eitaa logo
مَه گُل
617 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ ☀️ ـ مي تونم بپرسم به چي فكر مي كني؟نفس بلندي كشيد. ـ كربلا!... مي دوني اون جا الان چه خبره؟! ـ فكر مي كنم از مشهد خلوت تر باشه! ـ نه! اين كربلا رو نمي گم! كربلاي سال 61 هجري رو مي گم! ـ راستش!... فكر مي كنم... ـ تا حالا آرزو كردي كربلا باشي؟ ـ من؟!... كربلا؟! ـ آره تو! از زن وهب مسيحي دورتري يا از حرّ، فرمانده سپاه دشمن امام!؟ ـ تا حالا بهش فكر نكرده بودم! ـ اما من فكر كردم... خيلي هم فكر كردم!.. ولي هنوز جرئت نكردم كه چنين آرزويي بكنم! ـ ولي چرا؟! ... مگه همه آرزو نمي كنن كه كاش با امام حسين بودن و شهيد مي شدن؟! ـ چرا! ولي كي مي تونه تضمين كنه كه ما حتمآ مي رفتيم جزو ياران امام حسين؟! فكر مي كني اون هايي كه جلوي امام حسين ايستادن اون رو را نمي شناختن؟!... كاش كسي پيدا مي شد كه جواب اين سؤالم  رو مي داد. با صداي «قد قامت الصلوه» مؤذن، همه براي نماز عصر بلند شدند. من و فاطمه هم همين طور.  تمام طول نماز با خودم فكر مي كردم اين فاطمه هم عجب آدم عجيبي است! چه فكرهايي و سؤال هايي دارد اين دختر! بعد از نماز عصر باز هم فاطمه به فكر فرو رفت. كمي صبر كردم، اما بالاخره طاقت نياوردم:  ـ بالاخره تو از امام رضا چي مي خواي؟ ـ هوم؟... چيزي گفتي؟با تعجب خيره شد به من! سؤالم را نشنيده بود. ـ هيچي!... مي گم هنوز در فكر كربلايي؟ ـ نه!... به فكر زنِ وهب هستم. همان كه شهيد شد! ـ چه طور؟... چيز خاصي هست؟ ... نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1