eitaa logo
مهدوی زادگان
365 دنبال‌کننده
189 عکس
57 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
کمترین فساد عالم این است که در تولید آگاهی کاذب نقش آفرینی می کند. طرف، استاد دانشگاه است و اینگونه نه فقط عمل را توجیه می کند بلکه مقابله با آن را نامشروع می داند!! اولاً، مگر نمی گویند، صف اعتراض از اغتشاش جدا است. معترض که دست به سلاح نمی برد. ثانیاً، ترساندن مامور امنیتی و انتظامی جرم است. چون مأموران امنیتی و انتظامی وظیفه تامین امنیت مردم را بر عهده دارند. پس، تهدید و ارعاب ماموران امنیتی تهدید امنیت عمومی و ارعاب مردم است. ثالثاً تشجیع و ایجاد قوت قلب اغتشاشگران با سلاح، جرم دیگر است. بنابر این، شرایط جرم محرز است. به همین سادگی جامعه را به سمت هرج و مرج و نا امنی سوق می دهند و در این راه آنارشیستی دانش را به خدمت می گیرند. 👇👇👇 ‌@mahdavizadegan
🔰 چرا معترضان حاضر به محکوم کردن ارعاب و خشونت ورزی اغتشاشگران نیستند؟ داود مهدوی زادگان بیش از هفتاد روز است که از دور جدید خشونت و آشوب خیابانی توسط اشرار ضد انقلاب می گذرد. جماعت معترض هم در این مدت اعلام کرده که صف ما از اغتشاشگران جدا است. با وصف این، هیچگاه سعی نکرده اند این جدایی را با محکوم کردن اعمال سرکوبگرانه و خشونت بار اغتشاشگران نشان دهند. بلکه همواره زبان نقدشان متوجه حاکمیت بوده است و او را مقصر اصلی اعلام می کنند. حتی در مواردی آتش معرکه را نیز بیشتر کرده اند. چنانکه برخی از آنان به دنبال اعدام یکی از اغتشاشگران به جرم محاربه، این اقدام حاکمیت را محکوم کردند. این امر، ذهنیت تفکیک اعتراض و اغتشاش را تخریب می کند. اینگونه حمایت و تعزیت برای محارب معدوم، مردم و حاکمیت را دچار تردید و شبهه می کند که آیا اصولاً فرقی میان معترض و اغتشاشگر وجود دارد؟ به نظر می رسد که مردم و حاکمیت علیرغم شکل گیری چنین شبهه ای همچنان می خواهند صف معترضان را از خشونت طلبان جدا فرض کنند. لکن هر روز که می گذرد و خشونت و ارعاب اغتشاشگران عیان تر می شود، این پرسش برای مردم پر رنگ تر می شود که چرا جماعت معترض حاضر به محکوم کردن اعمال اغتشاشگران نیستند؟ چرا حتی حاضر نیستند درباره فجایع و جنایات ضد بشری آنان بیاندیشند و تأمل کنند؟ چرا برابر سوزاندن مامور امنیتی، هجوم به خانه بسیجی و آتش زدن آن، آتش زدن مسجد و حوزه علمیه و قرآن سوزی، ترور نیروی امنیتی و امام جمعه اهل سنت و شکنجه طلبه و ایجاد رعب و وحشت در سطح شهر و مجبور کردن کسبه به بستن مغازه و موارد دیگر، چرا برابر این اعمال شنیع سکوت کرده و می کنند؟ این پرسش اساسی است که مردم از جماعت معترض دارند. نویسنده معترضی اقدام حاکمیت در برخورد با اغتشاشگران را موجب تشدید خشونت از ناحیه آنان و حتی متحد کردن « محیط خارجی » ( ! ) دانسته است و از این جهت خواهان کوتاه آمدن حاکمیت شده است. و یا نویسنده دیگری هرگونه اقدام حاکمیت علیه اغتشاشگران را تندروی می داند که راه میانجی گری جریان خشونت پرهیز را می بندد. اما به نظر می رسد که اینگونه تحلیل ها بیشتر توجیهی برای سکوت آنان برابر جنایات ضد انقلاب اغتشاشگر است. مگر از دید آنان خشونت محکوم نیست. چرا از دشمن خارجی با عنوان محیط خارجی یاد می کند؟ آن میانجی هم که از همان آغاز فتنه بی طرفانه برخورد نکرد و آتش فتنه را شعله ور کرد. تمام این پاسخ ها پذیرش ضمنی خشونت و ضرورت تن دادن به خواسته های نامشروع و سرکوبگرانه ضد انقلاب آشوب طلب است. باطن حرف این دسته از نویسندگان معترض این است که اغتشاشگر و آشوب طلب که از خشونت ورزی خود دست بردار نیست؛ پس شما کوتاه بیایید. اینجاست که آن شعار روشنفکر مآبانه ی ضدیت با فرهنگ بردگی این قبیل نویسندگان رنگ می بازد. اگر ترس از ارعاب خشونت طلبان نبود؛ بجای اینگونه توجیهات نا مربوط، جنایت اغتشاشگر را محکوم می کردند. باید جماعت معترض شجاعت محکوم کردن اغتشاشگران را پیدا کند. در غیر این صورت، آنان در تشدید نا امنی ناشی از اغتشاش و آشوب سهیم هستند. چون آنان در این مدت، موضع بی طرفانه نداشتند. عقل سلیم نمی پذیرد که از سویی مردم و حاکمیت را به خویشتن داری دعوت کنند و از سوی دیگر برابر جنایات اغتشاشگران سکوت کنند. 19 آذر 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج -یا-خامنه-ای -زمان دوستان کانال مون رو دنبال و تبلیغ🔽🔽🔽🔽 @khamenei_1401
🔰اندر حکایت هفته پژوهش داود مهدوی زادگان ◀️ شکار پژوهش داستان پژوهش، داستان شکار موضوع برای تحقیق و کاوش است. پژوهشگر موضوع را شناسایی می کند و پیرامون آن مسأله ای را طرح می کند و به حل مساله مشغول می شود. بدین ترتیب، درک و فهم پژوهشگر از موضوع عمیق تر می شود. با این حساب، پژوهش همواره مشغول شکار موضوع است. در حالی که دلایل زیادی را می توان بر شمرد که باید خود پژوهش شکار هم شود. یعنی گاهی وقت ها ضرورت پیدا می کند که پژوهش در تور پژوهش بیافتد و موضوع پژوهش واقع شود. ارزش و اهمیت هفته پژوهش از این جهت است که فرصتی برای موضوع شدن پژوهش است. پژوهشگر در هفته پژوهش دست از موضوع پژوهشی خود بر می دارد و لختی درباره ارزش و اهمیت کارهای پژوهشی خود می اندیشد و خود ارزیابی پژوهشی می کند. از این رو، بهتر آن است که هفته پژوهش به مسائل پیرامون پژوهش و خود ارزیابی پژوهشی محدود شود. ◀️ ارزش پژوهش اگر از شما درباره ارزش پژوهش پرسش کنند، چه پاسخی می دهید. چرا باید پژوهش کرد و عمر و بودجه شخصی یا عمومی کم یا زیاد را صرف آن کنیم. نمی دانم تا کنون کسی این پرسش را از شما کرده یا نه؛ ولی یکبار خانم کتابدار کتابخانه ای این سوال را حین تحویل کتاب از من پرسید. او به من گفت این همه کتاب نوشته شده به کجا رسیدیم؟ به نظرم پرسش مهمی است و همه پژوهشگران، لااقل یک بار هم که شده باید به این سوال پاسخ دهند. من فی البداهه این پاسخ به ذهنم رسید و گفتم که این همه که کتاب نوشته شده به اینجا رسیدیم، تصور کن که اگر کتاب نمی نوشتیم، کجا بودیم. انسان با همین تحقیق و پژوهش هایی که انجام داده و می دهد، از حیوانیت فاصله می گیرد. البته مواقعی هم هست که پژوهش عامل امتیاز انسان از حیوان نه فقط نمی شود بلکه آدمی را حیوانی تر می کند. شاید پرسش آن خانم کتابدار از همین تاملات ناشی شده باشد. لذا اینکه پیرامون کدام موضوع و مساله ای و با چه هدف و انگیزه ای پژوهش می کنیم، اهمیت دارد. ◀️ دامنه پژوهش چقدر باید پژوهش کرد؟ از نگاه برخی باید به قدر رفع نیازمان تحقیق کنیم. اما مگر نیاز آدمی در دنیای خاکی تمام شدنی است که برای خاتمه پژوهش نقطه پایانی ترسیم کنیم. مسلماً خیر، سبد نیاز های بشری تمام شدنی نیست. چون اصولا انسان با نیاز، به دنیا می آید و با نیاز گذران عمر می کند و با نیاز هم از دنیا می رود. عامل نیاز نمی گذارد پژوهش خاتمه پیدا کند. به عبارتی تا نیاز هست، پژوهش هم هست. منتها نوع نیاز بر ماهیت و جهت دهی پژوهش سایه می افکند. به عبارتی نیاز ها به امر پژوهش رنگ و بو می دهد. رنگی که پژوهش از نیازهای معنوی کسب می کند با رنگی که از نیاز های مادی به دست می آورد خیلی فرق می کند. پس برای پژوهشگر چه سعادتی از این بالاتر که رنگ پژوهش او به رنگ خدا باشد. ◀️ طعم پژوهش چون حرف از رنگ و بوی پژوهش به میان آمد، خوب است که به این نکته نیز اشاره شود که اگر پژوهش مزه و طعم نداشته باشد، ابتر می ماند و استمرار پیدا نمی کند. پژوهش کار سخت و دشواری است و کار هر کسی نیست. در جایی این جمله جالب را از انیشتین را خوانده بودم که اگر دانشورزی کار ساده ای بود، همه تنبل ها به این کار مشغول می شدند. اینکه عالمان و دانشمندان در راه دانش ورزی خود را به سختی و مشقت می اندازند، بخاطر آن است که طعم و لذت پژوهش را چشیده و حس کردند و الا میل به تحمل سختی پژوهش را پیدا نمی کرد. طعم و لذت پژوهش با هیچ طعم و لذتی قابل قیاس نیست. و تا این لذت در پژوهشگر درک نشود، او وارد وادی پژوهش نمی شود. ◀️ مرجعیت علمی یکی از تاکیدات دکتر زلفی گل بزرگوار، وزیر محترم عتف، بر مفهوم مرجعیت علمی است. از ایشان درباره این مفهوم در خطاب به دانشگاهیان زیاد شنفته ایم. به نظرم سخن بسیار مهمی است و باید پیرامون آن خیلی زیاد تأمل کرد. حتی اگر در این زمینه همایش و نشست های علمی و کرسی های علمی برگزار شود، ارزش دارد. خیلی ها گمان می کنند که با تاسیس دانشگاه یا مرکز علمی، امر مرجعیت علمی تحقق پیدا می کند. در حالی که همه می دانیم واقعیت امر این چنین نیست. به گمان بنده مرجعیت علمی آن ترازی از دانشورزی است که نتوانند نادیده اس بگیرند. پژوهش های زیادی شکل می گیرد ولی چه تعدادی از آنها به گونه ای است که مجبور به مطالعه آن باشیم. اگر نتوان تحقیقی را نادیده گرفت و بخاطر نخواندن آن، مؤاخذه و سرزنش شویم؛ آن تحقیق شأنیت مرجعیت علمی را پیدا کرده است. ویژگی مرجعیت علمی آن است که دیگران به سراغ آن می روند و نه پژوهشگر به سراغ دیگران. به هر روی، در هفته پژوهش برای همه پژوهشگران این مرز و بوم که دغدغه اعتلای علمی میهن اسلامی مان را دارند، آرزوی توفیقات روز افزون دارم. انشالله 👇👇👇 @mahdavizadegan
مهدوی زادگان
بازسازی انقلابی قصدِ جمعی ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔺برای دومین سال پیاپی است که مقام‌معظم‌رهبری بر ضرورت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور تاکید کردند. این تذکر دوباره، چند روزی است که نگارنده را به تامل و تفکر واداشته است. 🔺بعد از خواندن چندین‌باره بیانات رهبری در جلسه اخیر ایشان با اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، به این نتیجه رسیدم که شاید پرسش یا مساله اساسی ما معطوف به این جمله مهم باشد: «منظور از ساختار، ساختار فرهنگی جامعه و ذهنیت و فرهنگ حاکم بر آن و در یک کلام نرم‌افزاری است که افراد جامعه براساس آن در زندگی فردی و جمعی خود عمل می‌کنند.» 🔺به نظر می‌رسد می‌توان با تأمل روی این جمله، نقطه تمرکز بازسازی انقلابی را شناسایی کرد و احیانا در روال‌های فعلا موجود، بازاندیشی کرد. 🔺فرضیه نگارنده آن است که بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی، منوط به بازیابی قصد جمعی مردم در دوران پیروزی انقلاب اسلامی است. بازیابی قصد جمعی به معنای یافتن چیزی که اکنون وجود ندارد نیست، بلکه در وهله اول به معنای ملتفت کردن توجهات عمومی به واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی پس از انقلاب و در مرحله بعد، همراستا شدن قصد جمعی با چنین واقعیت‌هایی است. 🔺 با چنین توصیفی است که از نظر نگارنده بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی به معنای بازسازی انقلابی قصد جمعی است. 🔺 بازیابی قصد جمعی آنچنان پراهمیت است که حتی گلایه رهبری به اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، متوجه هویت جمعی این شورا بود. اینکه چرا با وجود غنا و تراز بالای افراد حاضر در این شورا، هویت جمعی آن به تناسب اعضا بروز و ظهور لازم را ندارد. 🔺نگارنده در این خصوص، امروز ۲۳آذرماه، یادداشتی بلند را در اختیار روزنامه فرهیختگان قرار داد. در این یادداشت بطور تفصیلی منظور خود را از احیای قصد جمعی به‌عنوان شاخص اصلی بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی ارائه کرده‌ام. http://fdn.ir/76335 آدرس کانال: @jafaraliyan
🔰 طبیعت سیاست استعماری داود مهدوی زادگان ✔️ این روزها، آشکارا شاهد حمایت برخی دولت های اروپایی به همراه دولت آمریکا از آشوب های خیابانی هستیم. همزمان با آن، از همین کشورها خبر می رسد که حرکت های اعتراضی مردم آنجا از سوی دولت به شدت سرکوب می شوند. چنانکه در آلمان طی عملیات گسترده و خشن، عده ای از شهروندان مخالف با حاکمیت دستگیر می شوند. در کانادا برای مجازات معترضان جریمه های سنگینی وضع شده است. ماموران انتظامی در آمریکا در همان صحنه اعتراض، حکم اعدام را صادر می کنند و فرد معترض را به رگبار گلوله می بندند. نخست وزیر انگلیس صریحاً از برخورد خشن نیروی های انتظامی با معترضان حمایت می کند. این امر در نظر بسیاری از تحلیل گران و افکار عمومی به رفتار دو گانه یا سیاست یک بام و دو هوای غرب تفسیر شده است. اما آیا چنین تفسیری از رفتار غرب، تحلیل دقیق و رسایی است؟ ✔️ به نظر می‌رسد هر گونه تحلیل و تفسیر از رفتارهای سیاسی دولت های غربی که هر یک آنها مصداقی از دولت مدرن هستند، خارج از دیدگاه و سیاست استعماری چندان دقیق و رسا نیست. بیرون از چارچوب نظری سیاست استعماری، طبیعی و عادی انگاشتن دو گانگی و تناقض در رفتار سیاسی دولت های مدرن غربی را توضیح نمی دهد. چنانکه پروپاگاندای رسانه ای غرب هم تلاش جدی در کتمان این واقعیت ندارد. چون توصیف دوگانگی و تناقض در چارچوب نظریه استعمار طرح نمی شود. ✔️ بی تفاوتی و بعضاً همسویی و همدلی برخی از شهروندان و روشنفکران کشورهای پیرامونی با رفتار دو گانه دولت های غربی هم عمدتاً به دلیل عدم درک و التفات آنان به نظریه استعمار است. در غیر این صورت، چرا باید برخی از روشنفکران همزمانی که در برخورد با دولت های متبوع خود داعیه آزادی و استقلال و برابری خواهی دارند، با سیاست