eitaa logo
ماهـ‌ِ پنهان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
61 فایل
﷽ تِب فراق تو بیچارهـ کرد دنیـا را بدۅن تو به دل ما قرار بی‌معناسـت🌱💙 . . •شـروط:🌸 •| @Penhaan |• . . •پای مکتبِ حـاج قاسـم:)🌿 •| @deltange_o_o |•
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند... از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی🌸 با همان لحن محکم شروع کرد _ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون! از طنین ترسناک کلماتش.. دوباره جام وحشت در جانم پیمانه شد و سعد🔥 انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که زیر گوشم زمزمه کرد _نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن! مات چشمانش شده و میدیدم.. دوباره از نگاهش شرارت🔥 میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد _دیشب از بیمارستان یه بسته «آنتی بیوتیک» گرفتم که تا تهران همراهتون باشه. و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد.و به سمت عقب گرفت.... سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان بود که توضیح داد _اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره. و شاید هنوز نقش اشک هایم به دلش مانده بود.. و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد _من تو فرودگاه میمونم تا سوار هواپیما بشید، به امید خدا همه چی به خیر میگذره! زیر 🔥نگاه سرد و ساکت سعد،🔥پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد.. که با لحنی دلنشین ادامه داد _خواهرم،ما هم مثل شوهرت هستیم ظلمی که تو این شهر به شما شد، ! این وهابیها حتی ما سُنیها رو هم ندارن... و سعد دوست نداشت... ادامه دارد.... 🌹نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🕌 ·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
[°•💕☁️•°] 🎁 (صلی الله علیه و آله) 0. بود. 1. هنگام راه رفتن با آرامی و راه می‌رفت. 2. در راه رفتن قدم‌ها را بر زمین نمی‌کشید. 3. نگاهش پیوسته به افتاده و بر زمین دوخته بود. 4. هرکه را می‌دید به سلام می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت. 5. وقتی با کسی دست می‌داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی‌کشید. 6. با مردم چنان معاشرت می‌کرد که هرکس گمان می‌کرد فرد نزد آن حضرت است. 7. هرگاه به کسی می‌نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی‌کرد. 8. هرگز به روی مردم و خیره نگاه نمی‌کرد. 9. چون اشاره می‌کرد با اشاره می‌کرد نه با چشم و ابرو. 10. سکوتی طولانی داشت و تا نمی‌شد لب به سخن نمی‌گشود. 11. هرگاه با کسی، هم صحبت می‌شد به سخنان او فرا می‌داد. 12. چون با کسی سخن می‌گفت کاملا برمی‌گشت و می‌نشست. 13. با هرکه می‌نشست تا او اراده برخاستن نمی‌کرد آن حضرت . 14. در مجلسی نمی‌نشست و برنمی خاست مگر با . 15. هنگام ورود به مجلسی در آخر و می‌نشست نه در صدر آن. 16. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی‌داد و از آن نهی می‌کرد. 17. هرگز در حضور مردم نمی‌زد. 18. اکثر نشستن آن حضرت رو به بود. 19. اگر در محضر او چیزی رخ می‌داد که ناپسند وی بود می‌گرفت. 20. اگر از کسی خطایی صادر می‌گشت آن را . 21. کسی را بر لغزش و خطای در سخن . 22. هرگز با کسی و منازعه نمی‌کرد. 23. هرگز سخن کسی را نمی‌کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید. 24. پاسخ به سوالی را چند مرتبه می‌کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. 25. چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید. نمی‌فرمودـ «چرا فلانی چنین گفت» بلکه می‌فرمود «بعضی مردم را چه می‌شود که چنین می‌گویند؟» 26. با فقرا نشست و برخاست می‌کرد و با آنان می‌شد. 27. دعوت بندگان و غلامان را . 28. هدیه را می‌کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود. 29. بیش از همه به جا می‌آورد. 30. به خویشاوندان خود می‌کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد. 31. کار نیک را تحسین و می‌فرمود و کار بد را می‌نمود و از آن نهی می‌کرد. 32. آنچه موجب صلاح و مردم بود به آنان می‌فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می‌شنوند به غایبان برسانند. 33. هرکه عذر می‌آورد عذر او را می‌کرد. 34. کسی را نمی‌شمرد. 35. هرگز کسی را نداد و یا به لقب های بد نخواند. 36. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نکرد. 37. هرگز عیب مردم را نمی‌کرد. 38. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی‌گرفت و با همه بود. 39. هرگز مذمت مردم را نمی‌کرد و بسیار آنان نمی‌گفت. 40. بر جسارت دیگران می‌فرمود و بدی را به نیکی جزا می‌داد. 41. از بیماران می‌کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود. 42. سراغ اصحاب خود را می‌گرفت و همواره آنان می‌شد. 43. اصحاب را به نام هایشان صدا می‌زد. 44. با اصحابش در کارها بسیار می‌کرد و بر آن تاکید می‌فرمود. 45. در جمع یارانش می‌نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می‌شد نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است. 46. میان یارانش و الفت برقرار می‌کرد. 47. وفادارترین مردم به و پیمان بود. 48. هرگاه چیزی به فقیر می‌بخشید به می‌داد و به کسی حواله نمی‌کرد. 49. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را می‌کرد. 50. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را می‌کرد. ○°•___☁️💕___•°○ @Mahepenhanamm