═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
#حکمت73
1⃣:آیا کلام حضرت به این معناست که " مادران، طلاب ، معلمان و... که بار تربیتی و هدایت دیگران را به عهده دارند تا زمانی که به خودسازی کامل نرسیده اند نباید ورود به عرصه تربیتی داشته باشند؟
#جواب:
اگر کمی دقیقتر به الفاظ حکمتها توجه بفرمایید ، این سوالها راحت پاسخ داده میشود و اصلا پیش نمی آید . چون سخن امیرالمومنین علیه السلام حرف حکیمانه و دقیقی است و آن را باید با دقت بیشتری خواند .
این جا حضرت نفرمودند هرکی میخواهد به تادیب و تربیت دیگران بپردازد ، باید ابتدا خود را کامل تربیت کند بعد ورود به عرصه تربیت دیگران نماید.
🔴دو نکته در این جا حائز اهمیت است :
✅نکته اول: این که ، تربیت تا آخر عمر نهایت ندارد. یعنی نمی توانی بگویی اگر کسی سه سال به تربیت خود پرداخت بعد از به تربیت نیاز ندارد ، یا اینکه بگوییم تربیت به دست آوردن صد صفت خاص است ، و بعد از کسب این صد صفت تربیتش به اتمام رسیده و بعد از آن باید دیگران را تربیت کند .
تربیت یعنی مراقبت از خود برای رشد کردن . رشد و کمال و مراقبت پایان ندارد ، وتا لحظه مرگ هم ادامه دارد . اگر این برداشت بشود پس هیچ کس ، هیچ وقت نباید برای تربیت دیگران اقدام نماید.
✅✅نکته دوم: این که حضرت در این کلام نورانی میفرمایند ، تربیت خود را آغاز کن ، یعنی اگر من میخواهم در هر عرصه ای به تربیت دیگران ورود پیدا کنم باید ابتدا فرآیند تربیت خود را شروع کنم . یعنی حالا که شروع به تربیت خود کرده ام ، به هر مقدار که جلو رفته ام ، دیگران را هم راهنمایی کنم و تربیت نمایم .
بنابراین پدر ، مادر ، معلم ، طلاب و.... بشرط آنکه در آن موضوعی که میخواهند به تربیت دیگران بپردازند ، مسیر تربیت نفس خود را آغاز کرده باشند.
2⃣:در این حکمت آمده، « کسی که خود را رهبر مردم قرارداد،بایدپیش ازآنکه به تعلیم دیگران پردازد ....... »
3⃣:آیا درمورد امربه معروف هم درمورد خانواده وجامعه هم صدق پیدا میکند؟
4⃣:یعنی فرد اول باید بتوان خانوادش رو اصلاح نماید بعد در جامعه امربه معروف نماید؟
#جواب:
موضوع این حکمت الگو، معلم و استاد و راهنمای دیگران شدن است . کسی که در مقامی قرار می گیرد که مردم به او اقتدا می کنند یا از گفتار و کردارش سرمشق می گیرند باید بیش و پیش از تعلیم و تربیت و ارشاد و اصلاح مردم به تادیب و اصلاح خودش بپردازد.
اما داستان امربمعروف کمی متفاوت است در آنجا صرف نیت به اجرای معروف و ترک منکر کافی است تا شخص اجازه امربمعروف و نهی از منکر را داشته باشد حتی حضرت در #نامه31 به امام حسن علیه السلام می نویسند:" و امُر بِالمعروفِ تَکُن مِن اهله یعنی امربمعروف کن تا خودت اهل معروف باشی.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛
#حکمت92
1⃣:منظور حضرت از "برترین علم علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است " چیست ؟
2⃣:میتوان معلمی را که برای تربیت دانش آموزان از سرمایه عمر و وقت خود بهره میبرد را مشمول این حدیث دانست؟
#جواب:
منظور حضرت از این حکمت نورانی ضرورت عمل کردن به علم و دانش است . در واقع حضرت میخواهد ارزش علمی را بیان بفرمایند که دانا و عالم به آن عامل به آن نیز هست .
در #حکمت336 حضرت این گونه میفرمایند :" الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ وَ الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَإِنْ أَجَابَهُ وَ إِلاَّ ارْتَحَلَ عَنْهُ" یعنی " علم و عمل پيوندي نزديك دارند.و كسي كه دانست بايد به آن عمل كند، چرا كه علم، عمل را فراخواند، اگر پاسخش داد مي ماند و گرنه كوچ مي كند"
و در #خطبه239 در توصیف اهل بیت علیهم السلام این گونه میفرمایند :" اهل بيت پيامبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم دين را چنانكه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل كردند، نه آنكه شنيدند و نقل كردند، زيرا راويان دانش بسيار، امّا حفظ كنندگان و عمل كنندگان به آن اندكند"
لذا این حکمت نورانی تاکید مجددی است به ضرورت عمل به علم .
3⃣:با توجه به این حکمت بی ارزش ترین دانش و برترین علم چه نوع دانش وعلمی است؟
#جواب:
مفیدبودن علم از دو جهت قابل بررسی است:
✅ اول: مفید بودنش برای خودصاحب علم
✅✅دوم : مفید بودنش برای مستمع وفراگیرنده علم
ازنظرمفید بودن برای صاحب خود علم
حضرت دراین حکمت میفرمایند آن علمی
واقعاً نافع ومفید است که گوینده وعالمش
آن رابه کار ببندد آنچه که میگویدخودش عمل کند والّا آن علم آنقدر مضر و خطرناک میشود که پیامبر عزیز خدا به ما یاد داد بنشینید دعاکنید بگید خدایا من به توپناه میبرم ازعلمی که نفع نبخشد
«اللهم انی اعوذبک من علم لاینفع»
اماازنظر مفید بودن برای مخاطب در #نامه31 نهج البلاغه علی علیه السلام شاخص علم بدرد بخور و مفید را بیان کرده و در حکمتهایی هم گذشت یک نمونه بالای آن رااینگونه معرفی کرده اینقدرحکمت برای مومن ارزش داردکه هرجا و
ازهرکسی حتی از منافق آن را یاد بگیرید.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#حکمت102
4⃣:ارزشها و معارفی که در ادیان الهی آمده ، فطری بوده و ارسال رسل تنها با هدف یادآوری است . پس چه بر سر قلب و جان انسانها می آید که ارزشهای فطری و انسانی فراموش شده و جایش را به ضد ارزشها می دهد؟
5⃣:حضرت میفرمایند:" روزگاری برمردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چین را و خوششان نیاید جز از بد کار هرزه" این احترام و ...از سراجبار و اکراه و مصلحت اندیشی است یا حقیقی؟ حال آنکه حضرت در حکمت۱۱۳ میفرمایند " بزرگواری چون تقوا نیست"؟
6⃣:آیا مشورت با زنان کار نکوهیده ای است ؟
7⃣:آیا اشاره به زنان ، خردسالان و...نمادین است ، یعنی اشاره به صفات این گروه ها است یا دقیقا منظور خود این گروه ها هستند ؟
#جواب:
🔴اولا اینکه در طول تاریخ غالبا با وجود انبیا عظام سلام الله علیهم اجمعین اکثریت انسان ها راه انحطاط و جهالت و سقوط در درکات را پی می گرفتند نشانه اختیار آنهاست. یعنی به واسطه اینکه نتوانستند ویا نخواستند عقل خودشان را حاکم بر نفس خودشان قرار بدهند جاذبه های ظاهری و فریبنده دنیا با کمک نفس اماره دست به دست هم دادند و انسان ها را از عمل به آنچه که فطرت شان درک میکرد و عقل شان می پذیرفت و حتی با معجزات انبیا نسبت به آن ذهنشان و عقل شان تسلیم میشد محروم میکرد.
🔴نکته دوم اینکه، بالاخره این احترامی که اهل دنیا به خصوص در آخر الزمان طبق این حکمت برای نا اهلان قائل میشوند بر اثر اجبار و اکراه نیست. بر اثر این است که با این گونه افراد سنخیت پیدا میکنند ، یعنی انسان های فاسد هیچ وقت امام عادل را نمی پذیرند. انسانهایی که از نظر شخصی عدالت دارند و از گناه پرهیز دارند هیچ وقت زیر بار حکومت و امامت امام جاعل و فاسق نمی رود. حکایت از این نکته است که در آخر الزمان اینقدر ذائقه انسان ها با گناه و ظلم و جور و فسق و فجور انس میگیرد و سنخیت پیدا می کند که خود به خود کسانی که هم سخ خودشان باشند و در این انحطاط و فساد جلو تر باشند را احترام می کنند. و کسانی که بر خلاف مسیر مورد انتظار و پسند آنها حرکت می کنند را پست می شمرند و غیر قابل احترام.
🔴حضرت در جاهای دیگری از نهج البلاغه مثل #نامه31 هم توصیه می کنند که در امور سخت و خیلی مهم با زن ها مشورت نکنید. جهتش هم روشن است. در خیلی جاها حضرت اشاره کرده اند که زن ها با اینکه از نظر نظری هیچ تفاوتی در فهم مسایل با مرد ها ندارند و علوم عقلی را می توانند به راحتی یاد بگیرند، میتوانند در امور نظری خوب جلو بروند، اما وقتی پای عمل به آنچه که در عالم عقل نظری میفهمند می رسد، به جهت اینکه عاطفه بر آنها حاکم است و محبت بر آنها حاکم است، در تحت تاثیر این عاطفه و محبت، در مرحله عمل به آنچه که می فهمند ضعیفند. یعنی عقل عملی شان ضعیف است. و چون امور همه در حوزه عقل عملی باید تصمیم گیری بشود، توصیه شده با زن ها در امور مهم، پیچیده، حساس و خیلی سنگین مشورت نکنند. و حتی یک جاهایی که توصیه شده اگر مشورت می کنید برعکس نظرشان عمل کنید . این به این معنی است که چون عموما عاطفه بر آنها غالب میشود در عرصه عمل، ممکن است تحت تاثیر عواطف و احساسات برخلاف آنچه که حتی خودشان در حوزه عقل نظری میفهمند نظر بدهند. و این عوارض ناگواری در پی خواهد داشت.
🔴 اما در بخش آخر ، دقیقا اشاره به زن ها و خردسالان است، یعنی زن ها،کودکان و خواجگان ویژگی های روحی و روانی دارند که آن ویژگی ها باعث می شود که نشود به مشورت آن ها به صورت صد درصد اعتماد کرد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
#حکمت147
1⃣چرا یک حاکم اسلامی برای سخن گفتن با یکی از اصحابش به قبرستان کوفه میرود ؟ آن هم بیان اقسام مردم و... مگر شرایط زمانه چگونه بود؟
#جواب:
🔴یک نکته: شرایط و روحیات غالب بر مردم کوفه است که در نهج البلاغه در موارد بسیاری بیان شده است؛ مثلا:
📒√ بدنهای کنار هم اما خواسته های پراکنده(#خطبه29)
📒√ در شعار، سخت ولی در عمل، سست(#خطبه29)
📒√ بهانه جو برای فرار از جهاد (#خطبه29)
📒√ مانند زن بارداری که روزهای آخر بارداری جنین خود را سقط کند...(#خطبه71)
📒√ نسبت دروغگویی به علی زدن
📒√ آرزوی مرگ کردن مولا از دست مردم کوفه (#نامه35 و #خطبه180)
📒√ گرفتارگناه،به سازشکاری همداستان، جوانانشان بداخلاق و پیرانشان گناهکار و عالمشان دو رو و نزدیکانشان سودجو ، کودکان به بزرگترها احترام نمی گذارند و اغنیا دست فقرا را نمی گیرند(#خطبه233)
📒√ عدم اطاعت از امام (#خطبه180)
📒√نه دینی دارند و نه غیرتی(#همان)
📒√مردم بی اصل و ریشه(#خطبه39)
📒√ آنگونه که باطل را می شناسند حق را نمی شناسند!(#خطبه69)
📒√آنگونه که در نابودی حق تلاش می کنند در نابودی باطل تلاش نمی کنند.(#همان)
📒√شایستگی درک سخنان علی را ندارند(#خطبه71)
و....
که نشان می دهد لااقل از اواسط دوران ۴سال و ۵ ماهه حکومت امیرالمومنین ، ذائقه و گفتمان مردم با گفتمان مولا که همان اسلام ناب محمدی باشد، زاویه جدی بلکه تضاد جدی پیدا کرده است.
🔴نکته دوم: این که مطالب #حکمت147 اگرچه آن روز برای ما و بظاهر امور روشن و غیر اسرارآمیزی است اما در روزگاری که معاویه با راهبرد زر و زور و تزویر ، هم فرهنگ عمومی مردم و هم فرهنگ خواص انقلابی را تحت الشعاع سیاست دوبعدی رفاه طلبی و عافیت طلبی قرار داده و در این سیاست تا حدود زیادی کامروا شده است، فهم اینکه حاکم مظلوم جامعه برای بیان چنین مسایلی هم ناگزیر باشد که تقیه گونه رفتار کند، چندان دشوار نخواهد بود.
استمرار این فضا در زمان امام مجتبی کار را بجایی رسانده که حتی یک حدیث فقهی _ در طول ده سال _ از شهادت ایشان تا کربلا_ از امام حسین پرسیده نپرسیده اند!!!
2⃣: با توجه به این که «بهترین قلب ها فراگیرترین آنهاست»، چگونه قلبی فراگیرتر است و قلب دیگری خیر. و برای آنکه قلب ما کاملا یادگیرنده و فراگیر باشد باید چه مقدماتی فراهم کنیم و چگونه آن را تقویت کنیم؟
#جواب:
ابتدا باید حقیقت و جایگاه و اهمیت قلب را شناخت برای این منظور #حکمت108 و #حکمت388 را مطالعه و مورد تامل قرار دهید
سپس باید راه های مدیریت حالات قلب را فراگرفته و پیاده کرد #نامه31 بند ۲ و #خطبه214 بند ۳ و #حکمت312 و #حکمت409 و #حکمت193 را مطالعه بفرمایید.
✳️ما برای تنوع جلسه بخشی از #نامه31 را میخوانیم:
دلت را با اندرزِ نیکو زنده کن!
هوای نفسش رابا بی اعتنایی به حرام بمیران!
جان رابا یقین نیرومند کن وبا نور حکمت روشنایی بخش!وبا یاد مرگ آرام کن و به نابودی از او اعتراف بگیر وبا بررسی تحولات ناگوار دنیا به او آگاهی بخش واز دگرگونی روزگار وزشتی گردش شب وروز او را بترسان !
تاریخ گذشتگان را بر او بنما و آنچه که بر سر پیشینیان آمده است به یادش آور
دردیار وآثار رفتگان گردش کن وبیاندیش که آنها چه کردند؟ از کحا کوچ کرده ودر کجا فرود آمدند؟ ازجمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند گویا زمانی نمیگذرد که تو هم یکی از آنانی!
3⃣: با توجه به این که حضرت خطاب به کمیل میفرمایند مردم 3 دسته هستند، آموزندگان بر راه رستگاری چه کسانی هستند؟ فقط آنهایی هستند که علوم اسلامی کسب می کنند؟ پس افراد دیگری که علوم غیر دینی کسب می کنند شامل پشه های سرگردان هستند؟؟؟
#جواب:
در هر تقسیم بندی یک وجه قسمت هست در این فرمایش وجه قسمت میزان توجه و اهتمام افراد به فراگیری و نشر و عمل به معارف دینی است فارق از اینکه چه رشته تحصیلی چه شغلی و چه موقعیتی دارند. یک پزشک یک راننده و یک کارمند هم موظف است در جستجوی معارف دینی اش باشد.
حالا هر کس با توجه به میزان اهتمامش در این زمینه در یکی از اقسام قرار می گیرد.
4⃣: منظور حضرت از " علم نگهبان توست " چیست؟
#جواب:
با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انحراف و سقوط انسانها جهالت آنهاست لذا علم بواسطه روشن کردن حق و باطل و راه از چاه در حقیقت به نوعی نقش نگهدارنده از خطا را برای ما بازی می کند.
با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انحراف و سقوط انسانها جهالت آنهاست لذا علم بواسطه روشن کردن حق و باطل و راه از چاه در حقیقت به نوعی نقش نگهدارنده از خطا را برای ما بازی می کند.
ازآنجا که یکی از مهمترین دلایل سقوط در چاههای انحراف و ضلالت و گمراهی جهل انسانهاست بنابراین کسی که به علم دسترسی پیدا میکند این علم مانع میشود که او دراین چاله های گمراهی گرفتار شود.
بنابراین علم درحقیقت نقش نگهبان انسان را دارد!
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#حکمت418
1⃣:لطفاً این حکمت را توضیح بفرمایید.