دو گانه و متناقض دولت های مدرن غربی کنار می آیند؟! ✔️ توماس هابز انگلیسی در تبیین فلسفه سیاسی دولت مدرن یا همان لویاتان، بر اصل " آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند"، تاکید زیادی کرده است ( ر. ک: لویاتان ). لکن هابز، کاربست این اصل مترقی و انسانی در حوزه بین المللی را مسکوت گذاشته است. مقصود هابز از دیگری، اتباع دیگر دولت ها نیست. بلکه مقصود همه دیگری هایی است که با او در تکوین لویاتان انگلیسی شریک هستند. برای مثال، اتباع ایرانی که شهروند انگلیسی نیستند تا سهمی در تکوین دولت مدرن انگلیسی داشته باشند. به عبارتی، اگر دیگری ها را به خودی و غیر خودی تقسیم کنیم، مقصود هابز دیگری خودی یا همان شهروندان لویاتان است و نه شهروندانی که اتباع لویاتان نیستند. ✔️ بدین ترتیب، اصل آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند، محدود به شهروندان لویاتان است و مبنایی برای سیاست خارجی دولت مدرن در تعامل با نظام بین الملل نیست. اینچنین نیست که اگر لویاتان براندازی و نا امنی و اغتشاش را برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگر جوامع سیاسی هم نپسندد. بلکه طبیعت لویاتان در تعامل با جامعه جهانی مبتنی بر سیاست استعماری است؛ یعنی هر آنچه را که برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگری در نظام بین الملل می پسندد. چنانکه دولت های آمریکا و انگلیس، خواهان آشوب و اغتشاش و نا امنی و هرج و مرج برای دیگری مثل ایران است. ✔️ بر پایه سیاست استعماری، رفتارهای دوگانه و متناقض امر طبیعی است. لذا اگر چه دوگانگی و تناقض در رفتار سیاسی توجیه پذیر نیست؛ اما باید نقد بنیادین دولت مدرن معطوف به سیاست استعماری و سرچشمه های آن باشد. 24 آذر 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 چرا جرم را محکوم نمی کنند؟ اعدام، مجازات قهری قتل و ایجاد نا امنی عمومی است. بنابر این، چرا به جای سرزنش یا درخواست لغو مجازات جرم، مانع وقوع جرم و سرزنش آن نمی شویم؟ چرا حاضر نیستیم از باب پیش گیری، جرم را محکوم کنیم تا بعد مجبور به درخواست کوتاه آمدن از مجازات مجرم نشویم. تلخ تر اینکه حتی حین درخواست ، حاضر نیستند جرم واقع شده را محکوم کنند! در حالی که همه موظف به جلوگیری از وقوع یا تکرار جرم هستیم. این همه نخوت و تکبر از کجا ناشی می شود؟ آیا نباید در صداقت و شفقت این دسته از افراد که حاضر نیستند جرم را محکوم کنند، تردید کنیم؟ 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰عامل گفتار خودت باش! داود مهدوی زادگان 🔺 برای پاسخ دادن به نویسندگان و وعاظ توجیه گر آشوب های خیابانی هیچ نیازی به تدارک صغرا و کبرا نیست بلکه یاد آوری گفتار خودشان در همین سه ماه گذشته کافی است. حتما بخاطر دارید که اینان به دنبال مرگ طبیعی مهسا امینی در همان ساعات اولیه در صدور بیانیه های تندروانه و افراطی از یکدیگر سبقت می گرفتند تا متهم به کم کاری نشوند. بطوری که یکی از دلایل تشدید و تطویل خشونت خیابانی، همین بیانیه های افراطی بود. اگر آن تعجیل و افراط در صدور بیانیه علیه نیروی انتظامی نبود و می گذاشتند دستگاه قضایی در نهایت آرامش، امر دادرسی پرونده را انجام دهند، ای بسا که جرم و مجازات اعدامی پیش نمی آمد و ای بسا که اینان هم درخواست عدم اعدام نمی کردند. 