#السّلام_علیک_یا_غریب_مدینه_ع
از ماتمت دل ها پریشان گشته غربت را چشیدند؛
نقشی زِ یک گنبد_حرم...بر قابِ جان هاشان کشیدند...
گویا عطش رخساره ات را کرده چون سبزِ یمانی،
خون تکّه هایت از لبت چون دُرِّ یشمانی چکیدند...
پهلو گرفتی هم چو مادر پیش خواهر، گریه کردی،
درطشتِ خونت چون که دیدی از برادر سر بریدند...
از بی وفایی،از پلیدی، ازجهالت، هرچه را بود،
از پیروانت اندکی هم زیر تابوتت رسیدند...
زهری که نوشیدی جوابی بر سخاوت هایتان بود،
کز مهر بی اندازه، از الطافتان چیزی ندیدند...
باران گُل وقتی که باریدن گرفت بر پیکرت،،،آه؛؛؛
درچشمِ خواهر نقشِ زیبا از برادر آفریدند...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۴۶
#السّلام_علیک_یا_رسول_الله_ص
نه در شانشان میشود قافیه ساخت،
نه در وصفشان واژه ای هم ردیف ست...
نگنجد مقامش زبان بشر را،
برایش سکوتت کلامی شریف است...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۴۷
هدایت شده از 💦بُغضِ عشق💦
#السَّلام_علیک_یا_غریبَ_الغربا_ع
هرسینه شمعی میشود امشب برایِ تو
سوزد ز غربت...از عطش...از تب... برایِ تو
با غم شود هرشیعه زائر° صحنِ دل را
هم ناله با غم نامه از زینب برای تو
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۰۵
#یا_ابن_علی_ع_ادرکنی
"در خراباتِ مغان نور خدا میبینم"
اشکِ یک مادرِ افتاده زِ پا میبینم..
کنجِ متروکِ همان کوچه یِ غربت زده...آه،
کودکی از نفس افتاده، رها میبینم...
☆☆☆☆☆☆☆☆
یک گدا، یک در ویک شاهِ کریمانِ جهان،
کاسه ای پر شده از جود و سخا میبینم...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۴۸
#یا_رسول_الله_مددی_ص
سرِ انگشتِ نبی کرده قمر را به دو نیم،،،
تو ببین ملتمسانش چه جوابی بدهد؟؟
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۴۹
عالم از غصّه تکان خورد، ندیدید مگر؛
مادری زخمِ زبان خورد، ندیدید مگر؛
پشتِ در یاسِ جوانی زِ نجابت پژمرد،،،
کمرش نقشِ کمان خورد، ندیدید مگر؛
کودکی خُرد به دنبالِ پدر گریه کنان،،،
پدری زخمِ گران خورد، ندیدید مگر...
چشمِ کم سویِ زنی...مشت ولگد از هر سو،،،
خون به هر کوچه نشان خورد، ندیدید مگر...
پدری رفت و جهان رختِ سیاهی پوشید،
فتنه ها شامِ جهان خورد، ندیدید مگر...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۵۰
#عاشقانه
#باز_نشر
عشقش به دلم هم چو غزل ریشه زده...لیک،
چون شعله به دامانِ حبابی به پناه ست؛؛
چشمش شده یک پنجره یِ رو به زمستان!
او سرد ترین حالتِ تعبیرِ نگاه ست؛؛
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۵۱-
#السّلام_علیک_یا_علی_ابن_موسی_الرضًا_المرتضی_ع
#از_زبان_اباصلت_رحم_الله_علیه
با عبا وقتی گذشت از کوچه ها، افتاد او...
هر قدم تا حجره از ره ماند یا افتاد او...
گاه بر دیوار و در...گاهی به زانو می نشست،
تکیه اش هرگز نشد دستی چرا؟...افتاد او...
گاه دستی بر جگر...گاهی بگفتا مادرم،
من شمردم در رهش پنجاه جا افتاد او...
تا که بنهادند پا بر حجره پرسیدند از،
شام و احوالِ کنیزان...بی هوا افتاد او...
هم چنان از درد می پیچید، گوییا که نیست،
سمِّ در جانِ رضایم(ع) را دوا..افتاد او...
هم چو جدَّش خاک را از عطرِ خود خوشبو نمود،
ضعفِ جسمانی که قالب شد ز پا افتاد او...
من نفهمیدم جوادش (ع) کی به بالینش رسید،
در برش دیدم که شد بالش رها... افتاد او...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۵۲
#سلطانم_مرا_دریاب😔
خواهرم معصومه از داغم پریشان ست...کسی،،،
گویدش مهمانِ من در شبِ آخر عمّه بود...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarz
۱۵۳
#فرمود_ولیّم_علی_ابن_موسی_الرضا_ع
هر که خواهد بهرِ شخصی اشک ریزد "ابن شبیب"،
بر حسینم(ع) اشکِ غم ریزد که او ارجح ترست...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۵۴
#یا_ضامن_آهو_ادرکنی
نو عروسانی نوغانی مَهرِ خود بخشیده اند،،،
تا که چون اجدادِ خود غربت نبیند بولحسن(ع)...
(مهدیه_گودرزی)
@mahdiyegoodarzi
۱۵۵