#جواب:
✳️در فرهنگ عرب (مثل فرهنگ اصیل و قدیم ایرانی که متأسفانه در نسل جدید بسیار کم رنگ شده) عشیره و طایفه خیلی اهمیت داشت؛
👈تا جایی که حتی حضرت امیر در #نامه31 نسبت به آن به حضرت مجتبی علیه السلام تذکر می دهند و آن را پشتیبان قوی برای فرد می دانند؛
⚜لذا هر خصلت یا رفتاری را که موجب قوی شدن و پشتیبانی فرد شود، به خویشاوندی تشبیه می کنند.
🔴صفت حلم باعث می شود که وقار و محبوبیت فرد در نظر دیگران بالا برود.
کمتر خطا کند و در برابر خطای دیگران حلیم و بردبار باشد.
💢همین خصلت باعث می شود که افراد فرد حلیم را دوست بدارند و در برابر جاهلان و طعنه زنان از او پشتیبانی کنند.
و به کلامی دیگر:
✅چون داشتن اقوام و عشیره هرچه بزرگتر و پرجمعیت تر باشد، پشتیبان بهتر برای انسان بخصوص عرب آن زمان است.
♨️امام علیه السلام فایده حلم را به فایده ی داشتن عشیره بزرگ تشبیه کرده اند چون انسان حلیم در دل مردم محترم و محبوب میشود.
💯لذا در مواقع نیاز مردم مثل عشیره اش مدافع او می گردند.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#ویژه_نامه_اعتکاف1⃣
💥بسم الله الرّحمن الرّحيم💥
🌙ماه رجب است و ايام اعتكاف. ايام اعتكاف 13، 14 و 15 ماه قمري است كه به آن ايام البيض مي گويند.
✨ايام البيض يعني ايام روشن و سپيد و نوراني، شما در دعاهاي وضو وقتي صورتتان را مي شوئيد؛ عرض مي كنيد: "اللّهم بيّض وجهي يوم التسود فيه ..."، یعنی خدايا در قيامت كه چهره هايي روشن و نوراني مي شوند، چهره ی من را سياه نكن و در روزگاري كه چهره هايي از گناه سياه خواهند شد، صورت و چهره ی من را نوراني و سپيد كن.
⁉️چرا به اين ايام، ايام البيض مي گويند ؟
⬅️چون انسان ها در اين ايام به بركت اعتكاف ، به بركت همنشيني و انس با خدا، تمام كدورت هايي كه در قلب و روح و روان شان شكل مي گيرد را پاك مي كنند.
🕌خصوصاً وقتي سه روز بايد در خانه ی خاص خدا "مسجد" معتكف شوند و از آن مكان خارج نشوند و به خصوص كه در اين سه روز بايد روزه بگيرند، هر سه براي خداست؛ ايام، مكان و روزه براي خداست.
📢فرمود: "الصُوم لي و اَنا اجزي به "، یعنی روزه براي خودِ منِ خدا است و من خودم جزاي روزه دار را مي دهم.
✔️خوب، زمان و مكان و موقعيت، همه چيز فراهم است تا انسان ها به اوج برسند.
❓اما يك سوال: آيا با صِرف روزه دار بودن و در مسجد اقامت كردن و نخوردن و نياشاميدن و جِدال نكردن و از مسجد خارج نشدن، به همه ی بركات ايام البيض و همه ی بركات اعتكاف مي رسيم؟
💢پاسخ: قطعاً خیر. همانطور كه، به صِرف ورود به حرم مُطهر علي ابن موسي الرضا عليهم السلام و حتي خواندن ادعيه و زيارات مأثوره، همه ی زائران به همه ی بركات زيارت نائل نمي شوند.
✳️در همه ی اين مشاهد مشرفه، در همه موقعيت هاي معنوي و تقرّب، يك چيز شرط اصلي شمرده شده و آن عبارت است از: "معرفت".
👈لذا شما مي بينيد در روايات مربوط به زيارت، مثلاً پيرامون زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها، حضرات معصومين فرمودند: "مَن زارها به قم عارفاً به حقها، وَجَب له الجَنه "، كسي كه معصومه سلام الله عليها را در قم زيارت كند، به شرط آنكه معرفت به حق و جايگاه او داشته باشد، بهشت بر او واجب مي شود.
🔴در زيارت امام حسين عليه السلام و امام رضا عليه السلام و ... هم همينطور است.
📖حتي در موقعيت هاي معنوي و مناجات هم به همين شكل است.
✳️شب قدر براي كسي كه معرفت دارد پُربارتر است و اِلّا زير قرآن رفتن و بِكَ يا الله گفتنِ بي معرفت، بي خاصيت نيست اما همه ی فوايد و خواص را هم ندارد.
🔰لذا شيخ عباس قمي در انتهاي اعمال ماه رمضان مي فرمايد كه شيخ طوسي نقل كرده كه بهترين عبادت در شب قدر، مذاكره ی علم و معرفت است.
⏪بنابراين به اين نتيجه رسيديم اگر قرار باشد بندگان خدا که در ايام البيض و ماه معظّم رجب، در مسجد مهمان خدا هستند، بتوانند بهترين استفاده را نمایند، بايد معرفت خودشان را هدف گيري كنند.
⬅️اكنون اين سوال پيش مي آيد كه معرفت يعني چه؟
⬅️و ما از چه طريقي و چه منبعي مي توانيم به بهترين و بالاترين و مطمئن ترين و مفيدترين معرفت دست پيدا كنيم؟
⭕️پاسخ: اولاً معرفت عبارت است از درك حقيقتي كه براي انسان سود حقيقي داشته باشد؛ هر چيزي را دانستن، معرفت نيست و ارزش ندارد.
📣حضرت علي عليه الصلوه و السلام در #نامه31 نهج البلاغه به بهترين فرزند خودش امام حسن عليه السلام مي نويسد كه: "اين نصيحت و وصيّت من را جدّي بگير كه بهترين علم، آن است كه نافع ترين باشد و در فراگيري علمي كه سودمند نيست، هيچ خيري نيست".
💯خوب، چه معرفتي براي انسان نافع ترين است؟
✅معرفتي كه اولاً خود ما را، خوب به خود ما معرفي كند؛ و خدا و مبدأ ما را، خوب معرفي كند؛ هستي و موقعيت و نشئه اي كه در آن هستيم را خوب به ما بشناساند؛ خطرات، زيبايي ها، زشتي هايش را به ما نشان بدهد؛ مسير و راه و روشِ رسيدن به مقصد متعالي را به ما ياد بدهد.
📶و نهايتاً ما را دستگيري كند و به آن سرمنزل مقصود كه بندگي خدا است و رسيدن به بهشتِ برين است، راهنمايي كند؛ ان شاء الله.
♨️لذا معرفت بايد ما را در زمان رشد بدهد، بايد ما را در دل فتنه ها و حوادث و امتحانات و ابتلائات روزگارِ خودمان بتواند به سلامت عبور بدهد و به نتيجه برساند.
◀️بنابراين در بحث معرفت، معلوم مي شود مهم ترين مسئله، منشأ و مبدأیي است كه ما معرفت را از آن دريافت مي كنيم.
⁉️آيا ما مجاز هستيم از هر كسي، کسب معرفت كنيم؟. مسلماً خير.
♻️ يقينا چند مولفه لازم است تا ما به كسي يا منبعي كه ادعا مي كند مي تواند تمام معارف مورد نياز ما را در بهترين سطح آن به ما منتقل كند اعتماد كنيم.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه امیرالمومنین(علیه السلام ) به امام حسن مجتبی (علیه السلام) زمانی که از جنگ صفین باز می گشت
(قسمت_اول)
1⃣انسان و حوادث روزگار
♦️از پدری فانی، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگی را پشت سر نهاده كه در سپری شدن دنيا چاره ای ندارد مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندی که امیدوار به چيزی است كه به دست نمی آيد، رونده راهی كه به نيستی ختم می شود، در دنيا هدف بيماريها ، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنيای فريب كار، وام دار نابوديها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوهها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهشها، وجانشين گذشتگان است.پس از ستايش پروردگار،هماناگذشت عمر، و چيرگی روزگار، و روی آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است، كه به خويشتن فكر ميكنم و از غير خودم روی گردان شدم، كه نظرم را از ديگران گرفت، و از پيروی خواهشها باز گرداند، و حقيقت كار مرا نماياند، و مرا به راهی كشاند كه شوخی بر نمی دارد، و به حقيقتی رساند كه دروغی در آن راه ندارد. و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان منی، آنگونه كه اگر آسيبی به تو رسد به من رسيده است، و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگی مرا گرفته است، پس كار تو را كار خود شمردم، و نامه ای برای تو نوشتم، تا تو را در سختيهای زندگی رهنمون باشد. حال من زنده باشم يا نباشم.
2⃣مراحل خودسازی
♦️پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش ميكنم كه پيوسته در فرمان او باشی، و دلت را با ياد خدا زنده كنی، و به ريسمان او چنگ زنی، چه وسيله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيری. دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بميران، جان را با يقين نيرومند كن، و با نور حكمت روشنایی بخش، و با ياد مرگ آرام كن، به نابودی از او اعتراف گير، و با بررسی تحولات ناگوار دنيا به او آگاهی بخش، و از دگرگونی روزگار، و زشتيهای گردش شب و روز او را بترسان، تاريخ گذشتگان را بر او بنما، و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن، و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده، و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زمانی نمی گذرد كه تو هم يكی از آنانی پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش، و آنچه نميدانی مگو، و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور، و در جادّه ای كه از گمراهی آن می ترسی قدم مگذار، زيرا خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهی هاست.
↩️و ادامه دارد...
📜 #نهج_البلاغه ، #نامه31
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
تبیان مهدوی
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ #نامه31_قسمت_اول #سوال 1⃣: این نامه بعداز سخت ترین جنگ حضرت که منتج به شقاق بین ام
═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════
#نامه31_قسمت_دوم:
#سؤال5⃣: منظور حضرت از « جان را با نور حکمت روشنایی بخش » چیست ؟
#جواب :
✳️حکمت عبارتست از حقیقت زیبای نهفته در پشت پرده ظاهر اتفاقات ، سخنان و رفتارها .
💯 مؤمن وقتی به حکمت میرسد انگار که از تاریکی به نور میرسد ، و وقتی به این حقیقت دست پیدا می کند ، جانی که تشنه رسیدن به آن نور حقیقت است ، روشنایی از حکمت پیدا میکند .
*⃣لذاست که امیرالمؤمنین علیه السلام در #حکمت80 می فرمایید: « حکمت گمشده مؤمن است » که هرجا او را پیدا کند ، درمی یابد »
⏪ و در #حکمت79 توصیه می فرمایند حکمت را هر جا پیدا کردید؛ به سمت آن بشتابید حتی اگر در قلب یک منافق بوده باشد .
#سؤال6⃣:حضرت می فرمایند: «برای حق در مشکلات و سختی ها شنا کن » در حال حاضر بخاطر شرایط خاص اجتماعی و جهانی نیاز به کار زیاد است و استراحت کم ، پس حق البدن چه میشود آیا قیامت از من بازخواست نخواهند کرد ؟ گاهی برای جهاد در راه خدا و مؤثر بودن در حل مشکلات اجتماعی باید از حضور صد در صدی کنار خانواده و فرزندان چشم پوشید چگونه باید وظایفمان را بفهمیم ؟
#جواب :
✳️زمانی که موقعیت ، موقعیت جنگی است ، موقعیت نیاز به جهاد است ، یقیناً توجه به بدن هیچ جایگاهی ندارد .
