┈┈•✾☘️🌺🌸🌹🌻🌷☘️✾•┈•
*❁﷽❁*
❤السلام علیک یا حجت بن الحسن❤
#دعاى_ندبه
🌹توجّه به #حضرت_ولىّ_عصر (عجّل الله تعالى فرجه الشّریف)
🌼و دعا براى وجود شریفش،
🌸ابراز عشق و علاقه به محضرش،
🌻و دعا براى تعجیل ظهورش ...
همه و همه نشانه یک شیعه واقعى است; ولى بى تردید، آن کس که براى #ظهور #مصلح_جهانى دعا مى کند، براى #اصلاح_خویش_و_جامعه خود هم تلاش میکند و آن کس که در #انتظار #منجى_بشریّت و #امام بر حق به سر مى برد، خود نیز همچون #سربازى_فداکار و گوش به فرمان، براى جانبازى در راه اسلام و نجات ستمدیدگان، میکوشد.
#دعاى_ندبه:
💖 نجواى عاشقانه اى است براى دلدادگان
💙و رمزى است براى هر #شیعه_منتظر،
تا با زمزمه آن و توجّه به محتوایش،
❤هم براى وجود نازنین #امام_زمان_علیه_السلام دعا کند،
💚هم عشق و ارادت خویش را به آن #حضرت نشان دهد
💛و هم راز و رمز سربازى را به درستى بیاموزد
💕و هم با یک دوره فشرده از تاریخ پیامبران
💙و دلایل ولایت امیر مؤمنان (علیه السلام) آشنا شود.
👈مستحب است #دعاى_ندبه در #اعیاد_چهارگانه:
جمعه، عید فطر، عید قربان و عید غدیر خوانده شود.
📚 مفاتیح نوین: دعاى ندبه
🍃🌺طاووس اهل الجنه🌺🍃
به ما بپیوندید👇👇👇👇👇
ایتا
https://eitaa.com/maheramezaan
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/FJffl3Op2pb4Can2BvdRjX
┈┈•✾☘️🌺🌸🌹🌻🌷☘️✾•┈┈
✾❀🌸🍃🌻🌺🌻🍃🌸❀✾
*❁﷽❁*
#ملاقات مرحومآیتاللهمحمّدتقیبافقی
با #امام_زمان علیه السلام🌹
🌸امام_زمان علیه السلام گرچه از چشمان ما غایب هستد، اما حضور دارند و از احوال ما آگاهند، و هر کسی قادر به دیدار ایشان نخواهد بود، مگر آنکه رضایت #حضرت را جلب نماید؛ در ادامه داستانی از دیدار امام_زمان علیه السلام با مرد مسافر را بخوانید.
🔹 مرحوم حجّة الاسلام ملاَّ اسد الله بافقی به نقل از برادرش مرحوم آیت الله محمّد تقی بافقی میگوید:
🔹«قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدّس برای زیارت #امام_رضا_علیه_السلام بروم. فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوهها ودرّههای عظیمی سر راهم بود وبرف هم بسیار باریده بود. یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود وسراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانهای رسیدم؛ که نزدیک گردنهای بود، با خودم گفتم: «امشب در میان این قهوه خانه میمانم، صبح به راه ادامه میدهم».
🔹پس وارد قهوه خانه شدم، دیدم جمعی از کردهای ایزدی در میان قهوه خانه نشسته ومشغول لهو ولعب وقمار هستند، با خودم گفتم: «خدایا چه بکنم؟! اینها را که نمیشود نهی از منکر کرد، من هم که نمیتوانم با آنها مجالست نمایم، هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است».
🔹همینطور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم وفکر میکردم و کم کم هوا تاریک میشد، صدائی شنیدم که میگفت: «محمّد تقی! بیا اینجا». بطرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی باعظمت زیر درخت سبز وخرّمی نشسته ومرا بطرف خود میطلبد.
🔹نزدیک او رفتم واو سلام کرد وفرمود: «محمّد تقی آنجا جای تو نیست».
🔹من زیر آن درخت رفتم، دیدم، در حریم این درخت، هوا ملایم است وکاملاً میتوان با استراحت در آنجا ماند وحتّی زمین زیر درخت، خشک وبدون رطوبت است، ولی بقیّه صحرا پُر از برف است وسرمای کُشندهای دارد.
🔹با قرائنی متوجّه شدم او #حضرت_بقیّة_الله_علیه_السلام است
به هر حال شب را خدمت #حضرت بیتوته کردم وآنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدّس استفاده کردم.
🔹صبح که طالع شد ونماز صبح را با آن #حضرت خواندم، آقا فرمودند: «هوا روشن شد، برویم».
🔹من گفتم: «اجازه بفرمائید من در خدمتتان همیشه باشم وبا شما بیایم».
🔹#حضرت فرمود: «تو نمیتوانی با من بیائی».
گفتم: «پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟»
🔹#حضرت فرمود: «در این سفر دوبار تو را خواهم دید ومن نزد تو میآیم. بار اوّل #قم خواهد بود ومرتبه دوّم نزدیک #سبزوار تو را ملاقات میکنم». ناگهان آن #حضرت از نظرم غائب شد.
🔹من به شوق دیدار آن #حضرت، تا #قم سر از پا نشناختم وبه راه ادامه دادم، تا آنکه پس از چند روز وارد #قم شدم وسه روز برای زیارت #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ووعده تشرّف به محضر آن #حضرت در #قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم.
🔹از #قم حرکت کردم وفوق العاده از این بی توفیقی وکم سعادتی متأثّر بودم، تا آنکه پس از یک ماه به نزدیک شهر #سبزوار رسیدم.
🔹همین که شهر #سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: «چرا خُلف وعده شد؟! من که در #قم آن #حضرت را ندیدم، این هم شهر #سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم».
🔹در همین فکرها بودم، که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم #حضرت_ولیّ_عصر (ارواحنا فداه) سوار بر اسبی هستند وبطرف من تشریف میآورند وبه مجرّد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند وبه من سلام کردند ومن به ایشان عرض ارادت وادب نمودم.
🔹گفتم: «آقا جان! وعده فرموده بودید که در #قم هم خدمتتان برسم، ولی موفّق نشدم؟!»
🔹#حضرت فرمود: «محمّد تقی! ما در فلان ساعت وفلان شب نزد تو آمدیم، تو از حرم عمّه ام #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسألهای میپرسید، تو سرت را پائین انداخته بودی وجواب او را میدادی، من در کنارت ایستاده بودم وتو به من توجّه نکردی، من رفتم» .
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان علیه السلام
🍃🌺منتظران حضرت مهدی🌺🍃
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2113863728C2c2c70cc22
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/FJffl3Op2pb4Can2BvdRjX
✾❀🌸🍃🌻🌺🌻🍃🌸❀✾