هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کتاب سواد مطالبه در نمایشگاه کتاب نایاب شد
🔹مدیر نشر معارف در گفتوگوی تلویزیونی: رهبر انقلاب نسبت به دو کتاب سواد مطالبه و داعشیهای کراواتی توجه نشان دادند و پرسیدند مردم چقدر این کتابها را میخوانند؟
🔹استقبال از کتاب سواد مطالبه به نویسندگی محسن مهدیان که تا قبل از آن به چاپ دوم رسیده بود به نحوی است که بلافاصله پس از ورود به غرفه به فروش میرسد و هماکنون پیشفروش چاپهای بعدی آن آغاز شده است.
@Farsna - Link
چند جمله درباره اخبار مربوط به کتاب سواد مطالبه
به خواست مخاطبین و توصیه دوستان مختصرا درباره اخبار مربوط به کتاب سواد مطالبه در نمایشگاه توضیح می دهم.
یکم. خبر توجه رهبرانقلاب به کتاب سواد مطالبه را من هم مثل خیلی ها دررسانه هاخواندم.
دوم. آنطور که مدیر انتشارات معارف در رسانه ملی توضیح دادند از میان 4 کتاب عنوان شده، دو کتاب از جمله سواد مطالبه مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته و دو کتاب هم از سوی نشر معارف به ایشان معرفی شده است.
سوم. حسب گزارش سایت رهبری در نهایت 4 کتاب اهدا شده و خریداری نشده است.
همین.
در نهایت اینکه خرید کتاب از سوی رهبرانقلاب الزاما توفیقی برای کتاب نیست. ممکن است پس ازمطالعه کتاب رد یا تائید شود.
@mahdian_mohsen
🔻مقایسه حج قبل و بعد انقلاب
یکی می گفت چرا ما فکر می کنیم دین بعد از انقلاب بروز کرده است؟ مگر قبل از انقلاب اسلام نداشتیم؟ مگر مردم قبل از انقلاب دیندار نبودند؟ مگر اسلام بعد از انقلاب اسلام جدید است؟
این سوال مهمی است. پاسخ هم یک خطه نیست. واقعیت اینست که اسلام بعد از انقلاب، هم همان اسلام است و هم نیست. همان اسلام است چون انقلاب اساسا بروز و تحقق دینداری است. همان اسلام. همان که میراث هزار سال تلاش علمی و عملی انبیا و اولیاست. اما همان نیست، چون ظرفیت های روی زمین مانده دین با انقلاب احیا شده است. یک نمونه؛ حج.
حج قبل از انقلاب فراتر از نماز و طواف و سعی و حضور در مشاعر نبود. اما یکباره همین حج بعد از انقلاب تبدیل شد به کانون برائت از مشرکین. به یکباره حضرت امام حج را ارتقا دادند تا تحول سیاسی و اخلاقی در عالم.
اساسا هنر امام همین بود. احیای ظرفیت های دین. تنها نیز در حج منحصر نبود. نماز و روزه نیز چنین بود. به یکباره نماز از خلوت در محراب تبدیل شد به آئینی جمعی که ثمرات اجتماعی و سیاسی دارد. اشک و ندبه و روضه را از هیات امتداد داد به قیام و ظلم ستیزی. همدلی را از همسایه داری تبدیل کرد به یاری مستضعفین عالم. ظلم ستیزی را از ایستادن مقابل بچه لات محله تبدیل کرد به استکبار ستیزی و ایستادن مقابل اوباش جهانی. دین بود؛ اما انقلاب همین دین را ارتقا داد. ظرفیت هایش را شناخت و سر دست گرفت.
هنر انقلاب خمینی این بود که توحید را از یک عنوان بی اتصال به زندگی روزمره انسان ها تبدیل کرد به یک نقطه کانونی در همه ابعاد زندگی بشری. قرآن را از سر طاقچه و صندوقچه بیرون کشید و به نظام نامه برنامه ریزی سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد.
هرچند هنوز تا بروز حداکثری دین تاسرحد زندگی مسلمانی راه بسیار است اما تحول و حرکت در همین راستاست.
با این نگاه سخنان رهبری انقلاب در جمع کارگزاران حج را مرور کنید.
اساس سخنان رهبری انقلاب تاکید بر این است که حج فراخونی برای تمدن سازی است. می فرمایند نام حج می آید جوان ایرانی باید یاد ظلم ستیزی جهانی بیافتد. دقت کنیم که این بار کردن بر حج نیست. یک حج نداریم و یک ظلم ستزی در حج. این هویت حج است. عصاره حج است. حج همین است.
قبل انقلاب حج مان نیز مانند نماز و روزه و اشک و مناجات مان ناتمام بود. انقلاب همین ها را ارتقا بخشید. لذا رهبر انقلاب می فرمایند: «یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که ظرفیت حج را شناساند. می فرمایند قبل از انقلاب توجهی به این ظرفیت ها نبود. نه مردم توجه داشتند و نه حتی ما عمامه به سرها. این ها را انقلاب به ما یاد داد»
و اما
کسری امروز همین است. هنوز نتوانستیم به جهت فرهنگی چنان کنیم که وقتی نام حج و نماز و روزه و مناجات و اعتکاف و غیره می آید وجه تمدن سازی آن جلوه کند. این نیز کم کاری خیلی هاست. از جمله حوزه علمیه و آموزش وپرورش و رسانه و غیره.
@mahdian_mohsen
✅مرز دیپلماسی التماسی با نرمش قهرمانانه
رهبرانقلاب در دیدار با مسوولات وزارت خارجه به شاخص های سیاست خارجی موفق اشاره کردند و بر سه واژه تاکید داشتند: "عزت"، "حکمت"، "مصلحت"
"عزت" را فرمودند نفی "دیپلماسی التماسی". "حکمت" را به "عقلانیت" ارجاع دادند و "مصلحت" نیز "انعطاف برای عبور از موانع".
واقعیت اینست که فاصله "دیپلماسی التماسی" و "انعطاف اصولی" یک مرز باریک است که اگر مراقبت نشود، "خطای برداشت" حاصل می شود. چرا؟ چون ممکن است هردو در ظاهر و برداشت اولیه یکسان به نظر برسند. به همین دلیل فرمودند که سالها پیش به نرمش قهرمانانه اشاره کردم اما برخی در داخل و خارج دچار خطا شدند.
🔻اما این برداشت خطا چیست؟
دو برداشت خطا در نسبت ایندو مفهوم ممکن است شکل بگیرد که اتفاقا در تاریخ سیاسی کشور دارای مصادیق فراوان هستند.
گروه اول کسانی هستند که با ایستادن بر عزت از هرگونه انعطاف پرهیز می کنند و با یک آرمانگرایی توهمی تصور می کنند مصلحت صرفا عافیت اندیشی و محافظه کاری است. این گروه چون توان واقع بینی ندارند، قدرت حل مساله پیدا نمی کنند و قهرا بعد از مدتی یا دچار یاس وافسردگی می شوند و یا گرفتار انحراف و از اساس منکر آرمان می شوند.
اما گروه دوم واقع گراهائی هستند که آرمان را رها می کنند و حل مساله را صرفا در عبور از هویت و شخصیت ایرانی- اسلامی شان می بینند. این جریان نیز گرفتار انحراف و به سرعت به انهدام هویتی میرسند.
🔻اما جمع ایندو چگونه است؟
فرض کنید دو پدر با خطای فرزند نوجوان شان مواجه شوند. پدر اول دغدغه تربیت ندارد و از کنار آن به سادگی می گذرد. اما پدر دوم که نگران فرزند است تصمیم می گیرد به روش غیرمستقیم فرزند را متوجه خطا کند. ظاهر هر دو اینست که مقابل خطای فرزند سکوت کردند اما میان ایندو کاملا تفاوت است. رفتار پدر اول از سر تسامح وتساهل و کنار آمدن با خطای فرزند است و رفتار پدر دوم از سر مدارا و مراعات برای اصلاح فرزند.
راز نرمش قهرمانانه همینست؛ انعطاف در مسیر برای رسیدن به هدف اصلی نه رها کردن آن. راز نرمش قهرمانانه در مصلحت از سر خردورزی و عقلانیت است برای رسیدن به عزت.
✅با این توضیح مرز نرمش قهرمانانه و دیپلماسی التماسی در خروجی ایندو است. اگر ثمره نرمش قهرمانانه عزت و هویت حقیقی بود، مصلحت حکیمانه است و اگرنه ذلت است و دون عقلانیت.
همشهری
@mahdian_mohsen
❌«بکلی از ذهنتان خارج کنید»
در میان توصیه های رهبرانقلاب برای سال آخر مجلس، یک انذار را با تعبیر" بکلی از ذهنتان خارج کنید" تاکید فرمودند و تصریح داشتند برای رای آوردن در انتخابات بعدی، حرف نزنید و یا شعار ندهید.
این توصیه برای سال آخر مجلس بسیار کلیدی و راه گشاست. خاطرم هست سالها پیش احسان خاندوزی که امروز وزیر اقتصاد است، تعریف می کرد که بعد از رای آوردن در مجلس، احمد توکلی نماینده باتجربه مجلس و از سابقه داران انقلاب به او و جمعی از نماینده ها توصیه کرده بود " فرض کنید این دوره، آخرین دوره نمایندگی است. با این فرض وارد مجلس شوید. گوئی قرار نیست دور بعدی مجلس رای بیاورید. پس در قیام و قعودتان در مجلس تنها و تنها به مصالح مردم و انقلاب فکر کنید"
از این منظر سال آخر مجلس، سال حساس تری است؛ به همین دلیل رهبرانقلاب فرمودند این مراقبت "مجاهدت" لازم دارد.