⁉️ همانگونه که وقتی جنگ پیش می آید ، رزمنده نمی تواند بگوید اگر به میدان جنگ بروم به بدنم فشار می آید و از حق البدنم محروم میشوم و غافل میشوم .
♨️لذا حضرت در #نامه53 به مالک اشتر می فرمایند: در راه خدا و رفع حاجات مردم ،آنقدر خود را به سختی بیفکنی که بدنت فرسوده شود ، هیچ نگران نباش چون در مقابل اجر و ثواب و مقامی که در انتظار توست ، قابل مقایسه با این سختی ها و فرسایش جسمی که پیدا میکنی ، نیست .
⏪نتیجه میگیریم وقتی عرصه ، عرصه جهاد و کار جهادی برای اسلام شد. اصلاً مسأله تن و بدن و رسیدگی به استراحت اولویت ندارد .
#سؤال7⃣: چرا در آغاز نامه حضرت فرزند خود امام حسن ع را این گونه توصیف کردند آیا با مقام عصمت ایشان منافاتی ندارد؟
#جواب :
❇️اوصافی که امیرالمؤمنین در ابتدای #نامه31 برای خودشان و حضرت امام حسن علیه السلام بیان کرده اند ، در واقع از این نگاه است که طبیعت انسان در پیری این اوصاف است و در جوانی اوصافی که برای فرزندشان فرموده اند.
✅بحث عصمت مسأله جدایی است ، یعنی حضرت می خواهند بفرمایند ، سیر طبیعی دنیا اینگونه است.
♻️ انسانها در اواخر عمرشان حسرت این را میخورند که عمر و فرصت عمر رو به اتمام است ، و در وقت جوانی و نوجوانی، این تصورات را دارند که به همه آرزوهایشان خواهند رسید. نه در حالی که اینان آماج تیرهای بلایا و ابتلائات و...هستند .
⚠️حضرت این جنس زندگی را مورد توجه قرار میدهند ، نه این که بخواهند درباره شخص امام حسن علیه السلام به عنوان معصوم ، یا شخص امام علی علیه السلام به عنوان معصوم ، صحبت میفرمایند.
❎حتی اسم از امام حسن علیه السلام نبرده اند، فرمودند" مولود" هر به دنیا آمده جدیدی ، هرجوان و نوجوانی ، جایگاه زندگی در آن دوران اینگونه اقتضا میکند ، که باید با توصیه هایی که به امام حسن علیه السلام میکنند ، و در واقع با این توصیه ها به تمام جوانان توصیه میکنند ، چگونه زندگی کردن را می آموزند تا مبتلا به این ۱۴ صفت نشود، حضرت ۶ صفت درباره پدر و ۱۴ صفت درباره پسر عنوان می فرمایند ، هر پدری و هر فرزندی در چنین شرایطی ، ممکن است دچار چنین وضعیتی شود .
⏪این نامه هم برای همین نوشته شده است که آنچه به عنوان ۱۴صفت اختصاصا برای هرجوان و نوجوانی ممکن است پیش بیاید ، برای فرزندشان تبدیل به فرصت رشد و تعالی شود.
#سؤال8⃣: حضرت می فرمایند: "به فرزندی که امیدوار به چیزی است که بدست نمی آید" ... ، آرزوهای دور و دراز است. توضیح بفرمایید.
#جواب:
✅یعنی بصورت طبیعی و عمومی انسان در نوجوانی و جوانی به دنبال دنیایى خالى از هرگونه مشکلات و ناراحتى ها و ناکامى ها است، در حالى که طبیعت دنیا آمیخته با مشکلات و رنج ها و مصائب است.
#سؤال9⃣: "به خاک درافتاده ی خواهش ها" یعنی خواهش ها او را به خاک در انداخته اند؟
#جواب:
✳️یعنی دوران جوانی و نوجوانی ، دوره ای است که شیطان و نفس اماره ، در تلاشند از هر طرف ، فرد را از طریق شهوات و خواسته های دل به زمین بزنند و مانع شوند تا مستقیم و با استقامت به سمت خداوند متعال و صراط مستقیم حرکت کند .
⭕️لازم است تأکید کنم این اوصاف که گفته شده درباره امام حسن علیه السلام نیست ، اوصاف دوره نوجوانی است .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════
تبیان مهدوی
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══ #نامه31_قسمت_چهارم #سوال5⃣1⃣:"و از هرحادثه ای؛ زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
#نامه31_قسمت_پنجم:
#سؤال0⃣2⃣:حضرت میفرمایند:« هرگز از تأخیر دعا نامید مباش ، زیرا بخشش الهی به اندازه نیت است » منظور چیست؟
#جواب:
✳️یعنی خداوند بنده ی خودش را میشناسد و به هر مقدار که نسبت به خدا حسن ظن داشته باشد، برخورد خدا و کرم و لطف خدا هم بیشتر میشود.
♨️ و هرچقدر نسبت به خدا باورش کم باشد و لذا سوءظن داشته باشد و خیال کند که نه خدا نمیتواند رزقش را بدهد ، نمیتواند آنگونه که او میخواهد حاجاتش را برآورده کند، آبرو و عزت به او بدهد ، خداهم به اندازه ی همین نیت و درکش با او برخورد میکند.
⏪بنابراین هم در اینجا و هم در روایات بسیار دیگری توصیه شده تا میتوانید حسن ظن خودتان را به خدا بالا ببرید.
⭕️یعنی آن حال قلبی، باور قلبی خودتان که در اینجا تعبیر به نیت شده را دائما تقویت کنید و به خدا باور کامل پیدا کنید چون خداوند به اندازه باور و نیت قلبی شما با شما رفتار میکند.
#سؤال1⃣2⃣: حضرت میفرمایند:« طالب دین نه اشتباه میکند و نه در تردید و سرگردانی است»
▪️۱. آیا منظور هر انسان در جستجوی حقیقت دین است یا منظور طلاب هستند؟
▪️۲.چه ویژگی ها و شاخصه هایی لازم است تا طالب دین ( طلاب یا غیر طلبه) در جستجوی دین به یقین برسند ؟
▪️۳.باچه میزان و شاخصی میتوان مطمئن بود تصمیمی که گرفته ایم ، راهی که انتخاب کرده ایم ، کلا انتخابهای ما درست و مورد رضایت خداست و عامل سعادت و فلاح ما خواهد شد ؟
#جواب :
✅عبارت عربی این قسمت از #نامه31 این است: « ولیس طالبُ الدین من خَبَط او خَلَط » یعنی کسی که در مسیر شناخت دین، دایم دچار شک و تردید و اشتباه میشود؛ این فرد طالب حقیقی دین نیست .
💢یعنی اگر انسان حقیقتا طالب دین باشد با استفاده از امکانات و فرصت ها و مبانی که حضرت در چند سطر قبل بیان فرمودند ، حتما گام به گام طلب دین را با یقین برمی دارد .
✳️فرمودند:" قبل از پیمودن راه پاکان ، از خداوند یاری بجویی "
🔴یعنی اولاً: طالب دین کسی است که با اعتماد به خودش حرکت نمی کند ، بلکه با استمداد دائمی و تضرع از خدا ، طلب یقین در فهم دین میکند.
🔴دوم فرمودند: "در راه او با اشتیاق عمل کن تا پیروز شوی ."
⏪این که اگر با کسالت ، تردید و بی میلی وارد مسیر طلب دین شوی ، به نتیجه نخواهی رسید .
*⃣باید با شوق و اشتیاق وارد مسیر طلبگی شود ، طلبگی به معنای عام منظور می باشد نه طلبه رسمی .
❇️بعد میفرمایند:" از هرکاری که تو را به شک و تردید اندازد ، یا تسلیم گمراهی کند ، بپرهیز . "
🔰گاهی مسیر درست است ، امکانات و مبانی درست و یقین آور است ؛اما طالب دین کاری میکند که شک و تردید در او ایجاد میشود .
⁉️مثل همنشینی با انسان هایی که اهل شبهه افکنی هستند . این افراد انسان را وارد فضای شبهه و تردید خواهند کرد.
‼️یا انسان هایی که بی دلیل در معارف غور میکند ، که خداوند و پیامبر عزیز اسلام و ائمه اطهار واجب نکرده اند که بیش از این در آن غور کنند که انسان را دچار حیرت میکند .
🔰مثل موضوعات جبر و اختیار و قضا و قدر که فرمودند اگر در ابتدای ورود فهمیدی ، فبه المراد ، اما اگر متوجه نشدی و احتمال ایجاد شبهه در تو هست ، رها کن و بگو اجمالا همین قدر یقین دارم که نه جبر مطلق است ، نه اختیار مطلق .
👈ولی این که این دو چگونه جمع میشوند در درک و فهم من نیست .
#سؤال2⃣2⃣: حضرت میفرمایند: «اگر مستمندی را دیدی کن توشه ات را تا قیامت میبرد ، » منظور چیست؟
#جواب:
✳️یعنی کمک کردن به مستمندان یکی از بهترین راه های جمع آوری توشه ی قیامت و ذخیره ی آنست.
💠اگر مستمندی را دیدی که میتوانی به او کمک کنی؛ حتی حضرت میفرمایند بیش از آنچه که او نیاز دارد به او کمک کن .
🔴چون روزی که در قیامت دستت خالی است و نگران مسیر بهشت خودت هستی، میبینی که اجر و پاداش دست گیری از همین مستمندان است که سر بزنگاه به داد تو میرسد و قلب تورا شاد و راه تورا به سمت بهشت هموار میکند.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
تبیان مهدوی
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄ #نامه31_قسمت_پنجم: #سؤال0⃣2⃣:حضرت میفرمایند:« هرگز از تأخیر دعا نامید مباش ، زیرا
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
#نامه31_قسمت_ششم:
#سؤال3⃣2⃣: حضرت میفرمایند:«گاهی نامیدی ، خود رسیدن به هدف است »
لطفاً توضیح بفرمایید.
#جواب:
✅اگر دقت کنید جمله در متن #نامه31 ادامه دارد.
‼️میفرماید: که گاهی نا امیدی خود رسیدن به هدف است. چه زمانی ؟! آنجا که طمع ورزی هلاکت باشد.
💯یعنی اگر قرار باشد طمع ورزی باعث شودکه آبرو، عزت و ایمانت به هلاکت و نابودی کشیده شود ، همین که نا امید شوی از رسیدن به طمع و درخواست بالاتر، قدرت بالاتر، مادیات بالاتر، لذت بالاتر خود این ناامیدی و نرسیدن خیلی برای تو بهتر است .
💢مثل یک هدف و غرضی برای حفظ شدن تو از هلاکت میماند ، در حالیکه اگر امید به آن آرزو داشته باشی و برای نیل به آن بخواهی با طمع تلاش کنی، حتما در راه بدست آوردنش به هلاکت می افتی.
#سؤال4⃣2⃣: حضرت می فرمایند: «مبادا در گرامی داشت زن زیاده روی کنی.........» منظور از برای دیگران به ناروا شفاعت کند چیست؟
#جواب:
❇️اشاره به اینکه هر گاه براى او این و آن را اکرام کنى ممکن است رابطه اى عاطفى میان آنها پیدا شود، رابطه اى که در آینده ممکن است منشأ فسادى شود .
