💠خطونشان امام باقر (ع) برای مدعیان بیعمل
🔸از جناب جابربن یزید جُعفى نقل شده که امام محمّد باقر (ع) فرمودند: «اى جابر! آيا براى كسى كه ادّعاى تشيّع دارد، همین بس است که بگويد دوستدار ما اهل بيت است؟ به خدا قسم، شيعۀ ما فقط آن كسى است كه تقوای الهی پیشه کرده و از خدا اطاعت کند.
🔹شيعيان ما فقط با این نشانهها شناخته میشوند: تواضع، خشوع در عبادت، امانتداری، کثرت ذكر خدا، روزهداری، بر پا داشتن نماز، نيكى به والدين، رسيدگى به همسايگان فقير و نيازمندند، رسيدگى به قرضداران و يتيمان، راستگویی، تلاوت قرآن، کنترل زبان در قبال مردم جز به خیر و نیکی. همینطور، شيعيان ما کسانیاند که مورد وثوق فامیل خود باشند.»
🔸جابر به حضرت عرض کرد: «اى پسر رسول خدا! ما كسى را با اين خصوصيات نمیشناسيم!»
🔹حضرت جواب دادند: «جابر! نظرات مختلف، منحرفت نکند. آيا همین كافى است که یک نفر بگويد "من على (ع) را دوست دارم و از دوستداران او هستم" اما اهل پیروی عملی نباشد؟! تازه حتی اگر بگويد: "من رسول خدا (ص) را دوست دارم" -که رسول خدا (ص) از على (ع) نیز برتر است- ولى از سيرۀ ایشان پيروى نکند و به سنّتش عمل نكند، باز هم اين دوستى براى او هيچ سودى نخواهد داشت.
پس اهل تقواى الهی باشید و به نیت آنچه نزد خداست عمل كنيد؛ چون خدا با احدالناسی نسبت فامیلی ندارد. محبوبترين و گرامىترين بندگان نزد خدا، باتقواترين و مطيعترين آنهاست.
🔸جابر! قرب الهی جز با اطاعت از خدا بهدست نمیآید. ما آل محمّد (ص) نه براتی برای نجات مدعیان از جهنم داریم و نه حجّتى نزد خدا برای دفاع از آنان.
🔹هر كس مطيع خداست، در دایرۀ ولایت ماست و هر كس اهل نافرمانى خدا باشد، دشمن ماست. ولايت ما اهل بيت، فقط با عمل [به دستورات الهى] و خودمراقبتی شدید به دست میآيد.»
(کافی-ط اسلامیة، ج2، ص75؛ امالی صدوق، ص625)
🔸پ.ن: اللهم فاهدني هدى المهتدين و ارزقني اجتهاد المجتهدين و لا تجعلني من الغافلين المبعدين و اغفر لي يوم الدين
💠آدمسازی با فحشخوری؛ راه هدایت را از امامش بیاموزیم
🔸یکی از گزارههای کلیدی برای اصلاح روابط جمعی و اجتماعی این آیه است: «خوبی و بدی اصلا یکسان نیستند. [اگر شک داری،] بدی را با خوبی جواب بده؛ ناباورانه خواهی دید که دشمن تو، آنچنان زیرورو میشود که گویا دوست صمیمیات بوده است.» (فصلت/۳۴)
🔹در ص۲۰۷ از کتاب «مناقب آل ابیطالب (ع)» ماجرای عجیبی نقل شده که ترجمۀ عینی همین آیۀ شریفه است. جناب ابنشهرآشوب اینطور روایت میکند که:
🔸شخصی مسیحی -که ظاهرا دنبال آزار دادن آقا امام باقر (ع) بوده- خطاب به ایشان گفت: «تو "بقر" (گاو) هستى».
حضرت با خونسردی فرمودند: «نه! من "باقر"ام».
🔹مسیحی کم نیاورد و گفت: «تو فرزند زنى آشپزى».
اما آقا امام باقر (ع) خیلی راحت جواب دادند: «آشپزی که عیب نیست؛ شغل مادرم این بوده».
🔸مسیحی به خیال خودش تیر آخر را زد: «تو فرزند یک زن سياه حبشى بدكارى».
⚠️[أقول: برخی از ما اگر بودیم، نه فقط زیر و بالای طرف و دودمانش را به فحش میکشیدیم، که با او گلاویز هم میشدیم. حالا ببینیم سلالۀ پیامبر رحمت چه کردند.]
🔹حضرت ذرهای هم از این هتاکی بههم نریختند و فقط فرمودند: «اگر راست میگویی که مادرم بدكار بوده، دعا میکنم خدا از او بگذرد. اگر هم دروغ میگویی، دعا میکنم خدا از تو بگذرد.»
🔸راوی میگوید که آن مسیحی همانجا مسلمان شد.
🔹پ.ن: کاش همۀ ما و بهویژه مبلغان دینی، از این الگوی انسانشناسانۀ حضرت باقر العلوم (ع) یاد بگیریم که انسانها فقط ذهن و عقیده نیستند. بلکه بسیاری از باورهای غلط، محصول ناخودآگاه احساسات منفی برآمده از ذهنیتهای سوء و زمینههای اجتماعی غلط است. پس اگر واقعا دلمان به حال بندگان خدا سوخته، نباید بهجای اصلاح این ریشهها، مدام به عقایدشان ور برویم، که این قطعا کار را خرابتر میکند و چه بسا ضمان شرعی هم داشته باشد.
💠درس تاریخی #امام_هادی (ع) به امت، برای نجات از فتنهٔ «نامسئله»ها
🔸حکومتهای ضدمردمی چگونه انرژی اعتراضی جامعه را میگیرند؟ مسئلهسازی میکنند و آبی و قرمز راه میاندازند. آنوقت خود مردم، آنچنان جدی، با هم و علیه هم، سر کار گذاشته میشوند که درد اصلی یادشان میرود. اگر این بازی، لعاب دینی هم داشته باشد که چه بهتر!
🔹«محنة القرآن» (فتنۀ جانکاه قرآن) در عصر #بنی_عباس، نمونهای از همین سیاست طاغوتی بود. آقای #رسول_جعفریان در کتاب «حیات فکری و سیاسی ائمه» آورده که: ابتدا مأمون و معتصم، همه را به زور، وادار به پذیرش «خلق قرآن» میکردند. احمدبن حنبل (پیشوای فقهی حنابله) از کسانی بود که زیر بار نرفت و شلاق خورد! اما با آمدن متوکل، ورق برگشت و فتوای همین جناب احمد حنبل، شد چماق حکومت؛ مخالفان خلق قرآن، «سنی» نامیده شدند و بقیه «اهل بدعت»؛ یعنی رسما احکام کفار بر مسلمان بیچارۀ قائل به خلق قرآن جاری میشد!
🔸فقط شیعیان بودند که با درایت ائمه (ع) از این بازی کثیف سلاطین عباسی در امان ماندند. آقا امام هادی (ع) به شیعیان نامه نوشتند که ابدا در این دعوای ساختگی وارد نشوند: «به نظر ما، جدال در این موضوع، بدعت است و پرسشگر و پاسخگو هر دو گناهکارند؛ چون سؤالکننده از چیزی پرسیده که برایش بیفایده است و پاسخدهنده خودش را برای جوابی به زحمت انداخته که تکلیفش نبوده است. فقط خدا خالق است و بقیه مخلوقند. قرآن کلام خداست؛ از پیش خود، اسم دیگری به آن ندهید که جزء ظالمان میشوید.» (توحید صدوق، ص۲۲۴)
🔹امام هادی (ع) عملا -طبق تعبیر خودشان در #زیارت_جامعه_کبیره- «ساسة العباد و أرکان البلاد» (سررشتهدار کاربلد و ستون امت) بودن اهل بیت (ع) را نشان دادند.
🔸رحمت خدا بر #امام_خمینی که درست پا جای پای اولیای مطهرش گذاشت؛ کید #استکبار را شناخت و فریاد زد که اگر مسئلهای با بیداری و قیام #مستضعفان برای رفع ظلم و اقامۀ عدل نسبت نگیرد، مثل «محنة القرآن»، خارج از اولویت است و چهبسا بازی در زمین شیطان: «امروز سَرِ #ولايت حضرت امير هم نبايد دعوا كرد. امروز بايد همه با هم مجتمع شويد و #جمهورى_اسلامى را به آخر برسانيم.» (صحیفۀ امام، ج۸، ص۳۷۶)
هدایت شده از شعوبا
🎯لزوم استفاده از فقه شیعه از نظر استاد الازهر؛ عالم اندیشه را از عالم سیاست تفکیک کنید!
حجتالاسلام مهدی محمدآبادی
✂️برشهایی از متن:
📮نویسنده در ابتدا بیان میکند که منشأ انتقادات را دریافته است و لذا تأکید میکند که خود او هم مانند منتقدان، نگران سیاستهای منطقهای ایران است. اما با این وجود، تصریح میکند که در یادداشت اولش، اصلا کاری به ایران نداشته و صرفا از فقه شیعه بهعنوان یک مذهب فقهی نام برده که همچون دیگر تفکرات، قسمتی از محصولات آن قابل پذیرش و استفاده است.
📮جمعبندی تلیمه از انتقاداتی که به او وارد شده این است: بحران کنونی، نه فقهی است و نه فکری؛ بلکه مشکل از سیاستزدگی فضاهای مختلف است که برخی حتی آن را به فضاهای علمی نیز کشاندهاند. در حالیکه عالم اندیشه، معیارهای خودش را دارد و سنجۀ رد و قبول افکار، عدم تعارض با ثوابت دین است و نه چیز دیگر. همچنانکه نباید در فضاهای علمی، طبع عمومی مردم را ملاک قرار داد، که در این صورت، باید هر روز صد بار تغییر نظر داد. در حالیکه دین به ما آموخته: «حکمت گمشدۀ مؤمن است؛ هر جا که آن را یافت، شایستهترین فرد به استفاده از آن، خود اوست.»
🖇برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.
#وحدت_اسلامی
⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان:
@shouba
هدایت شده از شعوبا
🎯بررسی علل تغییر مذهب فقهی علمای اهلسنت؛ بیشترین جذابیت از آن مذهب شافعی
📮این یادداشت درصدد است که نشانههای پدیدۀ تغییر مذهب را در چارچوب پردامنهترین مذاهب در جغرافیای اسلامی رصد و ترسیم کند. شواهد عمیق و نشانههای عجیبی که در این اثر بررسی شده، صرفا نمونهای است که بیش از 10% این پدیده را دربرنمیگیرد؛ یعنی همان نزدیک به 500 عالمی که دست به تغییر مذهب زدند و نامهای ایشان در کتابهای تراجم ثبت شده است...
🖇برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.
⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان:
@shouba
💠یادی از ام الائمة و الامة، حضرت خدیجۀ کبری (س)
فرازهایی از بیانات رهبر انقلاب در ديدار دستاندركاران همايش ملّى صدف كوثر (۹۵/۲/۲۰)
🔸«شَرف همسرى پيغمبر در مورد ايشان داراى يک ارزش مضاعف است؛ ...جناب خديجه (س) دوران رنج پيغمبر را، دوران سختىهاى پيغمبر را تحمّل کردند و ديدند.
🔹اوّلاً خودِ اين نفْس ايمان آوردن به پيغمبر - که اوّلين کسى که ايمان آورد اميرالمؤمنين و حضرت خديجه بودند - يک امتياز بزرگ است...؛ عبور کردن و صرفنظر کردن از عقايدى که انسان سالهاى متمادى با آنها زندگى کرده آسان نيست... بعد پاى اين ايمان ايستاد... .
🔸اين بزرگوار اين امتياز را دارد که از همهى اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه ترويج اسلام و تقويت پيغمبر. بعد هم دچار آن سختىها و آن مشکلات طاقتفرسا [شد] که يکىاش همين مسئلهى شِعب ابىطالب بود و آن سه سالى که آنجا بودند... .
🔹«لاٰ يَسْتَوِي مِنْکمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قٰاتَلَ» (حدید/۱۰)؛ اين «قَبلِ الفَتح»، قبل از فتح مدينه است؛ يعنى قبل از آنکه مدينهاى در اختيارِ پيغمبر قرار بگيرد و زندگىاى، راحتى، حکومتى، تسلّطى، قدرتى در اختيار آن بزرگوار باشد؛ در حال نهايت شدّت، ايشان انفاق کردند؛ هم مالشان را، هم جانشان را، هم راحتشان را... .
🔸حالا شما ميگوييد مادر يازده امام، [امّا] در واقع مادر دوازده امام؛ چون ايشان مادر اميرالمؤمنين هم هست. ايشان اميرالمؤمنين را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى.»
🔺@mahdi_muhamadabadi
💠امام مجتبی علیهالسلام، شجاعترین چهرۀ تاریخ اسلام
🔹«امام حسن... چون ديد که در جنگ نظامى شکست او قطعى است، ترجيح داد که فعلاً جنگ را به يک صورتى قطع کند، فعلاً دشمن را تا همين جايى که آمده است متوقّف بکند، خود را و زبدگان جبههى حق را و ايمان را حفظ بکند و ذخيره بکند و در اين فرصت مناسبى که براى خودش پيش مىآورد، تدارک يک حملهى وسيعى را ببينيد که آن حمله، قدر مسلّم، مرامى و فکرى است و احتمالاً نظامى هم باشد. امام حسن اين راه را انتخاب کرد... .
🔸ممکن است يک پيشنهاد ابتدائاً به او بشود: «خب آقا! شما چرا نرفتيد با همان عدّهى کم بجنگيد تا کشته بشويد، تا شهيد بشويد و شهادت براى شما افتخارى باشد، همچنانکه براى برادر شما حسين افتخار بود؟»... اگر امام حسن آن روزآن جنگ کشته ميشد، معنايش اين بود که اسلام براى هميشه از جامعههاى بشرى دور مىافتاد.
🔹اين است که من معتقدم امام حسن مجتبى شجاعترين چهرهى تاريخ اسلام است... . شجاعت واقعى اين است که انسان برطبق آنچه مصلحت فکر و ايدئولوژى او است اقدام بکند، اگرچه کسى نفهمد. و امام حسن حاضر شد خود را و نام خود را و وجههى خود را و محبوبيّت خود را در ميان دوستان نزديکش، فداى مصلحت واقعى بکند؛ حاضر شد که او را نشناسند، براى اينکه اسلام را بشناسند و اسلام بماند.»
📚دو امام مجاهد، آیتالله سیدعلی خامنهای، ص۳۹-۴۲
🔺@mahdi_muhamadabadi
💠پیرامون نتیجۀ احراز صلاحیتهای انتخابات ۱۴۰۰
🔸بنده هم اولش با دیدن فهرست نهایی نامزدها ناراحت شدم؛ بهخاطر اثر منفی که -به گمانم- نبودن چهرههای سرشناس بر کاهش مشارکت دارد. اما بعد سعی کردم از هیاهوی رسانه فاصله بگیرم و ابعاد ماجرا را دوباره بررسی کنم.
🔹بهعنوان یک شهروند نظام اسلامی نسبت به عملکرد شورای محترم نگهبان سؤال دارم؛ از برخی احراز و عدم احرازهای پیشبینینشده، از چرایی نبودن شاغولی در دست عموم مردم برای ارزیابی منصفانۀ عملکرد این شورا و از اینکه میبینم درست در مطلع گام دوم انقلاب -که مردم کشورم به برکت انقلابشان قد کشیدهاند و پرسشگرتر از همیشه، در پی افزایش سهم خود از سررشتهداری امور خویش هستند، در چنین زمانۀ خطیری چرا- شورای نگهبان نمیتواند حق همکلامی و پاسخگویی را با چنین جامعۀ منتقد و ارزیابی بهدرستی ادا کند و به سبب همین لکنت، همیشه در معرض اتهام و سوء ظن است، چه به خطا رود و چه بر صواب باشد.
🔸گله دارم از ذوقزدگی برخیها که نان انقلاب میخورند، اما جز عروج از آسانسور مناصب جمهوری اسلامی، انگار هیچ رسالتی در قبال جمهور ندارند و طبیعتا میدان هر چه خالیتر، برای آنان بهتر! گله دارم که چرا اینان به کمترین استفهام از عملکردها انگ ضدولایت میزنند و همه چیز را صرفا با دعوت به تعبد میخواهند رفعورجوع کنند.
🔹از برخی رفقای حقیقتا مخلص و دلسوز مردم سؤال دارم که مگر تجلی جمهوریت صرفا در جذب تودههاست؟ آیا حراست از قانون -و لو ضعیفترین و ناقصترین آن که برای اصلاح و تکمیلش هم وظیفه داریم- جایگاهی در تحقق و حراست از جمهوریت ندارد؟
نه فقط حق، که وظیفه داریم موشکافانه عملکرد شورای نگهبان را به نقد بگذاریم و حتی عدالتخواهی تخصصی و مطالبۀ عمومی را برای اصلاح عملکرد این نهاد پی بگیریم، اما با این همه، آیا مجازیم به بهانۀ اینکه آن شورا خودش حرمت خویش را -از دید ما- مراعات نکرده، ما هم لگدی برای رضای خدا نثارش کنیم و به هجو و سخرهاش بگیریم؟ آیا صدها هزار شهید -که فقط یکیشان سید الشهدای مقاومت است- جانشان را برای سرپا ماندن همین نظام -با تمام کموکسریهایش- ندادند؟ نظامی که به صرف وجودش، تنها روزنۀ مستضعفان ایران و جهان به دولت کریمۀ حجت بالغۀ الهی بوده و هست؛ اعجاز شیربچههای جنگ ۱۱ روزه را که همین تازگی دیدیم.
بهراستی اگر قانون دارای حجیت شرعی -و لو ناقصترینش- بنا باشد هر بار به خواست عدهای -که طبیعتا از اشراف و چشمپرکنهای جامعهاند- گرد یا رها شود، آیا راه معقولی برای احیای «پایدار» حق عموم مردم -بیبهره از قدرت و ثروت و رسانه- باقی خواهد ماند؟ یا اینکه عملا به «حکومت أهواء» و «جمهوری اشراف» تن دادهایم و ناخواسته، جمهوری اسلامی را با شعار جمهوریت به مسلخ بردهایم؟! اصلا دیدهاید کسی به عدم احراز شخصیت فرهیختهای -خارج از بازی بزرگان- همچون دکتر حسن سبحانی معترض شده باشد؟ شخصیتی که نفس طرح دیدگاههایش در فضای انتخابات، به نفع مردم و افزایش عقلانیت آنان تمام میشد. آیا این برخورد دوگانه ما، نشان از آغشتگی جمهوریت مد نظر عدهای از ما با اشرافیت نیست؟
راستی برخی -تأکید میکنم برخی- از موضعگیریهای عالمانه علیه اصل وجود -نه استفهام از کیفیت عملکرد- شورای نگهبان و وظایف قانونی آن، ماهیتا چه فرقی با درخواست اشراف مدعی جمهوریت برای ابطال انتخابات سال ۸۸ دارد؟!
🔹همانجا که فرمود: «لقد أرسلنا رسلنا... لیقوم الناس بالقسط» این را هم فرموده که: «وأنزلنا معهم الکتاب والمیزان» یعنی بدون قانون متصل به آسمان و بدون اتصال به سنجۀ عملی -که رهبر عالم و عادل الهی است- میاندار کردن مردم در میدان اقامۀ قسط، رؤیایی بیش نخواهد بود. از علی (ع) آموختهایم که رهبر الهی جامعه -و لو معصوم باشد- از نقد و خیرخواهی مردمش برکنار نیست، اما از هماو نیز یاد گرفتهایم که وقتی علیرغم نصیحت ما، «عزم» او بر وفق فهم و تصمیم ما نشد، بانگ «لا حکم إلا للناس» سرندهیم.
🔹پرشور کردن انتخابات با این وضعیت ظاهرا خیلی دشوار شده، خصوصا برای مایی که به دوقطبیها و نبرد گلادیتاتورها عادت داشتهایم. اما به هر حال، تلاش نکردن برای تغییر وضعیت موجود و اهمال در بهترین استفاده از تنها ابزار بالفعل برای اعمال قدرت گستردۀ مردم، چیزی جز مشارکت در ازدیاد درد و رنج همین مردم و گستاخ کردن شیاطین بیرونی مترصد فرصت نیست. در بدترین تصویر ممکن از وضع موجود نیز از مولا علی (ع) آموختهایم که عاقل کسی نیست که بین خیر و شر انتخاب میکند، بلکه آن است که از بین دو شر، کمینه را انتخاب میکند. پس جایی برای توجیه بیعملی نیست.
🔺@mahdi_muhamadabadi
💠چرا نباید از معیار #انتخاب_اصلح کوتاه آمد؟
🔸«كسانى كه وارد صحنه انتخابات مىشوند همه صلاحيّت دارند؛
منتها امر #رياست_جمهورى بالاتر از اين حرفهاست.
بايد گشت و #اصلح را پيدا كرد.
چون اين امر مهمّ است، تفاضل هرچه هم كم باشد، اهميت پيدا مىكند.
در كارهاى كلان، اين طور است.
فرق دو مَبلغى كه باهم اندكى تفاضل دارند، اگر جنسى كه مىخواهيم با اين مبلغ تهيه كنيم، يک كيلو و دو كيلو جنس است، خيلى اهميت ندارد؛
اما وقتى آنچه كه مىخواهيم جابهجا كنيم، فرضاً هزاران تُن از اين جنس است، آن هنگام تفاضل در قيمت وقتى هم كم باشد، حجم زيادى مىيابد و اهميت پيدا مىكند»
(رهبر انقلاب، ۱۳۷۶/۲/۱۳)
🔹پ.ن: «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ» (بقره/۷۹)
وای بر عالمانی که دستنوشتههایی آماده میکنند و آنوقت میگویند: «این نوشتهها از طرف خداست!» تا با فروختنش مبلغ ناچیزی به جیب بزنند. پس وای بر آنها با این دستنوشتههایشان و وای بر آنها با چیزی که از این راه بهدست میآورند!
🔸رونوشت به آنانکه خود را عمارهای انقلاب میخوانند، اما با خرج کردن تمام سرمایههای معنوی این ملت، ما را از «سیاست ما عین دیانت ماست» به «هدف وسیله را توجیه میکند» رساندهاند و دانسته یا نادانسته حتی به صریحترین و بدیهیترین اصول انقلاب هم رحم نمیکنند.
🔺@mahdi_muhamadabadi
💠«السلام عليك یا قائما بالقسط»
پیامبر خاتم (ص) را از نو بشناسیم*
🔸 اولین تصویری که با شنیدن نام مبارک #پیامبر (ص) در ذهنمان نقش میبندد چیست؟ عمدتا ابرانسانی آسمانی که با اخلاق خوب و حلم بینظیرش، آیات قرآن را در گوش فردفرد مردم زمزمه کرده و آنان را به راه سعادت هدایت کرده است. نتیجۀ طبیعی تکرار گزارۀ «بعثت لاُتمم مکارم الأخلاق» چیزی جز تثبیت چنان تصویری نخواهد بود.
🔹نمیخواهیم این گزاره را رد کنیم، اما سؤال این است که از دید سند جاودانۀ دین نیز فلسفۀ بعثت رسول خاتم محدود به همین اتمام مکارم اخلاق است؟
نگاهی گذرا به آیات قرآن و نیز روایات و ادعیه صحیحالسند نشان میدهد که جواب، منفی است. مثلا آیۀ «لقد أرسلنا رسلنا... لیقوم الناس بالقسط» (حدید/25) به صراحت بیان میکند که «برپایی عدالت اجتماعی» از اساسیترین غایات ارسال رسل است.
🔸 در تکمیل این گزاره، باید آیۀ «وکذلك جعلناکم اُمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا» (بقره/143) را نیز افزود که بین اسوه بودن پیامبر (ص) برای مسلمانان با اسوه بودن جامعۀ اسلامی برای کل بشریت تلازم برقرار کرده است. به نظر میرسد این تلازم وقتی معنادار است که به جایگاه حاکمیتی رسول اکرم (ص) در ساختن یک جامعۀ الگوی تمامنما توجه کنیم؛ جامعهای که از ویژگیهای گوناگون حاکمیت طاغوت، از نظام طبقاتی و ظلم و تبعیض و بیعدالتی و ویژهخواری و به بند کشیدن مردم توسط یک اقلیت بهرهمند منزه باشد و با فراهم کردن مقدمات مادی و معنوی، تسهیلگر هدایت حداکثری بشریت میشود.
🔹با این مقدمات، ضروری است که در تصویر ذهنی خود از نبی اکرم و فلسفۀ بعثت ایشان خانهتکانی کنیم. به این منظور، علاوه بر مداقه در آیات قرآن که به صفات نبی اکرم (ص) و یاران ایشان و ابعاد بعثت ایشان پرداخته، باید ادعیه و زیارات ویژۀ حضرت رسول (ص) را و تکبهتک اوصافی که اهل بیت (ع) در معرفی آن وجود نازنین بهکار بردهاند، بارها و بارها بازخوانی کنیم:
#السلام_عليك_یا_قائما_بالقسط
سلام بر تو که برای برپایی عدالت قیام کردی (فرازی از زیارت حضرت رسول اکرم (ص).
*یادداشت اخیر بنده که به درخواست دوستان بزرگوارم در #هیئت_لبیک مشهد نوشتم.
@Heiat_Labbayk
🔺@mahdi_muhamadabadi