یکییه خاطره ای میگفت:
که از خاک شلمچه اوردم...
مادرم عصبانی شد گفت این خاکا شیمیایی ان و ...
ریخت خاک رو تو باغچه و درخت سیبی که سالها میوه نمیداد ،
اون سال سیب هاش عطر گُلمحمدی میدادن :)🍎
گریه می کرد، سیب ها رو بغل میگرفت و میخوابید✨💔
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#سرزمین_عاشقی_شلمچه
#شهیدانه
💚↝•|@mahdaviat_haqiqi