eitaa logo
•~مهدویان~•
70 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
29 فایل
﷽ آقا جان! اگࢪ دیدم‌ونشناختم سلامٌ علیڪم(: #اللّٰهم‌عجل‌لولیڪ‌الفࢪج • • _ڪپے؟! +حلالت‌رفیق🌱❤ همسایمون: @fadaiyan_velayatp برای تبادلات به ایدی زیر مراجعه کنید: @gomnam_7
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم روز بیست و سوم چله به نیت از اگر خانواده شهید هستید یا دوست دارید به نیت از برادر شهیدتون چله خوانده بشه عکس و اسم شهید رو ارسال کنید آیدی👇 @Z_mazaheri313
🌱🌱🌱 هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع) چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی نالة مجروح دارد ساز غم، امشب مگر خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟ داده بود انگشتری را بر گدای دیگری داد جان را بر شهادت لطف حیران علی از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی سر برآورده‌ست چون خورشید از جَیب فلک نالة افتاده در چاه زنخدانِ علی کشتزار آخرت را آبیاری کرده است در بیابان غریبی چشم گریانِ علی چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حق‌شناس ماند در ابهام، سیمای درخشان علی از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟ یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق آبرویش مایه دارد از نمکدان علی از دهانی بر دهانی می‌رود چون بوی گل قصّۀ از گوش‌های خلق، پنهانِ علی از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست کز خدا جوشیده نام حال‌گردان علی در میان آید اگر پای عدالت می‌نهد داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی کودک باهوش عقل و علم بازیگوش را با هزاران خون دل پرورده دامان علی کودکستان شهادت، دورة آمادگی‌ست تا که روزی راه یابی در دبستان علی در کویر خاک، باغ لاله‌پوش کربلا هست چشم‌انداز سبزی از گلستان علی از تب حسرت زلیخای شهادت بارها پیرهن‌ها چاک زد در یوسفستان علی کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد هست یعنی کعبه هم از سینه‌چاکان علی! نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق تا نشانی باشد از زخم نمایان علی در میان تنگدستی‌ها، شهادت مرده بود گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی کی شهادت با علی یک‌دم جدایی داشته‌ست؟ بوده این مسکین، تمام عمر، مهمان علی! چون هزاران عاشق مسکین، شهادت سال‌ها زردرویی‌ها کشید از درد هجران علی با شهادت از رگ گردن علی، نزدیک‌تر او در این حسرت که بیند روی تابان علی از چه مرگ سرخ را شیرین نباشد کام و لب خورده عمری روزی شیرین از احسان علی ای شهادت، یازده تَنگِ شکر بردی، بس است! رو که تنگِ آخرین ماراست از خوان علی نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»! تا بگویم ای سر و جانم به قربانِ علی
*﷽ ♥️⃟📿 آقاموݩ‌منٺظرھ...↯ بریم‌دعاے‌فرج‌بخوݩیم...🙂🤲🏻 اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج...🍃 📿|↫ ♥️|↫³ ✼اگر یک نفر را به او وصل کردی✼ ✼برای سپاهش تو سردار یاری...✼ *❤️آقای مهربونم:* *گمان کنم که زمانش رسیده برگردی* *به ساحت شب قدر ای سپیده برگردی* *هزار بیت فرج نذر می‌کنم شاید* *به دفتر غزلم ای قصیده برگردی* *زمان آن نرسیده کرامتی بکنی* *قدم به خانه گذاری به دیده برگردی؟* *مزار حضرت مهتاب را نشان بدهی* *به شهر سبز ترین آفریده برگردی* *نگاه کن! به خدا بی تو زندگی تنهاست* *قبول کن که زمانش رسیده برگردی🤲🏻🤲🏻* 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 🌸✨ *بسم الله الرحمن الرحيم*✨🌸 *🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨* *🌸 وَبَرِحَ الْخَفاءُ*✨ *🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨* *🌸 وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨* *🌸وَضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨* *🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ ✨* *🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨* *🌸 وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨* *🌸 وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛✨* *🌸اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،✨* *🌸اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا 🌸 طاعَتَهُمْ ،✨* *🌸 وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨* *🌸فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨* *🌸ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨* *🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨* *🌸اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨* *✨🌸وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨* *🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨* *🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨* *🌸اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨* *🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨* *🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨* *🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨* *🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🌸* *🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج✨🌿
