دستم اگر به كار آيد، شود سپر براي تو
سرم جدا ميشد ای کاش، به جاي تو...
عمو، عموی خوبم😔😭💔
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله✋
1471191692.mp3
9.76M
زمینه | تو دل خطر اومدم به دفاع از تو
با مداحی: حاج ابوذر بیوکافی
#هیئت_عاشورائیان #نارمک #شب_پنجم_محرم
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️دعـای فرج با همراهی شهدا
✨ بِسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ✨
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاء،ُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ
فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب،ُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ،
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمين بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين.
#ارسالی_یکی_از_سادات🎞
🌿منْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.
🌿هرکس عبادت خالص خود را بسوی خداوند فرا فرستد، خداوند عزّوجلّ بالاترین مصلحت او را به سوی او نازل می فرماید.
#حضرت_زهرا (س)|
بحارالانوار ج ۷۰ ص ۲۴۹📚
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از از او دارم، چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم که امام حسین (ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من رو سیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد، چون به وصال عشقم رسیدم.
#امام_حسین (ع)
#شهید_علی_امرایی🌷/فرازی از وصیت نامه
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
آقا مهدی
خانه آماده شده بود؛ مثل دلش. حسینیه ای زیبا. بهانه کامل بود. موقع کار کردن چند باری می خواست به مهدی
روی اسم مهدی زد و تماس برقرار شد. خداراشکر سرعت اینترنت هم خوب بود و چهره مهدی در حالی که چشمانش خیلی بیشتر از قبل دلبری میکرد، روی صفحه ی گوشی زهرا نمایان شد. زهرا انگار اولین بار بود این چهره را می دید. دلش لرزید.
-سلام آقامهدی
-سلام عزیزم. سلام به روی ماهت. زهرا خانوم قشنگ من چه به موقع زنگ زدی. دلم هوات رو کرده بود.
زهرا یادش رفت که چرا زنگ زده بود. دیدن مهدی دلش را آشوب کرد. یک روز مانده بود به #محرم، حسینیه دل زهرا برنامه هایش شروع شده بود و محفل دلش غوغا بود.
-خانومم خسته نباشی. خدا قوت.
می بینم پشت سرت کتیبه رو. چه خوب شده. چهره ی عزیزم توش می درخشه.
-اوووخ ببخشید مهدی جان. آره زنگ زده بودم همین رو بگم. خونه رو بهت نشون بدم.
خانم کارگردان، کل سناریوی حرکت دوربینش را فراموش کرده بود. با عجله همه جای خانه را به مهدی نشان داد و لذت می برد که مهدی دارد می خندد.
#شهید_مهدی_حسینی|
روایت همسربزرگوار شهید
برشی از کتاب عاشقانه #تمنای_بی_خزان📖
بخش چهارم▪️
🌱 @mahdihoseini_ir
🌱
این طفل سیزده ساله (قاسم) در کنار مجلس نشسته است. وقتی که اباعبدالله این مژده را میدهد که فردا همه شهید میشوند، او با خود فکر میکند که شاید مقصود، مردان بزرگ باشد و ما بچهها مشمول نباشیم. یک بچه سیزده ساله حق دارد چنین فکر کند. نگران است، مضطرب است. یکمرتبه سر را جلو آورد و عرض کرد: «یا عَمّا! وَ انَا فیمَنْ یقْتَلُ؟» آیا من هم فردا کشته خواهم شد یا کشته نمیشوم؟
حسین بن علی نگاه رقّت آلودی کرد. فرمود: پسر برادر! من اول از تو سؤالی میکنم. سؤال مرا جواب بده، بعد به سؤال تو پاسخ میدهم. عرض کرد: عمو جان بفرمایید!
فرمود: مرگ در ذائقه تو چه طعمی دارد؟ فوراً گفت: عمو جان! «احْلی مِنَ الْعَسَلِ» چنین مرگی در کام من از عسل شیرینتر است (یعنی من که میپرسم، برای این است که میترسم فردا این موهبت شامل حال من نشود).
فرمود: بله فرزند برادر! تو هم فردا شهید خواهی شد اما بعد از آنکه مبتلا به یک بلای بسیار سخت و یک درد بسیار شدید میشوی. ولی اباعبدالله توضیح نداد که این بلا چیست. اما روز عاشورا روشن کرد که مقصود اباعبدالله چیست....😔😭
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی