تب کرد و در آتش نور تو روز شد! ماه قهر کرد و شب ها در آسمان سُو سُو می کند به امید انتظار تو! زمین پاهای خود را قطع کرد و ایستاد! آدم و حوا برای آمدن تو، هبوط کرده اند! نوح گریبان چاک داد و به دریا زد! کشتی ساخت! ابراهیم گفت که تو می آییی! ولی از ناباوری مردم به آتش گریخت تا در گلستان نشانی از تو بیابد! موسی نیل را شکافت تا شاید تو را در زیر دریا پیدا کند! عیسی تاب نیاورد و به آسمان خودش را رساند! یونس مامور شد تا دل نهنگ تو را جستجو کند! راستی با ابرهه و آن فیل ها چه کردی؟! خاطرتان هست؟! ای محمد خوش آمدی! تولدت مبارک! حال و روز تو را نمی دانیم. کمی در کتاب خدا و گاهی در تاریخ چیزهایی از تو شنیده ایم. دوست داشتیم روی ماهت را ببینیم. صدایت را بشنویم. یک استکان چای با شما بنوشیم. اگر شد یک سفر حج با شما می رفتیم و رمی جمره می کردیم. حال روز ما چندان تعریفی ندارد. روز را شب و شب را روز می کنیم تا پیری و بازنشتگی و حرف های خاله زنکی هایمان کامل شود! هنوز عقل خیلی از مردم به چشم هایشان است! ای محمد خوش آمدی! انسان ها همان چند دسته ای هستند که گفتید: یا گوشه ای خزیده اند و یواشکی پول و درهم و سکه انبار می کنند و خوشحال از فتح ثروت ها می دانند! یا سجاده و دلقی پهن کرده اند و سبوح و قدوس می خوانند تا آسمان بشکافد و غول چراغ جادو ظاهر شود؟! یا چهار دیواری برای خود ساخته اند که اختیارش با خودشان باشد و آهسته می روند و می آیند تا دنیای آنان ترک برندارد! یا کدو زیاد خورده اند و عقل کل شده اند و هر چه آیه و روایت می خوانی به گوششان نمی رود که نمی رود! آن انسانهایی که تو درست کرده ای هم بی شمار هستند. همانی که نیمه شب بر سجاده می نشینند و روز عبای خدمت بر تن می کنند و نفاق و دورویی را زیر پاهای خود له می کنند. صداقت را بر پیشانی او نقش بسته و هزاران ترفند را را بلد نیست. ای محمد خوش آمدی! ✍️سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
گدایی شیک این روزها اگر گذر شما به خیابان افتاده باشد، شاهد گدایی مدرن هستید. چند جوان گوشه ای از خیابان بساط خوانندگی پهن کرده اند و با یک میکروفون ساده در حال خواندن هستند. مردم هم خیلی مجلسی و شیک پول کلانی هم دم پای این خواننده ها می ریزند! اینکه جناب گدا با اشکال و قیافه کج و معوج دیگر توان بیرون کشاندن پول از جیب مردم را ندارد و گول فیلم بازی کردن را نمی خورند؛ یک قدم رو به جلو است. تمدن غربی دست تک تک سبک های زندگی را گرفته و خانه به خانه و محله به محله و شهر به شهر آمده است و در رفتارها و کنش ها در حال تغییر است. شناخت مبانی اسلامی در کنار آشنایی با غرب، راه برون رفت از مسائل فرهنگی است سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از سفینه
💠 بُت سومین نوشتار ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) کاهن اعظم آمن هوتپ، بُتی را تراشیده و به حراج گذاشته است. چنگیز خان مغول، نمایشگاه بُت های سخنگو راه انداخته است. کانت و هگل و مارکس، بُت های سه بعدی متحرک ساخته اند. ادیسون و گراهام‌بل و داوینچی، بُت های رنگارنگ به بازار فرستاده اند. حراجی شده است. بت آورده اند. بُت هبل، بئت یعوق، بُت لات و عزی! فرعون نمرده است، زنده است! سامری همچنان با گوساله خود؛ بُت فروشی می کند. ابوسفیان و ابولهب؛ نعره می زنندو می تازندو بُت می فروشند. محمد آمد. پیامبر آمد. محمد پیام آورده است. بُت پرستی؛ مدرن شده است! با آسانسور در افکار می نشیند! از پله برقی آدمها بالا می رود! پسرک جوان، ازدواج نمی کند، می گوید؛ با کدام پول؟ با کدام سرمایه؟ دخترک جوان, بله را نمی گوید! می گوید؛ با کدام خانه؟ با کدام مهریه؟ با کدام ماشین به او بله بگویم؟! بُت پرست شده ایم و به پول و خانه و ماشین و سرمایه هویت بخشیده ایم و خدا را در اعماق زمین افکار دفن کرده ایم. بُت پرستی من و شما مبارک باد. کاسب که روزگاری حبیب خدا بود و دست در دست خدا می گذاشت، برای جلب یک عدد مشتری لنگ و لوک، به هزار دروغ متوسل می شود تا کالای بنجل خود را به قیمت گزاف بفروشد و روزی بدست بیاورد! بُت پرست شده ایم و روزی دهنده را مشتری پنداشته ایم و خدا را در پستوی مغازه خود چهار قفله کرده ایم. بُت پرستی من و شما مبارک باد. پرسیده ایم؛ این کار برای من چه سود دارد؟ چه فایده دارد؟ کمک به فقیر کنم چه سودی نصیب من می شود؟ خانه مستمندی را بسازم چه مبلغی به حسابم واریز می شود؟ شام و ناهاری به نیازمندان بدهم چه فایده ای برای آینده من دارد؟ بُت پرست شده ایم و در کوچه و بازار فریاد می زنیم که خدا نمی بیند و کار نیک به دستش نمی رسد! بُت پرستی من و تو مبارک باد. ستون فقرات را تا کمر خم می کنیم. زبان را چرب و نرم می کنیم. چاه چاپلوسی را پر از کلمات و وصف های ریز و درشت نثار رئیس و بالا دست می کنیم تا یک وام و اضافه حقوق و کار نصیب ما شود. بُت پرست شده ایم و آدمیان را از مرز انسان به خدایی رسانده ایم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. اشک می ریزیم، ناله می کنیم، فریاد می زنیم، غصه می خوریم، برای فردای نیامده!! برای آینده ندیده! برای روزهای نرسیده! بُت پرست شده ایم و خدا را در زیر چرخ های افکار ناامیدانه له کرده‌ ایم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. فرزند به دنیا نمی آوریم. همه اقوام و عشیره و استاد و رسانه ها؛ کنار هم جمع می شوند تا یک زوج؛ یک عدد فرزند به بار بنشاند. پدر و مادر با صدای بلند می گویند؛ که گفته آنکه دندان دهد نان دهد!! بُت پرست شده ایم و خالق را خالق نمی دانیم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. بُت پرستی من و تو مبارک باد. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از سفینه
💠صعود! نوشتار دوم ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) بلال حبشی به قله اورست صعود کرد! سلمان فارسی به قله هیمالیا صعود کرد! میثم تمار به قله دماوند صعود کرد! اویس قرنی به قله دنا صعود کرد! مطهری و بهشتی به جام باشگاه های جهان صعود کردند! بالا رفتن از یک کوه، یک قله، یک تله از خاک؛ صعود نیست! سقوط است اگر از قله انسانیت بالا نرفته باشید و در دامنه زمینگیر گشته باشید. رفتن به دانشگاه و نشستن پشت میز و مدرک دکتری کسب کردن؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانی الفبای مسئولیت پذیری و دردمندی انسان را بیاموزید و کشف کنید. لباس عروس به تن کردن و دست شاه داماد را گرفتن و به خانه بخت رفتن؛ صعود نیست! سقوط است اگر زندگی مرد کنار زن؛ آنان را به عرش الهی نزدیکتر نسازد و در همان فرش میخکوب شهوت کند. جرینگ جرینگ سکه ها و شمارش دلار و برج و باروت و