💠مَھدآ⁷²¹💠
کاش منم امروز شاهچراغ بودم 🙂🕊️
یکی از شمال آمده است و دیگری از جنوب، یکی خادم است و یکی زائر، یکی برای شفای بیمارش دخیل بسته و دیگری برای گرفتن شفای مادرش در انتظار رحمت! یکی ۷۰ سال را رد کرده است و یکی تازه اول ۴۰ سال است، یکی کودک و دیگری نوجوان، آن شب در پناهگاه کوچکی همدیگر را در آغوش گرفتند اما آن جوانک از خدا بیخبر بی دین و ایمان دست بردار نبود، انگار مست و دیوانه به این ور و آور سرک میکشید و همه را به رگبار میبست. گلنگدن میکشید و چشم در چشم خون میریخت، هار شده بود و برمیگشت و کار زخمیها را هم تمام میکرد! ساعت حدود یک ربع مانده به ۶ بعد از ظهر پاییزی چهارم آبان که به نظر میرسید حرم خلوتتر از معمول باشد، زوار غرق در حال و هوای معنویشان نماز میگزاردند یا زیارت میکردند، قرآن میخواندند و مناجات میگفتند، باورکردنی نیست که در عرض ۷ دقیقه رعبانگیز خون ۴۰، ۵۰ نفر ریخته شود و ۱۳ خانواده عزادار شوند.
🌙🌾
مراسم تشییع پیکر پاک "شهید آرمان علیوردی"
۸ آبان ماه، ساعت ۱۱،
شهران شمالی، مسجد جامع علی بن ابیطالب(ع)🌱
#شهید_آرمانعلیوردی
💠مَھدآ⁷²¹💠
مراسم تشییع پیکر پاک "شهید آرمان علیوردی" ۸ آبان ماه، ساعت ۱۱، شهران شمالی، مسجد جامع علی بن ابی
به تهرانی ها حسودیم شد آقا..🙂
اونایی کا تهرانید برید حتما:)
💠مَھدآ⁷²¹💠
ما غرق در عاداتِ روزمَرگی ها، داریم عمرمان را می سوزانیم عمری که باید صرف تو می شد...!
چه کنم هستی اما نیستی که به سویت آیم،
پیاده پا را وِل کن آقا، گَر تو خواهی سینهخیز میآیم!
هر صبحِ خویش را با یادِ تو به شب سَر کرده ام،
راستش را خواهی آقا، در این دنیا من دِگر وا داده ام!
این را گفته ام آمدنت خیلی دیر شده!؟
شیعه ات بیش از پیش مظلوم است، وقتش نشده!؟
این بیقراری هایم را ببخش آخر دلم تنگ شده..
این عشقِ تو برایِ من سودایی شده!
آنقدر هر صبحِ جمعه چشم به در ها دوخته ام،
که آقا خود دانی جوانت چِقَدَر پیـر شده..
کار من هر صبحِ جمعه ندبه است و انتظار،
ناله هایم بی جواب است، چه اوضاعی شده!
آنقَدَر بغض در این سینه پاره دارم،
که همه اش مالِ تو است، درد و بلات جمع شده:)
[امام سجاد علیهالسلام میفرماین:
شادمانی و راضی بودن به سخت ترین
مقدرات الهی از عالی ترین مراتبِ ایمان است]
💠مَھدآ⁷²¹💠
[امام سجاد علیهالسلام میفرماین: شادمانی و راضی بودن به سخت ترین مقدرات الهی از عالی ترین مراتبِ ایم
وقتایی که زندگی اون رویِ سختِ خودش رو
نشون میده با خودم میگم خدایا این اون چیزی
بوده که تو، تویِ انشایِ زندگی من نوشتی..
من نوشته های تو رو هر طوری که باشه دوست دارم:))
چه ژانر سخت نوشته باشی چه نه،
من عاشقِ انشایِ تو ام♥️
💠مَھدآ⁷²¹💠
وقتایی که زندگی اون رویِ سختِ خودش رو نشون میده با خودم میگم خدایا این اون چیزی بوده که تو، تویِ انش
خیلی سخته در کنار عاشق بودنش گریه شاید بتونه بهترش کنه ولی...
گریه های الان فقط بلدن بغض بشن تو گلو چرا!؟
بچه ها من دفتر مهدا رو برمیدارم و به رسم همیشه واستون می نویسم ولی دلم می خواد شمام تو بات واسه آقا بنویسین!