eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
413 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
✅کار خودشونه... با خبر مرگ قاضی منصوری این تعبیر را زیاد شنیدید....«کار خودشونه». چرا؟ ایران اینترنشنال قبل مرگ منصوری اعتراف می کند که وی در مسیر بازگشت به ایران است. حتا سایت منافقین در گزارشی مینویسد رژیم هواپیمای قشم ایر را برای بازگرداندن متهم راهی رومانی کرده است. از این رسانه ها نجس تر داریم؟ این اعترافات کافی نیست؟ خود مرحوم نیز مدعی بود باز خواهد گشت. بازهم کفاف نمی دهد؟ سوال ساده تر؛ بازگشت و دادگاهی شدن چنین فردی برای جمهوری اسلامی مفیدتر و آورده بیشتر دارد یا مرگ او با سرنوشت مبهم؟ این متن در مقام پاسخ به این شبهه نیست که «کارخودشنه» یا نه؟! در پی پاسخ به این پرسشم که این اتهام چرا برای برخی باور پذیر است؟ نوع دیگری از این تعبیر را کجا شنیدید؟ در دادگاه طبری: «دادگاه طبری ظاهر ماجراست، باید دنبال گنده ترها بود.» افتخار نیست که جمهوری اسلامی محاکمه یک مقام ارشد سیاسی در بدنه قدرت را علنی و بدون لکنت و واهمه و ترس از مصلحت و بدوراز محافظه کاری برگزار می کند؟! اینرا نمی بینندو دنبال «گنده ترها واصلی تر ها» هستند. چه شد که به این نتیجه رسیدیم در هر پرونده ای یک پشت پرونده ای وجود دارد از یک "مقام اصلی تر" که نظام از محاکمه او واهمه دارد؟! چه شد به چنین توهمی از فساد مافیایی در جمهوری اسلامی رسیدیدم؟ در هیچ جای عالم چنین وضعیتی پیدا نمی کنید که قوت یک نظام را به نقطه ضعفش تبدیل کنند. اینکه ضدانقلاب و مزدورها و مواجب بگیرانش چنین پروژه موهومی را جلو ببرند عجیب نیست؛ عجیب اینست که چرا این اتهام مشمئز کننده برای برخی باور پذیر است؟ مردم خرده روایت ها را با ابرروایت فهم می کنند. مثال: فرض کنید در ذهن شما ابرروایتی نقش بسته که فلان محله دزد بازار است. حالا اگر در روز روشن مردی از دیوار خانه اش بالا رود حتما می گویید دزد است. حال آنکه فرض این ابرروایت یعنی دزدبازاری نادرست است و لذا همان خرده روایت نیز غلط تصویر میشود چون آن مرد کلید خانه اش را گم کرده و ناچارا از دیوار بالا رفته است. صدق و کذب خرده روایت ها را ما با ابرروایت ها فهم می کنیم. خرده روایت مرگ قاضی منصوری و دادگاه طبری با ابرروایت «فساد سیستمی» منتهی میشود به « کار خودشونه». حال سوالم این است چه کسانی در نقش بستن چنین ابرروایت سراسر ظالمانه ای نقش داشتند؟ پاسخش با شما. انشالله عمق ماجرا را دقت فرمودید. به نظر شما گناه یک مفسد بیشتر است یا گناه کسی که جمهوری اسلامی را دارای فساد سیستمی می داند؟ اولی یک مصداق است و دومی همه مصداق ها را "نشانه" ای برای یک فساد اکبر. @mahdian_mohsen
کاش زودتر توضیح می دادین... @mahdian_mohsen
✅درباره دفاع رهبرانقلاب از لاریجانی رهبرانقلاب در اوج هجمه ها به صادق لاریجانی که به اتهام همدستی با طبری، محاکمه و استعفای او را مطالبه می کردند فرمود: "در همین دادگاه اخیر به بعضی از بزرگان پاک دست قبلی قوه قضائیه اهانت و ظلم شد. یعنی واقعا جفا شد...." و اما برای عده ای شبهه شد که چرا باید رهبرانقلاب از لاریجانی دفاع کند؟ آیا این حمایت راه مطالبه را بسته است؟ دراین رابطه ذکر چند نکته اهمیت دارد. یکم. مخاطب این حرف چه کسانی هستند؟ همه منتقدین؟ خیر. مخاطب این تذکر سه گروهی اند که پیام همدستی لاریجانی با طبری را به جامعه مخابره کردند. اولین گروه خناسان ضدانقلاب هستند که البته اجیرند و حرجی برآنها نیست. دسته دوم جریان انحرافی و باقی مانده دولت گذشته اند که از احکام قضایی لاریجانی کینه سیاسی بدل دارند و ابایی هم ندارند این کینه را کتمان نکنند. دسته سوم هم بخشی از جامعه عدالتخواه هستند که با مطالبه هیجانی و غیراصولی، واهمه ای از اتهام و افترا زدن به دیگران ندارند و سابقا نیز شهرت به چنین روشی هایی داشتند. نکته اول اینست که تذکر رهبرانقلاب به ظلم نکردن و در واکنش به تهمت ها و رفتارهای غیراخلاقی بوده است و نه بیشتر. با این مقدمه آیا راه بر هرگونه نقدی بسته است؟ آیا حمایت رهبرانقلاب از لاریجانی به معنای خطاناپذیری عدلیه دوران آیت الله است؟ دوم. مشکل اصلی برخی از فعالان عرصه مطالبه در شبکه اجتماعی اینست که در یک دوگانه خودساخته گرفتارند. یا این یا آن. یا صفر یا صد. رهبرانقلاب دقیقا چه کردند؟ دفاع از لاریجانی؟ این هم هست اما ماجرا فراتر است. رهبرانقلاب در مواجهه با افترا و هتک لاریجانی توصیه به تقوا کردند. در همین سخنرانی یک تعبیر راهبردی دارند و آن اینکه فسادخطرناک است اما ظلم در مبارزه با فساد خطرناک ترست. می فرماید: "به معنای حقیقی خطرناک تر" این تذکر جدید و عجیب نیست. پیشتر از روسای جمهور و دیگر مسوولین نیز همینطور دفاع کرده اند. بالاتر از این در اتهام زدن به سران فتنه نیز تذکر به انصاف و عدالت دادند. این تذکر، توصیه به تقوا است و به معنی مطالبه نکردن و عدم انتقاد نیست. چراعده ای بین نقد و توهین و افترا فرق نمی گذارند؟ واقعا پیچیده است؟ یک نفر ممکن است از عملکرد آقای لاریجانی در موضوع پرونده طبری انتقاد داشته باشد. آیا نباید سوال کند؟ نباید طلب شفافیت کند؟ نباید در خواست توضیح کند؟ سوم. معتقدم آقای لاریجانی این روزها کم گذاشتند. الحق مبارزه با فساد دانه درشت ها از زمان آیت الله آغاز شد. برخورد با فرزند مرحوم هاشمی و شکستن خط قرمز دولت احمدی نژاد و محاکمه رحیمی و دادگاه کهریزک و مرتضوی را فراموش نکرده ایم. این هجمه بی امان نیز بخشی از آثار همان عدالتخواهی قضایی است. با این حال سبک سیاست ورزی آقای لاریجانی در این پرونده قابل انتقاد است. متن اخیر آیت الله در دفاع از برگزاری دادگاه می توانست خیلی زودتر از اینها منتشر شود که این هزینه ها نیز رقم نخورد... برای افکام عمومی حرمت قائل باشیم. حقیقتا سوال دارند. نپرسند؟ مهم نیست؟ توضیح برخی شبهه ها و حمایت از دادگاه می توانست چنان کند که کار به پشت بلندگو نیز کشیده نشود.... منبع:صبح نو @mahdian_mohsen
‏ماجرای ظریف عبرت نشد؟ جنجال جلسه ظریف در نهایت خروجی اش چی بود؟ وقتی پای هیجان سیاسی وسط بیاید حرف حق هم شنیده نمی شود. ماجرای سوال از رییس جمهور نیز همین است مردم خسته اند از داد و بیداد. رها کنید این روش های جگر خونک کن را @mahdian_mohsen
✅واقعا نیاز به پشت بلندگو بود؟ @mahdian_mohsen
✅واقعا نیاز به پشت بلندگو بود؟! رهبرانقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس یازدهم چند تذکر صریح داشتند؛ هم تذکر به رعایت اخلاق و شرع، هم پرهیز از جوزدگی و حاشیه سازی و هم توجه دادن به ضرورت ماندن دولت تا روز آخر. اینکه رهبرانقلاب مثل پدرخانواده به مسوولین تذکر دهند طبیعی است، اما حقیقتا از این مجلس انتظار بیشتری است. یک مجلس انقلابی و با بصیرت نیاز به پشت بلندگو ندارد. واقعا روشن نبود که نقدبه ظریف نباید با هیاهو همراه شود؟ نباید با تهمت و افترا همراه شود؟ روشن نبود که طرح سوال و استیضاح رئیسجمهور به صلاح کشور نیست؟ حتما باید رهبرانقلاب تذکر دهند؟ سوال و تحقیق وتفحص و حتا استیضاح رئیس جمهور حق قانونی مجلس است. اما تنها همین یک حق برای تصمیم گیری اکتفا می کند؟ تکلیف نماینده مقابل این حق نباید محل اعتنا باشد؟ کمترین انتظار و ساده ترین پرسش اینست که نتیجه اعمال این حق چیست؟ آیا قرار نیست مشکلی حل شود؟ می شود؟ برکناری رئیس جمهوری و فرصت مجدد به معاون اول برای برگزاری مجدد انتخابات یعنی چند ماه تنش تبلغاتی و سیاسی. انتظار داریم در چنین شرایطی اقتصادکشورسامان یابد؟ افسار دلار و سکه و گرانی ها با برکناری رئیس جمهور کشیده می شود؟ جنجال و هیجانی شدن شرایط کشور، بیم اغتشاش و آشوب های کف خیابانی را نمی سازد؟ یک نماینده مجلس فقط به حق استیضاح باید فکر کند؟ نتیجه این استیضاح تکلیف او نیست؟ در دفاع از استیضاح استناد می کنند به عدم کفایت بنی صدر. این نیز عجیب است. رهبر امروز انقلاب آنروز طرح 14 بندی برای عدم کفایت بنی صدر می نویسند. کمترین دلیل برای عزل بنی صدر، دعوت مردم به آشوب خیابانی و ایستادن مقابل رهبر و ستون پنجمی بعثی ها است. آیت الله خامنه ای نطق آنروز خود را با اشاره به آیه قرآن اینطور آغاز می کند: "اگر منافقین در میان شما باشند، جز بر سستی و ناتوانی شما نخواهند افزود..." آن 14 بند را مرور کنید؛ آیا روحانی، بندی صدر است؟ آیا نقد ما به رئیس جمهور به معنی آشوبگری و جنگ طلبی و ایستادن آشکار مقابل امام و ستون پنجمی و منافق بودن اوست؟ واقعا لازم است هرکس را می خواهیم نقد کنیم تا شمر و یزید شدن تکفیرش کنیم؟ این چه فرهنگ سیاسی غلطی است که برای مخالفت جز به تکفیر و حذف شدن رضا نمی دهیم؟ چرا کشور را چنان برای مردم تصویر می کنیم که گوئی راه تعامل و گفت وگو و اصلاحگری بسته است؟ مجلس قوی، مجلسی است که همین دولت را به کار وادار کند. مجلس قوی، مجلس راه حل است نه حذف مساله. مجلس آرامش است نه تنش و حاشیه. مجلس قوی، مجلس امیدساز است نه ایجاد بن بست. منبع:صبح نو @mahdian_mohsen
