شب یلدا، در جادهای روستایی دنبال نان بودم. خانم سن و سالدار پشت دخل بقالی اول گفت تموم شده و بعد پرسید معطلی؟
گفتم بله؟
گفت مسافری؟ معطل نونی برای شام؟
گفتم مسافرم.
گفت امروز رفتم برای خونه سنگک خریدم باید وایسی برم از بالا بیارم!
خوش به حال ما که ایرانی هستیم.
#مردم_نازنین
ماهبندان | محمدرضا شهبازی @mahbandan