eitaa logo
مهدوی زادگان
363 دنبال‌کننده
188 عکس
57 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدوی زادگان
🔰 نا پژوهشی در تحلیل جنبش های اجتماعی؛ مطالعه موردی دیدگاه آصف بیات داود مهدوی زادگان روزنامه ایران/ دوم بهمن 1401 برش متن 👇👇👇 7. آصف بیات درگفتاری انتقادی خطاب به عباس عبدی جریان اصلاح طلبی را به زیر تیغ نقد برده است. به عقیده وی قرار نیست تا آخر عمر از استراتژی اصلاحات پیروی کرد: « بله صحبت از هزینه و مخاطرات احتمالی تغییرات رادیکال بسیار مهم است و باید بدان‌ها توجه کرد. ولی گاهی آنچنان از ریسک و مخاطرات تغییرات انقلابی صحبت می‌شود که گویی «وضع موجود» بهشت برین است. چرا ما مخاطرات و هزینه‌های «وضع موجود» را فراموش می‌کنیم؟ ». آصف بیات با این پنداشت که حاکمیت، اصلاحات را بعد اعتراضات سال 88  از قدرت بیرون انداخته است، سعی در متقاعد کردن این جریان به ائتلاف با جنبش اعتراض خیابانی دارد. لکن مشکله آصف بیات در این است که می خواهد امثال عباس عبدی و هم مسلکان او را در چارچوب مفهوم اندیشه اصلاحی و جریان اصلاحات ادراک و تحلیل کند. در حالی که این کار بزرگترین خطای ادراکی وی محسوب می شود. چون اساساً این جماعت در چارچوب گفتمان اصلاحات فهم پذیر نیستند. بلکه باید آنان را در چار چوب گفتمان اقتدار گرایی فهمید.تمام تلاش جریان موسوم به اصلاحات معطوف به تصاحب و تثبیت و حفظ قدرت بوده است. این جریان با نگاه ابزاری با جنبش اعتراضی برخورد می کند. آن سیاست امیدی که آصف بیات به عنوان شرط تغییر وضع موجود طرح کرده است، در جریان اصلاحات مفقود و غایب است. این جریان هیچگاه درباره بدیل نیاندیشیده اند. اما از دیگر اشتباهات ادراکی آصف بیات درباره اصلاحات این است که گمان کرده است که آنان مخالف وضع موجودند. حال آنکه این جریان در پدید آمدن درد و رنج های موجود مردم نقش اصلی و اساسی داشته و دارند. در واقع، بیات می خواهد برای بر هم زدن وضع موجود به جریانی رو آورد که خود آن جریان از بانیان آن وضع هستند. نتیجه چنین خطای ادراکی بازی خوردن سیاسی است. اشتباه دیگر بیات این است که گمان کرده حاکمیت بعد فتنه سال 88 اصلاحات را بیرون کرده است. در حالی که این جریان در سال 92 به قدرت بازگشت. در واقع، اعتماد حاکمیت به جریان اصلاحات در سال 1400  به پایین ترین حد خود رسید ولی این مردم بودند که آنان را از قدرت کنار گذاشتند. جمع بندی البته درباره گفته ها و تحلیل های آصف بیات نقدهای بیشتری را می توان طرح کرد ولی به همین اندازه بسنده می کنیم. عمده نتیجه ای که از بیان نمونه های یاد شده می توان گرفت آن است که علیرغم اینکه آصف بیات به جامعه شناسی نام آشنا و متخصص در شناخت جنبش های اجتماعی و سیاسی شهرت یافته است؛ لکن به نظر می رسد که دیدگاه های وی در این باره چندان دقیق نیست. شاید بیات اطلاعات وسیعی درباره بهار عربی یا بیداری اسلامی و نیز جنبش های سیاسی ایران قبل و بعد انقلاب به دست آورده باشد، اما این دانش وی عمیق و متقن نیست. تحقیقات وی درباره جنبش ها بیشتر صبغه نا پژوهشی دارد تا پژوهش علمی. شاید این امر، به دلیل غلبه نگاه ایدئولوژیکی وی باشد. 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 تأملات انتقادی پیرامون ندیدن عظمت ایران اسلامی داود مهدوی زادگان استاد ادبیات فارسی در یکی از درس گفتارهایش درباره نسبت ما با علوم انسانی مطالبی را بیان کرده است که در اینجا گزیده ای از آن مطالب را در می آوریم و تأملی در آن می کنیم: 👇👇👇 " ما در علوم انسانی صفریم، صفر! مثل کفِ دستِ من. ما باید در این زمینه کار کنیم و این خیلی مهم است... ما به دولت کاری نداریم. ببیند، دولت آمده مثلاً توی کدکن ما شعبهٔ دانشگاه آزاد باز می‌کند. در آنجا مثلاً آمده دکترای فلسفهٔ کانت می‌دهد؛ حالا مسخره می‌کنم من این را، دارم مثال می‌زنم. ولی عملاً همین‌طور است. آخر کجا؟ با کدام استادت تو داری کانت درس می‌دهی؟! تو می‌دانی اصلاً کانت یعنی چی؟! استادِ کانت ایرونی یعنی کی؟.... ما در علوم انسانی بسیار وضع بدی داریم. خیلی فقیریم.... هی مرتب فراخوان، هی فراخوان. می‌گویند از الان تا ۱۵ روز دیگر برای تَنقیح‌ُالمَناظرِ ابن هیثم مقاله بدهید. مثلاً یک خانمِ خانه‌‌داری که آشپزی‌اش را کرده و بچّه‌اش را شیر داده است، می‌گوید چه عیبی دارد من هم در این فراخوان شرکت می‌کنم. می‌رود آنجا چایی می‌خورد، می‌نشیند و در کنگرهٔ تنقیح‌ُالمناظرِ ابن هیثم هم شرکت می‌کند. آخر تو اسم ابن هیثم را کِی شنیدی؟! کدام متخصص؟! ما الان یک آدمی که شفا را تدریس کند نداریم؛ بی‌خود می‌گویند. یک آدمی که تمام شفا را بتواند درس بدهد نیست؛ بی‌خود می‌گویند. یک قسمت خاصّی از الهیات را فقط توی حوزهٔ حرّافی و انشا‌نویسی و این‌هاست. کسی که از عهدهٔ تمام شفا بربیاید وجود ندارد.... دولت باید از این توسعهٔ عناوین علوم انسانی جلوگیری کند. همهٔ دانشگاه‌ها نباید همهٔ رشته‌ها را داشته باشند.... می‌آیند در کوچک‌ترین روستاها دکتری فلسفه می‌دهند. در همهٔ رشته‌ها استاد دارند. این یعنی کشک! @horqlia " ⁉️ تأملات انتقادی: 1. تردیدی در وضعیت بحرانی علوم انسانی در ایران و جهان نیست. شاید بهترین موقعیتی که می تواتست این بحران را معلوم کند، ایام شیوع ویروس کرونا بود. متأسّفانه علوم انسانی به مانند علوم پزشکی برای مقابله با مرگ و میرهای گسترده اپیدمی کرونا دستور العمل نداشت. در آن ایام معلوم گشت که دست علوم انسانی در شرایط بحران زا خالی است. 2. گفته های این استاد برجسته ادبیات فارسی را دلیل برتری اسلام سیاسی در امر توسعه و ترقی می دانم. این گفته نشان می دهد که اسلام سیاسی در امر توسعه و ترقی موفق عمل کرده است. زمانی - در دوران مشروطه و بعد آن - جامعه دینی و بویژه روحانیت را با این تهمت، شماتت می کردند که با اندیشه مدرن و مظاهر پیشرفت مخالف است؛ می گفتند روحانیت با آب لوله کشی و چراغ برق و بلند گو مخالف است. اما امروز به برکت ج. ا در مناطق محروم دروس دانشگاهی کانت شناسی برگزار می شود ولی استاد غرب خوانده با برگزاری چنین دروسی مخالفت می کند. آیا به راستی جمهوری اسلامی با مهیا کردن چنین ظرفیتی برای تعلیم اندیشه فلسفی مدرن، کار بدی کرده است که جا برای به سخره گرفتن آن باشد؟ اینجا اشکال بر آن اساتید غربگرایی است که قادر به بهره‌برداری از این ظرفیت نیستند. این ناتوانی منسوب به آنان است و نه کلیت دانشگاه ایرانی. این قدرت علمی اسلام سیاسی است که برای رقیب خود فرصت جولان می دهد. 3. وقتی خانم خانه داری علاقمند به شرکت در فرا خوان علمی می شود، باید این کار را به فال نیک گرفت. این نشانه خوب بودن حال مردم ایران بویژه زنان ایرانی است. این اتفاق بیانگر رواج روحیه علمی در جامعه ایرانی بعد انقلاب است. چرا باید چنین روحیه ای را به سخره گرفت. فرضاً که این خانم خانه دار اسم ابن هیثم را نشنیده باشد. خب در این کنگره با ابن هیثم آشنا می شود حالا عیب و اشکالش چیست. نگارنده پانزده سال داشتم که در مراسم چهلم مرحوم علامه طباطبایی ره که در تالار وحدت با حضور اساتید به نامی چون مرحوم علامه جعفری ره و دکتر اعوانی برگزار شده بود، شرکت کردم. چقدر هم از آن جلسه لذت بردم. هیچ خجالت هم نکشیدم. اما نکته اینجا است که بدانیم دیگر آن آخوند سنتی نیست که بگوید خانم خانه دار را چه به شرکت در فراخوان کنگره علمی. حالا این اتفاق در ایران انقلابی را مقایسه کنید با ممنوعیت ورود دختران در دانشگاه‌های افغانستان. ادامه متن: 👇👇
ادامه متن: 👇👇 4. بحمدالله حوزه علمیه از اساتید مسلط به تدریس شفا و سایر منابع فلسفه اسلامی برخوردار است. در سال های اخیر نه فقط آموزش فلسفه اسلامی بلکه آموزش فلسفه غرب در حوزه علمیه قم رونق خوبی پیدا کرده است. مجمع عالی حکمت با همین هدف تاسیس شده است و فعالیت های بسیار گسترده ای را به راه انداخته است. حال فرضاً الان چنین استادی موجود نیست اما مگر آن زمان که بود قدرش را می دانستند. چقدر از مرحوم علامه طباطبایی در دانشگاه ها تجلیل به عمل آمد. مرحوم مطهری که استاد مسلم شفا بود بعد انقلاب به شهادت رسید. دانشگاه های ما چقدر از مرحوم علامه مصباح یزدی ره بهره برد. بی تردید ایشان یکی از فیلسوفان بزرگ معاصر در جهان اسلام به حساب می آید. دروس فلسفه ایشان بسیار عالی است. بنده دو بار درس برهان شفای ایشان را که بیش از صد جلسه است گوش داده ام و بسیار لذت بردم و اگر فرصت کنم باز هم گوش می دهم. چون این درس ذهن آدمی را منطقی بار می آورد. 🖊 خلاصه آنچه را که این استاد محترم به مثابه امری موهوم و تحقیر آمیز و به گفته خودش کشک می خواند، از نگاهی دیگر، امری افتخار آمیز و شکوهمند است و حکایت از آینده ای درخشان برای ایران اسلامی دارد. قطعاً اگر چشمان مان را خوب بشوییم، نه فقط ایران و ایرانی را صفر نمی پنداریم بلکه به آینده با شکوه آن مباهات خواهیم کرد. انشالله 5 بهمن 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
📢 رهبر انقلاب اهانت‌های اخیر به قرآن در کشورهای اروپایی را محکوم کردند 👈 علیرغم توطئه‌ استکبار، آینده از آن اسلام است 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی اهانت‌های اخیر به مقدسات اسلامی و قرآن کریم را در چند کشور اروپایی محکوم کردند. رهبر انقلاب اسلامی این اهانت‌ها را نشانه دشمنی استکبار با اصل اسلام دانستند و همه آزادی‌خواهان جهان را به مقابله با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی، فراخواندند. 📝 متن موضع‌گیری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در حساب توئیتر رسانه KHAMENEI.IR منتشر شد به شرح زیر است: «اهانت جنون آمیز به قرآن با شعار آزادی بیان نشان میدهد هدف حملات استکبار، اصلِ اسلام و قرآن است. علی‌رغم توطئه استکبار، قرآن روزبه‌روز پرفروغ‌تر شده و آینده از آن اسلام است. همه‌ آزادی‏خواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی مقابله کنند.» 💻 Farsi.Khamenei.ir
سفیر انگلیس به ایران برگشت سایمون شرکلیف: 🔹تازه به ایران برگشتم. همچنان روی دیوار سفارت ما چیزهایی نوشته می‌شود. 🔹طبق تجربه من اکثر ایرانی‌ها نسبت به خارجی‌ها مهربانی نشان می‌دهند. @TasnimNews 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🖊 دو کلمه حرف حساب با سفیر انگلیس بیش از یکصد و پنجاه سال است که همچنان سفارت انگلیس بر قلب های رنج دیده مردم ایران اثری دردناک و غمبار از خوی استکباری و استعمارگری بر جای می گذارد اما حالا جناب سفیر از اینکه مردم گوشه ناچیزی از آن آلام را بر دیوار سفارت انگلیس انعکاس می دهند، ناخشنود است!! اقای سفیر! اگر حقیقتا اعتراف می کنید که تجربه شما و دیگر خارجی ها از برخورد اکثر ایرانی ها چیزی غیر از مهربانی نبوده است؛ پس چگونه است که پاسخ تان نامهربانی است؟! آیا پاسخ مهربانی ملت ایران، استکبار و استعمار و استثمار است؟! تا کی می خواهید به پاسخ های خودخواهانه و نامهربانانه قرون وسطایی تان ادامه دهید؟! 