‍ علي شاه🖤 عَلي ماه🖤 عَلي راه🖤 عَلي نَصْرُمِن الله🖤 عَلي زِمزِمه ى هَر دِلِ آگاه🖤 عَلي عِينِ يَقينْ است🖤 عَلي بَر هَمه ى خَلْقْ اميرالْمؤمِنينْ است🖤 عَلي كاشِفِ هَر غَم🖤 عَلي بَر هَمه مَرْحَم🖤 عَلي ذِكْرِ لَبِ عيسى بن مَرْيَم🖤 عَلي هَستى خاتَم🖤 عَلي بَرگِ بَراتِ هَمه ى خَلْقْ ز آتَش و جَهَنَّم🖤 عَلي اصلِ وجودْ است🖤 عَلي روى سُجودْ است🖤 عَلي مَعدَنِ جودْ است🖤 عَلي رازونيازْ است🖤 عَلي سوزو گُدازْاست🖤 عَلي مَحْرَمِ راز است🖤 عَلي مُهرِ قبولي نَماز است🖤 عَلي بَرْگ و بَراتْ است🖤 عَلي حَجُّ زَكاتْ است🖤 عَلي تَجَلّي صفاتْ است🖤 عَلي بابِ نِجاتْ است🖤 عَلي حَيّ و مَماتْ است🖤 عَلي رَمْز عُبور و مُرور از روى صراط است🖤 عَلي ساقي كوثَر كه هَمان آب حيات است🖤 فَقَط حِيدَرِ كَرّار امير الْمؤمِنينْ است ایام شهادت و سوگوارے حضرت علے (ع) تسلیت باد
ند . اشک از چشمهای استاد جاری شد خود استاد بیش از همه متحول بود اما همه در حال اندیشه بودند و سکوت سنگین آن جلسه گواه این موضوع بود : نکند همه عالم از دیو و دد تا فرشته و جبرئیل متوجه او باشند و من و تو متوجه جای دیگر! معقول نیست، خلف است، محال است سلام کنی و او جواب ندهد . در تاریخ سراغ نداری سائلی دست پیش امام دراز کند و دست خالی برگردد زبان حال و قال شما این باشد : ..... یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین..... شبهای آخر ماه رمضان است و آن حرفها هنوز مرا سرگردان و آشفته کرده . این ماه هم در حال تمام است من کجا او را پیدا کنم ؟ او کجاست ؟ میزبان و مهماندار این مهمانی خدایی کجاست ؟ فقط این حرف استاد دائم در گوشم طنین انداز است که : نکند همه عالم متوجه او باشند و تو متوجه جای دیگر؟! اللهم عجل لولیک الفرج
ملائکه کجا نازل میشوند ؟ همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت . سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت : آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده ؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است ؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت ان وقت به ازدواج نیست . نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده…. انا انزلناه فی لیلة القدر . یعنی اول شب شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده . دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر . لیلة القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر . «انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد . اما در معرفی شب قدر میگوید «تنزل» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند . یادم هست این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود این استاد چه میخواست بگوید جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند . اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد : «الملائکه» یعنی «کل ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «کل »میدهد . «الروح» همان رئیس ملائکه است در ان شب همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که همه دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند ؟ هر سال ؟ همه ؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین ؟ یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست ! سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ منزل علیه کیست؟ به کجا میایند ؟ برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند ؟ «من کل امر .» یعنی چه ؟ یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز . این امر امر تکوینی است یعنی هر موجودی . از این جا باید فهمید کجا میآیند . حرفها علمی بود اما برای من مثل یک رمان شیرین و دلکش بود که دوست داشتم زودتر اخرش را بفهمم . با این تفاوت که این بار قضیه فرق میکرد قرار بود تکلیف مهمترین شبهای زندگیم را تعیین کنم باید میفهمیدم کجا باید بروم و چه باید بکنم ؟ منتظر بودم و باز استاد آرام آرام پیش میرفت و در صحنه خالی و بی هویت دلم سوال میکاشت و انگار میخواست همه را در یک لحظه به ثمر بنشاند با ارامش معنی داری پیش میرفت : «من کل امر .» «امر» چیست ؟ این امر دو جای دیگر در قرآن آمده: یکی «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» و دیگری «ائمة یهدون بامرنا .» علامه طباطبایی از اولی این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد امر تکوینی . و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فصل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را . و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . .... کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود نتیجه ای که قبل از اینکه از زبان استاد بیان شود معلوم بود که دارد قلب خود او را میسوزاند . مگر ممکن است حرف قلب را بسوزاند نمیدانم . اما داشتم چیزهایی را نه فقط فهم بلکه احساس میکردم . استاد ادامه داد: عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر هستند اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب شب اوست .یعنی چی ؟ یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی . هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است . مردم !بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید . بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟! این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه ی گم شده ی تو امام است چه بفهمی چه نفهمی . یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است . شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد . جالب بود دیگر کسی خیره خیره به استاد نگاه نمیکرد. کم کم سرها را پایین می انداختند وقت فکر کردن بود . استاد میگفت : حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته این اهمیت و ارزش قران را می رسا