ثروت؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانی افسار پول و مال را به دست بگیرید و این اسب سرکش را رام کنید. کسب مدال طلای المپیک و تشویق یک ملت؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانید بینی شیطان رجیم را در روی تشک به خاک بمالید و دست یک یتیم و مستمند را بگیرید. زیارت مکه و طواف و رمی جمره و غار حراء رفتن؛ صعود نیست! سقوط است اگر دل حرم اغیار باشد و اسباب و اثاثیه خدا در میان کوچه و خیابان پهن باشد. صعود؛ بالا رفتن از فریب نیست! صعود؛ زیرکی در گرفتن پست نیست! صعود؛ کلاه بر سر عقل گذاشتن نیست! صعود؛ نشستن و حذف یکی یکی از بازیکنان نیست! صعود؛ رشوه دادن و کار راه انداختن نیست! صعود؛ نان بریدن نیست! صعود؛ همان سقوط است. سقوط از من خودخواهی سقوط از نادانی به آگاهی سقوط از جهل به دانایی سقوط از من به ما سقوط از دره گناه به اقیانوس طهارت سقوط از کویر سنگدلی به دشت محبت سقوط از فرش به عرش سقوط از مرد یا زن به خانواده صعود؛ همان سقوط است. محمد آمد! پیامبر آمد! صعود آورد! انسان برای صعود به قله انسانیت و از آنجا به آسمان توحید الهی به توسل و توکل و تعقل و تلاش نیاز دارد. 🌼سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از سفینه
دغدغه! نوشتار اول ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) آب؟ نان؟ شکم و شهوت؟ لباس و تاج و تخت؟ مبل و سیستم و ماشین؟ سفر و عشق و لب ساحل؟ جنگ و خون و کشتن؟ خانه و ویلا و باغ و مزرعه؟ اسب و بیلیارد و استخر؟ دغدغه انسان چیست؟ دغدغه من و تو؛ کدام است؟ دغدغه در کدام طبقه از افکار ما زندگی می کند؟ انسان با دو گِرم دغدغه، طلا می شود نه با هشتاد کیلو وزن! تفاوت ها در کت و شلوار همرنگ نیست! تفاوت در لباس دغدغه آدمیان است. کباب باشد یا چنجه، آش باشد یا نان خشکیده! چه فرقی می کند, وقتی انسان عاری از دغدغه باشد. سنگ با چوب چه فرقی می کند! کاسه مغز آدم با کاسه بشقاب بلورین چه فرقی می کند اگر سلولهای خاکستری نجوشد و نخروشد و نتراشد و نهراسد و نکوبد و نخواهد! پیام آمد! پیامبر آمد! محمد فرستاده الهی فرود آمد! ؛ بانگ برافراشت! فریاد زد! آی انسان! برایتان دغدغه آورده ام! دغدغه انسانیت دغدغه علم دغدغه سلامت دغدغه امنیت دغدغه رشد دوست دغدغه باز کردن گره از مشکل همسایه دغدغه خالی بودن یخچال پسرک همکلاسی دغدغه ظلم ستیزی دغدغه بی خانمانی آن مرد سیاهپوست آفریقایی دغدغه آوار شدن خانه بر روی مردمان قاره اروپا دغدغه شلیک گلوله رژیم سفاک اسرائیل دغدغه جهیزیه دخترک دانشجو دغدغه درس نخواندن بچه های خیابان بهشت دغدغه ظهور دغدغه دین اسلام ناب محمدی دغدغه تربیت دینی دغدغه عشق و محبت دغدغه نماز شب و اشک و مناجات دغدغه تلاش و کار و تولید دغدغه شهادت و سر سپردن در راه امام پیام آمد! پیامبر آمد! محمد فرستاده الهی فرود آمد! ✍️سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad الله علیه و آله و سلم
فالوور 💢تحلیلی بر بیشترین فالوورها در اینستاگرام 📌اینستاگرام با میلیاردها کاربر فعال، در بروز احساسات و هیجانات، سبک زندگی، ابزار خریدو فروش معاملات و خبررسانی سریع و گسترده و هزاران قابلیت دیگر به یک پلتفرم مهم تبدیل شده است. 🔹بیشترین فالوورها در جهان: 1.کریستیانو رونالدو/۶۲۹ میلیون/فوتبالیست 2..سلینا گومز/ ۴۲۹ میلیون/ خواننده 3. دواین جانسون/ ۳۹۷ میلیون/ بازیگر 🔸در ایران نیز بیشترین فالوورها: 1.حسن ریوندی/ 19.6 میلیون/ کمدین 2.مهناز افشار/ 18.3 میلیون/ بازیگر 3.علی دایی/ 12.4 میلیون/ فوتبالیست 💠تیپ شخصیتی فوتبالیست ها، خواننده ها، بازیگران در صدر هستند. حدیث مفصل از این مجمل را نوشتم ولی پاک کردم تا دوباره من و تو باهم بنویسیم و با نگاه هم تحلیل کنیم. ✍️سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
ایدئولوژی جنگ ✍ سید جواد محمدزاده در زیر بمباران وحشیانه؛ ایدئولوژی رژیم خون ریز اسرائیل پنهان مانده است! خبرگزاری ها، رسانه ها، گزارشگرها، نویسندگان، کاریکاتوریست ها، یکصدا و هماهنگ به جنگ با جسم و کشتن و انهدام یک تانک و قتل عام کودکان مظلوم در غزه و لبنان می پردازند. عدم اکران از ایدئولوژی در افکار جامعه، اجازه باز آفرینی را به غاصبان بیش از تانک و موشک می دهد. استاد شهید مطهری در لابلای اصول فلسفه و روش رئالیسم و در کنار کتاب داستان راستان به جهان بینی و ایدئولوژی بطور مفصل پرداخت و می دانست که تفکر و اندیشه مهم تر از جابجایی کوه ابوقبیس است. دانش آموز را با ناظم و مدیر سر کلاس دست به سینه می نشانیم! دانشجو را با آیین نامه ها و مقررات در دانشکده ها به مقاله و پایان نامه سنجاق می کنیم! طلبه ها را در گرد حوض آب حوزه علمیه به مباحثه و گعده طلبگی رهنمون می سازیم! که اگر ایدئولوژی آن را هر روز آچارکشی کنیم و پای جهان نگری اندیشه قدری آب حیات برسانیم، چرخ نیلوفری به زیر خواهد آمد. أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اَللَّهِ عَلَيْهِ خَصْلَتَيْنِ اَلتَّفَكُّرَ أفضَلُ العِبادَةِ ، إدمانُ التَّفكُّرِ في اللّه ِ ليسَ العِبادَةُ كثرَةَ الصلاةِ و الصومِ ؛ إنّما العِبادَةُ التَّفكُّرُ في أمرِ اللّه ِ فِكرَةُ ساعَةٍ ، خَيرٌ مِن عِبادَةِ سَنةٍ . تَفكُّرُ ساعَةٍ ، خَيرٌ مِن قِيامِ لَيلَةٍ ؟ قالَ : نَعَم . https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
اتاق عمل امروز بعد از مدتها برای دیدن دوست عزیزم جناب دکتر به بیمارستان رفتم. هنوز یک استکان چای نخورده بودم که سر از اتاق عمل درآوردم. عمل جراحی برای برداشتتن یک کیست در بدنم خیلی طول نکشید ولی تمام حس و حال یک عمل جراحی را به من منتقل کرد. از صمیم قلب دعا می کنم که سلامت باشید سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
پاییز مظلوم این رسانه ها با ریختن بمب های چند تنی بر سر نگاه های این نسل نو،فصل بهار را رکوردار زیبایی کرده اند! کرکره قشنگی های زمستان را سال های سال است که پایین کشیده اند و چنان غولی از برف و باران و تگرگ در ذهن ساخته اند که سوز سرمای آن علاقه و عشق را به باد می دهد! تابستان را در آفتاب داغ و فرار از گرما و کمی با طعم تعطیلی مدرسه ها برای بچه ها معنی کرده اند و عطاری ها را با فروش خاکشیر و سکنجبین به خورد مردم در رتبه اول فروش قرار داده اند! چه کسی گفته است فصل پاییز قشنگ است؟ خش خش برگ های زرد و قرمز و نیلگون روی زمین و پهن شدن فرش برگ ها؛ چه زیبایی دارد؟! نم نم باران و چکاچک گنجشک ها و قدم زدن در پاییز هزار رنگ در کدام فیلم جایزه اسکار گرفته است؟! بهار، تابستان، زمستان، زیبا هستند و پاییز زیباتر! پاییز، زمستان، تابستان زیبا هستند و بهار زیباتر! تابستان، پاییز، بهار زیبا هستند و زمستان زیباتر! زمستان، بهار، پاییز زیبا هستند و تابستان زیباتر! مهم تر از زیبایی فصل پاییز، زاویه نگاه است. برای من پاییز زیباترین و لذیذترین فصل شده است که قلبم را در زیر برگ های زرد آن جا گذاشته ام. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