🔻مارپیچ سکوت حزب اللهی ها 🔻مخاطب این متن ضدانقلاب و بهاری و انحرافی و سبز و بنفش و غیره نیست. 🔹چندجمله با رفقای حزب اللهی و انقلابی؛ بهانه این متن سخنان اخیر رهبرانقلاب در موضوع استیضاح و رعایت اخلاق و شرع و قانون در مجلس است. اما ماجرا فراتر از این رویداد است. 🔹نقش ما در نسبت ولی جامعه چیست؟ گام اول فهمیدن نظام اندیشه . اگر نظام اندیشه امامین انقلاب فهم شود، در مصادیق و رویدادها کمتر دچار اختلاف و تفاوت می شویم. نصرت بدون فهم نظام اندیشه میسر نیست. اما غرض متن توجه دادن به مبنانی نیست. فرض اینست که این فهم شکل گرفته و یک گام جلوتریم. سوال اینست که اگر این همراهی را عقلا و قلبا درک کردیم وظیفه مان چیست؟ غیر اینست که جلوتر از رهبرانقلاب باید جامعه را همراه کنیم؟ حقا و وجدانا چنین می کنیم یا گرفتار مارپیچ سکوتیم؟ موضوع تعدی به وزیر روشن نبود؟ شرایط کشور گواه خطا بودن استیضاح نبود؟ باید رهبری تذکر می داد؟ چرا ساکت بودیم؟ موضوع صادق لاریجانی ابهام داشت؟ روشن نبود که بین مطالبه پاسخگوئی از صادق لاریجانی با اتهام و افترای همدستی و مطلبه محاکمه و استعفا تفاوت است؟ باید رهبری تذکر می داد که اخلاق و شرع را رعایت کنید؟ لاریجانی که هیچ، رهبری انقلاب درباره تهمت و افترا به فتنه گرها در دیدار با دانشجوها تذکر ندادند؟ رهبرانقلاب در سه سخنرانی پیاپی به نقد عدالتخواهی های مرسوم پرداختند. روشن نبود برخی از این روش ها خطاست؟ روشن نبود با خلاف شرع و بی قانونی نمی شود اصلاح کرد؟ روشن نبود ظلم در عدالتخواهی بدتر از بی عدالتی است؟ عقب تر بریم؟ درباره بنزین و حوادث آبان هم بنویسم؟ 🔸نقش انقلابی ها چیست؟ غیر از اینست که وظیفه داریم پیش از ورود امام امت روشنگری کنیم؟ نصرت غیر از بلاگردانی است؟ مخاطب این متن، اول خودم؛ اما چنین نمی کنیم. پیشتر از امام که هیچ؛ عقبتر هم خیلی وقت ها حرکت نمی کنیم. اجازه میدهیم تندی ها و تلخی ها و تعدی ها به امام جامعه اصابت کند ولی خدای نکرده! فالور و لایک و اعتبار داشته و نداشته مان نریزد. حق را می بینیم و سکوت می کنیم تا ناسزا نشنویم و هزینه ندهیم. پای نقد اصلاح طلب و دولتی ها و بهاری ها و خوئینی ها و غیره باشد که دیگران دست بزنند و جیغ و کل و هورا بکشند همه حاضریم اما جائی که متهم شویم به ماله کش و محافظه کار ترجیح می دهیم امام جامعه بلاکش باشد. اینطورنیست؟ 🔹والله یارشاطر نباشیم بارخاطریم؛ باریم؛ وبالیم. 🔸روح شریعتی شاد که نوشت وقتی در صحنه دفاع از امام نباشید مهم نیست سرسجاده و محراب باشید یا مجلس شراب و مستی. @mahdian_mohsen
✅10 برداشت غلط و رایج درباره حجاب اجباری 1⃣یکم. ما نداریم، حجاب الزامی داریم. تفاوتش چیست؟ برای احکام فردی اجبار نداریم، الزام برای احکام اجتماعی است. مثل تفاوت حکم مستی در خلوت و جلوت، در خانه با خیابان. انشالله روشن است. 2⃣دوم. الزام حجاب برای باحجاب کردن بی حجاب ها نیست، بلکه برای صیانت از دموکراسی و دفاع از حق اکثریت است که اسلام را می خواهند. پس مدام ژست نگیرید که مگر چند درصد با اجبار حجاب، باحجاب شدند. 3⃣سوم. یک جامعه در انتخاب دین آزادست، اما در انتخاب از دین آزاد نیست. مردم ما اکثریت اسلام را می خواهند و حجاب جزئی از اسلام است. پس تکلیف رفراندوم هم روشن است. رفراندوم برای انتخاب اصل دین است نه جزئیاتش. 4⃣چهارم. اینکه الزام حجاب در صدر اسلام بوده یا نه، سوال غلطی است. با فرض اینکه نبوده است باز هم مهم نیست. الزام اجتماعی حجاب از احکام تعزیری است که متناسب با زمان و مکان و شرایط اتخاذ می شود. مثل بسیاری دیگر از قوانین که زمان پیامبر نبوده و امروز هست و شرعی است. 5⃣پنجم. بدحجابی در ایران ناشی از بی دینی نیست، ناشی از سبک زندگی غربی است. نشانه اش نیز حیا و عفت زنان ماست و نه ظاهرشان. پس از روی ظاهر نگوئید مردم حجاب نمی خواهند؛ این بند بسیار مهم است. 6⃣ششم. متولی حجاب در ایران تنها گشت ارشاد نیست؛ 26 نهاد متولی حجاب اند که متاسفانه در خواب عمیق اند و به کسی هم پاسخگو نیستند. کاش عدلیه به عنوان حقوق عامه به کم کاری این 26 نهاد هم ورود کند. 7⃣هفتم. حجاب ملاک دینداری نیست؛ یک نشانه است در کنار دیگر نشانه ها. چه بسا زنان بدحجابی که دیندارتر ند و بالعکس. خیلی ها این خطای اجتماعی را ندارند و صدها خطای فردی و اجتماعی دیگر دارند. 8⃣هشتم.حجاب تنها چادر نیست. با این حال چادر طی سالهای اخیر فراتر از حجاب رفته است و به یک هویت فرهنگی-سیاسی و حتا مبارزاتی ارتقا یافته است. 9⃣نهم. و موارد شبیه آن، پروژه فرهنگی علیه حجاب نیست؛ پروژه امنیتی علیه نظام است. لذا برخورد امنیتی می خواهد نه فرهنگی. 🔟دهم.مردها با دیدن زن بی حجاب الزاما به وسوسه گناه نمی افتند، بلکه دیدن زن بی حجاب خودش فی نفسه بدون ریبه و لذت معصیت است. لذا بی حجابی تعرض به حقوق دیگران است. انشالله روشن است. @mahdian_mohsen
این اسامی باید ثبت شود @mahdian_mohsen
✅سهم شما در توئیت ترامپ مردم عادی اگر هشتگ "اعدام نکنید" زدند مقصر نیستند؛ به جهت نقص اطلاعات دچار خطای تشخیص شدند. اما شما چطور؟! رهبرانقلاب جائی سفارش کردند به "دستورالعمل انقلاب". بعد در توضیح این دستورالعمل اشاره کردند به این جمله امام که مراقبت کنید دشمن شاد کن نباشید. به برادر متدینی گفتم توئیت ترامپ بر گرده توئیت های شما نشسته است. تاب می آورید؟ با وجدانتان کنار می آئید؟ به قبر و قیامت پاسخگو خواهید بود؟ گفت ملاک "دشمن شادی دشمن" همیشگی نیست. یک جاهایی امام و رهبری حرف هائی زدند که موجب تکرار و همراهی دشمن شده است. گفتم برادر عزیز بین تصدیق با تشویق دشمن تفاوت است تصدیق، صحه گذاشتن بر کار صادق شماست. تشویق و تائید وقتی ست که شما نقشه دشمن را تکمیل می کنید. یک الله اکبر ساده را دشمن ممکن است از شما تصدیق کند، اما وقتی همراه و همصدا با داعش الله اکبر گفتید می شود تشویق و تائید. اگر یکجا با فساد مبارزه کنید ممکن است دشمن تصدیق کند، ولی اگر با شعار مبارزه با فساد سیاهی را تبلیغ کردید می شود تکمیل نقشه دشمن و تائید میسازد و تشویق. روشن نیست؟ تشنه شوید، آب می خورید و هرکس اعم از دشمن و غیردشمن، اگر این صحنه را ببیند تصدیق می کند. ولی وقتی آب خوردید که باانرژی بیشتر آدم بکشید مورد تائید و تشویق دشمن و جانی ها قرار می گیرد. مساله مردم نیستند؛ درد وقتی است که خواص با هشتگ مریم رجوی ها و پهلوی ها و ساکنان آلبانی تا کاخ سفید همراهی می کنند. پروژه ای که منافقین شروع کردند را با کدام حجت دینی و عقلی تقویت کردید؟ توئیت ترامپ نتیجه داغ و ترند شدن این هشتگ توسط شما خودی هاست. کسانی که با گرای غلط کمک کردند مردم و نامردم در این مطالبه کنار هم قرار بگیرند. ✅به نتیجه هشتگ تان خوب نگاه کنید. خواستید رحمت نظام را مطالبه کنید، ولی نظام را شیطانی و جلاد تصویر کردید. آسوده اید؟ آرامش دارید؟ عدلیه به حکم قانون یا حکم را اجرا می کرد و یا به درخواست موکلین اعاده دادرسی می داد. اما نتیجه هشتگ شما شد صف کشی شیطان و دیگر جلادان و آدم کش های عالم علیه جبهه حق. جای جلاد و شهید عوض نشد؟ به حکم وجدان تا ابدیت شرمگین خواهید ماند. @mahdian_mohsen
🔻دوستان مانع شفافیت آرا نشوید مخاطب این متن برخلاف تلقی رایج، مسوولین و نمایندگان مجلس نیستند. الحمدالله در مجلس یازدهم عزم جدی برای تحول ساختاری در مجلس و شفافیت و خاصه شفافیت آرا وجود دارد. طرحی نیز در این رابطه نوشته و به امضای نمایندگان رسیده است. اما این چالش قدیمی با تصویب یک طرح حل می شود؟ اساسا تک وجهی دیدن مسائل و ساده سازی آنها باعث می شود بسیاری از طرح های ارزشمند و کارا به ثمر نرسد و حافظه تاریخی تلخی از آن به یادگار بماند. موضوع شفافیت آرا یک وجهش مربوط به مجلس و نمایندگان است. وجه دیگر آن نیازمند یک ترکیب خردمندانه و آرایش رسانه ای جدید در تناسب با شفافیت است. 🔻واقعیت اینکه امروز مهمترین مانع شفافیت آرا سبک رفتار رسانه ای من و شما است. یک اشکال فرهنگی در نوع سیاست ورزی ما در شبکه های اجتماعی اینست که همه مسائل را حیثیتی تحلیل می کنیم. مسائل حیثیتی مسائلی است از ایدئولوژی و خط قرمزها؛ آنهم خط قرمزهای بسیار مضیق که جمع کثیری خارج آن قرار می گیرند. موضوعات سیاسی و حکمرانی از جنس بازی استقلال و پرسپولیس نیست. تعصبی و ایدئولوژیک نیست. لازم نیست برای هر موضوعی غیرتی شویم. بسیاری از مسائل از جنس کارشناسی است. حتا تصمیم گیری درباره رای اعتماد و سوال و اعتبارنامه و غیره نیز نیازمند جمعبندی فردی است. نماینده باید برای رای دادن حجت شرعی داشته باشد و نمی تواند با سروصدای رسانه ها و توقع سازی اجتماعی رای دهد. اگر کسی در رد اعتبارنامه تاجگردون به جمعبندی نرسید فاسد است؟ اگر نماینده ای مخالف مالیات بر خانه های خالی بود، مدافع محتکرین است؟ اگر کسی مدافع فلان قرارداد بود و آنرا به نفع کشور دانست، خاک فروش است؟ فردا اگر قرار شد قیمت کالایی افزایش یابد، نماینده باید بتواند تصمیم کارشناسی بگیرد، نه اینکه مقهور جوسازی و غوغای رسانه ای شود. 🔻شفافیت آرا قرارست مانع لابی های سیاسی و پشت پرده شود. اما حیثیتی کردن مسائل باعث می شود، لابی های سیاسی به لابی های رسانه ای تبدیل شود. مطابق قانون بقای لابی، لابی های سیاسی حذف نمی شود فقط از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل می شود. از پشت پرده مجلس به پشت پرده رسانه منتقل می شود. حیثیتی کردن مسائل جای تصمیم کارشناسی را می گیرد. فشار رسانه ای نباید مانع جسارت نماینده و تصمیم کارشناسی او باشد. شفافیت آرا باید منجر به کارآمدی شود نه تصمیمات پوپولیستی. 🔻در نهایت اینکه این روزها مهمترین مانع اجرای شفافیت، تنها و تنها حیثیتی کردن امور است. آنقدر فضا را تنگ می کنیم که تصمیمات اصلی بجای مجلس در توئیتر گرفته شود و موضوعات مهم در شبکه های اجتماعی مدیریت شود. اینبار من و شما مانعیم. منبع:صبح نو @mahdian_mohsen