چند روزی از بیعت مردم با من سپری شده بود که سُوید بن غفله به منزل ما آمد و دید جز حصیری کوچک ، چیزی در خانه نیست . حیرت زده گفت : ای امیرالمومنین ، بیت المال در دست توست و من در خانه ی تو چیزی نمی بینم جز اثاث لازم خانه . به او گفتم :ای پسر غفله ، فرد خردمند هرگز در خانه ای که باید از آنجا کوچ کند اثاث بسیار نمی چیند ! بلی ، ما خانه ی امنی داریم که بهترین متاع ها و کالاهای خود را به آنجا فرستاده ایم و به زودی خود نیز به بدان جا خواهیم رفت. #علویات #علی_از_زبان_علی #کتاب @mahdam_ir

در جنگ جمل، یکی از یارانم با حسرت آرزو کرد ؛ دوست داشتم برادرم نیز در این صحنه ها حاضر بود و این پیروزی بزرگ را میدید . از وی پرسیدم : آیا دل برادرت با ما بود؟ گفت : آری. به وی بشارت دادم ؛ آری ، او هم در این جنگ با ما بود .بلکه باید بگویم افراد زیادی در این جنگ شریک خواهند بود که هنوز به دنیا نیامده اند... #علی_از_زبان_علی #کتاب #علویات @mahdam_ir

برخی از تذکرات آقا امیرالمومنین قبل از جنگ جمل... #برش_کتاب #علی_از_زبان_علی @mahdam_ir