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 فراخوان علیه پروژه جهانی و سیستمی قدسی زدایی از قرآن کریم داود مهدوی زادگان 🖊 آیا غربی ها معنا و مفهوم بیان و آزادی را نمی دانند که سوزاندن قرآن کریم را از مصادیق آزادی بیان می دانند؟! مگر آتش زدن، بیان است که پلیس سوئد این اقدام ضد فرهنگی و غیر انسانی را آزادی بیان می داند؟! اگر آزادی بیان تا این اندازه یله و رها است، دیگر خط قرمزی باقی نمی ماند. در این صورت، آیا دیگران حق ندارند مثلا مقابل سازمان ملل، اعلامیه جهانی حقوق بشر را به آتش بکشند یا قانون اساسی کشور سوئد یا فرانسه را به آتش کشند؟ چه فرقی میان این سوزاندن ها می کند. بویژه که قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان است. توهین به ساحت مقدس اسلام، بی حرمتی به حدود دو میلیارد مسلمان است. لذا اینگونه رفتارهای توهین آمیز سیستمی در غرب تردیدی باقی نمی گذارد که مبانی غربی آزادی خواهی نسبت به دیگری ها نا همسو خط قرمز ندارد و هر گونه بی احترام و هتک حرمت را مجاز می شمرد. 🖊 تردیدی نیست که عمده نگرانی نظام سلطه جهانی از قدرت یافتن اسلام سیاسی در دنیای سراسر عرفی شده است. قدرت های غربی راه حل مساله را در قدسی زدایی از اسلام می دانند. هتک حرمت مقدسات و ایجاد نظام های سیاسی عرفی و راه اندازی آشوب های خیابانی خشونت آمیز از جمله اقدامات پروژه قدسی زایی در جهان اسلام است. چنانکه هتاکی های اغتشاشگران در پاییز امسال ریشه در همین پروژه دارد. 🖊 متأسفانه برخی از اسلامیان نا آگاه با آدرس غلط دادن های شان و ایجاد انحراف در افکار عمومی مسلمانان، نا خواسته عامل اجرای پروژه قدسی زدایی غربی ها شده اند. در حالی که عمده مصائب جهان اسلام از جهل نامقدس ناشی می شود، آنان ریشه مشکلات را به جهل مقدس ارجاع می دهند. همین امر موجب شده حرمت شکنان دغدغه مجازات اعمال شان را نداشته باشند. به همین خاطر، ولی فقیه فراخوان ایستادگی و مقابله برابر اهانت جنون آمیز قرآن کریم با شعار آزادی بیان را داده است: " همه‌ آزادی‏خواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی مقابله کنند." 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 تقابل نگاه انفتاحی و انسدادی در نسبت اسلام و سیاست داود مهدوی زادگان ✔️ نویسنده محترمی در نبشته ای با عنوان " دغدغه مندان دینداری و آگاهی در جهان معاصر " بر ضرورت توجه به پروژه فکری اندیشوران دینی تاکید کرده است و در این راستا به اختصار درباره کلان پروژه فکری شخصیت های بزرگی چون امام خمینی ره، آیت الله خامنه ای، استاد شهید مطهری، مرحوم علامه مصباح یزدی ره و مرحوم آیت الله حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی، اشاراتی کرده است ( ر. ک: https://www.javanonline.ir/fa/news/1132832 ). ✔️ اندیشوران دینی که در نبشته یاد شده به کلان پروژه فکری آنان توجه شده مربوط به جریان فکری غالب در حوزه امامیه است. وجه مشترک همه آنان در احیای فکر دینی در حوزه جامعه و سیاست و نیز مجاهدت برای برپایی حکومت دینی و اجرا و اقامه احکام و حدود شرعی است. این جریان فکری غالب را می توان در چارچوب گفتمان اسلام سیاسی صورت بندی کرد. ✔️ اما در کنار گفتمان غالب ( اسلام سیاسی ) در حوزه علمیه، جریان عرفی گرا وجود دارد که در تقابل جدی با گفتمان اسلام سیاسی قرار دارد. کلان پروژه فکری این جریان نفی ساحت های اجتماعی و سیاسی از دین، تحدید قلمرو دین به زندگی خصوصی و پاره ای امور عام المنفعه و امور حسبیه به شرط تمکن در عمل، نفی