آقا مهدی
ای که به هنگام درد راحتِ جانی مرا .. @mahdi59hoseini ~
#خاطره
#شهیدمدافع_حرم_مهدی_حسینی
به سمت اقامتگاهمان برگشتیم و او پس از خداحافظی به حماه رفت. فکر جمله آخرش، یک لحظه رهایم نمیکرد. حس میکردم لحظه های جدایی در حال نزدیک شدن است. وقتی فکرش را میکردم، در خودم این آمادگی را نمیدیدم که در لباس شهادت به تماشایش بنشینم ولی او داشت آماده ام میکرد برای فراغ. دلم میخواست بروم بنشینم کنار ضریح. با بانوی صبر، راز دل بگشایم و بگویم اگر برایش امضا شده است، توان درک این مقام را به من ببخشد.میدانستم میداند، همه چیز را میداند ولی عقده دل گشودم و تقاضای یاری کردم.
روزها از پی هم میگذشت و من در نزدیکی او حتی هر روز به دیدارش نائل نمیشدم.یک روز میدیدمش و یک روز به انتظار مینشستم تا بیاید.
@mahdi59hoseini ~
هدایت شده از تمنای بی خزان
http://8tag.ir/news/13140791783742512532-12486679632027880299
[برشی از کتاب «تمنای بی خزان»؛ روایت تمنای بی خزان از آخرین سکانس یک زندگی عاشقانه/ دل من همیشه و همه وقت با شماست]
@tamanaye_bikhazan
آقا مهدی
شب عاشقانِ بی دل چه شبی دراز باشد ... عکس: شجاعی @mahdi59hoseini ~
شب آخر بود،اتوبوس ها آمدند دنبال بچه ها، جمعیته زیاد و دیر آمدن ما از منطقه آتش باعث شد بشویم آخرین گروهانی که برمیگردد پادگان، مسیری ۱۰ کیلومتری که صبح قبل از اذان صبح به ستون دو ، با تجهیزات پیاده روی کرده بودیم ، همه برگشته بودند به جز گروهان شهید موسوی. ما منتظر مانده بودیم تا اتوبوس بیاید. کمی که گذشت بچه ها شوخی میکردند و صدای خنده شان بلند شد. فرمانده گروهان مرتضی کریمی بود. بلند شد، ایستاد ، توی آن تاریکی ، چهره اش مشخص بود
- من باید میرفتم ! با دوره قبل از شما ! همون تیمی که قبل از شما رفته بود. من از رفیقام جاموندم! دفعه قبلی ،مثل الان شب آخر بود، همچین جمعی نشسته بودیم ، مداحی کردیم و روضه خوندیم! « هوای این روزای من ... » رو خوندیم همه ! تو اون جمع شهید سیاوشی از همه بیشتر گریه گرد، بیشتر ناله کرد..بچه ها صداش هنوز تو گوشم هست به خدا ! دیگه برنگشت! بچه ها از ته دل گریه کنید که خدا بخرمون...به حق سه ساله اباعبدالله...
این را گفت و شروع کرد به روضه،از قتلگاه تا خرابه های شام...
تمام شد
او گفت
و ما
گریه کردیم ...
از همه بیشتر خودش گریه کرد؛
صدای اون شب هنوز توی گوشم هست!
بچه ها گریه کنید !
به حال خودمون ، رفیقامون ...
گریه کنید!
که داره دیر میشه...
(عکس برای همان شب است)
#شهید_مرتضی_کریمی
#خانطومان
#بیابانهای_عاشقی
@mahdi59hoseini ~
هدایت شده از آقا مهدی
❞#قرارهرشبما❝
فرستـادن پنج #صلوات
به نیت سلامتی و
تعجیل در #فرجآقاامامزمان«عج»
#صلوات
#هدیہبہروحمطهرشهید
#آقامهـدی_حسینی 🌷
آقا مهدی
رنجورِ عشق، بِه نشود جز به بوی یار .. . @mahdi59hoseini ~
خاطره ای از همسر شهید:
وقتی این سری که رفتیم سوریه گفت می خوام همه جا رو به شما نشون بدم که بدونی کجا هستم. وقتی رفتیم دفترش هوا خیلی گرم بود دیدم برای ما پنکه روشن کرد!!! گفتم هوا گرمه خوب کولر روشن کن خنک بشیم گفت:
« ببخشید نمیشه چون نیروهای من فقط پنکه دارن کولر ندارن من نمی تونم زیر کولر باشم و نيروهام تو گرما عرق بريزن».
@mahdi59hoseini ~
جبهه بوی #ایمان میداد🕊
اینجا ایمانمان #بو میدهد
آنجابر درب اتاق مینوشتیم.
#یاحسین 💚فرماندهی ازآن توست.
الانمینویسیمبدونهماهنگیواردنشوید
#نورعلیشوشتری 🌷
@mahdi59hoseini ~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽| #ڪلیپ
#دختری 🌸ڪہ سحرگاه☀️
ڪنار #قبر پدر شهیدش🕊
#امام_خامنهای💚را ملاقات ڪرد
خاڪ پای همه #خانوادههای_شهدا
#اشکتون اومد مارو هم دعاکنید
💯منتشرکنید👌
@mahdi59hoseini ~
هدایت شده از آقا مهدی
❞#قرارهرشبما❝
فرستـادن پنج #صلوات
به نیت سلامتی و
تعجیل در #فرجآقاامامزمان«عج»
#صلوات
#هدیہبہروحمطهرشهید
#آقامهـدی_حسینی 🌷
#ڪلام_شهید 📝
اگرمےخواهید
در روز #قیامت روسفید باشید.
نگذارید
#دلاوریها✌و #رشادتهای
#شهیدان 💚بهفراموشےسپردهشود.
#شهيدمدافعحرم 💛
#عادل_سعد 🌷
#شهادت_سوریه۱۳۹۵🕊
@mahdi59hoseini ~
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسارت زده ام ...
@mahdi59hoseini ~
بیشتر وقت ها حاج میثم میرفت پیش اقامهدی،اما عکسی نگرفتن.
بعدشهادتش،رفت محل کارش،توسوریه
زیباترین عکس دونفره را گرفتند ...
.
@mahdi59hoseini ~
هدایت شده از آقا مهدی
❞#قرارهرشبما❝
فرستـادن پنج #صلوات
به نیت سلامتی و
تعجیل در #فرجآقاامامزمان«عج»
#صلوات
#هدیہبہروحمطهرشهید
#آقامهـدی_حسینی 🌷