♨️لذا در ادامه مى فرماید: «و احترامش را به حدى نگه دار که او را به این فکر نیندازد که براى دیگران (بیگانگان) شفاعت کند»؛ (وَلاَ تُطْمِعْهَا فِی أَنْ تَشْفَعَ لِغَیْرِهَا)، چرا که این گونه شفاعت ها نیز مى تواند منشأ رابطه عاطفى گردد و ضرر و زیان آن قابل انکار نیست.
⏪خلاصه اینکه احترام زن واجب است ولى با رعایت جوانب احتیاط اخلاقی و در حد خودش و از آنها به دیگران تجاوز نکند خواه
به صورت قبول شفاعت باشد و یا بدون شفاعت؛
↔️زیرا از نظر روانى آثار منفى در آنها می گذارد و آنها را تشویق به ارتباط با دیگران مى کند.
🔴بعضى از شارحان در تفسیر «وَلاَ تَعْدُ بِکَرَامَتِهَا نَفْسَهَا» گفته اند: منظور این است که بیش از حد آنها را احترام نکن و در تکریمشان اندازه نگه دار؛ ولى این تفسیر با ترکیب این جمله و کلمات آن سازگار نیست .
📚با اقتباس از شرح آیت الله مکارم
#سؤال5⃣2⃣: حضرت میفرمایند: «روزی دوقسم است......اگر تو به سوی او نروی او به سوی تو خواهد آمد» پس در اینجا سوال پیش میاید که بدون تلاش هم روزی میرسد مگر نه اینکه میگوییم از تو حرکت از خدا برکت؟
#جواب:
✳️بله یک رزق مقسوم محتوم داریم که خداوند از باب لطف برای هر جانداری بر خود واجب فرموده است .
⏪ولی یک فضل و زیادت در رزق داریم که برایش باید از راههای مورد پسند خداوند تلاش کرد.
💢راههایی مثل کار و تجارت، صدقه، صله رحم ، ترک گناه و ...
#سؤال6⃣2⃣: لطفاً این قسمت ازنامه را توضیح بفرمایید. (#بند5 : تلاش کن تا درخواستهایت از روی درک باشد... پرهیز از کاری که تو را به تردید اندازد...)
#جواب:
✅اگر عبارتهای پیش و پس از این فقره را بخوانیم، جواب به وضوح به دست می آید.
📣حضرت پیش از این فرموده اند:" چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود، مایه هلاکت دین تو خواهد شد"
⛔️ و این یعنی زشتی و پستی ابدی را برای تو باقی خواهد گذاشت و وِزر و وبالش در دنیا و آخرت گریبان گیرت خواهد شد.
⏪پس از این عبارت هم مهم ترین مصداق اینگونه درخواستها را، درخواست مال معرفی کرده
🔴 فرموده اند:" نه مال دنیا برای تو باقی می ماند و نه تو برای مال دنیا"
↔️پس درخواست مال دنیا بیش از حد رزق حلال طیب واسع، وبال دنیا و آخرت می شود نه جمال دنیا و آخرت!
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
🌹🕊🌹🕊؛
🕊؛
🌹؛
#خطبه178
# بند_اول:
«دین او را انکار نمیکنم و به آفریدگاری او اعتقاد دارم. شهادت کسی که ... و میزان عمل او گرانسنگ است»
1⃣ :آیا مراد از میزان عمل شان در اینجا قرآن است ؟
#جواب:
✅خیر میزان اعمال او سنگین است.
⏪یعنی اعمال صالحش بسیار است.
🔴در عبارت عربی آن آمده "و ثَقُلَت مَوازینُه"
⬅️و این مانند آیه ای است که می فرماید :و اَمّا مَن ثَقُلَت مَوازینُه .
💯یعنی اعمال صالح خالصش خیلی زیاد است.
2⃣ :اگر ممکن است در رابطه با عالم این خطبه که در اولین لحظات پس از یکی از تلخ ترین جنگهایی که دوران حکومت مولا رخ داد، صحبت شود؟ این خطبه در سه بخش انشایی آمده است که بیشتر آن را از خداشناسی و عدم مخفی بودن استراحتگاه مورچگان در شب های تار و جای افتادن برگ درختان و ... صحبت میکنند!!... بعد هم که به مسئله نتیجه حکمیت می رسند سربسته و با اشاره به کلیات، می گذرند و درنهایت می فرمایند: اگر میخواستم، بی مهری های شما را بازگو میکردم...
این چه عالمی است که آدمی را در چنین شرایط جانکاه و سختی این چنین آرامش می دهد که گویا چیزی از دست خودش نرفته است؟
#جواب:
✍🏻همانطور که شما فرمودید این خطبه از عجایب نهج البلاغه است.
↩️نه از جهت متن و لفظ و معنا بلکه از این جهت که ما را می برد به عالم امیرالمومنین که جامع اضداد است.
⁉️از طرفی غم سنگین حکمیت باید مانع بشود که حضرت تا مدتها اصلاً با کسی حرف بزنند تا جایی که در #حکمت111 می بینید که یکی از بهترین یاران مولا در بازگشت از صفین بلافاصله دق می کند و میمیرد.
‼️اما مولا با تسلط بر نفس علاوه بر این سخنان زیبا در را بازگشت از صفین حتی برای فرزندش نامه تربیتی نوشته اند که #نامه31 نهج البلاغه است!!!
⚠️یعنی عالم مولا را نباید با عالم هیچ کس مقایسه کرد مگر عالم انسانهای بزرگی که ذیل تربیت توحیدی امیرالمؤمنین و اهل بیت تربیت شده اند.
♻️مثل حضرت امام که در بدترین شرایط و سخت ترین شرایط یک بار آرامشش به هم نخورد.
🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹
🕊
🌹🕊🌹🕊