حاکمیت دینی و ترجیح حکمرانی غیر دینی بر آن و تاریخ مندی دین است. ✔️ هر اندازه که پروژه فکری اسلام سیاسی ریشه در آموزه های دینی دارد و مستندات محکمی از کتاب و سنت می تواند اقامه کند، پروژه فکری عرفی گرایان حوزوی از این امتیاز محروم اند و قادر به توجیه دینی گفتار خود نیستند. آنان مجبورند خیلی از مستندات دینی اسلام سیاسی را انکار کنند یا به سکوت بگذرانند. چنانکه ساحت الهی و یلی الربی ( اطیعوا الله ) حکمرانی نبوی و علوی را انکار کرده ولی بر وجه یلی الخلقی ( بیعت ) آن دو تاکید دارند. و نیز واقعه غدیر خم که دلالت آشکار بر حکومت اسلامی دارد، مسکوت می گذارند. ✔️به هر روی، هر اندازه که گفتمان اسلام سیاسی در صدد انفتاح باب ورود اسلام به جامعه و سیاست است، گفتمان اسلام عرفی در پی اثبات انسداد آن است. از این رو، در مساله نسبت اسلام با جامعه و سیاست با دو رویکرد انفتاحیون و انسدادیون مواجهیم. 8 بهمن 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 ارمغان سیاسی تبعید داود مهدوی زادگان 🔸 سیزده سال دوری امام خمینی ره از وطن در نگاه چشم ظاهر بین، تبعید است لکن از نگاه اهل معرفت این جدایی، دعوتی ربانی برای تعلیم ناب ترین آموزه های ولایی بود. ردای ولایت همچون خلافت نیست که بر دوش هر کس قرار گیرد. بلکه باید در جوار امیر ولایت مقام گیرد و سیر و سلوک خاصه را طی کند تا شایسته ردای ولایت علوی گردد. ما از اسرار الهی تبعید امام به نجف بی خبریم. ولی این اندازه را می توان فهمید که اگر قرار است رسالتی الهی بر عهده ایشان گذاشته شود، همجواری با مولای متقیان علی علیه السلام ضرورت دارد. 🔹 امام خمینی ره سالها بود که زیر نظر استاد اعظم خود، مرحوم آیت الله شاه آبادی با مبانی فلسفی و عرفانی اسلام سیاسی آشنایی پیدا کرد و از رهگذر سلوک استاد و شاگردی با ایشان رساله شریف "کشف اسرار" پدید آمد. بعد آن هم ولایت فقهی مرحوم آیت الله بروجردی را درک کرد و از پی آن قیام پانزده خرداد را پدید آمد. اما این مقدار از درس آموزی ولایت فقهی کافی نبود بلکه باید مستقیما از الطاف خفیه علوی در نجف بهره مند می شدند تا تحمل بار سنگین انقلاب و نظام اسلامی بر ایشان سهل و آسان گردد. از همین همجواری معنوی بود که فکر ولایت مطلقه فقیه در برترین و ناب ترین شکل آن تکوین یافت و بلافاصله در میان مردم دست به دست گشت. 🔸 پهلوی طاغوتگر گمان کرده بود که تبعید، میان امام و مردم، فراموشی و جدایی قلبی می آورد. حال آن که چنین تبعیدی موجب بی قراری و بی تابی شد. انسان و جامعه بی قرار مادامی که به مطلوب و محبوب خود نرسد، آرام و قرار نمی گیرد. این بی قراری را از استقبال میلیونی ملت از امام در دوازدهم بهمن 57 می توان به خوبی درک کرد. هنوز آن حرارت شوق دیدار امام در طول مسیر استقبال از فرودگاه تا بهشت زهرا در آن زمستان سخت را می توان حس کرد. 🔹 اما امام خمینی ره به هنگام بازگشت از تبعید یا سفر معنوی با خود توشه ای بس گران بها برای ملت به ارمغان آورده بود. دستاورد تبعید، آموزه ناب حکمرانی علوی و اسلام سیاسی بود که امام راحل در جوار امام علی علیه السلام آن را به عمیق ترین شکل آموخته بود. 🔸 ایده ولایت مطلقه فقیه همان گوهر سیاسی است که اگر ملت ایران بخواهد در دنیای جدید سر بلند و آزاد و مستقل و در امان باشد، به آن نیاز دارد. بطوری که مردم ایران در سال‌های بعد انقلاب در کوران حوادث سیاسی و اجتماعی بیش از پیش به حقیقت این مطلب پی برده است. چنانکه ملت جدیدترین چنین معرفتی را در جریان فتنه اخیر تجربه کرد. 12 بهمن 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا