فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجت_الاسلام_انصاریان
👌سعی کنید با مهری که از خاک کربلا درست شده نماز بخوانید چون....
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جان مادرت کمکم کن!
👤حجت الاسلام و المسلمین دانشمند
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجت_الاسلام_حسینی_قمی
🌑به همان مقداری که سمت حرام برویم از رزق حلالمان کم میشود
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ازکجا بدونم از چشم خدا افتادم یانه؟!
🎙#آیت_الله_فاطمی_نیا
#خدا
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨آیا زنها ناقص العقل هستند؟!
✅ پاسخ بسیار جالب #حجت_الاسلام_والمسلمین_قرائتی به شبهه معروف درباره ناقص بودن عقل زنان👌👌
📎#درس_اخلاق
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجت_الاسلام_دانشمند
🎥شماها چرا گناه میکنید
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
✍آیتالله بهجت (ره) :
یکی از چاره جویی های شرعی برای استجابت دعا و برآورده شدن حاجت خود، این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد، دعا کند و از خدا بخواهد که تمام گرفتاریهای مشابه گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتار هستند برطرف کند؛ و یا هر حاجتی نظیر حاجت او دارند، برآورده شود؛ زیرا دراینصورت مَلَک برای خود انسان دعا میکند و دعای مَلَک مستجاب میشود.
📚 بهجتالدعا، ص٢٨
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی زیبا از زیارت عاشورا به همراه متن
با صدای علی فانی
💐اللهم عجل لولیک الفرج💐
سخنرانی های برتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «اهمیت نماز در کلام حاج قاسم سلیمانی»
#نماز_سفارش_یاران_آسمانی
#شهید_قاسم_سلیمانی
اصلا آدمی نبود بخواد به کسی فقط تذکر لفظی بده، یادمه یه روز با فاطمه توی بازار رفته بودیم
برای خرید فاطمه بهانه عروسک باربی گرفت من عصبانی شده بودم میگفتم نه.
تا من رفتم دوتا مغازه اونطرف تر دیدم براش خریده نمیدونستم چه کنم؟
چون یکی از قوانین خونه این بود جلوی فاطمه نباید به برخورد و رفتار هم اعتراض میکردیم.
خلاصه با ایما و اشاره گفتم: چرا خریدی؟!
وقتی سوار ماشین شدیم به فاطمه گفت: بابایی میره سوریه برای چیه؟!
فاطمه گفت: با آدم بدا بجنگی
گفت: چرا؟!
گفت: چون نیان منو اذیت کنن
بعد شروع کرد و گفت: میدونی بابایی آدم بدا این عروسکها رو درست میکنن که دخترای گلی مثل فاطمه عزیز بابا رو بد کنن؟
فاطمه گفت :چطور؟
گفت: مثلا بهش یاد بدن بلوزای اینطوری که تنگه وآستین نداره بپوشن موهاشون اینطوری کنن و روسری نداشته باشن و کفشاشونُ پاهاشونُ اینطور کنن
چون خوب میدونن اگه فاطمه ی بابا دختر با حجابی نباشه .....
بعد به من گفت: حالا مامانِ فاطمه بیا با هم سه تایی برای عروسکا چادر بدوزیم
ما حتی نرسیدیم چادر بدوزیم چون اون عروسک فقط باز شد، حرف هایش اینقدر اثر داشت که فاطمه حتی یک بار باهاش بازی نکرد
#شهید_مصطفی_صدر_زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روایتی از حاج قاسم درباره شوخی های یک ساعت قبل از شهادت حاج حسن شفیعی
🔹️ حاج قاسم سلیمانی در خاطرهای از شهید حسن شفیع زاده روایت میکند:
◇ من با شهید شفیعزاده خیلی رفیق بودم و رفاقتی که با شهید شفیعزاده داشتم از بچههای دیگر بیشتر بود، ما معمولاً در جلسات کنار هم مینشستیم و با هم دیگر بیشتر شوخی میکردیم.
◇ یادم است، در کربلای ۱۰ به همراه برادر عزیزمان سردار اسدی رفته بودیم برای تثبیت خط وساخت یک فیلم مستند چون شب گذشته عملیات بود، با دوربین رفتیم به بچهها هم سر بزنیم.
◇ رفتیم پیش آقای شمخانی بعد پیش آقای شفیع زاده. بین رزمندهها ما همیشه من باب شوخی چیزهایی داشتیم، ایشان هم منتظر این نکتهها بود و جواب می داد، شروع کردم به صحبت و شوخی کردن.
◇ فیلم را داشتیم بین خودمان به سبک سینمایی تعریف میکردیم وقتی که رسیدیم به موزیک، معمولاً در فیلم به ترتیب گفته میشود کارگردان چه کسی است، بازیگران و… بازیگران را خودمان معرفی کردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک متن، گفتیم موزیک متن شفیعزاده. خدا رحمت کند.
◇ ۱۰ دقیقه حسن میخندید و میگفت بار دیگر بگو و شاید کمتر از یک ساعت قبل از شهادتش بود.
◇ بعد ایشان از همان جا بلند شد و برای سر زدن به منطقه عملیاتی ارتفاعات عمومی ماووت رفت که همان جا توسط اصابت گلوله توپ به خودرویش شهید شد.
◇ پیکر پاک این شهید عزیز در گلزار شهدای تبریز به خاک سپرده شد.
وسط معرکه نبرد با داعش،از عراق زنگ زد و گفت: شنیدم تهران برف اومده..
گفت: برو فلان پادگان سپاه،
آهوها از کوه میان پایین بخاطر غذا..
براشون علوفه و آب تهیه کن،
حیوونا بیآب و غذا نمونن..
به شوخی گفتم : حاجی! وسط جنگ با داعش
به آهوها چیکار داری!؟
گفت: من به دعای آهوها نیاز دارم..
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جوانمـادرم💔••
نهتـــوانماندهکهنالیمونهگریهنهسخن
روضهخوان،مادرمارفتهبیاروضهبخوان
🏴 #فاطمیه
#بی_بی_دوعالم💔😭
یک ساعتی مانده بود به اذان صبح. جلسه تمام شد. آمدیم گردان. قبل از جلسه هم رفته بودیم شناسایی. تا پام رسید به چادر، خسته و گوفته ولو شدم روی زمین.
فکر میکردم عبدالحسین هم میخوابد. جوارابهاش را درآورد. رفت بیرون! دنبالش رفتم.
پای شیر آب ایستاد. آستینها را داد بالا و شروع کرد به وضو گرفتن. بیشتر از همه ما، فشار کار روی او بود. طبیعی بود که از همه خستهتر باشد. احتمالش را هم نمیدادم حالی برای خواند #نماز_شب داشته باشد.
خواستم کار او را بکنم، حریف خودم نشدم. فکر این را میکردم که تا یکی دو ساعت دیگر سر و کلهٔ فرماندهٔ محور پیدا میشود. آن وقت باز باید می رفتیم دیدگاه و میرفتیم پشت دوربین. خدا می دانست کی برگریدم.
پیش خود گفتم: بالاخره بدن توی بیست و چهار ساعت، احتیاج به یک استراحتی داره که.
رفتم توی چادر و دارز کشیدم. زود خوابم برد.
اذان صبح آمد بیدارمان کرد. بلند شدم و پلکهایم را مالیدم. چند لحظهای طول کشید تا چشمهام باز شد. به صورتش نگاه کردم. معلوم بود که مثل هر شب، نماز با حالی خوانده است.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🔹️ دوست داشت گمنام باشد و همیشه به رفایش میگفت: « آی نمیدونی چه لذتی داره آدم برای خدا تکهتکه بشه و هیچی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش! »
#شهید_جاوید_الاثر_محمدرضا_کارور
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، ...
👤 #کلیپ زیبای "زیارت حضرت زهرا" با نوای کربلاییحسین #خلجی تقدیم نگاهتان
🏴 شهادت #حضرت_زهرا ؛ #فاطمیه
ترکش به سرش خورده بود. او را به بیمارستان صحرایی بردیم.
از شدت خونریزی، مدتی بی هوش بود. یک دفعه از جـا پرید! گفت: «بلـند شو! باید بـرویم خـط !»
هرچی اصرار کردیم بی فایده بود. در طی راه از ایشان پرسیدم: «شما بیهوش بودی؛ چه شد که یک دفعه از جا بلند شدی و ..؟! »
خیلی آرام گفت: «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، یکباره دیدم خـانم فـاطمه زهــرا (ص) آمدند داخـل !»
به من فرمودند: «چـرا خوابیدی !؟»
گفتم: «سرم مجروح شده، نمی توانم ادامه دهم !.»
ایشان دستی به سر من کشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست؛ بـرو به کارهایت بـرس ..»
#شهید_احمد_کاظمی
27.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 فیلم بسیار زیبا از شهید محمد اسلامی نسب که از کمک اهل بیت(ع) و ائمه اطهار به خصوص حضرت مادر، خانوم حضرت فاطمه زهرا(س) میگوید...
#شهید_محمد_اسلامی_نسب
📌 حضرت زهرا (س) و سید شهیدان اهل قلم
🔹️ همیشه برایمان سوال است که چرا آثار شهید آوینی ماندگار شد؟
◇ چرا بعد ۳۵ سال از پایان یافتن حماسه دفاع مقدس، صدای شهید آوینی ما به به سوی شهدا سوق میدهد؟
◇ همیشه میپرسیم؛ چرا آوینی در فکه آسمانی شد و به صف شهدای مظلوم خاک های گرم جنوب پیوست؟
◇ همه این سوالات را در یک عبارت میتوان خلاصه کرد که آوینی آمده بود که مظلومیت جنگ رابرای تاریخ به تصویر بکشد .
◇ شهدا فرزندان حضرت زهرا"س" بودند و مرتضی در آثارش آنها را منتقم خون مادر معرفی کرد.
◇ یوسفعلی میر شکاک را همه می شناسیم و در خاطراتش مینویسد: یکبار سر چند قسمت از مطالب نشریه سوره، نامه تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم.
◇ حالم خیلی خراب بود و حسابی شاکی بودم. پلک که روی هم گذاشتم حضرت زهرا (س) را در عالم رویا دیدم و شروع به شکایت از سید کردم. ایشان فرمودند: « با پسـر من چکار داری؟ »
🔹 اما من باز هم از دست حوزه و سید نالیدم؛ باز ایشان فرمودند:
« با پسـر من چکار داری؟ »
◇ بار سوم که این جمله را از زبان خانم شنیدم از خواب پریدم؛ وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود.
🔻 مدتی گذشت؛ تا اینکه نامه سید به دستم رسید: «یوسف جان! دوستت دارم! هر جا می خواهی بروی برو .. ولی بدان برای من پارتی بازی شده و اجدادم هوایم را دارند.»
📚 کتاب آوینی / نشر یا زهرا (س)
روزی چراغچی را دیدم که لباسهایی کهنه به تن و پوتینهایی رنگ و رو رفته به پا داشت؛ درست در هیئت یک بسیجی، در سنگری دورافتاده. بعدها در غیاب او برای نیروها سخنرانی کردم و از منش و افتادگیاش قدری تعریف کردم و گفتم: این، از عظمت و اخلاص یک فرمانده و سردار است که مانند نیروهای زیردستش لباس بپوشد. نمیدانم چه جور خبر به او رسیده بود که به من گفت: حاج آقا، بهتر بود از این موضع عبور میکردید و چیزی راجع به من نمیگفتید. گفتم: برای من جالب توجه بود که شما به عنوان یک فرمانده لایق، این لباس را میپوشید. گفت: حاج آقا، علتش این است که گاهی اوقات، سهمیهی لباس و پوتین به همهی نیروها نمیرسد. آنها لباسهای کهنه میپوشند. دیدم اگر مثل آنها نباشم، فرماندهی عادلی نیستم. من کاری نکردهام.
#شهید_ولی_الله_چراغچی