🔺 اما بنگرید که چگونه اکنون به دنبال اعمال مجازات های قانونی اغتشاشگران توسط دستگاه قضایی، همان‌ها که بطور افراطی نیروی انتظامی را محکوم کردند و غیر مسئولانه علیه این نیرو حکم صادر کردند، همان ها قوه قضائیه را به خویشتن داری و دقت در صدور حکم، دوری از فضا سازی های غیر کارشناسانه و غیر مسئولانه، احتیاط در دماء سفارش می کنند. دو نمونه از این گونه توصیه ها را در اینجا یادآور می شویم تا خواننده با بصیرت بتواند بهتر قضاوت کند. ✔️ نمونه اول: باعث تاسف است که در این ایام افرادی از ذوی المناصب بدون هیچگونه آشنایی با الفبای قضاوت و آگاهی از صعوبت امر نسبت به دستگاه قضایی تعیین تکلیف میکنند، و به آنان امر و نهی می نمایند یکی تسریع می خواهد و دیگری تغلیظ می طلبد! ولی اطمینان دارم که اینگونه فضا سازیهای غیرکارشناسانه و غیر مسؤلانه هرگز تاثیری در قضات شریف و خردمند و شجاع و با تقوا نخواهد داشت و موجب بی احتیاطی و خدای ناکرده تساهل در اعراض و نفوس نمی گردد. رعایت دقیق آیین دادرسی کیفری که یکی از زیباترین ره اورد های تمدن و خرد بشری است و توجه همه جانبه نسبت به رعایت حقوق متهم و درکنار همه این اصول توجه به اصل انسانی - اسلامی احتیاط در دماء مورد استدعا از شما بزرگواران صاحب مناصب بالای قضایی بخصوص منصب نظارت می باشد. ان ربک لبالمرصاد (فجر/۱۴) والسلام ✔️ نمونه دوم: اولا: بر فرض که این شخص چاقو کشیده باشد و بدون خوف و با اراده اقرار کرده باشد، در صورتی که عمل او از روی خشم و عصبانیت یا درگیری با ماموران مسلح بوده نه برای اخافه، این خود شبهه ای است که مانع حکم مجازات محاربه خواهد شد 🔺 بنگرید که چگونه فقه دان و حقوق دان های حامی اغتشاشگران، از سویی مأمور انتظامی بی گناه را بی هیچ تأمل و بررسی، مجرم معرفی می کنند و از سوی دیگر چاقو کشی اغتشاشگر را فاقد قصد و غرض ارعاب و ترساندن مردم می داند!! آری، " ان ربک لبالمرصاد"؛ خدا در کمین است که چه کسانی عامل به گفتار نیک شان نیستند:" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ " ( الصف : 2 ) 👇👇👇 @mahdavizadegan
طبیعت سیاست استعماری https://www.farsnews.ir/news/14010926000394/%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C بدین ترتیب، اصل آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگری مپسند، محدود به شهروندان لویاتان است و مبنایی برای سیاست خارجی دولت مدرن در تعامل با نظام بین الملل نیست. اینچنین نیست که اگر لویاتان براندازی و نا امنی و اغتشاش را برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگر جوامع سیاسی هم نپسندد. بلکه طبیعت لویاتان در تعامل با جامعه جهانی مبتنی بر سیاست استعماری است؛ یعنی هر آنچه را که برای خود نمی پسندد برای اتباع دیگری در نظام بین الملل می پسندد. چنانکه دولت های آمریکا و انگلیس، خواهان آشوب و اغتشاش و نا امنی و هرج و مرج برای دیگری مثل ایران است. ✔️ بر پایه سیاست استعماری، رفتارهای دوگانه و متناقض امر طبیعی است. لذا اگر چه دوگانگی و تناقض در رفتار سیاسی توجیه پذیر نیست؛ اما باید نقد بنیادین دولت مدرن معطوف به سیاست استعماری و سرچشمه های آن باشد.
