💠 یک شب مشکلش حل نشد. وسیله هم نداشت. موتورم را گرفت. توی سرمای زمستان، کاپشنم را دادم بپوشد. رفت خلدبرین. متوسل می شد به شهدا. یک بار با هم رفتیم بهشت زهرا. دیدنی بود. چمران، آوینی، صیاد، پلارک، شهدای گمنام، شهدای هفتم تیر... دور همه اینها می چرخید. می نشست با تک تکشان حرف میزد. انگار رو به رویش حی و حاضر نشسته اند. زود هم با شهدا پسر خاله می شد. گاهی هم میزد جاده خاکی و سر شوخی را باز می کرد.
بخشی از کتاب #عمار_حلب
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#حاج_عمار
#رفیق_جانمـ
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
•
•
يڪبار خيلى جدى به من گفت:
"اگر يڪ شب چندتا مجلس داشتى،
نڪند بگويى در مجلس اول صدايم را نگه دارم!
خودت را #خرج امام حسين كن".
اصلاً تڪيهڪلام او اين بود ڪه
"خودت رو خرج امام حسين ڪن.
معلوم نيست از اين مجلس، به جلسه بعدى برسى!"
خودش خيلى وقتها با صداى گرفته هم روضه مىخواند.
فڪر اين را نمىڪرد ڪه ممڪن است بگويند چهقدر صدايش بد است.
مىگفت الان وظيفهام روضه خواندن است،
حتى با صداى گرفته. آخرهاى روضه هم نصيحت مىڪرد...
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#خودتروخرجحسینعڪن!
#ماه_نوکری
• @yekmobarez •