eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
إنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ نَفعَ ما اُوتِیَ مِنَ العَقلِ و التَّجرِبَهِ. بدبخت کسى است که از عقل و تجربه خود بهره نگیرد. (ع)| میزان الحکمه، ج ۵، محمّد محمّدی ری شهری، ص ۶۰۰، قسمتی از نامه ۷۸ نهج البلاغه 📲 @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
🛫هنگام بدرقه، تا پای پرواز همراهی‌ام کرد. این اولین باری بود که دلش نمی‌آمد برود و تاجایی‌که می‌توان
▪️محرم آغاز شد. دل زهرا در حرم حضرت زینب (س) بود. بعد از نماز صبح، خوابش نمی‌برد. حس مناجات و روضه شب قبلش، حال خوشی برایش درست کرده بود. اما این دلهره... 😢دستش به کار نمی‌رفت. دور خودش هی می‌چرخید و منتظر بود. زمانی پشیمان بود که چرا آرزوی شهادت کرده و زمانی هم به خودش افتخار می‌کرد که به خانم گفته بود : «حیفه مهدی شهید نشود.» 📲تک صدای گوشی بلند شد. «سلام صبح بخیر عزیزم.» پیام مهدی بود و کار خودش را کرد. کلا مهدی بلد بود چطور باید دل همسرش را آرام کند. دلهره‌ها تا ظهر بیشتر می‌شد و تنها آرامش بخش زهرا هم، نگاه به پیام سراسر آرامش و عاشقانه مهدی بود... 😞از آخرین پیام مهدی ساعت‌ها می‌گذشت، ولی خبری از او نبود. دومین شب هیات رسید. با ورود به حسینیه، رفتم گوشه‌ای نشستم و آنلاین شدم. رفتم روی صفحه مهدی، چشم دوختم به آخرین پیامش «سلام، صبح بخیر عزیزم» آن شب حال و هوای عجیبی داشت. فقط روضه حضرت زینب خوانده می‌شد و مداح هیات هم برای چندمین بار تکرار کرد : «نمی‌دانم چرا امشب هوای هیات زینبیه. امشب حضرت زینب یکی رو از بین ما خریده که این طوری شور زینبی افتاده توی هیات.»😭 | روایت همسر معزز 🖥 @mahdihoseini_ir
هوای این روزای من هوای سنگرِ سیدامیر حسینی.mp3
1.92M
هوای این روزای من هوای سنگرِ... 🎙سیدامیر حسینی| جامانده ایم و حوصله ی شرح قصه نیست... 📲 @mahdihoseini_ir
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آماده ی جنگیم بگویید به صهیون... وداع با پیکر | 📲 @mahdihoseini_ir
أوْحَى اللّهُ تَبارَكَ و تَعالى إلى داوود عليه السلام : اُذكُرْني في سَرَّائكَ أستَجِبْ لَكَ في ضَرَّائكَ. خداوند متعال به داوود (عليه السلام) وحى فرمود كه : در زمان آسايشت به ياد من باش، تا من هنگام گرفتارى ات دعاى تو را اجابت كنم. (ع)| ميزان الحكمه، ج۴، محمّد محمّدی ری شهری، ص۲۳ 📲 @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
▪️محرم آغاز شد. دل زهرا در حرم حضرت زینب (س) بود. بعد از نماز صبح، خوابش نمی‌برد. حس مناجات و روضه ش
📱چشمم روی صفحه مهدی بود که متوجه شدم، همسر شهید پورهنگ پیامی فرستاد : «سلام زهراجان، چه اتفاقی برای شوهرت افتاده؟» سریع پیام دادم «چی شده؟» هیچ جوابی دریافت نکردم. بعد از آن، پشت سر هم پیام‌هایی با همین نوشتار از دوستان دیگر می‌رسید. نفسم داشت بند می‌آمد. از هیات خارج شدم. با یکی از دوستان که حدس می‌زدم با خبر باشد تماس گرفتم : «فقط به من راستش را بگویید!» 💔خبری که می‌شنیدم تاروپود قلبم را به هم بافت و راه رگ‌هایم را بست. نفس‌هایم به شماره افتاد. اشک‌هایم آرام آرام از زیر چادر جاری شد. سفارش‌های مهدی به ترتیب از ذهنم گذشت... ✨مهدی چهارشنبه صبح به معراج الشهدا تهران رسید. لباس نو پوشیدم و نماز شکر خواندم. به خود نهیب می‌زدم : «زهرا محکم باش، این لحظات دیگر تکرار نمی‌شود! شوهرت دارد می‌رود و دیگر جسم او را نمی‌بینی! محکم باش! محکم!» | روایت همسر معزز 📲 @mahdihoseini_ir
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داغ تو گران است، ولی گریه از آن است: با قاتل تو از چه نشستیم به لبخند؟ با قاتل تو از چه نشستیم و نکشتیم او را که دگرباره رها کرده سر از بند 📹مداحی مهدی رسولی در تشییع ۹۹.۰۹.۱۰ و 📲 @mahdihoseini_ir
اگر امام‌زمان(عج) غیبت کرده است این غیبت ماست نه غیبت او این ما هستیم که چشمانِ خود را بسته‌ایم این ما هستیم که آمادگی نداریم. @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
📱چشمم روی صفحه مهدی بود که متوجه شدم، همسر شهید پورهنگ پیامی فرستاد : «سلام زهراجان، چه اتفاقی برای
▫️اجازه خواسته بودم تنها ببینمش. درب‌ها را بستند. من ماندم و مهدی. مقابلش زانو و آرام با محبوبم حرف زدم. «قربونت بشم عزیزم، همیشه آرزو داشتی فدایی حضرت زینب (س) شوی. شهیدِ من، فدا شدی!» دلم هوای روضه کرده بود : «یادت می‌آید با هم می‌خواندیم، دلم به جوریه، ولی پر از صبوریه، چقد شهید دارن، میارن از تو سوریه، منم باید برم، آره برم سرم بره، نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره، یه روزی‌ام بیاد نفس آخرم بره...» نجوا‌های من با مهدی تمومی نداشت. به سختی بلند شدم و به طرف درب رفتم و گفتم : «فقط یکی را صدا کنید برای ما روضه بخواند.» . . . | روایت همسر معزز 📲 @mahdihoseini_ir