💥تحلیل یک کاربر عراقی ازوقایع اخیر ایران فهرست مطالبات معترضان ایرانی 🔻 يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۲ مقاله‌ای در شبکه های اجتماعی عراق منتشر شده است که به مطالبات اغتشاشگران در ایران می پردازد؛ در این مقاله تاکید شده است که مسائل اقتصادی و یا اجتماعی و یا علمی در فهرست مطالبات اغتشاشگران دیده نمی شود بلکه آنها به تاسی از فرهنگ غرب فقط خواهان کشف حجاب هستند. متن کامل مقاله به شرح زیر است: معترضان هیچ بیانیه ای و یا شعاری مبنی بر بهبود خدمات عمومی از قبیل برق و گاز مطرح نکرده اند؛ زیرا تمام این موارد در کشور با قیمت پایین و با تکنولوژی های بالا فراهم و در دسترس ایرانیهاست. شهرها از نعمت لوله کشی گاز بهره مند هستند و برق هم به ندرت قطع می شود. در فهرست مطالبات اغتشاشگران، خواسته ای در خصوص آموزش و یا درمان مشاهده نمی شود؛ زیرا انقلاب اسلامی در حوزه آموزش و درمان انقلاب بپا کرده است آموزش به صورت رایگان برای عموم ملت ایران فراهم است و ایرانی ها ۹۵ درصد از نیازهای دارویی خود را تامین می کنند و بیمارستان های ایران همه ساله از هزاران نفر از بیماران از کشورهای همسایه استقبال می کند. همچنین درخواستی در خصوص سنگفرش کردن جاده ها، احداث شبکه مترو و قطار و فرودگاه های داخلی دیده نمی شود؛ زیرا شبکه حمل و نقل در ایران از حیث وسعت و نیز از لحاظ زیبایی کم نظیر است علاوه بر آن در این کشور ۷۰ فرودگاه داخلی وجود دارد. همچنین کسی از معترضان خواستار توسعه فضای سبز نیست؛ زیرا بسیاری از شهرهای ایران به گونه ای است که بیننده گمان می کند که وارد یک جنگل سرسبز شده است. در فهرست مطالبات معترضان حتی درخواستی مبنی بر نوسازی قوانین کار دیده نمی شود زیرا قوانین کار در ایران از بسیاری از نظامهای سرمایه داری جهان پیشرفته تر است و از کارگران حمایت می شود. تقاضایی از وزارت مسکن از سوی معترضان دیده نشده است؛ زیرا آنچه که ایران در خصوص مسکن به جوانان ارائه می دهد؛ آرزوی صدها میلیون جوان در کشورهای متعدد است. در فهرست مطالبات ایرانیان درخواستی درخصوص آزادی های فکری و سیاسی مشاهده نشده است مطبوعات ایران آزادانه می نویسند و انتقاد می کنند. همچنین کسی خواهان توسعه و ارتقای صنعت و پژوهش های علمی نیست زیرا ایران در این خصوص معجزه آفریده است. آنچه که در بازار می بینی، اغلب ساخت داخل است، حتی پروژه های عظیم و ایستگاه های استخراج نفت و دوب فلزات و ساخت خودرو به دست متخصصان ایرانی صورت میگیرد. همه شرکت های بزرگ در ایران ملی هستند و تمام طرح ها و پروژه های خود را با سازوکار ها و ابزارها و نیروهای داخلی به اجرا درمی آورند. همچنین خواسته ای مربوط به موسیقی و سینما و شعر و نقاشی و ورزش ندیدم؛ زیرا ایران در بسیاری از هنرها در آسیا سرآمد و پیشتاز است. آنچه که در فهرست مطالبات اغتشاشاگران دیده می شود آن است که این "نظام دیکتاتور اجازه بوسیدن در انظار عمومی و خلع حجاب و نوشیدن مشروبات الکلی و فسق و فجور را نمی دهد". شبکه های اجتماعی ایرانی را دنبال کنید تا به صحت سخنانم پی ببرید. 🆘 @Roshangari_ir 🆘 rubika.ir/Roshangari_ir
وحدت حوزه و دانشگاه، راه برون رفت از انحطاط است. یادداشتی از دکتر داود مهدوی‌زادگان به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه samt.ac.ir/fa/news/482