❓آیا وقتي كه #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه) ظهور ميفرمايند خيلي از علماء به مخالفت با ايشان برميخيزند، چگونه است؟ آيا سند روائي دارد؟
✴️در طول تاريخ عالمان ديني ما در پرتوي عشق و محبّت مهدي موعود (عج) زيسته اند و هر يك خويشتن را سربازان آن حضرت دانسته و مي دانند و چنين عشقورزي و اخلاصي نسبت به ساحت مقدس آن حضرت را به عنوان ماندگارترين ميراث جاودانه، براي نسلهاي بعدي برجاي گذاشتند، به گونهاي كه در هنگامه ظهور، طبق احاديث 313 تن از ياوران خاص حضرت، « نجباء و قضات و حكام و فقهاء در دين» هستند.[1]
💠بنابراين در هنگام طلوع خورشيد مهر، علماء و فقهاء پروانههاي شمع وجود حضرت مهدي (عج) هستند كه وظيفه سربازي خويش را كه اطاعت و پيروي محض است، همچون گذشته به نمايش ميگذارند.
🔅براساس برخي احاديث و روايات، تعدادي از دانشمندان درمقابل حضرت ميايستند، ولي اين احاديث همگي از نظر سند ضعيفاند، و قابل قبول و مورد اعتماد نميباشند، كه اينك مورد بررسي قرار مي گيرند:
🌱الف ـ ابن عقده از محمد بن مفضّل، او از محمد بن عبدالله بن زراره، وي هم از محمد بن مروان، و او نيز از فضيل روايت كرده كه امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: «هنگامي كه قائم ما قيام كند، از مردم جاهل بيش از آنچه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ از جاهلان دوران جاهليت ناراحتي ديد، رنج و ناراحتي خواهد ديد».
🍃پرسيدم: «چگونه و چرا»؟ فرمود: «پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در روزگاري مبعوث شد كه مردم سنگ و چوپ و بتهاي تراشيده شده را ميپرستيدند، ولي قائم ما در روزگاري قيام ميكند كه با قرآن عليه حضرت احتجاج ميكنند و آيات را عليه آن حضرت تأويل مينمايند.»[2]
بديهي است كه پرچمدار تفسير و تأويل آيات قرآن كريم، فقط دانشمندان ميباشند، و طبق اين حديث در هنگام ظهور حضرت، تعدادي از آنان عليه وي برميخيزند و آيات قرآن را عليه حضرت تأويل مينمايند.
اين حديث ضعيف است؛ زيرا محمد بن مروان، كه در سلسلة سند ذكر شده، مشترك بين چهار نفر است و معلوم نيست كه كدام محمد بن مروان است، آيا محمد بن مروان جلاّ است، يا محمد بن مروان حبّاط، كه هر دو ثقه و مورد اعتمادند؟ و يا اينكه محمد بن مروان بصري و محمد بن مروان سدي ميباشد، كه اين دو نفر اصلاً مدح و ذمّ نشدهاند.[3] در هر صورت، محمد بن مروان مجهول است و اين حديث از دايره اعتماد خارج ميباشد.
⚡️ب ـ امام باقر ـ عليهالسلام ـ فرمود:
«....حضرت مهدي (عج) بسوي كوفه رهسپار ميشود. در آنجا شانزده هزار نفر از «#بتريه» مجهز به سلاح در برابر حضرت ميايستند. آنان قاريان قرآن و فقهاء در دين هستند كه پيشاني شان از بسياري عبادت پينه بسته، چهرههاي شان در اثر شبزندهداري زرد شده است. نفاق سراپاي شان را پوشانده است. آنان يكصدا فرياد بر ميآورند: «اي فرزند فاطمه! از همان راه كه آمدهاي، باز گرد؛ زيرا به تو نيازي نداريم...»[4]
اين حديث نيز قابل قبول نيست؛ زيرا در سند آن، حسن بن بشير قرار دارد كه به تصريح علماء رجال، اين شخص مجهول است.[5]
📚پي نوشت ها:
[1] . هيئة العلمية في موسسة المعارف الاسلامية، معجم احاديث الامام المهدي ـ عليهالسلام ـ ، قم، مؤسسة المعارف الاسلامية، چاپ اول، چاپ بهمن، 1411ه.ق، ج5، ص37، ح1458.
[2] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، موسسة الوفاء، ج52، ص362ـ ابن ابي زينب محمد بن ابراهيم النعماني، غيبت نعماني، ترجمه محمد جواد غفاري،
چاپ دوم، 1379ـ 1418، ص413، باب17، ح1.
[3] . حسيني تفرشي، سيدمصطفي، كتاب نقد الرجال، انتشارات الرسول المصطفي، ص332.
[4] . و بهذا الاسناد عن ابي عبدالله جعفر بن محمد، قال: حدثنا محمد بن حمران المدائني عن علي بن اسباط عن الحسن بن بشير عن ابي الجارود عن ابي جعفر، قال: «... و يسير الي الكوفه فيخرج منها ستةعشر الفاً من البتريه شاكين في السلاح قرّاء القرآن فقهاء في الدين قد قرحوا جباههم و سمروا ساماتهم و عمهم النفاق و كلهم يقولون: يا بن فاطمه! إرجع لا حاجه لنا فيك...» ابي جعفر محمد بن جرير بن رستم الطبرسي، دلايل الامامة، منشورات المطبعه الحيدرية و مكتبتها في النجف، چاپ دوم، 1383ه. ق ـ 1963م، ص241ـ الطوسي، محمد بن الحسن، الغيبة، تهران، كتابفروشي نينوي، ص283ـ حر عاملي، اثبات الهداة، قم، چابخانه علميه، ج3، ص516.
[5] . قهباني، علي، مجمع الرجال، قم، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، ج4، ص66.
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi