وقتی تغییر کردم
وقتی واقعن رفتم تو دریای عشقِ اهلبیت و خدا
وقتی دیگه همه ی چرا های بی خودی زندگیم و فراموش کردم
بعدِ ۸ سال اربعین رفتم کربلا!
بعدِ چند سال یه حسِ دیگه ای از حرم حضرت معصومه درک کردم...
💠مَھدآ⁷²¹💠
وقتی تغییر کردم وقتی واقعن رفتم تو دریای عشقِ اهلبیت و خدا وقتی دیگه همه ی چرا های بی خودی زندگیم و
میدونی چی گفتم!
گفتم نگاه کنین من از همه گذشتم که بیام بغلِ شما!
من فقط با شما حالم خوبه...
من فقط با شما خوشحالم...
من فقط با شما زندم!
کربلای من چهار ساعته جور شد!
فک کن داشتم درسم و می خوندم واسه فردا...
ولی فرداش لبه مرز بودم!
اصنننن خبر نداشتم!
این اصن به خوبی من ربط نداره!!
من بخوام کارام و واست ردیف کنم دستِ بد و هم از پشت می بندم
ربط به الانت داره که چقققدر داری می جنگی واسه خدات و اهلبیت!
حالا که جنگیدی و غرق شدی تو دریای عشق به خدات و اهلبیت...
دیگه حتی مشکلات و سختی های تو زندگیت هم واست شیرین میشن...
💠مَھدآ⁷²¹💠
هرکسی غمی دارد در گوشه دلش ، بی تابی و بی قراری دارد اما درد برای چیست ؟ چه می خواهد از از قلب ک
ابنو جدی گفتم!
درد واسه بزرگ شدنه!
من تو زندگیم خیییییلییییی قلبم شکست و اون دردِ منو بزرگ کرد!
فقط بهت می تونم بگم که
اگه رهایی می خوای برو تو بغلِ اهلبیت
اگه رهایی می خوای برو تو دریای عشقِ اهلبیت
اگه رهایی می خوای بجججنگ واسه ساختنِ خودت
اگه رهایی می خوای با نفست بجنگ تا روت مسلط نشه!
💠مَھدآ⁷²¹💠
:)))
من گذشتم!
از همه...
و تنها رفیقام شدن
بهشون اثبات کردم دوسشون دارم
با تغییرم!
با بزرگ شدنم!
با ناشکری نکردنم به خاطر مشکلاتم!
و گفتم...
وقتی یکی بفهمه دوسش داری و اونم دوست داشته باشه همه کار میکنه تا خوشحال باشی حتی با سختی ها و مشکلاتت!