#پندانہ{💫🍁}
بهترین جواب بدگویی:سکوت
بهترین جواب خشم :صبر
بهترین جواب درد:تحمل
بهترین جواب تنهایی:تلاش
بهترین جواب سختی:توکل
بهترین جواب خوبی:تشکر
بهترین جواب زندگی:قناعت
بهترین جواب شکست:امیدواری
یادمان باشد با شکستن پای دیگران
ما بهتر راه نخواهیم رفت
یادمان باشد با شکستن دل دیگران
ما خوشبخت تر نمی شویم
کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم
دیگر با او طرف نیستیم با خدای او طرفیم
کاش انسان ها انسان بمانند🙏
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣|•°@mahdavion_1400•°
#پندانه
🔻 براے انتقاد از نوجوان اینگونہ عمل ڪنید:
1️⃣ به ڪمترین مقدار بسنده ڪنید؛ همانطور ڪہ #امامعلی (ع) فرمودند: زیادهروے در سرزنش، آتش لجاجت را شعلہور میسازد.
2️⃣ پیش از انتقاد، از او اجازه بگیرید و در صورتے ڪہ اجازه دهد، مقاومت روانیش از بین خواهد رفت و سخن شما را میپذیرد و اگر اجازه ندهد، خود درباره رفتارهایش فڪر میڪند و متوجہ اشتباهش خواهد شد.
3️⃣ ابتدا نقاط مثبت او را بگویید.
4️⃣ به جای پیام «تو»، از پیام «من» استفاده ڪنید. در پیام «تو» ( مثلاً تو آدم بےنظمے هستے)، اِشڪال را متوجہ فرزند میڪنید اما در پیام «من» (مثلاً وقتے میبینم لباسهایت را میریزے، ناراحت میشوم) احساس خودتان را بیان میڪنید ڪہ تأثیر بیشترے دارد.
5️⃣ از « رفتار» فرزندتان انتقاد ڪنید و «خودش» را بہ باد انتقاد نگیرید.
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣|•°@mahdavion_1400•°
#پندانہ⇦{⚡️💭}
⭕ عوامل لغزش و گناه در انسان :
1. جهل 🧠
2. رذائل اخلاقى؛ مثل هواپرستى، تكبر، لجاجت و حسادت که مانع تعقّل صحيح است.🥀
3. عدم تأمل و تفکر در تصميم گيرى🕸
4. تصميم گیری در حال غضب🍂
5. استبداد رأى و عدم مشورت در امور و ...🔒
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣|•°@mahdavion_1400•°
#پندانه✍
⁉️ از #بهلول پرسیدند:
در #قبرستان چه میکنی؟🍂
💌 او در جواب گفت:
با جمعی نشستهام که
🍁به من آزار نمیرسانند!
🍁طعنـه نمیزنند!
🍁تهمـت نمیزنند!
🍁دروغ نمیگوینـد!
🍁خیـانت نـمیکنند!
🍁حسـادت نمیکنند!
🍁قضــاوت نمیکنند!
🍁چـاپـلوسی نمیکنند!
🍁 و بالاتر از همهی اینها
اگر از پیششان بروم
پشت سرم بدگویی نمیکنند!
#پندانه
✍ توصیههایی درباره آمادگی برای ماه رمضان:
🌛در این روزهای پایانی ماه شعبان- از خدا بخواهیم که گذشتۀ ما را جبران کند و یک آیندۀ خوب برای ما رقم بزند. ما اگر به خدا مقرب شویم همۀ اوضاع و احوال روحیمان مرتب خواهد شد، چون هر مشکلی داریم به خاطر دوریمان از خداست.
رزمندههای دفاع مقدس بهصورت اعجاب برانگیزی این حقیقت را دریافت کرده بودند. وقتی کار جنگ گره میخورد، میرفتند درِ خانۀ خدا، عبادت میکردند، ذکر میگفتند. و وقتی برمیگشتند، گرهها باز میشد. این را باور کرده بودند. منتظر کسی نمیشدند، یکتنه میرفتند در خانۀ خدا و پیوندشان را با خدا برقرار میکردند بعد برمیگشتند و گرهها را باز میکردند.
👌رزمندگان ما باور کرده بودند تا اتصال به خدا نداشته باشند کارشان پیش نمیرود.
#استاد_پناهیان
🌸 @mahdavion_1400 🌸
•
💠 #پنــــدانــــه
♨️👌🏻 بهترین سوغات مکه، خواندن چند رکعت نماز کنار کعبه است
🔹کاروانی از حجاج در بازار مکه مشغول انتخاب کفن برای تبرک بودند.
🔸پیرمردی در بازار دنبال کفنی خاص میگشت. از صبح دنبال کفن بود و هر کفنی را نمیپسندید چون از جهالت و حماقت فکر میکرد اگر روی کفنش دعا یا ذکر خاصی نوشته شده باشد، بهشتی میشود، و باید کفن نیک با خود سوغات از مکه ببرد.
🔹نزدیک اذان ظهر در مغازهای مشغول خرید کفن بود، چون اذان ظهر شد، صاحب مغازه دست حاجی را از روی کفنها برداشت و گفت:
حَیِّ عَلی خَیرِ العَمل وَ لَا حَیِّ عَلی خَیرِ الكَفَن.
🔸یعنی ای حاجی! مکه آمدهای و میبینی منادی ندا میدهد بشتاب به سوی انجام بهترین عمل، ولی تو (از بس احمقی در این سن پیری) برای انجام خرید بهترین کفن شتافتهای و وقت عبادت خود را هدر میدهی که هیچ سودی برای تو ندارد.
☘ بهترین سوغات مکه خواندن چند رکعت نماز در کنار کعبه است نه پیداکردن چند متر پارچه برای کفن که همه جای دنیا پیدا میشود.
════•✧•🌻•✧•════
✨﷽✨
#پندانه
✍ بخشی از زيبايیهای وقايع کربلا
زيباترين خواهش يک زن:
همراهکردن زهير با امام حسين (عليهالسلام) توسط همسرش.
زيباترين بازگشت:
توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليهالسلام).
زيباترين وفاداری:
آبنخوردن حضرت اباالفضل (عليه السلام) در شط فرات.
زيباترين جنگ:
نبرد حضرت علیاکبر (عليهالسلام) با دشمن.
زيباترين واکنش:
پرتابکردن سر وهب توسط مادرش به طرف دشمن.
زيباترين پاسخ:
«احلي من العسل» جناب قاسمبنالحسن (عليهالسلام).
زيباترين هديه:
تقديم عون و محمد به امام حسين توسط مادرشان حضرت زينب (سلامالله عليها).
زيباترين نماز:
نماز ظهر عاشورا در زير باران تير.
زيباترين جاننثاری:
حائل قراردادن دستها توسط عبداللهبنالحسن (عليهالسلام) و دفاع از عمو.
زيباترين سخنرانی:
سخنرانی امام سجاد (عليهالسلام) و حضرت زينب در کاخ ظلم.
و از همه زيبايیها زيباتر:
جمله «ما رأيتُ الا جميلاً» که حضرت زينب، حيدروار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید: خب چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم.