#حکایت_وصل_مهدی_عج #تشرفات
🌴در جنگ جهانی اول اوضاع ايران خيلي متشنّج شده بود. از يك طرف روسها ريختند و تصاحب كردند، از يك طرف ديگران ريختند و تصاحب كردند. يك وضع عجيبي بود. و مردم ايران مضطرب، منقلب، هيچ تكيه گاهي نداشتند. مرحوم ميرزاي نائيني، از اين پيشامد ناهنجار به ساحت مقدس اميرالمومنين علیه السلام و سائر ائمّه طاهرين علیهم السلام، مخصوصاً به پيشگاه مبارك امام زمان علیه السلام، شكايت هاي زيادي می کند.
✨💫✨
مرحوم ميرزاي نائيني می گوید: من خيلي به حضرت حجّت علیه السلام ناليدم: يابن العسكري! ايران اين طور شده است. مردم، بي سر و سامان شده اند، بي پناه شده اند. نظم نيست، امنيّت نيست، چنين و چنان است. يك روز همينطوري كه متوسّل شده بودم، بر من مكاشفهاي شد و حضرت را زيارت كردم. ديدم حضرت در کنار ديوار مرتفعي که سر به آسمان كشيده، ایستاده اند. پس با انگشت به من اشاره فرمودند كه نگاه كن، و من نگاه كردم. ديدم ديواري که سي يا چهل متر ارتفاع دارد، چهار متر، پنج متر بالاي ديوار منحني شده است، و قريب است كه بيافتد، چرا که به يك موئي بند است. اين ديوار چهل متري اينطور كج شده است.
✨💫✨
پس حضرت به من اشاره کردند كه نگاه كن. نگاه كردم، ديدم انگشت حضرت هم به طرف ديوار است. سپس فرمودند: اين ديوار، ايران است، كج ميشود، امّا ما با انگشتمان نگهش داشته ایم و نميگذاريم خراب شود. اينجا، شيعه خانه ما است. كج مي شود، اما نمي گذاريم خراب بشود.
📚 کتاب مجالس حضرت مهدی؛ ص۲۶۱
شادی دل مهدی فاطمه و تعجیل در فرج حضرت صلواااااات
مهدی موعود👈
@mahdie_mouud
https://eitaa.com/joinchat/1771831657Ca9842a3cda
👌🏼میزان علاقه امام عصر(عج) به شیعیان
👈🏼محمد بن مهزیار زمانی که امام زمان(عج) به دنیا آمده و در قنداقه بودند، خدمت امام حسن عسکری(ع) رسید و امام عصر(عج) را دید.
🔆امام حسن عسکری(ع) بسیار خوشحال بودند و یک انگشتر💍 به محمد بن مهزیار هدیه دادند و وی انگشتر را از حضرت(ع) گرفت و به اهواز رفت و چندسالی گذشت و در زمان غیبت صغری به سامرا آمد.
🕋 وی مشرف به حج شد و در طواف خانه خدا بسیار گریه کرد،دلش شکست و به خدا عرضه داشت، «خداوندا! من مهدی(عج) را در قنداقه دیده ام اما چندسالی است، ایشان را ندیدم و دلم از غم در حال ترکیدن است، خدایا این شیعیان آخرالزمان چه می کشند که عمری زندگی می کنند اما حضرت(عج) را نمی بینند»😔 یعنی محمد بن مهزیار به حال ما در طواف خانه خدا گریه کرد.
👈🏼بعد از اتمام طواف، فرستاده امام زمان
(عج) نزد وی آمد و او را به محضر حضرت(عج) برد، محمد بن مهزیار کنار ناودان طلا رفت و امام زمان(عج) را ملاقات کرد و حضرت(عج) فرمودند: «دیدی با ما چه کردند؟ کاری کردند که ما مجبور شدیم، از نظرها غایب شویم.»😢
🔹محمد بن مهزیار می گوید: یک لحظه به ذهنم رسید که نکند حضرت(عج) مرا خواسته اند تا انگشتری پدرشان را از من بگیرند که آقا فرمودند: «ای محمد بن مهزیار، ما اهل بیت(ع) چیزی را که به کسی دهیم، پس نمی گیریم و یک انگشتر هم من به تو هدیه می دهم.»
☀️امام زمان(عج) خطاب به محمد بن مهزیار فرمودند: «در طواف دلت، به حال شیعیان ما سوخت؟»، وی گفت: بله! دلم سوخت و به خدا عرضه داشتم، من که مهدی(عج) را دیده ام و در قنداقه دستش را بوسیده ام، چندسالی است که ایشان را ندیده ام، دلم از غم در حال منفجر شدن است،😔 آقاجان! شیعیان آخرالزمان در فراق شما چه می کشند؟ که عمری زندگی می کنند، پیر می شوند، می میرند و شما را نمی بینند؟😢
✅امام زمان(عج) در پاسخ این جمله را فرمودند: «این شیعیان من که در آخرالزمان می آیند، مرا نمی بینند و بدون دیدن من، از دنیا می روند و به من معتقد هستند، اگر بدانند که من چقدر آنان را دوست دارم، از شوق دق می کنند و می میرند.
🎤حجت الاسلام و المسلمین سيدحسين هاشمی
#تشرفات
شادی دل مهدی فاطمه و تعجیل در فرج حضرت صلواااااات
مهدی موعود👈
@mahdie_mouud
https://eitaa.com/joinchat/1771831657Ca9842a3cda