ملائکه کجا نازل میشوند ؟ همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت . سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت : آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده ؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است ؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت ان وقت به ازدواج نیست . نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده…. انا انزلناه فی لیلة القدر . یعنی اول شب شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده . دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر . لیلة القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر . «انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد . اما در معرفی شب قدر میگوید «تنزل» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند . یادم هست این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود این استاد چه میخواست بگوید جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند . اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد : «الملائکه» یعنی «کل ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «کل »میدهد . «الروح» همان رئیس ملائکه است در ان شب همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که همه دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند ؟ هر سال ؟ همه ؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین ؟ یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست ! سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ منزل علیه کیست؟ به کجا میایند ؟ برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند ؟ «من کل امر .» یعنی چه ؟ یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز . این امر امر تکوینی است یعنی هر موجودی . از این جا باید فهمید کجا میآیند . حرفها علمی بود اما برای من مثل یک رمان شیرین و دلکش بود که دوست داشتم زودتر اخرش را بفهمم . با این تفاوت که این بار قضیه فرق میکرد قرار بود تکلیف مهمترین شبهای زندگیم را تعیین کنم باید میفهمیدم کجا باید بروم و چه باید بکنم ؟ منتظر بودم و باز استاد آرام آرام پیش میرفت و در صحنه خالی و بی هویت دلم سوال میکاشت و انگار میخواست همه را در یک لحظه به ثمر بنشاند با ارامش معنی داری پیش میرفت : «من کل امر .» «امر» چیست ؟ این امر دو جای دیگر در قرآن آمده: یکی «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» و دیگری «ائمة یهدون بامرنا .» علامه طباطبایی از اولی این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد امر تکوینی . و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فصل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را . و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . .... کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود نتیجه ای که قبل از اینکه از زبان استاد بیان شود معلوم بود که دارد قلب خود او را میسوزاند . مگر ممکن است حرف قلب را بسوزاند نمیدانم . اما داشتم چیزهایی را نه فقط فهم بلکه احساس میکردم . استاد ادامه داد: عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر هستند اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب شب اوست .یعنی چی ؟ یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی . هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است . مردم !بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید . بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟! این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه ی گم شده ی تو امام است چه بفهمی چه نفهمی . یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است . شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد . جالب بود دیگر کسی خیره خیره به استاد نگاه نمیکرد. کم کم سرها را پایین می انداختند وقت فکر کردن بود . استاد میگفت : *حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا* شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته این اهمیت و ارزش قران را می ر
ساند . اشک از چشمهای استاد جاری شد خود استاد بیش از همه متحول بود اما همه در حال اندیشه بودند و سکوت سنگین آن جلسه گواه این موضوع بود : نکند همه عالم از دیو و دد تا فرشته و جبرئیل متوجه او باشند و من و تو متوجه جای دیگر! معقول نیست، خلف است، محال است سلام کنی و او جواب ندهد . در تاریخ سراغ نداری سائلی دست پیش امام دراز کند و دست خالی برگردد زبان حال و قال شما این باشد : ..... یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین..... شبهای آخر ماه رمضان است و آن حرفها هنوز مرا سرگردان و آشفته کرده . این ماه هم در حال تمام است من کجا او را پیدا کنم ؟ او کجاست ؟ میزبان و مهماندار این مهمانی خدایی کجاست ؟ فقط این حرف استاد دائم در گوشم طنین انداز است که : نکند همه عالم متوجه او باشند و تو متوجه جای دیگر؟! اللهم عجل لولیک الفرج
⚠️🖐🏻 °(✍)°بزرگی میگفت: °(🦂)°از عَقرب نباید ترسید! °(🕣)°از عَقربه هایۍ باید ترسید °(💭)°که بدون یاد خدا و امام زمان بِگذره! 🚶‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا