#ناحله
#قسمت_صد_و_هفده
🔵برای رسیدن به اهدافم حمایتم کنین .تحت هر شرایط با من بمونین
اینایی که میگم شرط نیست هامن در حدی نیستم بخوام براتون شرط بزارم اینا فقط خواهشِ...
بهم این افتخار و میدین ؟همسفرم میشین؟
اشک هاش بیشتر شده بود
_گریه چرا؟مگه روضه میخونم؟
بین گریه یه لبخند شیرین زد و سرش و تکون داد.مثلِ خودش لبخند زدم و یه نفس عمیق کشیدم.
آروم گفتم خدایا شکرت
سرم و سمت آسمون گرفتم
امشب ماه تو قشنگ ترین حالتش بود
کامل و درخشان تر از همیشه بود!
با یه لحن آرومی گفتم : امشب چقدر از همیشه قشنگتره !
بعد چند لحظه با لحن آروم تری گفتم :چقدر شبیه شماست!
+چی!؟
امشب واسه دومین بار صداش و شنیده بودم
چند لحظه بهش نگاه کردم و ماه و نشونش دادم.
لبخند زد واشک هاش و پاک کرد وخجالت زده نگاهش و به زمین دوخت.
دیگه از حرف زدنش نا امید شده بودم که با صدای آرومی گفت: منم یه خواهشی دارم!
از اینکه میخواست حرف بزنه خوشحال شدم و با اشتیاق منتظر ادامه جمله اش موندم
بعد چند لحظه به سختی گفت : میشه هیچ وقت تنهام نزارین؟
جوابی به سوالش ندادم که سرش و بالا گرفت و نگام کرد.
_بخوام همنمیتونم!
از جام بلند شدم.اونم پاشد
داشت چادرش و میتکوند که گلی که از حیاطشون چیدم و جلوش گرفتم
با تعجب نگاه کرد گفتم : نشد دست گل و به خودتون تقدیم کنم ولی این شاخه گل که واسه خونه خودتونم هست و از من قبول کنید.
خندید و گل و از دستم گرفت.
نشست کنار حوض و به گل تو دستش خیره شد.
رفتم طرف حوضچه اشون و به لوله هایی که مرکز حوضچه قرار داشت زل زدم
پرسیدم :خرابه ؟
+چی؟
_آبشار حوضتون !
+نه خراب نیست
شیطنتم گل کرده بود رفتم طرف شیر کنار حوضچه و بازش کردم
یهو فاطمه گفت :نههه اون نیست
و از جاش بلند شد
دیگه برای بستنش دیر شده بود و قبل اینکه بخوام ببندمش فاطمه خیس آب شده بود
اون شیر واسه مرکز حوض نبود،برای لوله های اطراف حوض بود و مسقتیم تو صورت فاطمه خورد
با تشر گفت :آقا محمددددد
نمیدونستم چرا وقتی فاطمه اسمم و تلفظ میکنه اسمم قشنگ تر میشه.
عینکش و در اورد و گذاشت کناره حوض
داشت صورتش و خشک میکرد
شرمنده طرفش رفتم
همونطور که آروم میخندیدم عینکش و برداشتم
با تعجب نگام میکرد .براش سوال بود که چرا عینکش و گرفتم.
باگوشهء پیراهنم شیشه هاش رو تمیز کردم و سمتش گرفتم.
عینکش و با خجالت از دستم گرفت.
نگاهمون که به حوض افتاد زدیم زیر خنده
داشتیم میخندیدیم که صدای ریحانه بلند شد!
ریحانه با بهت گفت :محمد یک ساعته چیکار میکنین شما؟؟
چقدر حرف داشتین؟بیاین بالا دیگه !
شدت خنده من بیشتر شد ولی فاطمه خجالت زده به ریحانه نگاه میکرد
به این فکر میکردم که زمان چقدر زود گذشت!
ریحانه رفت و ما هم پشت سرش رفتیم
همه نگاهاشون سمت من وفاطمه برگشت.
پشت لباس من خاکی شده بود .
فاطمه هم جلوی چادر و روسریش خیس شده بود
با دیدن خودمون دوباره خندم گرفت.
واسه اینکه کسی متوجه نشه دارم میخندم سرم و پایین گرفتم و به صورتم دست کشیدم با همه اینا همه متوجه لبخند رو لبمون شدن.
نشستم سر جام مامان فاطمه با دیدن دخترش مهربون تر از همیشه نگام کرد
ولی باباش اخم کرده بود و نگاهش مثل همیشه نافذ بود.
_
🔵وسایلم و ریختم تو یه ساکِ جمع و جور
دو دور چِکشون کردم.
ساعت ۵ باید به تهران میرسیدم
دوباره تپش قلب گرفتم.
ریحانه از حوزه برگشته بود و مشغول مطالعه بود.
زنداداش چندتا ساندویچ برام درست کرد و تو ساکم گذاشت
فرشته رو محکم تو بغلم فشار دادم و بوسیدمش.
برادر زاده ی خوش قدمِ من!
به گوشی ریحانه نگاه کردم که رو شارژ بود
بچه رو گذاشتم رو زمین و سمت گوشیش رفتم.
وقتی دیدم حواسش نیست برش داشتم .
شماره ی فاطمه رو از لیست مخاطب هاش برداشتم و تو گوشی خودم ذخیره اش کردم و دوباره گوشی و سر جاش گذاشتم.
وضو گرفتم و گفتم تو راه یه جایی نمازم و میخونم. ساکم و بردم و روی صندلی عقب ماشین گذاشتم.
لباس چریکیم و از تو کمد در اوردم.
یه دستی روش کشیدم و پوشیدمش.
پوتینم و از تو کمد در اوردم و تو حیاط انداختمش.
ریحانه سمت من اومد
+الان میری؟
_اره چطور
+هیچی به سلامت
_وایستا
سرش و بوسیدم و ازش خداحافظی کردم.
خیلی سرد بهم دست دادو دوباره رفت سر کتاباش.
_از روح الله هم خداحافظی کن بگو نشد ازش خداحافظی کنم
+باشه
فرشته رو بغل کردم و رفتم پیش زنداداش.
بچه رو ازم گرفت و
+میخوای بری؟
_بله دیگه. دیر میشه میترسم نرسم
+خیلی مواظب خودت باشیا
_چشم
+مواظب باش ایندفعه به جای کتفت مغزت رو نشونه نگیرن!!!
خندیدم و
_چشم چشم
+زودتر بیا.دخترِ مردم و چشم انتظار نزاری ها!
_چشم زنداداش چشم.
قران و گرفت و دم در رفت
از اینکه ریحانه باهام سرسنگین بود ناراحت بودم.
مشغول بستن بندهای پوتینم بودم.
ادامه دارد.....
نویسندگان: #فاطمه_زهرا_درزی و #غزاله_میرزاپور
✨
#نماز_شب
🔹امام صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸اگر کسی نیمه ای از شب را نماز بخواند، اگر هفتاد هزار برابر زمین پر از طلا باشد، برابری با اجر او نمی کند و برای او در مقابل این عمل بیشتر از هفتاد غلامی که از اولاد اسماعیل باشند و آزاد کند، پاداش است.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،باب ثواب شب زنده داری،حدیث ۱
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
❖▩═●••🍃🖤🍃••●▩═❖
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ به یاد مولا به رسم هر شب🕊
💔بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
🌟اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ
💔وَ بَرِحَ الْخَفآءُ
🌟وَ انْکَشَفَ الْغِطآء
💔وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
🌟وَ ضاقَتِ الاَْرْض
💔وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
🌟وَ اَنْتَ الْمُسْتَعان
💔وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی
🌟وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّ وَ الرَّخآءِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌟یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ
💔اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ
🌟 وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران
💔یا مَوْلانایاصاحِبَ الزَّمانِ
🌟الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
💔اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🌟السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
💔الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌟یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
💔بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین
═✧🖤🖤✧═
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
═✧🖤🖤✧═
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
✨ديــدن روی تـو بـر ديـده جـلا مـیبـخـشد
🍃قـــــدم يـار بـه هــر خـانه صـفا میبـخشد
✨بــدتر از درد جــدايی به خدا دردی نيست
🍃خــاک پـــــاهای تـــو گـفـتند دوا میبخشد
ــــــــــــــــــ🌱ـــــــــــــــــ
⏤͟͟͞͞منتظران ظهور#ظهورنزدیکه ⏤͟͟͞͞
#رمزورودلبیک_یامهدی
╭────────┈➤🖤
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
╰────┈➤🖤
اللهمعجللولیڪالفرج 🤲
زیارت امام زمان درروز جمعه
eitaa.com/monajatbaparvardagar/32
صوت دعای ندبه
eitaa.com/monajatbaparvardagar/18
ترجمه دعای ندبه
eitaa.com/monajatbaparvardagar/91
دعای عهد
eitaa.com/monajatbaparvardagar/21
سوره مبارکه جمعه
eitaa.com/monajatbaparvardagar/76
اعمال روز جمعه
eitaa.com/monajatbaparvardagar/92
فضیلت واهمیت غسل روز جمعه
eitaa.com/monajatbaparvardagar/135
سلام به ائمه اطهار علیه السلام
eitaa.com/monajatbaparvardagar/61
صوت زیارت آل یاسین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/55
متن زیارت آل یاسین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/116
صوت سوره یس
eitaa.com/monajatbaparvardagar/25
خلاصه همه دعاها از زبان مولا امیر المومنین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/79
سوره هایی که خواندنشون در اول صبح سفارش شده
eitaa.com/monajatbaparvardagar/119
🔴 ختم مجرب جهت حاجت روایی در صبح جمعه
🔵 در کتاب عده الداعی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سلم روایت شده شده است هر کس صبح جمعه بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب ده بار سوره کافرون را بخواند و ۱۰۰ صلوات به این طریق بفرستد:
اَللَْهُمَّ صَلِّ عَليَ النَبيِّ الاُمي مُحَمَّدٍ وَ آلهِ وَسَلِّم
و بعد از آن حاجت خود را خداوند بخواهد هر مطلبی که داشته باشد بدون شک برآورده خواهد شد.( راوی حدیث گوید من تجربه کردم و به نتیجه رسیدم).
📚 کتاب هزار و یک ختم ص ۹۴ ختم ۱۵۲
🟢 خوشا به حال افرادی که این عمل را با حاجت تعجیل در امر فرج انجام میدهند.
🖤🍀🖤🍀🖤🍀🖤🍀
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅معرفی حضرت پیامبر(ص) توسط خداوند در قرآن کریم
🔰#استاد_رفیعی
🏴فرا رسیدن شهادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تسلیت باد
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 #بازنشر | دقایقی قبل از اعدام قاتل شهید علی محمدی دانشمند هسته ای جمهوری اسلامی ایران، قاتل نکات بسیار مهم و شنیدینی رو میگه
✅ این کلیپ را نشر بدین شاید تلنگری باشد و جلوگیری شود از کسانی که دچار غفلت شده اند.
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10