eitaa logo
مهارت‌های خانه داری
1.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
52 فایل
اینجا یک بانوی همه فن حریف شو🤩 👌انواع آموشها:👇👇 پزشکی، آشپزی، سفره آرایی، همسرداری، تربیت فرزند، ایده پردازی و....
مشاهده در ایتا
دانلود
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👑 اومدم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی اومدم صدات کنم تو هم منو صدا کنی... https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑 ⚜️⚜️ ✨✨ ✳️در عهد رسالت پیامبر(ص) چون اين آيه فرود آمد كه: 💥انْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُم لاَِنْفُسِكُمْ وَ اِنْ اَسَأْتُم فَلَها💥 ⬅️اگر كار نيك به جاى آوريد براى خود انجام داده ايد و اگر كار بد انجام بدهيد به خود باز می گردد. ✳️ يكى از ياران رسول خدا نظر به جمال اين معنى انداخت و شب و روز اين آيه را می خواند. يكى از جهودان را بروى حسد آمد و آتش حسد در نهاد او افروخته گشت و گفت: باش تا من اين كار را بر خلق ظاهر كنم. 🍘پس قدرى حَلوا بساخت و زهر در آن تعبيه كرد و بدان مرد داد تا آن را بخورد. 🏝 مرد آن را بستد و به صحرا برون آمد.دو جوان را ديد كه از سفر می آمدند و اثر سفر در ايشان ظاهر گشته، آن صحابى ايشان را گفت: نان و حلوا رغبت داريد؟ گفتند: بلى. مرد نان و حلوا پيش ايشان بنهاد. در حال بخوردند و بيفتادند و بمردند. ♻️آن خبر به مدينه افتاد، او را بگرفتند و پيش پیامبر(ص)آوردند. رسول خدا(ص) از وى پرسيد: ⁉️آن نان و حلوا را از كجا آوردى؟ گفت: فلان زن جهود داده است. آن زن را بطلبيدند، چون بيامد، آن دو جوان را بديد و هر دو پسران او بودند كه به سفر رفته بودند. 👈🏻 زن جهود در دست و پاى رسول خدا(ص) افتاد و گفت: صدق اين مقامت مرا معلوم شد كه من اگر چه بد كردم با خود كردم، و آن به من بازگشت و تحقيق معنى اين آيه بدانستم. 📚چهل داستان از عظمت قرآن https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑 🌷 امام رضا (علیه السلام) : ✍ إذَا نَزَلَتْ بِكُمْ شَدِيدَةٌ فَاسْتَعِينُوا بِنَا عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ☘ هرگاه برای شما پیشامد سختی روی داد، به‌ واسطه ما از خداوند کمک و یاری بجویید. 📗 بحار الأنوار ج 91 ص22 https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑 💠ای خواهر دینی من! دوست دارم وقتی در خیابان راه میروی سنگینی تابوت مرا بر روی شانه های خود حس کنی ... 🌷حجاب خون بهای شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
😢گلایه امام زمان(عج الله) شیعیان من بعد از نماز ، سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی کنند 😢انگار نه انگار که امام زمانشان غایب ! ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
خـدای من ﺑﺮﺍی ﺩﻟـﻢ"ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ"ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻀﻄﺮ تا آرام گیرد این قلب نا آرام خدای من به حضورت به نگاهت به یاریت نیازمندم «اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ» 🌙شبتون امام زمانی⭐️ https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👑 💚اول صبح صلوات خاصه مولا امام رضا علیه السلام همه با هم زمزمه کنیم. ⭕️ ان شاء الله باهمین توسل ولی نعمتمان دستمون در دنیا و آخرت بگیرد. آمین🤲 💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى.....https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑 🌱چهارشنبه است ودلم سمت شما افتاده عطرصحن رضوی کل فضا افتاده... 🌱درو دیوار دلم آینه کاری شده است روی باب الحرَمش نام رضا افتاده... https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031
👑 📚حکایت :امام رضا (ع) و لطفی کریمانه ⭕️ شهید دستغیب (ره) در کتاب داستان ‌های شگفت‌ نقل می ‌کند: حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرّف بودم؛ پیرمردی را - که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ‍ ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت. 🌼وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت: حجره ‌ام در مدرسه خیرات خان است؛ او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به ‌طوری‌که همه‌ روزه می ‌رفتم و او را در کارهایش یاری می‌کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم. 🌸گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرّف می‌ شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق برمی ‌گردم؛ در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ‌ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛ مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی‌ توانستند با من مشرّف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می‌ گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به ‌زحمت می‌ روی؛ البته مورد نظر واقع می ‌شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما. 🌹بعد از خداحافظی به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرّف شدم. پس از زیارت در گوشه ‌ای از حرم نشستم و حالت بی خبری بر من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه ‌السلام به ‌دست مبارکش رقعه ‌هایی به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه‌ ها هم می ‌دادند؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟. 🌼فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛ عرض کردم: این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند. 🌸حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده ‌اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته ‌شده بود: «برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و أنا بن رسول ‌الله صلی الله علیه و آله» 🌹خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت؛ منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله https://eitaa.com/joinchat/2574254496C61a3141031