🌹#شهید_نواب_صفوی: آرزو دارم که حکومت_اسلامی تشکیل شود، و آن زمان بزرگترین_افتخارم این است که رفتگر خیابانهایش باشم.
#نواب_صفوی
#شهید
👣 پا به پای #نواب_صفوی
🆔 @mahfelzohoor
🌠☫﷽☫🌠
🌹همسر #شهید_نواب_صفوی :
بعد از افطار به آقا گفتم :
دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک!
فقط لبخندی زد!
این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم!
سحر برخاست، آبی نوشید!
گفتم: دیدید سحری چیزی نبود؛
افطار هم چیزی نداریم!
باز آقا لبخندی زد!
بعد از نماز صبح هم گفتم!
بعد از نماز ظهر هم گفتم!
تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم!
اذان مغرب را گفتند، آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود :
امشب افطارى نداریم؟
گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم، نیست!
آقا لبخند تلخی زد و فرمود : یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!
خندیدم و گفتم :
صد البته که هست؛
رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم، بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا!
هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند!
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در!
آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند.
آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا
همه آمدند!
سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند!
من هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه کافی هست!
رفتم و آوردم!
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند!
در همین هنگام باز صدای در آمد.
به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم :
برو در را باز کن، این دفعه حتماً از مشهدند!
الحمدلله آب در لولهها هست فراوان!
مرحوم نواب چیزی نگفت!
یوسف رفت در را باز کرد،
وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است!
گفتم: اینها چیه؟!
گفت: همسایه بغلی بود؛
ظاهراً امشب افطاری داشتهاند،
و به علتی مهمانی آنان بههم خورده است!
آقا نگاهى به من کرد، خندید و رفت.
من شرمنده و شرمسار!
غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.
ميل کردند و رفتند.
آقا به من فرمود :
یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تاخیر شد چهقدر سر و صدا کردی؟!
وقتی هم نعمت رسید چهقدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست!
بعد فرمود: مشکل خیلیها همین است؛
نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صداشان!
وقتِ نداشتن داد میزنند!
وقتِ داشتن بخل و غفلت دارند!
#شهید #نواب_صفوی
فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه
👣 پا به پای #نواب_صفوی
🆔 @mahfelzohoor
🌹نماز عارفانه
🌹شهید #نواب_صفوی
بالاترین هدف #شهید_نواب_صفوی، پیروی از دستور خداوند و حرکت در مسیر بندگی بود. راز و نیازهای او با خداوند، حال خاصی داشت. او هنگامی که به نماز میایستاد، به سرعت اشک از چشمانش جاری میشد و از این عالم پرواز میکرد. نماز او در حقیقت، سفر به دنیای دیگر بود. کار و تلاش و فعالیتهای خسته کننده، هرگز او را از راز و نیاز و نیایش نیمه شب باز نمی داشت. نواب صفوی از جمله راهیان شب و قهرمانان روز در میدان کارزار بود. او خود می گفت: «به خدا سوگند، هر وقت صدای «اللّه اکبر» مؤذن به گوشم میرسد، احساس میکنم دنیا در چشمانم رنگ میبازد و بیارزش میشود و دیگر جز قدرت و عظمت خداوند چیزی را حس نمیکنم.
👣 پا به پای #نواب_صفوی
🆔 @mahfelzohoor
📢 یک کلام ، یک دنیا پیام 👇👇👇
📝 #شهید_نواب_صفوی :
💢اگر با کاشتن گندم بر پشت بام خانه ها، میتوانی رفع احتیاج از بیگانه کنی، بهتر است براین کار اقدام کنی، تا اینکه دست گدایی به سوی دشمنان اسلام دراز کنی💢
#شهید
👣 پا به پای #نواب_صفوی
🆔 @mahfelzohoor
#شهید_نواب_صفوی
#غمِ هزار و چهارصد سال خستگی و تشنگی را
شراب کردی و با رفیقان خویش لاجرعه سرکشیدی
قرار این شد، مسیر فرداییان نه #غرب و نه #شرق باشد
طلوع را رنگ #خون نوشتی، غروب را شعلهور کشیدی..
#فدا شدن آخرین مناجات عاشقان است
فدا شدی تا کسی نگوید که #زحمت بیثمر کشیدی..
27 دی ماه سالروز شهادت شهید والا مقام، افتخار اسلام و یکی از زمینه سازان بیداری اسلامی ملت ایران، شهید سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی و یاران با #غیرتش گرامی باد..
#دیدن_روی_ماه_ارباب_گوارای_وجودت
┄┅┅❅🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷❅┅┅┄
#کارگروه_ثبت_و_انتشار
#شهدا_قهرمانانی_که_افسانه_نیستند
#با_سپاهی_از_شهیدان_خواهند_آمد