eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
10.1هزار دنبال‌کننده
71 عکس
13 ویدیو
5 فایل
۱. نویسنده‌ و محقق فرهنگ هستم. ۲. تنها رسانه‌ی رسمی‌ و معتبری که مواضعم در آن منتشر می‌شود، این کانال است. ۳. مسئولیت مواضعم، بر عهده‌ی خودم است، نه هیچ نهاد یا جریانی، و درج عناوین حقوقی را در کنار نامم تأیید نمی‌کنم. ۴. مستقل و غیرسفارشی می‌نویسم.
مشاهده در ایتا
دانلود
30.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها -۱ 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @jaryan_tv1
43.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها -۲ 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @jaryan_tv1
47.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها -۳ 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @jaryan_tv1
79.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها -۴ 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @jaryan_tv1
101.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها -۵ 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @jaryan_tv1
38.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها -۶ 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @jaryan_tv1
🗒 مسئله‌ی تهدید نرم‌افزاری: شلیک بی‌صدا به باورها 🖇 ۱ اسفند ۱۴۰۳ برنامه‌ی جریان، شبکه‌ی یک با حضور مهدی جمشیدی 🖇در اینجا ببینید: https://telewebion.com/episode/0x118bb089
🗒 سیاه‌مشق طرح تهدیدات نرم‌افزاری: ۱. فهم معنا و مصادیق تهدید نرم‌افزاری برای جلوگیری از جنگ برداشت‌ها و تفاسیر. ۲. فعال‌سازی نیروهای عرصه‌ی غیررسمی که دچار خمودی و سردی شده‌اند. ۳. فلج‌سازی جریان روشنفکری سکولار از لحاظ تأثیر بر بدنه‌ی اجتماعی و قدرت ذهنیت‌سازی وارونه. ۴. چهره‌سازی و شخصیت‌پروری رسانه‌ای از نیروهای اصیل جبهه‌ی انقلاب که در مهجوریت و انزوا به سر می‌برند. ۵. ایجاد یک بستر رسانه‌ای مستقل برای برپایی مناظرات جدی و چالشی در قالب کرسی‌های آزاداندیشی برای نقادی اندیشه‌ای و فروکاهش روانی. ۶. بازیابی روایت اصیل از رهبر انقلاب به واسطه‌ی زدودن لایه‌ی تحریفی از ایشان که موجبات تمرکز موج تخریب بر ایشان شده است. ۷. تولید دانش فی‌الذاته برای طرح بازسازی انقلابی ساختار ذهنیت اجتماعی که محتاج نگاشتن طرح راهبردی است. ۸. علاج مشروط‌شدگی ذهنیت فرهنگی به وضع اقتصادی که منطق و زبان نیروهای فکری را تضعیف کرده است. ۹. ترمیم اقتدار و عزم و اراده‌ی نظام در حوزه‌ی استقرار اجتماعی شریعت و پایان‌دادن به دوره‌ی انفعال و تعلیق هویتی. ۱۰. ساختارسازی از نیروهای فکری و نظریه‌پرداز در قالب حلقه‌های میانی برای ایجاد بسیج اجتماعی. ۱۱. مهار حداکثری نیروهای لیبرال در درون قدرت از طریق نقادی و‌ روایت‌پردازی در عرصه‌ی عمومی. ۱۲. مقاومت در برابر تشدید وابستگی جامعه‌ی ایران به شبکه‌های اجتماعی غربی که به صورت بافت‌مند و‌ پهن‌دامنه در عمق جامعه، شکاف نسبت به حاکمیت می‌آفریند. ۱۳. واسازی جریان بدلی و پوشالی در درون جبهه‌ی انقلاب که دچار التقاط لیبرالی و عمل‌گرایی است و آشکار و پنهان، لیبرال‌ها را تقویت می‌کند. 🖊 مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
،،،،، امتداد تمدّنیِ انقلاب اسلامی توانست شخصیتی همچون شهید سیدحسن نصرالله را پدید بیاورد که در چشم حیرت‌زدۀ ناظران جهانی، یک اسطورۀ قدسی است. این تاریخ جدید، عرصۀ گذار از قوّه‌های هویّتی و وجودی به فعلیّت‌های اسطوره‌ای و ساختاری است. این‌ تاریخ، تمام‌ نشده، بلکه تازه در لحظه‌های جوشش و غلبۀ تمدّنی است. https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1740228708981253228
🔻سیدحسن نصرالله و منِ هویّتیِ ما: ظهورات تاریخی در آن سوی مرزهای ملّی 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. بی‌پروا باید از این گزاره آغاز کرد که «این وطن، مصر و عراق و شام نیست». نسبتی که اکنون پارۀ مؤمن و انقلابیِ جامعۀ ایران با شهید سیدحسن نصرالله برقرار کرده، چنین نسبتی است؛ نوعی شیدایی و شیفتگی فراملّی و عبور کرده از مرزهای سیاسی و رسیده به ساحت جان و دل و حقیقت. مرزهای ملّی و قومی و نژادی، جملگی اعتباری هستند و از هیچ حقیقت قدسی‌ای حکایت نمی‌کنند، اما با این حال، در محاسبۀ ذهنیِ بسیاری، تعیین‌کننده هستند. انسان‌هایی که بر عقل این‌جهانی و ظاهربسنده تکیه می‌کنند، به چنین معادلات و مناسباتی دلخوش دارند، اما آنان که از عالَم باطن و معنا بهره برده‌اند و خویشتن‌شان را در نسبت با حقیقت قدسی یافته‌اند، از اعتبارات و ظواهر گریزانند و مجال نمی‌دهند که پردۀ چشم مادّی، آنها را کور کند. در دهۀ شصت، امام خمینی خطاب به نیروهای مقاومت لبنان گفت در ذهن ما، مرزبندی و تفکیک میان ایران و لبنان نیست و همه مسلمانیم و حاملان و قائلان یک عهد تاریخی. آن گفتۀ شیرین، امروز به گسترده‌ترین شکل، تجّلی یافته است؛ چه در وضع انفسی و درونی ما و چه در وضع آفاقی و عینی. امروز به عیان مشاهده و احساس می‌کنیم که سیدحسن نصرالله، از ما بوده و گویا ما پاره‌ای از هستیِ مقاومتیِ خویش را از دست داده‌‌ایم. ما میان خود و او، هیچ فاصله‌ای را احساس نمی‌کنیم. روشن است که این اتّفاق ذهنی و دلی، حاصل گذار از مرزها و حصارها و خط‌کشی‌های ملّی و این‌جهانی است و نگاه امّتی و دینی و ملکوتی را بیان می‌کند. [دوم]. در این نگاه، ما از هر ملّیّتی که باشیم، امّت رسول‌الله هستیم و رسول‌الله، همۀ هویّت و تاریخ و معنا و منزلت ماست. این یعنی برخلاف تاریخ‌ها و هویّت‌های این‌جهانی که بر توافقات و معادلات مادّی و سیاسی تکیه دارند، در اینجا سخن از عهد دینی به میان آمده و تاریخ بر اساس ظهورات قدسی و انوار ملکوتی، تقسیم و تفکیک شده است. ما، خویشتن‌مان را ذیل نور محمّدی، تعریف کرده‌ایم و آن را یک عهد تاریخی می‌شماریم که به‌تدریج، بسط یافته و اینک در قالب و هیئت یک امّت، محقّق شده است. این امّت، برآیند یک تاریخ قدسی و ربّانی است و نه همانند ملّت که جز در سایۀ محاسبات سیاسی و اعتباری و شخصی، وجود نمی‌یابد. منِ ما، ریشه در ملکوت و حیات باطنی دارد و این‌همه، حاصل تعلّق‌خاطر جمعی به نور محمّدی و تاریخِ برخاسته از تجلّیّات و ظهورات بیرونی آن است. منِ ما، حاصل طرح تکوینیِ قدسی است و این‌چنین است که ما در نسبت با سیدحسن نصرالله، این‌همه آغشته به عشق و مودّت و حسرت و گداز هستیم و در لحظه، تعلّقات ملّی خود را به فراموشی سپرده‌ایم. این همان عالَم نور محمّدی است که ما را ذیل حقیقت ملکوتی، گرد آورده و وجودمان را یکپارچه و همگون کرده است. [سوم]. آن جنبۀ قدسی که به اشارت بیان شد، روح و باطن این تاریخ را تشکیل می‌دهد، اما در متن آن و به دلیل مواجهۀ چالشی با عالَم تجدّد، در صورت «مقاومت» ظاهر شده است. مقاومت، جوهر تاریخ جدیدِ ماست؛ چنان‌که همۀ ساحات وجودی ما را به تصرّف خود درآورده و به وجه نمادین و غلیظِ حیات هویّتی ما تبدیل شده است. اگر در برابر ما، عالَم تجدّد و زیاده‌خواهی و استکبارگری و تفرعن آن قرار نداشت، چنین وجهی نیز عیان نمی‌شد، اما روشن است که حیات جمعی ما در تاریخ متأخّر، بسیار مماس با این امر مزاحم و مخرّب بوده و براین‌اساس، ضرورت تاریخی ایجاب کرده که ما «جلالتِ» خویش را آشکار سازیم و در قامت مبارزه و رویارویی و اصطکاک، خویش را نمایان سازیم. هیچ‌یک از جوامع مسلمان در این دورۀ تاریخی، بی‌نصیب از تعدّی و تطاول عالَم تجدّد نبوده‌اند و هر یک به نوعی، در تلاطم و تکانۀ این تعارض و ستیز، گرفتار بوده و هستند. ازاین‌رو، چهره‌هایی از متن تاریخِ تجدیدشدۀ حیات دینی برخاسته‌اند که جنبش‌های درون‌خیز و واکنشی را پرچم‌داری ‌کرده‌اند و به تحرکات و تکاپوها، جهت داده‌اند. ازاین‌جمله، سیدحسن نصرالله بود که به‌مثابه یکی از فرزندانِ وجه مصلحانه و حماسیِ انقلاب اسلامی، پرچم مقاومت را به دست گرفت و حرارت و هیجان و شور اسلامی آفرید و تاریخِ تحقیرشدۀ اسلامی را احیا و پیشرو کرد. او در مدّت اندکی، تاریخ مستمرِ روبه‌عقب و انفعالی و سلطه‌زدۀ اسلامی را عزّت و اقتدار و تفوّق بخشید و عالَم تجدّد را وادار به تسلیم و تمکین نمود. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
استاد مطهری می‌گفت من سه نفر را پیدا کردم که میان «فلسفه‌»شان از یک سو و «شعار و عمل‌»شان از سوی دیگر، تناقض کامل وجود دارد: مارکس، فروید و راسل. ،،، من هم نفر چهارمی را در میان اصحاب فلسفه یافته‌ام که چنین است، اما برخی شیفتگانش می‌کوشند با رندی و لاپوشانی، تناقض‌های رسوای او را مستور نگاه دارند. https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1740383762927415813