❣روزی سه بار❣
میگفت : «حدیث داریم که "روزی سه بار به همسرت بگو دوستت دارم." اگر یادم رفت، یادآوری کن.» هرطور که بود محبتش را نشان میداد. دافوس که بودیم، محوطه پر از گل بود. از باغبان اجازه گرفته بود هر روز دوتا گل میچید و برایم می آورد.
#شهید_علی_تجلایی|
به روایت همسر بزرگوارشان مرحومه بانو عبدالعلی زاده
@mahdihoseini_ir ||🌱
📸 تصویری از مراسم عقد #شهید_علی_تجلایی
✨وقتی آیتالله مدنی در آن مراسم ساده ما با حضور چند #پاسدار داشت خطبه عقد را میخواند، علی جملهای گفت که توقع نداشتم در استثناییترین روز و لحظه زندگیام بشنوم. همانطور که با چشمانش به زمین نگاه میکرد، گفت: «میگویند در این لحظه شما هرچه از خدا بخواهید برآورده میشود. برای من دعا میکنید؟»
من که خیلی حساس شده بودم بدانم این چه آرزو و خواستهای است که علی را در این لحظه وادار به سفارش کرده، پرسیدم: «آرزویتان چیست؟»
گفت: «اگر به من علاقه دارید و به خوشبختی من فکر میکنید از خدا برایم طلب شهادت کنید.»
سعی کردم از دعا کردن برای چنین آرزویی طفره بروم، اما علی قسمم داد. ‼️جالب اینجاست که تا پایان جنگ تمام پاسدارهایی که در آن مراسم حضور داشتند و نیز خود آیتالله مدنی به شهادت رسیدند...
🕊ایام شهادت علی آقا
🌱| @mahdihoseini_ir
🍃🌹خلاصه از زندگی #شهید_علی_تجلایی|
نشر به مناسبت سالروز شهادت این شهید معزز و جاویدالاثر...
علی آقا در ۵ مرداد سال ۱۳۳۸ در شهر مردم غیور تبریز، متولد شدند.
دیپلم خودشون رو از رشته ی ریاضی گرفتند.
ایشون از مبارزین انقلابی در مقابل رژیم شاهنشاهی بودند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران در آمد.
از نیروهای سختگیر در امر آموزش بودند. علتشم این بود که میخواستند نیرویی تربیت کنند که جسور باشند در مقابل دشمن.
حتی برای آموزش دادن به افغانستان رفتن که برای اینکار هم مجبور شدن شناسنامه ی افغانستانی بگیرند.
در آزادسازی سوسنگرد نقش به سزایی داشتند و در اونجا به شهادت رسیدنشون حتمی بود اما تقدیر این بود که فعلا در راه اسلام جانفشانی کنند.
و البته آزادی سوسنگر از معجزات و امدادهای غیبی هم محسوب می شود.
و در این آزادسازی شبی رو سپری کردن که یادآور صحنه های عاشورا و امام حسین بود. و چه دلاورانه ماندند و جنگیدند.
با وجودی که بنی صدر اون موقع بود و کارشکنی میکرد اما موفق شدند و فقط با کمک خدا و دعای ائمه اطهار این کار شدنی بود.
در سال ۱۳۶۰ با بانو انیسه یا نسیبه عبدالعلی زاده ازدواج کردند و حاصل ازدواجشون دو گل دختر به نام حنانه و مریم بود. به قول همسرشون شیرین ترین زندگی رو در کنار هم داشتند. شهید آیت الله مدنی هم عقدشون کرد.
برادر کوچک شهید در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و ایشان شهید شد. علی آقا همیشه غبطه میخورد که چرا برادر کوچکتر زودتر از ایشان شهید شد.
علی آقا در عملیات های مختلفی بودند و حضور پر ثمری داشتند
در آخرین عملیات و ماموریت علی گفته بود :
با قمقمه های خالی حرکت کنید چون ما به دیدار کسی میرویم که تشنه لب شهید شده است.
و در نهایت ۲۵ اسفند ۶۳ به شهادت رسید..
ایشان از شهدای مورد علاقه ی مدافع حرم #شهید_صادق_عدالت_اکبری بودن که ایشان هم در اوایل اردیبهشت ۹۵ در سوریه به شهادت رسیدند.
علی آقا سر سفره عقد از همسرشان خواسته بودن که دعای شهادت بکنند که اجابت می شود در این لحظه و صادق هم از همسرش با توجه به همان خواسته شهید تجلایی از همسرشان همان دعا را خواستند...
یاد شهدا با صلوات💐
🌿| @mahdihoseini_ir
صادق با افتخار لباس سپاه را تنش کرد و پاسدار شد و با افتخار می گفت که نان سپاه را می خورد و یقین داشت صاحب و فرمانده اصلی سپاه، #امام_زمان(عج) است.
با شهدا رفیق بود. میرفت سر مزارشان توی وادی رحمت و مینشست کلی باهاشان حرف میزد. انگار که سالها با آن هارفاقت کرده و تک تکشان را می شناسد. طوری باهاشان حرف میزد که اگر کسی می دیدش شک نمی کرد صادق یقین دارد شهیدی که نشسته بالای سر قبرش، زنده است و دارد به حرفهایش گوش میدهد و جوابش را می دهد. از شهدای جنگ، بیشتر از همه عاشق #شهید_علی_تجلایی بود و شهدای غواص...
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
روایت مادر معزز شهید🌹
آخر شهید می شوی📚
🎉روز ولادت شهید مصادف با سالروز تشکیل سپاه پاسداران است./ ۲ اردیبهشت
@mahdihoseini_ir🌹🕊