نه تو می مانی نه اندوه  و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود ، قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم ، خواهد رفت   آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند  لحظه ها عریانند به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز نه تو می مانی نه اندوه و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود ، قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت   غصه هم ، خواهد رفت آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریانند به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز   تو به آیینه نه   آیینه به تو ، خیره شده است  تو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندید  و اگر بغض کنی   آه از آیینه دنیا ، که چه ها خواهد کرد گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف بسته های فردا ، همه ای کاش ای کاش   ظرف این لحظه ، ولیکن خالی است ساحت سینه ، پذیرای چه کس خواهد بود  غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز مکن تا خدا ، یک رگ گردن باقی است تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده
میزا کوچک خان جنگلی دلم آرام و قرار ندارد و سرانگشتانم تاب ننوشتن ندارند. کلمات از جلوی چشمانم رژه می روند. از فرط ذوق، خونی در رگهایم نمانده است! می خواهم برای تو بنویسم جناب میرزای بزرگ تاریخ! اما هر چه گشتم و همه واژگان را از صندوقچه دلم جارو کردم، تنها یک کلمه برای میرزای جنگل ها ساختم؛« و آن بلند همت روزگار» سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
روز دانشجو شانزدهم آذرماه مجالی هست تا چند کلامی از حرفهای نگفته را به مدد سرانگشتان طرح کنم. این روزها دانشجوی ما در یک ماراتن پیچیده و هزار رنگ به نام مدرنیته گرفتار شده است و اگر پا را بلند کند یا دستی تکان بدهد و اعلام موجودیت کند؛ انبوه شبهات و گره های ذهنی را بر سر او آوار می کنند! ما دانشگاه را ساختیم. دانشکده ها را یکی پس از دیگری افتتاح کردیم. رشته های مختلف را از مریخ هم شده، آوردیم. در ده کوره ها نیز یک شعبه از دانشگاه زدیم. اساتید هیات علمی را اضافه کردیم. دانشجوهای خارجی در سبد گروها گنجاندیم. کتاب را سری به سری تجدید چاپ کردیم. اما روز به روز رنگ دانشجوی ما پریده تر از قبل شده است! دست لرزان تر! و پا دل نگران تر! و سایه سکوت بلندتر! آنچه دانشجو این روزها ندارد؛ شخصیت استاد شهید مطهری است که تشنگی معارف الهی را به کام دانشجو بنشاند. آنچه دانشجو این ماه ها نیاز دارد؛ شخصیت استاد شهید بهشتی است که دغدغه را همانند آتشفشان در دل دانشجو فواران سازد. آنچه دانشجو این سال ها نیافته است؛ شخصیت نواب صفوی است که حرکت را از عمق هشت ریشتری سر کلاس اخلاق اسلامی به خورد دانشجو بدهد. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
شاهرخ ضرغام بطور اتفاقی امروز در تقویم دیدم که نوشته 17 آذرماه سالروز شهادت شاهرخ ضرغام است. دلم لرزید و تاب نیاوردم. بخشی از زندگی نامه حرّ انقلاب را ورق زدم و انگشت به دهان تصمیم گرفتم چند جمله از این جوانمرد دلاور بنویسم. یک فرهنگ با کمی طعم تکرار سال هاست بر پیکره ما سایه انداخته است و هر سال در ایام دهه فجر و 22 بهمن به دستاوردهای انقلاب پرداخته می شود. همه همت دولتمردان این است که پروژه ها را تا آن زمان افتتاح کنند یا کلنگ بزنند و با چاپ بنر و پوستر و ساخت انیمیشن و موشن گرافی و تیزرها در سطح گسترده به جامعه برسانند که انقلاب اسلامی پیشرفت فراوان داشته است. شاید ساخت پل و جاده و برق و آب و گاز و تلفن و مخابرات و بانک و خانه و دانشگاه و مدرسه و سد و کارخانه و فیبر نوری و هزاران هزار کار دیگر بخش کوچکی از دستاوردهای این انقلاب پر افتخار باشد ولی حقیقت انقلاب همین ها هستند. دستاورد انقلاب ساختن انسان هایی زلال و قوی پنجه و جوانمرد همچون شاهرخ عزیز است. فتح قلب شیخ زکزاکی ها است که نیجریه را کن فیکون کرده است. تربیت شهید سید حسن نصرالله که سینه به سینه و نفس به نفس با جلادان غاصب اسرائیل جنگید. قیام شهید یحیی سنوار است که حتی یک دم و بازدم خود را تلف نکرد و چوب آخر را به قلب دشمن زد. شاهرخ ضرغام یک نمونه است. شهیدان باکری، همت، چمران، بابایی، و حاج قاسم ها چند نمونه اند. 17 آذر ماه روز شهادت شاهرخ ضرغام گرامی باد سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
به تو مدیونم شب وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها برای من یک یاد و نام نیست! تمام منبرها و سخنرانی هایم را مدیون این بانوی بی نظیر هستم. استاد عزیزم در یکی از کلاسها گفت که هر وقت خواستید منبر بروید به خانم ام البنین سلام الله علیها متوسل شوید و این شد که هنوز منبری نرفتم که توسل به این بانوی برافراشته و محکم نداشته باشم. همه را مدیون شما هستم سید جواد محمدزاده
شهید مفتح باسواد و اهل تحقیق و مطالعه، پرکار و سخت کوش بود. سطوح عالی علمی را در حوزه و دانشگاه سپری کرد. اهل تهجد و مراقبت نفس بود.مسجد برای او اولویت داشت. دست نسل نو و جوان را دردانشگاه الهیات گرفت. دبیرستان دین و دانش را افتتاح کرد.جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را فراموش نکرد! سند شش دانگ وحدت حوزه و دانشگاه را به نام خود زد. هزار صفت ارزنده اگر به این شیخ شهید اضافه کنیم کم است! شهید محمد مفتح بیش از همه فهرست صفات، یک ویژگی منحصر به فرد داشت و آن دوستانی همانند شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید قدوسی، شهید سعیدی، شهید ربانی، شهید باهنر و بسیاری از این دوستان کنار او قرار داشتند. دوستی ها بیش از آنکه یک ظرفیت برای مهمانی رفتن و گعده باشد؛ شخصیت انسان را می سازد و رشد می دهد. [[رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : المَرءُ على دِينِ خَلِيلِهِ ، فَليَنظُر أحَدُكُم مَن يُخالِلُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : آدمى بر آيين دوست خود است ؛ پس هر يك از شما مواظب باشد كه با چه كسى دوستى مى كند . عنه صلى الله عليه و آله : اختَبِرُوا الناسَ بأخدانِهِم؛ فإنّما يُخادِنُ الرَّجُلُ مَن يُعجِبُهُ نَحوَهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مردم را با دوستانشان بيازماييد؛ زيرا آدمى با كسى كه از رفتارش خوشش بيايد ، دوستى مى كند .]] سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
📌مادر ✍️سید جواد محمدزاده سوز سرما و ریزش برف با کمی چاشنی کار و اشتغال؛ گرمای مادری را کاسته است. مادری از جابجایی کوه یا ساختن ستون بین آسمان و زمین سخت تر است و طافت فرساتر! برخاستن و تر و خشک کردن طفل و به بارنشاندن پسر و دختر و خون دل خوردن برای مادر شاید راحت و دلنشین باشد ولی ذره ذره مانند قطرات ذوب شده شمع او را به مقام مادری می نشاند اگر خورشید مادری را در آغوش بکشد و بسوزد و بدرخشد. 💠زندگی ماشینی! غذاهای فست فودی! سریال های نودقسمتی! کار ودغدغه پول روی پول گذاشتن! بهم نخوردن وزن و قد و رنگ و نیامدن چین و چروک روی صورت! خرید سورملینا و ظروف تفلن و چدنی!ا اینیستاگرام و ضبط فیلم و عکس از شکوفه ها و پاییز هفت رنگ! مادری را زیر انبوه دست سازهای تکنولوژی مخفی کرده است و طعم مادری را بعد از تولد فرزند با تبلت و گوشی و رایانه به دست بچه نورس دادن مبادله کرده است؟! 🔸مادر بیش از آنکه مادر باشد؛ باید مادری کند. مادری در سرماهای یخبندان دهه های گذشته با همان بخاری هیزمی ها و چای زغالی و تهچین با گرمای فروزنده خود هفت هشت بچه قد و نیم قد را می سوزاند و در کوره مهر مادری تربیت می ساخت و مرد و خانم تحویل می داد. 🔸مادر بیش از آنکه مادر باشد؛ باید مادری کند. 🌹ولادت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز زن مبارک 🌹 https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
رودکی پدر شعر فارسی را شش دانگ به نام جناب رودکی زدند.سبک خراسانی و دیوان اشعار دلیل نیست! اگر از من بپرسند خواهم گفت: رودکی با بریدن کلمه ها از بن رفتار مردم؛ ویترین انسانیت و شرافت را با یک رباعی زنده کرد. رودکی» رباعیات رباعی شماره 34 🔸گر بر سر نفس خود امیری، مردی 🔹بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی 🔹مردی نبود فتاده را پای زدن 🔸گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی ✍سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
🔹پای سجاده الهی آتش بِکش ، آنتی بیوتیک گناهم! الهی آتش بِده ، لبان وایفای ام! الهی آتش بِنام ، رفاقت تن تاکی ام! الهی آتش بِدار ، تفکر یزیدی ام ! الهی آتش فِشان ، اشک های زُورکی ام! الهی آتش فرو کن ، در قلب لپ تاپی ام! الهی آتش ببر، زسر شوریده ام ! الهی آتش بگیر ، ز دل چاک چاکی ام! الهی آتش نهان ، بر توهم دارایی ام ! الهی آتش بِبند ، بر پای حسادتم! الهی آتش بریز ، بر چرخ ناخداییم! الهی آتش ببار ، بر خانه چه کنم چه کنم! الهی آتش بیفزا ، بر هنذفری اورجینالم! الهی آتش نشان ، بر خانه سالمندی ام! الهی آتش به پا ، بر خرمن دانایی ام! الهی آتش بیانداز ، بر نگاه پسری ام! الهی آتش رسان ، بر یخبندان محبتی ام! الهی آتش بنوش ، بر عقل صهیونیستی ام! الهی آتش فشان ، بر دل قندیل بسته ام! الهی آتش به پا ، بر خرمن دانایی ام! الهی آتش بپاش ، بر برنامه ریزی پفکی ام! الهی آتش بیفروز ، بر آسانسور راحتی ام! الهی آتش بکار ، در جنگل دورویی ام! الهی آتش چکان ، در حلقوم بی فریادی ام! الهی آتش بمیران، در قبرستان تک فرزندی ام! الهی آتش بساز ، در آشپزخانه اُوپنی ام! الهی آتش بنه ، درجهنم زیرکی ام! الهی آتش بگو ، با عشق آمده ام! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad