﷽ #نماز_خوبان
💖 مهمان خانه اش بودم. زیاد می رفتم و میآمدم. گاهی شب هم می ماندم آنجا.
تا صبح توی اتاق مهمان سر میکردم.
💖 یادم هست نیمههای شب با صدای حاجی از خواب بیدار شدم. فاصله اتاق حاجی تا اتاق مهمان کم نبود باز صدای گریه و ناله اش می آمد.
💖 حاجی که می نشست پای سجاده، [برای نماز شب] غرق خلوت با خدا می شد. پاک یادش میرفت این دنیا را.
می رفت توی حال خودش؛ گریه میکرد ناله میکرد ضجه می زد، بندگی میکرد برای خدا.
💖 با خودم میگفتم: «کجای دنیا یک سرلشکر نظامی یک عارف حقیقیه؟»
📚 کتاب سلیمانی عزیز، نشر حماسه یاران، صفحه ۱۴۱، راوی سردار حسین معروفی.
#سرداردلها #حاج_قاسم_سلیمانی #داستان
#نماز_خوبان
🔸 خبر نگاران منتظر 🔸
💐 خبرنگاران زیادی از نقاط مختلف دنیا به نوفل لوشاتو آمده بودند.
#امام_خمینی با آرامش و وقار خاصی نشسته بود تا آن ها سئوالاتشان را بپرسند.
💐 من خیلی خوشحال بودم چون با این برنامه، انقلاب مردم ایران در سطح جهانی مطرح می شد و صدای انقلاب به گوش مردم کشورهای دیگر نیز می رسید.
💐 یکی دو خبرنگار که سوالشان را پرسیدند نوبت خبرنگار دیگری شد. قبل از این که خبرنگار سئوالش را بپرسد، امام از جایش بلند شد و شروع به حرکت کرد. با عجله خودم را به امام رساندم و گفتم: آقا کجا تشریف می برید؟
💐 امام با آرامش جواب داد: وقت نماز است.
گفتم: آقا دیگر این فرصت نصیب ما نمی شود که انقلاب را معرفی کنیم، خواهش می کنم چند دقیقه دیگر بنشینید تا سه چهار نفر دیگر سؤالاتشان را بپرسند.
💐 امام با ناراحتی فرمودند: وقت #نماز است و به سمت اتاق دیگری حرکت کرد.
من هاج و واج مانده بودم، خبرنگاران از من علت رفتن امام را می پرسیدند ...
📒 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۶۰.
#نماز_اول_وقت
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.