🔻اما این مجاهدت از چه جهت است؟
1⃣اولا سال آخر، سال جبران قصور گذشته است. نباید این تلقی پیش بیاید که کارهای ناکرده اگر به جریان بیافتد ممکن است مجلس ، متهم به کم کاری شود. مواردی شبیه ابعاد مختلف شفافیت و یا فضای مجازی وغیره.
2⃣دوم اینکه سال آخر سال کارهای بزرگ و پیشروی مجلس است. یک نمونه برنامه هفتم توسعه است و نباید حمیت و جدیت گذشته کمرنگ شود که عوارض آن سالها دامنگیر کشور و مردم می شود.
3⃣سوم اینکه سال آخر نباید باعث شود طرح ها و لوایح حساس مورد بی اعتنایی قرار گیرد و به سبب نگرانی از واکنش رسانه ها کنار گذاشته شود؛ یک نمونه لایحه حجاب و عفاف و یا لایحه منع خشونت علیه زنان و ...
4⃣چهارم اینکه واپسین سال مجلس نباید به تاثیرگرفتن از شبکه های اجتماعی و رفتار توده ای منجر شود و نماینده ای برای جلب محبوبیت حرف های خوش آمد رسانه ای بزند و بدتر اینکه این رفتار به اسم مصلحت برای قدرت و خدمت توجیه شود.
5⃣پنجم. سال آخر نباید منتهی به ارتباط ناسالم با نهادها و محافل دولتی شود و یا برای اشتغال بعد از مجلس به لابی گری وچانه زنی ها بیافتند. فرمودند "سالم وارد شدید و سالم هم خارج شوید"
در نهایت اینکه نه تنها حرف زدن و بلکه حرف نزدن نیز نباید تحت تاثیر رهزنی های سال آخر شود و چنان شود که صراحت و حریت و حق گوئی ها به واسطه جلب محبوبیت فراموش شود. اتفاقا برخلاف ظواهر، برکت در خیرخواهی صادقانه با مردم است؛ ولو طعم این دلسوزی تلخ باشد. انشالله در تاریخ ثبت خواهد شد که این مجلس، انقلابی پایان یافت.
@mahdian_mohsen
❇️بیائید این اخلاق رهبری را تمرین کنیم
🔻رهبرانقلاب در دیدار با نماینده های مجلس از آنها تقدیر کرد؛ اینکه انقلابی آمدند و انقلابی ماندند. تا به حال دقت کردید؟ این اخلاق در رهبرانقلاب دامنه دار وپرسابقه است. وقتی اقدام مثبتی از دولت هم می بینند تقدیر می کنند؛ مثل کار و تلاش دولتی ها. یک وقت هایی از یک مسوول تقدیر می کنند؛ یک وزیر یا یک نهاد. مثلا تقدیر از وزیر کشور یا ستاد فرمان امام برای واکسن و غیره.
وقتی مسوولی هم کنار گذاشته میشود باز مراقبت می کنند زحمات او نادیده گرفته نشود. گوئی تجربه یک مسوول را غنیمت می دانند و اجازه نمی دهند این علم و تجربه کنار گذشته شود. یک نمونه اش دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی؛ آقای شمخانی.
جالب اینکه در این خصوص به جناح بندی ها نیز فکر نمی کنند. برای او کار و خدمت مهم است؛ علم و تجربه و هویت افراد را تکریم می کنند و تا وقتی خود را درون انقلاب تعریف می کنند به آنها توجه دارند.
حتی وقتی دولت یا مسوولی دوره اش تمام می شود نیز اجازه نمی دهد درباره عملکرد آن ها بی انصافی شود. یک نمونه اش نیز دولت گذشته. وقتی از عقب ماندگی های دهه 90 می گویند به عوامل مختلف از جمله سهم تحریم ها اشاره می کنند که نکند همه نقص ها به پای یک دولت نوشته شود.
چنین اخلاقی را کجا سراغ داریم؟ کمتر کسی از مسوولین است که اینطور نسبت به خدمات دیگران قدردان باشد. این اخلاق سیاسی خودش آموزنده است.
🔻قدردانی خودش یک راهبرد است؛ راهبردی فراتر از راهبرد مدیریتی؛ بلکه یک راهبرد تربیتی است. یکی از قواعد اصلی رشد انسان ها به ظهور کشاندن دارایی هاست. ماجرا را در ابعاد یک جامعه ببینید و نه حتی تک تک افراد. وقتی آنچه از خیرات یک جامعه به بروز و ظهور می کشیم جامعه وجودش مستعد افاضه دارایی ها و نعمات بیشتر می شود. این راهبرد بر اساس منطق قرآنی لَئِن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم است.
🔻راهبرد شکر، تنها برای مدیریت سیاسی کشور هم نیست؛ گوئی مهمترین ثمره اش یک درس برای زندگی است. برای زندگی فردی آدم ها و سبک تعامل اجتماعی افراد.
درس اصلی اینست؛
🔻قدردان و شاکر باشیم. قدم اول شاکر بودن نیز اینست که ابتدا نعمت را ببینیم. دارایی ها را ببینیم و سر دست بگیریم. دیدن داشته های ما، خودش جزئی از شاکری است. اگر در زندگی شخصی مان و با اطرافیان این اخلاق را تمرین کردیم در فضای سیاسی جامعه نیز با همین سبک رفتار می کنیم.
🔻ثمره اصلی این اخلاق اینست که هم حرکت و داشته ها را می بینیم و امیدوار خواهیم بود و هم نقص ها را در نسبت با دارایی ها می سنجیم و با کمترین کسری و ضعف و آسیبی از کوره در نمی رویم و دچار سستی و رخوت نمی شویم.
🔻و از همه مهمتر وقتی نعمت ها را در کنار نقص ها دیدیم متوجه اراده حق در پس همه امور می شویم؛ گوئی ظهورش همه جا هست تا در دل مشکلات راه را باز کند.
❇️بیائید تمرین کنیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅دو خبر در نسبت اخلاق و سیاست
1⃣یکم. عکس سلام و احوالپرسی آقای حدادعادی با آقای خاتمی بحث برانگیز شد. عده ای تاختند که چرا آقای حدادعادل از اصول خود کوتاه امده است و عده ای در مقابل، این تصویر را نشانه ای بر قرابت سیاسی دانستند.
2⃣دوم. آقای میرسلیم در مصاحبه ای گفته است که شهرداری تهران درباره بیست هزار میلیارد تومان فساد اقتصادی باید پاسخگو باشد. یک نفر هم موقع دستگیری در شهرداری اسلحه کشیده است.
❇️ایندو خبر از جهتی آموزنده است؛
واقع اینست که فضیلت اخلاقی امری متفاوت از جهت گیری سیاسی است و قرار نیست جهت گیری سیاسی، فضائل اخلاقی را نادیده بگیرد.
بااین توضیح؛
1⃣یکم اینکه تکلیف آقای حداد عادل و آقای خاتمی هردو به جهت سیاسی روشن است و رعایت اخلاق انکار تفاوت های سیاسی نمی کند و معنای تسامح و تساهل نمی دهد. سلام و احوال پرسی آداب معاشرت و حسن خلق است و نه معنای عدول از گرایش های سیاسی.
2⃣دوم. ماجرای آقای میرسلیم روی دیگر همین سکه است. یک نماینده مجلس حق دارد نظات و سوال کند؛ چه بسا افشاگری کند. اما حداقل های اخلاقی حکم می کند وقتی ادعایی قرار است مطرح شود پیشتر تامل و پرس وجو و مستند شود.
آیا بازگرداندن 20 همت از ترک فعل ادوار گذشته به بیت المال یعنی فساد در شهرداری؟ مدیریت شهری باید تکریم شود یا تنبیه؟ ای کاش آقای میرسلیم از اتهامی که پیشتر به رئیس مجلس زدند و در دادگاه محکوم شدند عبرت می گرفتند که تقوا مقدم بر سیاست است.
✅خلاصه اینکه نه فضیلت اخلاقی به معنی تسامح و تساهل سیاسی است و نه اصولگرایی سیاسی مجوز بی اخلاقی و بی تقوایی.
همشهری
@mahdian_mohsen
✳️این روزهای حجاب در مظان ده اتهام
🔻یکم. اخیرا در برخی رسانه ها با حالت تمسخر نوشته اند که دوربین های هوشمند فراجا تبدیل شده است به گوشی های موبایل.
🔹از روز اول دلسوزان گفتند که فراجا چنین دوربین های در سطح شهر خاصه شهرستان ها ندارد ...
🔻دوم. اخیرا یک سلبریتی به دلیل کشف حجاب به دادگاه احضار و بعد هم به یک و نیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است. آن بازیگر هم در صفحه شخصی خود نوشت که از مردم و از هیچ کس عذرخواهی نمی کنم.
🔹پیشتر دلسوزان گفتند که این میزان جریمه بازدارنده نیست و وهن دستگاه قضایی است....
🔻سوم. لایحه عفاف و حجاب مدتی بین قوای مختلف سرگردان و کسی حاضر نشد ضعف های این لایحه را گردن بگیرد.
🔹بسیاری از دلسوزان گفتند که این لایحه به جهات مختلف ناقص است و بدتر اینکه حواله دادن ماموریت عدلیه و نظمیه به دستگاه های اجرایی و خدماتی خطاست.
🔻بگذریم که حرف بسیار است؛
🔹اما هر تدبیری داریم مراقب باشیم در مظان اتهام در افکار عمومی قرار نگیریم. اتهاماتی از ایندست:
1⃣یکم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که مسوولین اهتمام لازم برای اجرای قانون را ندارند و به یکدیگر حواله می دهند.
2⃣دوم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که بعد از حوادث سال گذشته قهریه در اجرای قانون دچار انفعال و سردرگمی اند.
3⃣سوم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که در اجرای قانون گرفتار تبعیض هستیم و صدای مان مقابل ضعفا بلند و مقابل قانون شکنی دانه درشت های سلبریتی اهل کرنشیم.
4⃣چهارم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که خدای نکرده بخاطر ایام انتخابات و قدرت و رای، از اهتمام بر اجرای ضرورت دین و قانون کشور کوتاه آمده اید.
5⃣پنجم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که حرف حق کار فرهنگی، پوششی برای فرار از ماموریت های سلبی شده است.
6⃣ششم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که بجز رهبرانقلاب که صریح و روشن درباره حجاب موضع عقلانی و شرعی گرفته است، بقیه مسئولین حاضر نیستند هزینه دهند.
7⃣هفتم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که مسئولین کشور هنوز متوجه نشدند که مساله حجاب فراتر از پوشش است و امروز مساله اصلی دشمن در عرض "تجزیه کشور" و "تحریم سفره های اقتصادی مردم" است و اقدامی امنیتی است نه صرفا فرهنگی.
8⃣هشتم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که اعتراض مردم متدین شهر و گلایه های آنها از تساهل و تسامح مقابل قانن شکنان برای تان بی اهمیت است.
9⃣نهم. مراقبت کنید در مظان این اتهام قرار نگیرید که در مواجهه با قانون شکنی فرق سه عنوان "کشف حجاب" و "جریحه دار کردن احساسات عمومی" و بدتر از همه "تکمیل نقشه امنیتی دشمن" فرق قائل نیستید. گناه سیاسی همان گناه شرعی نیست.
🔟دهم. در نهایت اینکه هر کار می کنید مراقبت کنید انقلاب را در مظان این اتهام قرار ندهید که اهتمام بر حجاب آنچنان هم ضرورت و موضوع مهمی نبوده که سالها بر آن هزینه دادیم...رحم کنید بر نسل های جدید.
همشهری
@mahdian_mohsen
❎برای خواهرش...خواهرامون
بوی تعفن آقای لیدر بیشتر بلند شد. بیچاره خواهر بی نوایش که به او اعتماد کرد و امروز با 750 میلیارد تومان بدهی پشت میله های زندان است. خوب دقت کنیم؛
1⃣یکم. از عنوان برادری سواستفاده کرد و
2⃣ دوم دروغ گفت و او را به امید واهی فریفت و
3⃣سوم دارائیش ربود و
4⃣چهارم بی اعتنا به رنج و گرفتاری خواهر او را تنها گذاشت و گریخت و
5⃣پنجم ژست سیاسی گرفت تا بخاطر فساد اقتصادی هویتش برملا و دیپورت نشود.
✅این فرآیند آشنا نیست؟
تنها با خواهرش چنین نکرد؛ او با بسیاری از خواهران مان در این سرزمین همین کرد.
✅داستان دردناکی است. تنها ماجرای علی کریمی نیست.
🔸پدر مهسا چنین نبود؟ پرده ها کنار نرفت و طشت دروغگوئی اش از بام نیافتاد؟ آنروز که چشم در چشم دوربین گفت دخترم حتی برای سرماخوردگی هم نزد پزشک نرفته است؛ حال آنکه فیلمش در خلوت منتشر شد که می گوید مهسا سابقه بیماری سخت و جراحی و غیره داشته است.
🔸مادر کیان چه؟ وقتی برای خونخواهی کیان به دامن قانلان فرزندش پناه برد، همه چیز روشن نشد؟ وقتی امان نامه برای تروریست ها و قاتلان کیان خواست، چشم ها باز نشد؟
🔸مسیح علی نژاد کافی نبود که ببینیم این جریان شیاد به بهانه آزادی برهنگی، تجزیه این خاک را هدف گرفته اند؟ از عکس یادگاری اش با قاتلان حاج قاسم و صاحبان تحریم سفره های مردم درس نگرفتیم؟
🔸از لجنه مشترک حامداسماعیلیون با منافقین شقی که سالها دستشان به خون مردم ایران آغشته است معلوم نشد کاسبان هواپیمای اوکراینی چه نقشه ای به سر دارند؟
🔸از همسفره گی و هم نشینی ربع پهلوی با صهیونیست های کودک کش و شقی ترین دشمن مشترک انسانیت، نیافتیم با چه اهریمنی مواجهیم؟
🔹وحدت پوشالین شان کمتر از چند ماه با بی حیثیتی تمام فروپاشید تا مشخص شود گرگ ها مقابل هم با چشم باز می خوابند تا ناغافل بر هم چنگ نزنند و دندان بر هم نکشند.
✅حرف از دیوان و ددان نیست. سخن با آنان است که از سر غفلت در حلقه کرکس ها به گروگان رفتند و در میان زوزه شغالان صدای شیران نشنفتند و دست آخر جور کش غول بیابان شدند.
❇️خواهر علی کریمی نماد است؛ نمادی برای خواهرامون.
به همین سادگی؛ از اعتمادها سواستفاده کردند و دروغ گفتند و فریفتند و ربودند و عده ای را در رنج زندان ها و حلقه های اعدام رها کردند و دست آخر از دشمنان این مردم صله گرفتند. یکی ویزا و یکی کیسه دلار و یکی...
🔻چشم باز کنیم. ببینیم. عبرت بگریم و بیشتر به ناکس ها اعتماد نکنیم... و به بیان سعدی پيمان دوست بشکستي؛ ببين از که بريدي و با که پيوستي؟
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️جدی جدی فکر کردند پلتفرم نسل جدید خبرگزاری و روزنامه است.
▪️بدون توقف. هر روز ساعت 17.شبکه 3
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه از جنگ تحمیلی به جنگ شناختی رسیدیم
@mahdian_mohsen
⛔️پیشنهادهای الکلی
1⃣یکم. آمار مرگ و میر مشروبات الکی تقلبی به 28 نفر رسید. واقعا دردناک است و تالم برانگیز. هم برای کسانی که جان خود را از دست دادند و هم غیبت دستگاه های نظارتی در فرآیند توزیع متانول و شکل گیری دلالی مرگ.
اما از این بدتر استدلال جماعت ساده دلی است که می گویند چرا باید یک امر حرام، جرم انگاری شود و همین امر موجب ترس از مجازات و شکل گیری مشروبات تقلبی شود؟
جدی جدی این عزیزان فکر می کنند اگر الکل سالم به دست مصرف کننده برسد برای سلامتی شان مفید است؛ مثل این که کسی بگوید مصرف موادمخدر را آزاد کنید تا مثلا شیشه تقلبی دست خریدار نرسد و باعث صدمه نشود.
جهت اطلاع به قاعده آزادی مسکرات، تنها در آمریکا طی یک سال 95 هزار نفر تلف شدند . جالب اینکه بسیاری از کشورهای اروپائی و آمریکائی به سمت محدودسازی مصرف الکل رفته اند.
بعد این تحلیل های کج و معوج داخلی جالب نیست؟
2⃣دوم. صدمه دیدن فرد، درون حکمت حرام شرعی است و البته این هست و همین نیست. حرام شرعی نه تنها به فرد صدمه می زند بلکه در امور اجتماعی به جامعه نیز لطمه وارد می کند.
یکی از دلائل حرمت برهنگی و کشف حجاب همین است. برخی متوجه نیستند که کشف حجاب تنها به ضرر فرد نیست و یک جامعه را صدمه می زند و به همین دلیل است که قانون مانع کشف حجاب می شود. ممنوعیت قانون صرفا برای باحجاب کردن بی حجاب نیست و هدف اصلی صیانت از سلامت روانی جامعه است.
چند روز پیش در شبکه های اجتماعی، یک خانم بی حجاب به عورت نمائی یک آقا در خیابان اعتراض کرده و احساس ناامنی و بلکه توهین کرده بود. حال سوال اینست با کدام استدلال برهنگی زن عین آزادی است و برهنگی مرد ضدآزادی؟
فارغ از دستور دین و قانون که آنهم منطق عقلائی روشن دارد، کشف حجاب و برهنگی از حیث یک جامعه دموکراتیک و مردم سالار نیز تعرض به حقوق شهروندی است. به همین دلیل است که همه جای دنیا برای پوشش حد و مرز قائلند و تفاوت ها بر سر فرهنگ و عرف جوامع است.
همشهری
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقش صدف بیوتی و مستر تسترها و آنجلیناجولی در جنگ شبکه ای.
جنگ شبکه ای چیست؟
نقش من و شما در این جنگ ها چیست؟
@mahdian_mohsen
❇️نسخه جدید رهبرانقلاب در اداره کشور
رهبرانقلاب در دیدار با مسئولین دستگاه قضائی مدل جدیدی برای حکمرانی ارائه فرمودند که البته منحصر به دستگاه قضائی نیز نمی شود و منطق آن همه حاکمیت را در بر می گیرد.
🔻به این چند گزاره با دقت توجه کنیم.
🔸فرمودند:
1⃣یکم. تصویر رسانهای قوه قضائیه تصویر خوبی نیست
2⃣دوم. اکثریت قاطع قضات شریف هستند اما سوء استفاده اقلیتی کوچک، چهره قوه قضائیه را مخدوش میکند
3⃣سوم. کسی که به دادگستری مراجعه میکند اگر با اخم مواجه شود دل شکسته بیرون میآید حتی اگر به کار او رسیدگی شود
4⃣و چهارم: خروجی و نتیجه نهایی کار که به دست مردم میرسد باید معیار و منشاء داوری باشد.
سه گزاره اول یک نخ تسبیح مشترک دارد و آن اینکه کارآمدی کفایت نمی کند و به همان اندازه و بلکه بیشتر برداشت نهائی افکار عمومی اهمیت دارد. گزاره اول می گوید علیرغم عملکرد خوب؛ اما تصویر ضعیف است. گزینه دوم می گوید جمعیت اقلیت فاسد در قضات، چهره عدلیه را مخدوش می کند. گزینه سوم می گوید ولو کار مردم را راه بیاندازید اما یک اخم ساده کار را خراب می کند. هر سه گزاره تاکید بر تصویر است؛ تاکید بر افکار عمومی؛ ولو عملکرد در برآیند کلی مثبت باشد.
تا اینجای ماجرا تاکید اصلی بر توجه به برداشت نهایی جامعه است. به سخن دیگر حاکمیت نباید به برداشت مخاطب بی اعتنا باشد. قضاوت نهائی افکار عمومی می تواند تحت تاثیر عملکرد همان جماعت اقلیت فاسد در دستگاه قضا باشد. می تواند ناشی از یک اخم کوچک باشد. دستگاه قضا و حاکمیت باید به برداشت نهایی مخاطب توجه کند و اجازه ندهد هیچ سطحی از تخلف تصویر نهایی را مخدوش کند.
انشالله توجه داریم که این مهم فراتر از کار رسانه ای است؛ آنهم هست. اما این هدف راهبردی نیازمند برنامه ریزی عمیق تر و پیچیده تری است. توجه اصلی باید معطوف به این گزاره باشد که تخلف در جمهوری اسلامی کمش نیز زیاد است.
✅اما گزاره چهارم نسبت به سه گزاره اول بسیار کلیدی تر است. در سه گزاره اول می فرمانید مراقبت کنید یک خطای کوچک تصویر نهایی ذهن مخاطب را تخریب نکند. اما در گزاره چهارم می فرمایند ملاک داوری برای عملکرد مسوولین احساس نهایی مردم است. این مهم فراتر از ذهنیت صرف است؛ بلکه بر احساس حقیقی مردم تاکید دارد.
❇️خلاصه اینکه هر میزان آمار و بیلان یک سازمان و نهاد و اساسا حاکمیت مثبت باشد، ملاک نهایی اینست که مردم به صورت محسوس آنرا لمس کنند.
این معیار جدید ملاک ارزیابی نهادها را تغییر می دهد و بجای توقف در گزارش مسوولین بر برداشت واقعی جامعه تاکید دارد.
🔻با این معیار قضاوت حکمرانی نیاز مند دو اصل کلیدی است:
1⃣اول اینکه خطاهای کوچک ممکن است کارهای بزرگ را زیر سوال ببرد و به همان اندازه مهم است.
2⃣دوم اینکه کارهای بزرگ را مردم باید سر صحنه زندگی احساس کنند.
از این پس عملکرد ها را باید با این معیار سنجید و محک زد.
@mahdian_mohsen
⚽️یاغیها و سواد هواداری
یک بازیکن بهخاطر پول بیشتر میخواهد از پرسپولیس به استقلال منتقل شود و همین موج سهمگین از مخالفهای خشن و متعصبانه را بهراه انداخته است که چه نشستهاید؛ آنکه پرسپولیسی بود امروز یاغی شده و استقلالی.
از این خبر بگذریم، اما ما گرفتار یک فرهنگ خرافی در هواداری هستیم که فراتر از علقههای طرفداری و هیجان ساده است؛ این فرهنگ زیربنای اصلی سلبریتیسازی است و مقوم چرخه دکانداری در این صنعت و از همه بدتر موجد یک دوقطبی توهمی که سرریز آن دامن فرهنگ و سیاست و حتی خانواده را هم گرفته است.
هواداری امری مذموم نیست؛ به شرط اینکه به آدابش وفادار باشیم. هواداری جایی تقبیح میشود که دچار تعصب کور و تعطیلی ذهن و عقل شود.
هواداری وقتی از طرفداری یک ارزش پا فراتر گذاشته و تبدیل به هویت اجتماعی فرد شود، دیگر عقلگریز است. شکست یا پیروزی تیمش باعث جابهجایی عزتنفس او میشود و همین موضوع بهشدت او را هراسان از تحولات میکند.
این سبک هواداری یک حس سرخوشی و قدرت موهوم درست میکند و فرد از هر نوع عقلانیتی گریزان میشود؛ چون برهم زننده این خلسه خیالانگیز است.
این سبک هواداری را دستکم نگیرید. بسیار هم درونی و در فرهنگ ما ریشه دوانده است. این سبک هواداری بنای اصلی ساخت صنعت سلبریتی و همه آسیبهای پس از آن است. این فرهنگ هواداری است که سلبریتیها را قدرت سیریناپذیر داده و موجب مسئولیتناپذیری آنها میشود.
همین اغتشاشات گذشته را مرور کنید؛ چه بسا سلبریتیهایی که تحتتأثیر مخاطب دستساز و سازماندهی شده، از سر ناچاری مواضع شاذ و حیرتانگیز گرفتند و البته بعدا پشیمان شدند.
ریشه کجروی سلبریتیها را باید در همین هواداری بیمارگونه دانست؛ به همین دلیل است که بسیاری از سلبریتیها فارغ از مواضع علنیشان در زندگی شخصی نیز دچار مشکلات عدیده ناشی از فرهنگ هواداری هستند.
اما انحراف این سبک هواداری تنها منحصر به سلبریتیسازی نیست. در همین ماجرای یاغی فوتبالی، اگر این سبک هواداری وجود نداشت، اساسا این میزان دستمزدهای نجومی رد و بدل نمیشد و بلکه بدتر زمینه اقتصاد زیرزمینی و انحرافات مالی و پولشویی را فراهم نمیکرد.
ماجرا به دکانداری در سلبریتیسازی نیز ختم نمیشود. ثمره نهایی این دست هواداریها، دوقطبیهای توهمی است؛ دوقطبیهایی که هیچ ریشه عقلانی ندارند و صرفا موجب رقابتهای خشن و کینهتوزانه میشوند و فرهنگی میسازند که در ورزش منحصر نمیشود و به سیاست و حتی اخلاق شخصی نیز منتقل میشود.
این مدل دوقطبیها، سیاست را نیز استقلال-پرسپولیسی میکنند و فرد را دچار کوررنگی و ندیدن اشکالات. هرکس با او همراه شود، به او عشق میورزد و هرکس او را نقد کند، از او متنفر میشود.
نکات مثبت رقیب را نمیبیند و به کمتر از تکفیر او فکر نمیکند. برای او کل کل بسیار جذابتر و دلنشینتر از گفتوگوست. با کلکل رجز میخواند و خود را به رخ میکشد و تلاش میکند قدرتش را تحمیل کند.
افراد با هواداریشان، همدیگر را یافته و حس قدرت مشترک پیدا میکنند؛ حسی فراتر از حس فردی. بغض جمعی، حیرت جمعی، لذت جمعی، نفرت جمعی و... حس مشترک جمعی، قدرتی فراتر از حس فردی دارد؛ حسی شبیه موجهای مکزیکی در فوتبال. نترسید نترسید ما همه با هم هستیم بهخاطر حس مقاومت جمعی است که فراتر از حس تابآوری فردی است.
کارکرد اصلی حس مشترک جمعی این است که فرد خود را از فکر کردن بینیاز میبیند و ماموریت فکر کردن را به جمع میسپارد و هرکاری جمع انجام میدهد، برایش مشروع میشود؛ مثلا برای معناداری و روایت یک خبر به کامنتها نگاه میکند و با همراه شدن با نظر اکثریت، حس برتری و قدرت پیدا میکند.
در نهایت نیز چنین فردی، زندگیاش گرفتار همین دوقطبیهای خیالی میشود و ناخواسته قضاوتش از پیرامون، برآمده از همین خلق و خوی دوقطبی زده و استقلال- پرسپولیسی است و امان از این خلقوخوها که ریشه نزاعات بیاساس و بداخلاقیهای ناپایان اجتماعی است.
@mahdian_mohsen
هدایت شده از بر پا
سیلی به اسلام
سخنان رهبری همیشه پر نکته و مهم است اما گاهی به جز حکیمانه بودن، میخکوب کننده و حیرت آور است، شبیه سیلی است که به یک انسان خواب آلود در سرما میزنند تا نمیرد. این بار سخنان ایشان با حوزه علمیه، یکی از همین موارد بود. نهیبی که بر سر حوزه های علمیه زده شد، جدی بود. متفاوت بود. پر از درد بود. هشدار درباره «سیلی خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته ای نبود که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. او درباره تبلیغ به عنوان یکی از شوون جدی حوزه های علمیه به صراحت نالید که من «نگرانم». مساله را برای همه طلاب و حوزویان و علما و مراجع و نهادها و مسوولین حوزوی آشکارتر نمود و گفت تبلیغ در راس امور است. این یک سخن مهم و حیاتی بود.
باز عده ای سرشان را در لاک درس و بحث و هیات علمی و مدارج حوزوی و درسهای متداول روزانه شان فرو نکنند و خود را به نشنیدن نزنند و جملات او را تحریف نکنند و نگویند همین کارهایی که میکنیم خوب است.
حوزه باید بیدار شود. حوزه باید نطقش باز شود. حوزه بسیار جلو تر و ارتقا یافته تر از پیش از انقلاب است لکن بسیار عقبتر و جامانده تر از نیازهای امروز کشور.
در ماجرای اغتشاشات و حمله همه جانبه رسانه ای و فرهنگی دشمن سکوت علما و حوزویان و یا بیان سخنان دو پهلو و پر لکنت ، آزار دهنده بود. مساله های ذهن جوانان زیاد شده و تلاش ما عمامه به سر ها چند برابر نشده و باید نگران بود. نگران لعنتی بود که زمین و آسمان به عالمی میدهد که در هنگامه نیاز فکری جامعه، سکوت میکند.
راه چاره چیست؟ اولا باید باورهای خود را مرور کنیم. هویت طلبگی به پیشقراولی امت و امامت او است. همه امور دیگر شوون و لوازم همین هویت است. پس هر زمان نقشی اجتماعی پر رنگ تر میشود
ثانیا باید عموم طلاب و حوزویان «سبک زندگی» خود را بر این اساس ویرایش کنند. اگر در طول سال چند دهه خاص به تبلیغ اختصاص میدادند، اکنون باید برنامه ثابت روزانه برای تبلیغ در زندگی خود قرار دهند. همه طلاب کوچک و بزرگ.
ثالثا باید ارتباطات اجتماعی و فامیلی و خانوادگی خود را بر این اساس تشدید کنند و ارتباطات جدید اجتماعی ایجاد کنند.
رابعا باید حوزه های علمیه کاری کنند که همه مردم مبلغ شوند. جهاد تبیین یک جهاد همگانی است. حوزه باید این جهاد همگانی را حقیقتا فراگیر کند. هر کسی در این روزگار باید آنچه میداند و میفهمد در این جنگ شناختی مقابل دشمن بیان کند. روشنگری میتواند خطورات و وساوس را نابود کند.
خامسا نیاز به شناخت و اندیشه و زاویه نگاهی متفاوت و طلبگی به امور داریم. بدون زاویه نگاه درست قدرت تحلیل درست نخواهیم داشت، قدرت تهاجم به بنیادهای اندیشه غرب نخواهیم داشت. پس باید اندیشه متناسب با ماموریت جدید را بدست آورد. اگر جامعه محتاج «امید ایمانی» است معلوم است که زاویه نگاه عمیق و راهبردی توحیدی ضروری است. ویژگی فضای رسانه ای جدید، سطحی شدن و خالی شدن از پشتوانه های فکر و اندیشه است. باید صحنه از اندیشه های عمیق و راهبردی پر شود تا زاویه نگاه عمومی ارتقا یابد و قدرت تحلیل رشد کرده و فضا مملو از تبیین و بیان و نور شود.
حوزه باید در مستوای اندیشه رهبری جامعه وارد شود. اگر اسلام سیلی بخورد و از کبائر قدم به قدم قبح زدایی شود، شبیه علمای دوران سیدالشهدا متهم خواهیم بود. وقت برخاستن است. برخاستن همه خصوصا اهل علم....
سرمقاله همشهری
@ali_mahdiyan
✅ 5 نکته درباره سلبریتی درمانی آقای قاضی
کشف حجاب و هتک حرمت به پرچم ایران طی یکی دو روز گذشته بسیار خبرساز شده است. طبیعی است که مطالبه مردم مواجهه بهنگام و قاطع با این بی حرمتی هاست. اما حکم اخیر آقای قاضی درباره کشف حجاب به جهتی معنادار بود.
آقای قاضی برای مجازات بازیگر صرفا جزای نقدی یا حبس در نظر نگرفت و برای درمان این بیماری، خواستار مراجعه به روانشناس و گزارش های دوره ای شده بود.
واقعیت اینست که ریشه هنجارشنکنی های اخیر در میان بخشی از جامعه هنرمند و ورزشکار دلائل متنوع دارد و نباید با همه یکسان برخورد کرد.
بخشی قابل اعتنایی از این رفتارها ریشه در بیماری های فردی دارد. یا عزت نفس پائین و خودتحقیری و بی هویتی و یا ترس از فشار اطرافیان و هراس از هجمه های سازمانی و یا عطش پایان ناپذیر دیده شدن و خودنمائی و غیره. این گروه را باید از افرادی که مساله اعتقادی دارند یا دنبال مبارزه ایدئولوژیک هستند و یا پول گرفته اند و اجیر شدند متفاوت دانست.
❇️اما چند ملاحظه را باید به این نسخه سنجیده و هوشمندانه آقای قاضی و در اصل مواجهه عدلیه اضافه کرد؛ خاصه اینکه این روزها مجلس در حال تصویب لایحه عفاف و حجاب است و از این منظر مخاطب این متن است.
برخورد با ایندست مسائل باید پنج وجه توامان داشته باشد.
🔸اول اینکه به ریشه خطای فرد باید توجه کند. درمان را نمی توان بی اعتنا به مرض نسخه کرد. حکم اخیر آقای قاضی از این منظر اهمیت دارد.
🔹دوم اینکه مجازات در هر سطحی باید بازدارانده باشد. هرچه هست باید مانع تکرار شود. باید در ادراک عمومی سخت ارزیابی شود که دیگری جرئت تکرار آنرا نداشته باشد.
🔸سوم اینکه مجازات نباید بی اعتنا به اصل موضوع باشد. مثلا شکستن حرمت پرچم توهین به همه داشته های یک ملت است. توهین به یک نماد دینی و ایرانی است. اینکه مجرم چه نیتی داشته و چه مرضی، نافی شکستن حریم ها نمی شود. آدمی که قتل می کند ولو بیماری روحی داشته باشد اما مرتکب قتل نفس شده و جان یک انسان را گرفته است.
🔹چهارم نسبت این خطا با گناهان بزرگتر است. یک تخلف فردی وقتی در خدمت دشمن می رود تبدیل به یک پروژه امنیتی می شود. ممکن است صدای بوق ممتد صرفا یک خطای راهنمائی رانندگی باشد و مقابل بیمارستان حکم بی اخلاقی پیدا کند اما وقتی اجابت خواست دشمن می شود معنایش تغییر می کند و گناه سیاسی و امنیتی می شود.
🔸پنجم و در نهایت اینکه ایندست احکام باید جلوی چشم مردم باشد. قاطع و به هنگام. علت نیز روشن است. این خطاها اول از همه موجب جریحه دار شدن احساسات عمومی می شود و از اینجهت زمان برخورد و علنی سازی آن اهمیت دارد.
خلاصه اینکه برخورد با ایندست موضوعات باید هم فرد را ببیند و هم جامعه. هم درمان باشد و هم پیشگیری. هم عمل را ببیند و هم اثر آن و ...
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیمرد کوتاه و خیلی ساده و صادقانه گفت: ما زحمت کشیدیم.
یک دنیا سخن است در این "زحمت کشیدیم" ...یعنی بهترین های مان را فدا کردیم...یعنی خون ها دادیم....یعنی عرق ها ریختیم...
یعنی این خاک و دیار مقدس پشتوانه اش انبیایی است...اولیائی است.... همه خوبان عالم نسل به نسل جمع شدند تا میراث شان به دست خمینی بزرگ رسید.... تا شد انقلاب.
پیرمرد چقدر می فهمد. چقدر عالمانه. چقدر دردمندانه. چقدر غیرتی. چقدر متعصب به دین و خاک و ناموسش... آن زن نفهمید و اما پیرمرد برای او هم دلسوزی کرد.
این پیرمرد نماد است. هم ریش سفیدش نماد است و هم ظاهر و سادگی اش.
مردم حقیقی و حقیقت مردم ما همین است. "کهنه دیندار" و "مظلوم" و اما مقتدر.
هرکس این پیرمرد باغیرت تبریزی رو می شناسد معرفی کند تا همشهری برای او مراسم تکریم بگیرد. امیدوارم عدلیه نیز به وظیفه اش عمل کند....
@mahdian_mohsen
هدایت شده از بر پا
نصیری را زندان نکنید
✍بگذارید جلوی چشم باشد، باید انقلابیهای سوپر انقلابی خوب تماشا کنند. آنانکه «نظام» را متهم میکنند تا بگویند ما خیلی آرمانگراییم، تماشا کنند. این عاقبت را ببینند.
✍نصیری را زندان نکنید، او بودنش مفید است. بگذارید طعم تلخ عدالتخواهی خوارجی به ذائقه ها بنشیند. عدالتخواهی بدون اخلاق بدون عقل.
✍نصیری را شماتت نکنید. از او عبرت بگیریم. این عاقبت همه کسانی است که پشت ریش و پشم و ادا و اطوارهای انقلابی ، فکری به حال بیمار دلیشان نمیکنند. این عاقبت عقده ای بازی و لجاجت است. لج بازهای زیادی را دیده ایم، منتظری و میرحسین و کروبی و امجد و بیا جلو تا امروز
✍نصیری خوب است. بگذارید رفیق بازهای عالم سیاست ببینند کوتاه آمدنهایشان مقابل رفقایشان چگونه آنها را حفظ میکند. وقتی در مجالس خصوصی میدیدند چطور اندیشه های امام را تمسخر میکند و خفه خون گرفته بودند و بلکه به او تریبون میدادند و کرسی داوری میدادند و حلوا حلوایش میکردند همینها که ادعای شفافیت و صراحت و عدالتجوییشان گوش فلک را کر کرده. وقتی مبانی کج و معوجش را میدیدند پروژه های آنچنانی ترجمه بحار و امثالهم به او نسپرند.
✍نصیری باید بماند که آخوندها بفهمند درس خارج و فقه و اصول کسی را نجات نمیدهد اگر خودخواهانه مقابل نظام ولایی بایستد، چه شریعتمداری باشی چه منتظری چه جوجه طلبه ای مثل این. همانطور که درس اخلاق هم شیخ علی تهرانی ها و امجدها را نجات نداد.
✍نصیری مفید است تا ببینید جاهل متنسک و عالم متهتک دو روی یک سکه اند. آرمانجویی خالی از نظام و محافظه کاری خالی از انقلاب دو روی یک سکه اند. تا ببینند مارهای خوش خط و خال و لیبرالیسم و اسلام آمریکایی با چه فرآیندی از دل انقلابی بازی بیرون میآید. تا بفهمیم آنانکه اندیشه امام را تا عمیق ترین لایه هایش نپذیرفته اند حق ندارند پرچمدار انقلابی گری باشند.
✍نصیری خوب است بگذارید ادامه دهد بگذارید تاویل والله و الله گفتن حاج قاسم را همه مشاهده کنیم. تا برای عاقبتمان بترسیم و نگران باشیم. آن زمان که برای این نظام و رهبر حکیمش کم میگذاریم حتی با سکوت و انفعالهایمان. ببینیم ماجرا جدی تر از این حرفها است و شوخی ندارد.
خدایا به همه ما رحم کن....
@ali_mahdiyan
❇️فداکاری کارشناسی
1⃣یکم. در خبرها آمده بود آقای قالیباف در دیدار با دانشجویان در پاسخ به انتقاد یکی از حاضران در مورد تشکیل وزارت بازرگانی گفته است با این تصمیم مخالف بوده ولی دولت اصرار به تشکیل وزارتخانه داشته است. اما نکته جالب اینست که رئیس مجلس علیرغم این نظر، در جلسه رای گیری به تفکیک این دو وزارتخانه رای مثبت داده است.
با بررسی بیشتر مشخص شد آقای قالیباف به جهت اصرار دولت نه تنها به این اراده تمکین و بلکه در اجرا کمک کرده است نظر دولت پیش رود. این رفتار در سیاست ورزی و حکمرانی حتما قابل تقدیر است.
2⃣دوم. این روزها مساله حجاب یکی از موضوعات روز رسانه ها و شبکه های اجتماعی است. موافق و مخالف درباره وضعیت حجاب و رفتار حاکمیت و اعمال قانون اظهار نظر می کنند. اما لابه لای همه این گفت وگو ها یک روایت تلخ وجود دارد و آنهم سوظن عمیق به نظام تصمیم گیری است؛ اینکه مسوولین این موضوع را به هم حواله می دهند و این تشتت آرا باعث شده است موضوع با جدیت دنبال نشود.
3⃣سوم. واقعیت اینست که ما در مسائل مهم کشور نیازمند فداکاری کارشناسی هستیم. فداکاری کارشناسی چیست؟ پای رای و نظر کارشناسی مان بایستیم و از آن دفاع و تلاش کنیم به سرانجام برسد اما در نقطه ای که کار به تشتت و عدم تصمیم گیری میرسد روی یک نظر اجماع کنیم تا اجرا از بلاتکلیفی خارج شود. فداکاری اینست که مانع نشویم و فراتر از آن همراهی و دلسوزانه کمک کنیم تا اشکالات برطرف شود.
✅اصل اینست که پشت سر همه تصمیمات مهم کشور باید اجماع وجود داشته باشد. اگر اجماع کارشناسی نیست اما اراده یک پارچه در اجرا وجود دارد و این اجماع تصمیم گیری است که وفاق ملی در پذیرش تصمیم می سازد.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅هیات سکولار و دستمریزاد به دشمن
دقت کردید؟ از ابتدای محرم، ضدانقلاب با همه توان به خط شده است تا هیات و عزاداری را به حاشیه ببرد. بله خاک به چهره خورشید می پاشند؛ اما اجازه دهید از کنار این موضوع بسادگی عبور نکنیم.
پروژه ضدانقلاب پیشتر در مواجهه با مناسبات آئینی چه بود؟ مصادره به مطلوب. تلاش می کردند از محبت مردم به اهل بیت علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. اما امروز ماجرا تغییر کرده است. ضدانقلاب صریح و عیان به دنبال حذف هیات و مراسم مذهبی در جامعه ایران است.
اما این تغییر استراتژی به چه دلیل رخ داده است؟
از ابتدای محرم مردم را به کهنه پرستی و خرافه پرستی متهم کردند و بعد هم نوشتند عزاداران حسینی به دنبال غذای رایگان هستند و در نهایت هم وقتی دیدند جواب نمی گیرند، خبیثانه در صحنه عمل دست به آتش زدن خیمه و پرچم امام حسین زدند و بین مردم ایجاد اختلاف کردند.
دشمن امروز به درستی فهمیده است که امام حسین و هیات و عزاداری را نمی شود از سیاست و جهاد و مبارزه با ظلم و عدالتخواهی و در یک کلمه انقلاب اسلامی جدا کرد لذا با اصلش مبارزه می کند. دستمریزاد به دشمن. تشخیصش درستی است اما باز هم به نتیجه نمی رسند چون هنوز نمی فهمند ریشه محبت این مردم به اهل بیت عمیق تر از خرابکاری های مذبوحانه ودست و پا زدن های سایبری است. نمونه آشکارش نیز ایران عزادار امروز. ایران سراسر اشک و ندبه؛ ایران یک پارچه هیات.
روزگاری دشمن خیال می کرد اگر هیات را سکولار کند اتصالش به انقلاب اسلامی از بین می رود. خطای آشکاری بود؛ چرا که اساسا هیات نمی تواند از سیاست خالی شود. چطور ممکن است سیدالشهدا را از مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهی از منکر و از اسلام عزیز جدا کرد؟ همه کربلا برای برقراری حکومت سیاسی شیعی بوده است تا در تاریخ ثبت شود حق کیست و کدام سو است. دشمن امروز فهمیده است که ثمره هیات و اشک و عزاداری تنها و تنها قیام است. قیام برای نصرت امام، برای نصرت دین، برای تجلی اسم الله در همه عالم.
مردم ایران رشد کرده اند؛ به موازات این رشد آگاهی و معنوی، نفاق ها از بین رفته است. روزگاری عمرو عاص و معاویه هم مدح امام معصوم می کردند و در غم شان غصه می خوردند تا مردم را دچار خطای محاسباتی کنند، اما امروز نقاب ها افتاده است و دشمن می داند با نفاق نمی تواند حقیقت اهل بیت را از این مردم بگیرد، بنابراین مقابل اصل آن آرایش گرفته است.
بله خروجی اشک و عزاداری و هیات جز قیام و انقلاب نیست؛ جز حاکمیت اسلام نیست.
@mahdian_mohsen
⚫️اگر زینبی روایت نکنیم...
1⃣یکم. هرجا جنگ فیزیکی بوده، پیش از آن جنگ روایت ها شکل گرفته است. آمریکا به عراق حمله کرد؛ به بهانه نابودی سلاح کشتارجمعی. به افغانستان حمله کرد به بهانه 11 سپتامبر. صدام به ایران حمله کرد به بهانه نقض یک توافقنامه بین المللی.
بهانه یعنی چی؟ یعنی روایتی از واقعیت که بتواند افکار عمومی را مجاب کند که این هجمه فیزیکی مشروع است.
کربلا نیز همین بود...
2⃣دوم. زمانه ای را که کربلا ساخت مرور کنید...
شهادت امام حسن و نقض صلح نامه و سب امیرالمومنین و جلوگیری از تفسیرقرآن و ترویج عقاید دروغین مثل جبر و بدعت های آشکار و نصب منافقین در پست های کلیدی و در انتها تلاش برای بیعت گرفتن از تک تک مسلمانان تا همه زشتی ها را رسمیت ببخشد.
معاویه همه ابزارهای جنگ روانی را بکار بست؛ از تطمیع تا تهدید و تحمیق تا سفیدنمایی خود تا خوارانگاری اهل بیت تا شعارهای دروغین تا شایعه ها و ...
به بخش هائی از ادبیات نامه معاویه توجه کنید که چطور برای تحمیق دیگران به سیدالشهدا می نویسد: "تقوا پیشه کن و با خویشاوندان خود جنگ نکن...از تو انتظار نداشتم چنین کنی. ...تو داری نقص عهد می کنی. ...خود را خوار نکن"
خلاصه اقدامات روانی معاویه وارونه نمائی حقایق بود. چنان تصویری از امیرالمومنین ساخته بود که مردم از فرزندانش نیز کینه گرفتند... تا عاشورا رقم خورد...
3⃣سوم. خطبه منا را ببینید...
خطبه سیدالشهدا دو سال قبل از عاشورا. حضرت در آنجا در میان 700 نفر از صحابه و تابعین سخن گفتند. 2 بند در این خطبه می درخشد. یکی شناساندن ماهیت انحرافی بنی امیه و دیگر انذار و هشدار به علما و خواص. فرمودند چرا مقابل ظلم ها ساکتید؟ بانی ظلم به ضعفا شمائید...شمایی که امربه معروف و نهی از منکر نمی کنید...
4⃣چهارم. مخاطبان جنگ روانی معاویه را ببینید...
مردم کوفه و شام. اما ایندو متفاوت بودند. مردم شام به شدت دنیاگرا و جاهل و بی قید. اما مردم کوفه نه. مردم کوفه ظاهرا اهل دین بودند اما بی طرف. جامعه ای نیم بند که می خواستند نه با باطل باشند و نه حق. به تعبیر امروزی ها مذهبی سکولار و صورتی و عافیت اندیش و محافظه کار.
5⃣پنجم. شد آنچه نباید می شد...اما همچنان جنگ روایت ها.
خلاصه تقابل رسانه ای ابن زیاد و یزید مقابل اسرا چنین بود: شکست خوردید و این شکست یعنی مغضوب خدائید. خواستند بگویند قلت و مصائب بر حسینیان نشانه باطل بودن و فتوحات ظاهری یزیدیان نشانه حق بودن است.
این دست اقدامات برای تان امروزی نیست؟ بماند. اما ما رایت الا جمیلا مقابل همین دسیسه بود. نفرمود زیبایی دیدم. فرمود جز زیبایی ندیدم. یعنی همه این بلاها و مصائب برای ما جز پیروزی نبود و چنان شرح داد که در تاریخ بماند و دست به دست شود تا امروز...آن حسینی را که دشمن کشت پیش چشم دوست/ چشم دشمن کور اینک عالمی مجنون اوست
سبک روشنگری حضرت زینب و امام سجاد در دو شهر کوفه و شام و در مجالس یزید و ابن زیاد متفاوت بود. در کوفه هشداردهنده تا از خواب غفلت بیدار شوند و اما در شام آگاهی دهنده تا حجاب خرافات و جهل ها برداشته شود؛ این نیز مهمترین درس جنگ روایت ها یعنی مخاطب شناسی است.
در هردو مجلس عده ای می گریستند. اما در کوفه جماعتی کمر به جبران بستند و در مجلس یزید گروهی جدا شدند و مجلس ختم و عزا گرفتند ...و اینطور شد که کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.
6⃣ششم و در نهایت. و اگر زینبی روایت نکنیم...
در جنگ روایت ها شکست بخوریم باز هم خون ها ریخته می شود. خون عجمیان ها و آرمان ها و رضازاده ها و زینال زاده ها ثمره تسلط موقت روایت دشمن در فضای مجازی بود. برخی مسخ شدند و خون بهترین ها را ریختند.
و اما غلبه دشمن در جنگ روایت ها آنجا شکل می گیرد که اهل خرد و علما و خواص سکوت کنند. ببینند و بگذرند. خطبه منا خاطرتان هست؟ همان. اینجاست که در مارپیچ سکوت خواص، اوباش بپا می خیزند و تلقی قدرت و تسلط برای جبهه باطل می سازند و دو جماعت جاهل(غرب زده و شامی مسلک) و جماعت وسط باز(حزب اللهی سکولار و کوفی صفت) نیز همراهی می کنند. اینجاست که خون ها ریخته می شود. خون بهترین ها. حتی خون انسان کامل. چه بخواهیم و نخواهیم.
لب کلام؛
هرکس هرجا هست قیام کند. قیام امروز روایت حق است و منحصر به رسانه ها و منبری ها نیست. جنگ روایت ها جنگ توده هاست. هرکس هرجا نشسته، بایستد...واگرنه عاشوراها رقم می خورد. پایان پیام.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️باز هم بی آبرویی و رسوایی
ضدانقلاب هر چه در توان داشت در دهه اول محرم به خدمت گرفت؛ از سلفی گرفتن اوباش پای کتیبه ها تا به استهزا کشیدن مجالس و تا تحریم عزاداری ها و غیره.
و اما یک سوال ساده؛ چرا؟ آیا ضدانقلاب نمی فهمد و نمی داند محبت این مردم به اهل بیت برای امروز و دیروز نیست و ریشه در اعماق وجودی آنها دارد؟ آیا نمی داند هویت مردم به این ذوات مقدسه گره خورده است و هرچه دارند را از این خاندان می دانند؟
حتما می دانند. مگر ممکن است کسی نداند که با های دهان مجنون، دریا خشک نمی شود و با آب پاشی کودکانه، خورشید سرد نمی شود؟ پس ماجرا چیست و دقیقا چه چیز طلب می کنند؟
اغتشاشات چه بود؟ خاطرتان هست؟ هم و غم آنروزهای دشمن امری فراتر از براندازی حاکمیت بود. امری که حاکمیت نیز بر مبنای همان شکل گرفته است. آنها می دانند اگر ریشه این نظام را نزنند با براندازی هم طرفی نمی بندند. اما ریشه چیست؟ مردم.
ضدانقلاب به دنبال فروپاشی بود و هست. به دنبال تقابل مردم با مردم. به دنبال تجزیه کشور. برای همین است سراغ تقابل های قومیتی رفتند. برای همین است به فحاشی روی آوردند تا موجب خشم و نفرت یک گروه و مقابله مردم با مردم شود. برای همین بود که در کنار اجیر کردن تروریست ها و برخلاف گذشته، آدم های غافل و جاهل را بخط کردند تا تقابل مردم با مردم رقم بخورد. برای همین بود که از نهادهای بین المللی مطالبه حمله نظامی به ایران کردند. برای همین بود که از آمریکایی ها طلب تحریم بیشتر مردم ایران داشتند. برای همین بود که اساسا سراغ اسرائیل رفتند چون می دانند رژیم صهیونیستی جز به کمتر از نابودی تمام عیار یک منطقه جغرافیایی به نام ایران فکر نمی کند. برای همین سراغ تروریست های داعشی و منافقین رفتند. برای همین آنچه می توانست اعتراض مردمی باشد را از همان ابتدا تبدیل به اغتشاشات کردند و بجای شعار به فحاشی کشاندند و اسلحه و مواد آتش زا توزیع کردند.
اینها می دانند براندازی در جمهوری اسلامی بدون فروپاشی ممکن نیست. با همه بلاهت شان به تجربه فهمیدند که مشکل اصلی مردمند نه این نظام که این حاکمیت، خروجی همین مردم است.
حالا با این مقدمه، دست و پا زدن های جاهلانه و مذبوحانه دهه اول محرم را مرور کنید. اینها می دانند ره به جایی نمی برند اما تلاش می کنند مردم را مقابل مردم قرار دهند. اما باز هم نشد. آنها نمی دانند که نام حسین خودش وحدت بخش است. چه آنکه "نزدیک می کند دل ما را به هم، حسین/ این اشک روضه نیست، که عقد اخوت است."
همین هم شد؛ امسال تنها در یک نمونه زعمای هیات ها مساله شان این بود که چطور با معدود دختران کشف حجاب کرده برخورد کنند؛ تا هم حرمت اسلام عزیز حفظ شود و هم از محبت قلبی آنها به سیدالشهدا مراقبت کنند. و یقین همین "مراقبت" و "مدارا" ی توامان زمینه ساز هدایت ها شده است و می شود....انشالله.
و در نهایت اینکه دشمن باز هم بی آبرو تر از گذشته شد و امسال شاهد یک امت حسینی بودیم که جلوه شان فراتر از گذشته بود.
همشهری
@mahdian_mohsen
48.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضدانقلاب چطور از "براندازی سیاسی" به "فروپاشی اجتماعی" رسید؟
حجاب فراتر از پوشش و به مثابه نماد
@mahdian_mohsen
✅قوت و ضعف لایحه عفاف و حجاب
لایحه نهایی عفاف وحجاب تغییرات جدی نسبت به لایحه اولیه قوه قضائیه و نسخه اصلاحی آن در دولت داشته است و حالا منتظر تصمیم نهایی مجلسی هاست.
👈دراین رابطه چند نکته به عنوان نقاط قوت و ضعف لایحه قابل اشاره است.
✅نقاط قوت:
1⃣یکم. اصل تشکیل لایحه با همه اختلافاتی که درباره مفاد آن وجود دارد برآمده از اقدام مشترک قوای سه گانه برای حل مساله است. این آرایش مشترک را نباید دست کم گرفت.
2⃣دوم. نسخه نهایی لایحه تلاش کرده است نظر نهادها و افراد صاحب نظر را جمع آوری کند. این اجماع نسبی کارشناسی را هم نباید دست کم گرفت.
3⃣سوم. مهمترین ویژگی بارز این لایحه نسبت به قوانین موجود و لایحه ابتدایی، مجازات بازدارنده است. هدف اصلی طراحان برخلاف تبلیغات دشمن و مخالفان داخلی، اخذ جریمه بیشتر نبوده و بلکه بازدارندگی از وقوع خطاست.
4⃣چهارم. یکی از نقاط مثبت لایحه تبدیل نقاط مبهم در قوانین موجود به نقاط شفاف و غیرقابل تفسیر است. مثلا مرز و محدوده حجاب را در چهاردسته تصریح کرده است.
5⃣پنجم. تبدیل مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی به قانون از دیگر موضوعاتی است که کم کاری چندساله نهادهای مرتبط به حجاب را در حوزه های ایجابی حل و فصل کرده است.
6⃣ششم. جدا کردن معنادار مجازات افراد معمولی از سلبریتی ها و تشکیلات سازمان یافته از دیگر نقاط مثبت لایحه است.
7⃣هفتم. این لایحه برخلاف نسخه اولیه، بدپوششی را جرم انگاری کرده و از دست پلیس خارج و برعهده دستگاه قضائی قرار داده است. این مهم از جهت رعایت کارشناسی و قضاوت عادلانه و در نهایت بررسی شکایات مردمی اهمیت دارد.
✅اما نقاط ضعف.
1⃣یکم. سهم مردم در مقابله با بدپوششی نادیده نه؛ اما کم برآورد شده است. مطابق این لایحه مردم برای گزارش تخلف باید توسط فراجا آموزش ببینند که حضور موثر مردمی را سخت کرده است.
2⃣دوم. در این لایحه تکلیفی برای دولت یا پلیس برای تقویت سیستم های هوشمند رصد و مستندسازی ندیده است. حال آنکه به نظر نمی رسد فراجا از این جهت آمادگی لازم را در معابر و محلات تهران و خاصه دیگر شهرها داشته باشد؛ اگر هم دارد باید تقویت شود.
3⃣سوم. در این لایحه نقش پلیس به تصویربردار صرف محدود و یا برای آن نقش موثر میدانی تکلیف نشده است.
به این فهم مهمترین مشکل طراحان لایحه در این بخش است. حضور پلیس در میدان یک ضرورت عقلی است. هر فردی که در ملا عام تخلف می کند، یک خطای فردی دارد و اما یک اثر ترویجی در جامعه بجا می گذارد که موجب گسترش ناهنجاری می شود و با جریمه های پشت پرده حل نمی شود.
دست قانون و سایه قانون باید در شهر دیده شود. اصلا هم لازم نیست پلیس مثل گذشته و در همه موارد وارد جلب و دستگیری متخلف شود. فقط کافیست در میدان با دوربین های متصل به لباس حضور داشته و تذکر لسانی دهد.
🔸این مهم اولا بسیار بازدارنده است و اساسا به جریمه نمی کشد.
🔹دوم اینکه اثر ترویجی خطا را کاهش می دهد چون در مقابل خطای عیان، تقابل آشکار و بدون هزینه دارد.
🔸سوم در مواردی که فردی تمکین نمی کند حتی اگر دستگیری در محل هم صورت نگیرد که در مواردی ضروری است، اما به عنوان ایستادگی مقابل پلیس قابل پی گیری است و جرمش دوچندان می شود و اینطور نمی شود که یک نفر اقتدار پلیس را براحتی در جمع بشکند.
🔹چهارم این اقدام همچنان کمک می کند که نقص دوربین های فراجا جبران شود و مستندانگاری را توسعه می دهد.
🔸پنجم اینکه آنچه وظیفه ذاتی قهریه است را به کارمند انتظامات مترو و اتوبوس و مرکز خرید منتقل نمی کند.
🔹و ششم و در نهایت اینکه حضور میدان پلیس دلگرمی عموم مردمی است که قانون را رعایت می کنند و موجب حمایت و صیانت از آمران به معروف در معابر شهری می شود.
☑️با اینهمه به نظر میرسد لایحه موجود از جهات مختلف موثر و قابل دفاع است و امیدست با اصلاحات لازم و همت مجلسی ها ارتقا یافته و زودتر اجرائی شود.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️صمیمانه راهبردی با همکاران خبرنگار
متن ذیل یادداشتی است که به همکارانم در موسسه همشهری و در روز خبرنگار تقدیم کردم. اما بهانه ایست برای یک دلنوشته راهبردی-صنفی در عصر پلتفرم که مخاطبش انسان رسانه هاست. حرفی است روی زمین مانده از رسانه های جدید و در ابعاد حکمرانی نوین. مختصر است اما مختصات این روزهای مان را همین تحول بزرگ تغییر داده است. همراه تاریخی این تحول بزرگ نشویم و مهیای نبرد جدید نباشیم، بازنده تاریخ خواهیم بود و خواه و ناخواه سمت باطل می ایستیم و آیندگان به تلخی قضاوت مان خواهند کرد.
✅همکار خوبم
➖گذشت روزگاری که مردم منتظر می ماندند، تا ساعت 21 شود و تماشای خبر کنند.
➖گذشت روزگاری که مردم کنجی می نشستند و چای و قهوه نوش می کردند و روزنامه و مجله می خواندند.
➖گذشت روزگاری که هر صبح قبل از شروع کار سراغ رسانه برخط می رفتند تا ببینند در دنیا چه می گذرد.
➖گذشت روزگاری که برای کسب خبر سراغ من و شما می آمدند.
➖امروز رسانه منبع خبری آدم ها نیست؛ محل زندگی آنهاست.
➖با رسانه فقط کسب اطلاع نمی کنند. با رسانه می بینند و می شنوند و تصمیم می گیرند.
➖امروز فضای مجازی فضای واقعی است و بلکه فضای زندگی است.
➖پیرامون انسان ها را نه واقعیت و بلکه رسانه ها گرفته اند.
➖رسانه امروز، تنها ابزار انتقال اطلاعات نیست. رسانه امروز دنیایی است که انسان ها در آن زیست می کنند.
➖واقعیت و دنیای خارج انسان ها را همین رسانه ها شکل می دهند و حرف هاست در این میان.
➖دنیایی که تصاویرش بیش از عالم واقع در عالم خیال رقم می خورد. بی اعتنا به واقعیت نیست اما آن هم نیست. روایتی است از واقع و چه بسا ناواقع.
➖این زیست رسانه ای نیز در اغلب مواقع ناخودآگاه و غیرارادی است.
➖خلاصه اینکه امروز من و شما، نه بخشی از اطلاعات افراد، که درون نظام تصمیم گیری و ارادی انسان ها قرار داریم.
➖ما غائب باشیم؛ دیگران جای خالی را پر می کنند. دیگرانی که چه بسا غریبه اند...
➖در این عصر جدید که مدیریت ذهن و خیال نقطه کانونی اداره عالم است؛ نقش تاریخی مان را پیدا کنیم.
✅از خبرنگاری خارج شویم و پیام بر شویم. فاصله خبرنگاری تا پیامبری را معلمی پر می کند و این مهم میسر نیست مگر ساخته شویم تا بسازیم.
❤️روزتان مبارک
@mahdian_mohsen
خون جوشان
توجه کنیم؛ شناسنامه شهید شاهچراغ چیست؟ انسان بی گناه در حریم حرم. این شناسنامه مشترک یک ملت است. همه به یک نشان. مظلوم و مومن؛ یک ملت اهل بیتی. ضدانقلاب همین خون را می خواهد؛ همین خون ها.
ضدانقلاب آدم کش صف کشیده و کمربسته است برای به خون کشیدن یک ملت؛ یک روز اغتشاش و یک روز فتنه و یک روز جنگ و یک روز تحریم و یک روز ترور. این خون مشترک یک ملت است که در شاهچراغ بر زمین ریخته است. ملتی را زدند؛ نه یک زائر. جمهوری اسلامی را زدند؛ نه یک حرم. روح صاحب مکتب انقلاب شاد که فرمود حرم، ایران است؛ همین ایران مومن.
هرکس گرد این حرم است خاری بر چشم فراعنه خبیث و اهریمن پلید است.
اما خون مظلوم دامنگیرشان خواهد شد. خون مظلوم جوشان است و به ظهور خروشان خواهد کشید.
این خون ها ملتی را کفن پوش خواهد کرد؛ یک رنگ و یک صدا و اهل قیام و انتقام
. گر خون خیابانی مظلوم بجوشد/سرتاسر ایران کفن سرخ بپوشد
@mahdian_mohsen
❇️به جزئیات ایندو تصویر توجه کنید!
🔻تصویر اول:
🔸یک جوان "مسخ شده" از سوی ضدانقلاب "اجیر" می شود و به "تنهایی" و "ناغافل" به "مردم بیگناه" حمله می کند و با "خشونت" هرچه تمام تر آنها را به رگبار می بندد.
در جزئیات دقیق تر شویم:
1⃣اولا مسخ شده اند. از واقعیت و حقیقت فاصله دارند.
2⃣دوم اینکه اجیر شدند. توسط شیطان مرجع به خدمت گرفته می شوند.
3⃣سوم اینکه قلیل اند و اندک. اقلیتی ناچیز اند. پشتوانه اجتماعی هیچ ندارند.
4⃣چهارم اینکه از پشت حمله می کنند و ناجوانمردانه.
5⃣پنجم اینکه مردم بی سلاح و بی گناه را می زنند؛ به معنای واقعی کلمه مظلوم.
6⃣ششم اینکه در نهایت خشونت خون می ریزند.
🔻تصویر دوم:
🔸در سوی دیگر "خون" یک "مظلوم" به زمین ریخته می شود...
اما این تصویر نیز جزئیات دارد.
1⃣اولا فرد مسلح با 256 تیر تنها موفق به شلیک 11 تیر و توسط امنیتی ها متوقف می شود.
2⃣دوم. خون آنکه ریخته شده است از پاک ترین ها و پیرغلام اهل بیت و حافظ حرم و مردم است.
3⃣سوم. یک کارگر با دست خالی و بی ترس و واهمه تروریست را زمینگیر می کند.
4⃣چهارم. مردم دلیرانه به سمت تروریست می روند و او را متوقف می کنند.
5⃣پنجم. کودکی باغیرت و در حال فرار متوجه می شود یک نفر صدمه دیده است و می ایستد تا کمک کند.
6⃣ششم. گزارش ها نشان می دهد ساعت های بعد از ترور جمعیت زائران حرم بیشتر می شود.
و ...
✅جمع ایندو تصویر:
این دو تصویر آشنا نیست؟ مرور کنید. از ترور در شاهچراغ پارسال تا ترور در حرم امام رضا و بهارستان و رژه نظامی اهواز تا اغتشاشات اخیر و خون های پاک شهدای مدافع وطن و ... همگی به چند شاخص مشترک شناخته می شوند.
🔻جمع ایندو تصویر چهل و اندی سال انقلاب اسلامی است.
🔸یک سو ضدانقلاب است که بدون کمترین پایگاه داخلی اجتماعی، جماعتی را مسخ و اجیر می کند تا ناجوانمردانه به مردم بی گناه حمله کنند و با بالاترین خشونت ها خون بریزند.
🔸سوی دیگر مردم مظلوم ایران با همین جزئیات زیبای معنوی؛ پر از مروت و فتوت.
این تقابل تاریخی است و تا قیام قیامت همین خواهد بود. خشونت می ورزند و خون می ریزند تا جلب توجه کنند. به امنیت مردم شلیک می کنند تا حس ناامنی ایجاد کنند. رسانه های شان سردست می گیرند تا قلب واقع کنند. جماعتی کودن و ساده لوح نیز در داخل تکرار می کنند تا بگویند امتداد دارند.
اما نمی فهمند و نمی بینند و نمی دانند که این خون ها وبال شان می شود و بیدار می کند و رستاخیز قیام و مقاومت می شود.
همشهری
@mahdian_mohsen