eitaa logo
محبان المهدی 1 (کانال عمومی)
2.1هزار دنبال‌کننده
38.8هزار عکس
36.9هزار ویدیو
442 فایل
سلام ،محضرکاربران بزرگوار،عرضه می دارم که به لطف الهی وبا مساعدت وهمکاری شماعزیزان گروه محبان المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایجاد گردید.دراین گروه مطالب ارزنده ،مفیدوکاربردی درکلیه زمینه ها : فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی،سیاسی،وورزشی ارائه خواهد شد.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهش ایران
💕 گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند. به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟ گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت. دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم.
ت اما بی پول و ورشکست شد سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده* *خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردم ثروتم کم که نمی‌شد زیاد هم می‌شد* *کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم* *و یکی از صالحان درگاه خدا بودم* *شبی از شب‌ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کند* *به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند گناهانم را در کفه‌ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پائین آمد* *سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هر حسنه «شهوت پنهانی» وجود داشت* *از شهوت‌های نفس مثل:* *«ریا» «غرور» «لذت به گناه»«تعریف و تمجید مردم نسبت به خود»* *چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم* *آیا چیزی برایش باقی نمانده؟* *گفتند: این برایش باقی مانده و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که به آنها کرده بودم در کفه حسناتم قرار دادند کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی که صدایی آمد و گفت: نجات یافت* *👈 .... بله دوستان من خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ماقبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی* *را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری* *را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم* *📗کتاب وحی القلم* *✍تألیف: مصطفی صادق* https://chat.whatsapp.com/ET02nTcJtJT0ITYSZvw7Ej [۹/۱۰،‏ ۰۸:۴۷] روستا۲: 🥀✵﷽✵🥀 *💟 * *🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.* *🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.* *🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.* *🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیه‌ای از شیخ تشڪر ڪند.* *🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زنده‌ای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.* *⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.* https://chat.whatsapp.com/ET02nTcJtJT0ITYSZvw7Ej [۹/۱۰،‏ ۰۹:۴۳] روستا۲: *اعمال روز سوم ماه صفر* *سید بن طاوس از كتب أصحابنا الإمامیة نقل كرده كه مستحب است در روز سوم ماه صفر دو ركعت نماز خوانده شود به این صورت که در ركعت نخست حمد و إنا فتحنا و در رکعت دوم حمد و توحید خوانده شود و پس از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد.* *بعد هم صد مرتبه بگوید اللَّهُمَّ الْعَنْ آلَ أَبِی سُفْیَانَ و صد مرتبه استغفار كند سپس حاجت خویش را بخواهد.* *همچنين در روایات نقل شده است* *رسول خدا قسم یاد نموده است* *درصورتی که بین پیروان ما طالب* *حاجتی باشد خداوند به واسطه* *تلاوت کردن حدیث کساء در نخستین جمعه ماه صفر برآورده می کند.*
ت اما بی پول و ورشکست شد سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده* *خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردم ثروتم کم که نمی‌شد زیاد هم می‌شد* *کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم* *و یکی از صالحان درگاه خدا بودم* *شبی از شب‌ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کند* *به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند گناهانم را در کفه‌ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پائین آمد* *سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هر حسنه «شهوت پنهانی» وجود داشت* *از شهوت‌های نفس مثل:* *«ریا» «غرور» «لذت به گناه»«تعریف و تمجید مردم نسبت به خود»* *چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم* *آیا چیزی برایش باقی نمانده؟* *گفتند: این برایش باقی مانده و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که به آنها کرده بودم در کفه حسناتم قرار دادند کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی که صدایی آمد و گفت: نجات یافت* *👈 .... بله دوستان من خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ماقبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی* *را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری* *را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم* *📗کتاب وحی القلم* *✍تألیف: مصطفی صادق* https://chat.whatsapp.com/ET02nTcJtJT0ITYSZvw7Ej [۹/۱۰،‏ ۰۸:۴۷] روستا۲: 🥀✵﷽✵🥀 *💟 * *🔶🔸عضدالدوله درد شڪم گرفت٬ اطبا آوردند ولی علاج نشد. به شیخ خرقانی متوسل شد.* *🔸عضدالدوله بسیار فرد متڪبری بود.* *🔸شیخ امر ڪرد نعلِ اسبی را داغ ڪردند و در شکم او گذاشتند و مدتی چرڪ و خون ریخت تا درد او علاج شد.* *🔸عضدالدوله بهبود یافت و خواست با هدیه‌ای از شیخ تشڪر ڪند.* *🔸شیخ گفت: دیگر تڪبر نکن! اڪنون به ڪمڪ نعل اسبی زنده‌ای و ارزش تو نزد خدا از نعل اسب ڪمتر است. اگر تو نبودی نعل اسب بود ولی اگر نعل اسب نبود تو نبودی و مرده بودی.* *⛔️ بدان ڪه تڪبر از آن خداست.* https://chat.whatsapp.com/ET02nTcJtJT0ITYSZvw7Ej [۹/۱۰،‏ ۰۹:۴۳] روستا۲: *اعمال روز سوم ماه صفر* *سید بن طاوس از كتب أصحابنا الإمامیة نقل كرده كه مستحب است در روز سوم ماه صفر دو ركعت نماز خوانده شود به این صورت که در ركعت نخست حمد و إنا فتحنا و در رکعت دوم حمد و توحید خوانده شود و پس از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد.* *بعد هم صد مرتبه بگوید اللَّهُمَّ الْعَنْ آلَ أَبِی سُفْیَانَ و صد مرتبه استغفار كند سپس حاجت خویش را بخواهد.* *همچنين در روایات نقل شده است* *رسول خدا قسم یاد نموده است* *درصورتی که بین پیروان ما طالب* *حاجتی باشد خداوند به واسطه* *تلاوت کردن حدیث کساء در نخستین جمعه ماه صفر برآورده می کند.*