eitaa logo
🇮🇷 مهدوی‍ون ۳۱۳ 🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
15.7هزار ویدیو
128 فایل
•﷽‌• برای یاری اَبَر مردی که در شلوغی های شهر گمشده است...💔 ♨️ گلچین محتواهای ؛مهدوی،تبیینی،فوق ویژه، افشاگری آنچه نمیدانستید 👤مدیریت @Khademolmahdi_312 شرایط تبلیغ و تبادل👇 @sharayet_chanel_313 کپی واجب✔️ گزارش کار👇 @Group_jahadi_mahdavyon313
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که خانه اش را بخشید یکی از همکاران پاسدار حاج یدالله که قصد ازدواج داشت به همراه حاج یدالله به خواستگاری رفتند. در مجلس خواستگاری ؛ خانواده عروس از داماد پرسیدند که آیا خانه مستقلی دارد یا نه ؟ او هم جواب نه داد. خانواده عروس پس از شنیدن این پاسخ ؛ بنای مخالفت گذاشتند. حاج یدالله صحبت ها را قطع کرد وگفت: داماد از خودشان خانه دارد. داماد با تاکید گفت: اما من منزلی ندارم. خانواده عروس با تعجب به حاجی گفتند: قضیه چیست؟ ایشان می گویند خانه ای ندارد اما شما می گویید دارد؟ حاجی گفت: ایشان منزل دارند و می توانید بروید وببینید. حاجی که این را گفت حرف ها تمام شد و خواستگاری به خوبی به اتمام رسید.🌸 بعد از خروج مهمانان از منزل عروس؛ داماد رو به حاج یدالله گفت: حاجی جان شما می دانید که من خانه ای ندارم، چرا به خانواده عروس گفتید که من خانه دارم ؟ حالا من چه کنم؟ من که توان خرید خانه را ندارم؟ حاج یدالله گفت : شما خانه دارید. و آدرس خانه را به داماد داد. داماد با تعجب گفت: چطور چنین چیزی ممکن است؟ حاج یدالله گفت: این خانه را سپاه به شما به قید قرعه به پاسداران داده و قرعه به نام شما افتاده است. داماد دیگر چیزی نگفت اما بعدها متوجه شد که آن خانه ، خانه خود حاج یدالله بوده؛ اما چون احتیاج آن جوان را دیده بود از حق خود گذشته بود و به آن جوان بخشیده بود. تا زمان شهادت حاج یدالله هیچ کس متوجه این موضوع نشد چون به هیچ کس این فداکاری بزرگ را نگفته بود... راوی : فتح الله کلهر