3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عشق_در_گوش_من...
با نام تو هَجّی شد: #حسین!
دل به #جاده_زدم...
برای دیدنِ #روی_ماهَت؛
#پاهایم درد گرفت!
برای گرفتن #یک_بوسه از روی عشق...
میان آن همه #جمعیت...
#کنار_ضریحت؛
تنم #کوفته شد!
به سر و سینه زدم میان #هیئت...
دلم سوخت و #رَدِ_دست_هایم ماند!
#بین_روضه...
این پا و آنپا #شدم و...
#سخت، تحمل کردم؛
#چون_شیرین_تر از تو نیافتم!
#آقای_غریبِ_عالَم!
همه و همهاش...
#لطفِ تو بوده و ما...
اگر در مصیبت تو...
#جان دهیم هم، #کَم است!
تنها یک #خواهش_دارم!
#در_سرازیری_قبر...
میانِ تاریک و #روشنای_لَحَد...
زیر خروارها #خاک...
یعنی #میشود
وقتی دو #مَلَک میآیند؛
#بگویند:
از سینهاش، بوی #محبت_حسین میآید!😭😭
و شما #تشریف_فرما شوید...
به خودت قسم که #تماشای دیدارت...
ما را آوره و #کوچه_گردان کرده است!
#وگرنه_شما کجا و... #ما_کجا؟!
برای شما #کاری ندارد که...
به #اشارتی میشود...
آن #سختی و فشار...
به آرامشی #همیشگی تبدیل شود؟!
#اللهــمعجـللـولیکالفــرج
#حاج_محمود_کریمی
#شب_جمعه
#آجـرکــ_الله_یــا_بــقـــیـة_الله
#شبجمعستسلامبدیمبهاربابمون
#شب_زیارتی_ارباب
#اربآبمحسیݧجآنــم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا
#مهدیه_اردکان
#شفای_مریضان_ملتمسین_به_دعا
#التماس_دعا🙏🙏🙏
@mahdie_ardakan
#دلنوشته
#عرفه
#مولای من
این #همه سال
دعای #عرفه را خواندی.
#تنها یا #دسته جمعی
#نمیدانم.
چه #میشود که #یک_بار
من #بنشینم روبروی #تو
تو $دعا بخوانی و #اشک_بریزی
من #گوش کنم و #مست شوم.
تو #خدا را #صدا بزنی و #فرشتهها #همصدایت شوند.
من با #شنیدن_صدای تو
از #هوش بروم
و با #شنیدن صدای #فرشتهها
به #هوش بیایم.
خدا #ندای تو را #لبیک بگوید
من #لبیک_خدا را بشنوم
و #معلم_توحید شوم.
#خدا تو را در #آغوش بگیرد
تو #خدا را در #آغوش بگیری
و من #تماشاگر_عاشقانهترین تصویر #دنیا_شوم.
#قول_میدهم
#تماشای من
از #توجه خدا به تو #چیزی کم نکند
و #توجه تو به #خدا را به #هم_نریزد.
#چقدر باید #التماس کرد
تا #یک_بار
#دستت را روی #شانهام_احساس کنم
#میخواهم فریاد #بزنم
تا $همه بدانند
که #من هم #احساس دارم.
دارم #دنبال تو #میگردم
با تو #بودن را #میخواهم.
با چه #زبانی بگویم
#میخواهم از تو #گلایه کنم #آقا
#بهانه_بودن
#عرفه
#شبعرفه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
◾️ #شب.هشتم.محرم ▪️
چقدر #پشت سرت #نغمه_ی یا #رب کردم
روز ها را به #تماشای قدت #شب کردم
به #قد و #قامت و قد قامت #زیبات قسم
#عدّه_ای را به #اذان تو #مقرّب کردم
هر #زمانی که #سوار آمدی از #راه علی
من #تماشای نبی بر روی #مرکب کردم
از لبت #آتش هجران به #زبانم افتاد
#دور تر می شدی #آنقدر که من #تب کردم
حرم از #طرز_وداع تو #اسارت فهمید
#گریه ها بود که بر #غربت زینب کردم
هرچه #کردم دگر #انگار پیمبر نشدی
در #عبا جسم تو را هر چه #مرتب کردم
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#آجرکاللهیااباعبدالله
#شاهزاده_علی_اکبر_علیه_السلام
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan